گفت و گوی تلفنی با کازوئو ایشی‌گورو، برنده نوبل ادبیات
شادمانی همزمان در توکیو و لندن


• برخلاف ژاپنی‌ها که از «کازوئو ایشی گورو» به‌عنوان نویسنده هموطن خود یاد می‌کنند، نمی‌توان چندان او را ژاپنی دانست. او تباری ژاپنی دارد اما در کشور انگلستان بزرگ شده، با این همه بواسطه تلاش والدینش از ادبیات و فرهنگ ژاپن هم خیلی دور نمانده است. از همین رو او خودش را نویسنده ای میان دو جهان می‌داند؛ جغرافیایی که در آن متولد شده و جغرافیایی که در آن بزرگ شده است. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۵ مهر ۱٣۹۶ -  ۷ اکتبر ۲۰۱۷



کازوئو ایشی‌گورو، نویسنده انگلیسی ژاپنی‌تبار عصر پنجشنبه پنجم اکتبر، پس از این‌که اعلام شد او برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۷ شده، تلفنی با آدام اسمیت، سرپرست علمی واحد رسانه آکادمی نوبل مصاحبه کرد. ترجمه این مصاحبه را به نقل از خبرگزاری کتاب ایران می خوانید

کازوئو ایشی‌گورو: سلام آقای اسمیت، حالتان چطور است؟

آدام اسمیت: خیلی خوب. بخاطر تماس ممنونم. مهربانی به خرج دادید. دریافت جایزه نوبل را هم تبریک می‌گویم.

ایشی‌گورو: ممنونم. متاسفم خیلی زنگ زدید. اینجا مطلقا همه چیز بهم ریخته. ناگهان سروکله تعداد زیادی از رسانه‌ها پیدا شده و در خیابان صف بسته‌اند.

اسمیت: می‌توانم تصور کنم. بنابراین روز شما به‌طور غیرمنتظره‌ای کاملاْ تغییر کرده. چطور این خبر را شنیدید؟

ایشی‌گورو: خب، در آشپزخانه نشسته بودم و داشتم ایمیلی برای یکی از دوستانم می‌نوشتم که تلفن زنگ خورد. داستان با اطمینان کامل شروع نشد. افرادی در کارگزاران ادبی من داشتند برنامه زنده اعلام برنده جایزه نوبل را تماشا می‌کردند. فکر نمی‌کنم انتظارش را داشتند، فقط منتظر بودند که ببینند چه کسی امسال برنده نوبل ادبیات می‌شود. بعد دیگر دائما تلفنم زنگ می‌خورد و هر بار داشتیم سعی می‌کردیم که بر دروغ است، جعلی است یا هر چیز دیگر. بعد بیشتر و بیشتر مطمئن شدم. وقتی بی‌بی‌سی خبر را اعلام کرد، ماجرا را جدی گرفتم. ولی از آن موقع همین‌طور سرم شلوغ است. اینجا کمی شبیه کشتی اسرارآمیز ماری سلست است- همه چیز دقیقاْ همان‌طور بود که در ساعت ۱۱ جریان داشت، پیش از این‌که این اتفاق بزرگ رخ بدهد. و بعد سرگیجه بود. حالا آدم‌ها در خیابان صف بسته‌اند که با من مصاحبه کنند.

اسمیت: پس فرونشسته است؟

ایشی‌گورو: نه، نه، فکر نمی‌کنم تا مدت‌های طولانی فرو بنشیند. منظورم این است به‌طور خنده‌داری افتخاری معتبر است.فکر نمی‌کنم جایزه‌ای معتبرتر از جایزه نوبل وجود داشته باشد. و به نظرم بخش زیادی از این اعتبار نتیجه این واقعیت است که آکادمی سوئدی نوبل فکر می‌کنم موفق شده از نزاع‌های سیاست‌های حزبی و چنین چیزهایی خود را دور نگه دارد. و فکر می‌کنم این از معدود چیزهایی است که محترم مانده و درستی‌اش مورد احترام افراد زیادی در سراسر جهان است و بنابراین فکر می‌کنم بخش زیادی از حس دریافت این جایزه به دلیل جایگاه واقعی آکادمی سوئدی است. و فکر می‌کنم این دستاوردی بزرگ برای خود آکادمی است. در طول همه این سال‌ها آکادمی سوئدی موفق شده جایگاه والایش را در همه گام‌های متفاوت زندگی که به آن مفتخر است، حفظ کند.
همچنین دلیل دیگری که دریافت این جایزه برای من افتخاری فوق‌العاده است این است که... می‌دانید من در مسیر قهرمانان بزرگم که نویسندگان کاملاْ بزرگی هستند می‌آیم. نویسندگان بزرگ در تاریخ این جایزه را دریافت کرده‌اند، و باید بگویم این فوق‌العاده است که یک سال پس از باب دیلن که از ۱۳ سالگی قهرمان من بوده، این جایزه را گرفته‌ام. او شاید بزرگ‌ترین قهرمان من باشد.

اسمیت: گروه جالبی است.

ایشی‌گورو: بله، خیلی خوب صدای باب دیلن را تقلید می‌کنم، اما همین حالا این کار را برای شما نخواهم کرد.

اسمیت: حیف، دوست خواهم داشت. شاید وقتی که برای دریافت جایزه به استکهلم آمدید لطف کنید و برایمان بخوانید.

ایشی‌گورو: بله، می‌توانم سعی‌ام را بکنم.

اسمیت: باید بکنید. در حال حاضر، در بریتانیا لحظات جالبی است. آن مکان اهمیت ویژه‌ای برای شما در مورد دریافت جایزه نوبل در امروز دارد؟

ایشی‌گورو: فکر می‌کنم دارد. در واقع پیش از این‌که تلفن را بردارم و به شما زنگ بزنم داشتم چیزی برای بیانیه مطبوعاتی می‌نوشتم و داشتم فکر می‌کردم در سه سطر چه می‌توانم بگویم، و ‌فکر می‌کنم زمان‌‌ دریافت این جایزه برای من به موقع بود چون احساس می‌کنم.. تقریبا ۶۳ ساله‌ام و نمی‌توانم زمانی را فراموش کنم که درباره ارزش‌هایمان در جهان غرب مطمئن نبودیم. می‌دانید فکر می‌کنم ما در حال عبور از زمان عدم قطعیت بزرگ دربارع ارزش‌ها و رهبری‌مان هستیم. مردم احساس امنیت نمی‌کنند. بنابراین امیدوارم که چیزهایی نظیر جایزه نوبل به نحوی به چیزهای مثبت در جهان، به ارزش‌های نجیب جهان کمک کند، و این‌ به نوعی پیوستگی و نجابت کمک خواهد کرد. بله.

اسمیت: گمان می‌کنم چیزی که در تمام این سال‌ها درباره‌اش نوشته‌اید، پرسش درباره جایگاه ما در جهان یا ارتباط ما با جهان است. این شاید تمی است که شما بیشتر پی گمی‌گیرید. درست است؟

ایشی‌گورو: بله، من این‌طور می‌گویم، منظورم این است که فکر می‌کنم... اگر کمی دقیق‌تر نگاه کنم شاید... یکی از چیزهایی که همیشه برایم جذاب است این است که چطور هم‌زمان در جهان‌های بزرگ و کوچکی زندگی می‌کنیم، این‌که ما صحنه‌ای شخصی داریم که در آن ما باید تلاش کنیم احساس رضایت و عشق را بیابیم. اما این صحنه به ناچار با جهانی بزرگ‌تر تقاطع دارد، جایی که سیاست، یا حتا جهان‌های ویران‌شهری می‌توانند دست بالا را داشته باشند. بنابراین فکر می‌کنم همیشه به این موضوع علاقه‌مند هستم. ما هم‌زمان در جهان‌های کوچک و بزرگی زندگی می‌کنیم و نمی‌توانیم یکی یا دیگری را فراموش کنیم.

اسمیت: ممنونم، خب، این‌ها چیزهایی است که فکر می‌کنم بهتر است در روز دیگری درباره‌اش حرف بزنیم.
ایشی‌گورو: بله.

اسمیت: در لحظه‌ای که باید در بیایبد، با این صف خبرنگاران چه می‌کنید؟ درباره این سیل توجهی که به شما می‌شود چه احساسی دارید؟

ایشی‌گورو: خب، فکر می‌کنم... من با دیدی مثبت با این موضوع برخورد می‌کنم. منظورم این است که درست است که کمی نگران‌کننده است، چون فکرش را نمی‌کردم امروز که از خواب بیدار شوم قرار است روزی متفاوت از روزهای معمول باشد، فکر می‌کنم جالب است است که خبرنگاران و رسانه‌ها نوبل ادبیات را جدی می‌گیرند. اگر روزی کسی برنده جای نوبل ادبیات شود و هیچکس علاقه‌ای به این خبر نداشته باشد، احساس ترس خواهم کرد. چون به معنای آن است اتفاقات وحشتناکی در جهان رخ داده است.

اسمیت: روزی برای جشن گرفتن ادبیات باید روز خوبی باشد.

ایشی‌گورو: بله، و فکر می‌کنم ادبیات همان‌قدر که می‌تواند چیز بزرگی باشد، گاهی هم می‌تواند نیرویی برای شر باشد. می‌دانید، فکر می‌کنم چیزهای مثل جایزه نوبل ادبیات وجود دارند تا تلاش کنند و تضمین کنند ادبیات نیرویی برای خیر است.

اسمیت: عالی. از شما بسیار ممنونم و بی‌صبرانه منتظریم تا در ماه دسامبر در استکهلم بهشما خوشامد بگوییم.

ایشی‌گورو: خب، واقعا من هم منتظرم. بسیار خوب، از صحبت با شما خیلی خوشحال شدم آقای اسمیت.

اسمیت: خیلی ممنونم.

ایشی‌گورو: خداحافظ.
                                                                      ***
                                  نوبل ادبیات برای سومین بار به ژاپنی ها رسید
                                                               مریم شهبازی

ایران- ژاپنی‌ها در حالی کسب سومین جایزه نوبل ادبیات را جشن گرفتند که «کازوئو ایشی گورو» (Kazuo Ishiguro) نویسنده انگلیسی ژاپنی تبار و برنده صدوچهاردهمین جایزه نوبل ادبی در مصاحبه‌های متعدد تأکید کرده که آشنایی چندانی با ادبیات این کشور ندارد و حتی گفته که اگر نامی مستعار برگزیده بود و عکس فردی غیرژاپنی را جای خود منتشر می‌ساخت کسی به ذهنش خطور نمی‌کرد که«این آدم مرا یاد فلان نویسنده ژاپنی می‌اندازد»!

خوشحالی طرفداران «موراکامی»
برای «ایشی گورو»

با وجود این، پنجشنبه گذشته کمتر از یک ساعت مانده به اعلام نام «کازوئو ایشی‌گورو» جمعی از طرفداران «هاروکی موراکامی»دیگر نویسنده ژاپنی که طی سال‌های اخیر انتظار برگزیده شدن وی در این جایزه سوئدی می‌رفت گرد معبدی در توکیو جمع شده بودند تا برنده شدن احتمالی وی را جشن بگیرند.
البته انتخاب «ایشی گورو» به‌عنوان صد و چهاردهمین برنده جایزه نوبل ادبیات باز هم آنان را خوشحال کرد چراکه ژاپنی‌ها به رغم مهاجرت «ایشی گورو» در سن پنج سالگی به همراه والدینش به انگلستان او را همچنان هموطن خود می‌دانند. این در شرایطی است که او خودش را چندان هم شبیه انگلیسی‌ها نمی‌داند چراکه در خانه‌ای ژاپنی زبان متولد و تربیت شده و والدینش تلاش کرده‌اند تا او چندان با ادبیات زادگاهش غریبه نباشد.
«کازوئو ایشی‌گورو» 63 سال قبل در ناگازاکی ژاپن متولد شد و همان طور که اشاره شد در پنج سالگی به همراه خانواده راهی انگلستان شد. او که 35 سال است به طور رسمی شهروندی انگلیسی به شمار می‌آید فارغ‌التحصیل کارشناسی رشته ادبیات انگلیسی و فلسفه از دانشگاه «کنت» است. او کمی بعد از کسب مدرک کارشناسی به داستان‌نویسی روی می‌آورد و مدرک کارشناسی ارشد نویسندگی خلاق را هم از دانشگاه «انگلیای شرقی» کسب می‌کند.
«ایشی گورو» را از جمله مطرح‌ترین نویسندگان انگلیسی زبان ادبیات داستانی می‌دانند، او تا به امروز چهار مرتبه با کتاب‌های «هنرمندی از جهان شناور»، «بازمانده‌ روز»، «وقتی یتیم بودیم» و «هرگز رهایم مکن» نامزد جایزه« من بوکر» شده اما بالاخره با رمان «بازمانده روز» این جایزه را از آن خود می‌سازد.
اغلب منتقدان ادبی از «بازمانده روز» با عنوان درخشان‌ترین اثر وی یاد می‌کنند؛ کتابی که در کشور خودمان هم با ترجمه «نجف دریابندری» ترجمه و منتشر شده است. آنچنان که حتی «سارا دانیوس» سخنگوی هیأت داوران آکادمی نوبل هنگام اعلام نام «ایشی‌گورو» به‌عنوان برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۷، ضمن اشاره به اینکه «غول مدفونِ» او رمان محبوبش است، اما از «بازمانده روز» با عنوان یک شاهکار واقعی یاد می‌کند. یکی از دلایل شهرت این نویسنده انگلیسی ژاپنی تبار را شاید بتوان در ساخت آثار سینمایی از رمان‌های «بازمانده روز» و «هرگز رهایم مکن»وی دانست. «آنتونی هاپکینز» و «اما تامپسون» بازیگرانی هستند که در «بازمانده‌ روز» ایفای نقش کرده‌اند.

برخلاف برخی دیگر از نویسندگانی که تازه پس از کسب جوایز جهانی آثار آنان در ایران ترجمه و مطرح می‌شوند، جالب است که بدانید «ایشی گورو» پیش از دریافت نوبل ادبیات هم در ایران بواسطه ترجمه‌های مترجمانی همچون «نجف دریابندری»،« مهدی غبرایی»، «مژده دقیقی» و«امیرمهدی حقیقت» شناخته شده بود. «وقتی یتیم بودیم» به ترجمه مژده دقیقی، «هرگز ترکم مکن» به ترجمه «مهدی غبرایی»، «شبانه‌ها» به ترجمه علی‌رضا کیوانی‌نژاد، «غول مدفون» به ترجمه امیرمهدی حقیقت، «هنرمندی از جهان شناور» به ترجمه یاسین محمدی و «تسلی‌ناپذیر» به ترجمه سهیل سمی آثار ایشی‌گورو هستند که به فارسی ترجمه شده‌اند. از بعضی از این آثار هم بیش از یک ترجمه فارسی وجود دارد، مثل «غول مدفون» که سهیل سمی هم آن را به فارسی ترجمه کرده و مجموعه داستان «شبانه‌ها» که با ترجمه خجسته کیهان هم منتشر شده است.

«تایم» در سال ۲۰۰۸، این رمان‌نویس را در رتبه ۳۲ از لیست «۵۰ نویسنده بزرگ انگلیسی از سال ۱۹۴۵ به بعد» قرار داد. البته نام «ایشی گورو» بجز برای «منظره رنگ‌پریده تپه‌ها»، برای دیگر رمان‌ها و داستان کوتاه‌های نوشته وی، بارها به‌عنوان برنده مهم‌ترین جوایز ادبی جهان اعلام شده است.

ابراز امیدواری برنده نوبل برای پایان ناپایداری جهان

آنچنان که نوشته‌های وی بارها به زبان‌های فارسی، روسی، فرانسوی، آلمانی، هلندی، فنلاندی، بلغاری، ژاپنی، ایتالیایی، ایسلندی، چینی، اسپانیایی، دانمارکی، پرتغالی و... ترجمه شده‌اند، سخنگوی هیأت داوران آکادمی نوبل در مراسم معرفی نام برگزیده نوبل ادبیات سال 2017 سبک نوشته‌های او را ترکیبی از «جین آستین» و «فرانتس کافکا» توصیف کرد.
«ایشی گورو» در نخستین مصاحبه‌ای که بعد از کسب این جایزه انجام داده گفته که با این انتخاب، وی پا جای پای بزرگ‌ترین نویسندگان تاریخ گذاشته است. او با اشاره به شرایط جهان امروز گفته: «جهان در وضعیتی بسیار ناپایدار است و من امیدوارم تمام جوایز نوبل، نیرویی باشند برای پیش بردن دنیا به سمتی مثبت. عمیقاً تحت تأثیر قرار می‌گیرم اگر به نحوی بخشی از این جَو باشم و به مثبت‌ شدن فضا در این زمان بی‌ثبات کمکی کنم.» «یاسوناری کاواباتا» و «کنزابورو اوئه» دیگر نویسندگانی هستند که پیش از او از ژاپن موفق به دریافت این جایزه جهانی ادبیات شده‌اند. برخلاف سال گذشته که اعطای نوبل ادبیات به «باب دیلن» خواننده و ترانه سرای امریکایی حاشیه‌های بسیاری به‌دنبال داشت ،امسال کسی از اینکه «ایشی گورو» این جایزه را دریافت کرده اظهار تعجب و ابراز دلخوری نکرده است!

                               رد پای 2 کشتار اتمی در آثار نویسندگان ژاپنی
                                                   مهدی غبرایی مترجم

برخلاف ژاپنی‌ها که از «کازوئو ایشی گورو» به‌عنوان نویسنده هموطن خود یاد می‌کنند، معتقدم نمی‌توان چندان او را ژاپنی دانست. او تباری ژاپنی دارد اما در کشور انگلستان بزرگ شده، با این همه بواسطه تلاش والدینش از ادبیات و فرهنگ ژاپن هم خیلی دور نمانده است. از همین رو او خودش را نویسنده ای میان دو جهان می‌داند؛ جغرافیایی که در آن متولد شده و جغرافیایی که در آن بزرگ شده است. با مطالعه آثار وی نیز می‌توان به این نکته پی برد که تنها دو اثر وی در ژاپن می‌گذرد و مابقی آنها در جهانی خیالی و همچنین انگلستان به تصویر کشیده شده‌اند. با این همه خواه ناخواه او از زمره نویسندگان ژاپنی به شمار می‌آید و بر اساس استنباط شخصی خودم گمان می‌کنم اغلب نویسندگانی که در ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم پا به عرصه گذاشته‌اند تحت تأثیر دو فاجعه انسانی بمباران اتمی «هیروشیما» و «ناگازاکی» در این کشور هستند. از همین رو نوشته‌های اغلب آنان، از جمله «ایشی گورو» تحت تأثیر مسائل انسانی و حتی انسان‌گرایی شدید قرار دارد. در نوشته‌های «ایشی گورو» ویژگی‌هایی همچون واژگون کردن واقعیت‌ها، ماندگاری بالا در ذهن و از سویی کششی بسیار بالا دیده می‌شود. او با استفاده از همه این ویژگی‌ها درصدد ارائه انسان‌گرایی مدنظر خود است. قهرمان داستان‌ها و رمان‌های وی همگی خواهان غلبه به فقدان‌های خانوادگی و حتی فقدان‌های ناشی از بروز جنگ هستند. در عین حال او با معنا بخشیدن به زمان حال، به یادآوری گذشته نیز می‌پردازد. از برنده سال 2017 نوبل ادبیات که بگذریم، با وجود آنکه این جایزه تنها به دست نویسندگان اروپایی و امریکایی نرسیده و برگزیدگانی از آسیا و آفریقا هم داشته اما هنوز از ایران نویسنده‌ای موفق به کسب آن نشده است. این در شرایطی ست که به گمان من «محمود دولت آبادی» با توجه به فضایی که از روستا در نوشته‌هایش ارائه کرده، هیچ دست کمی از بسیاری نویسندگان مطرح جهان ندارد اما بواسطه دلایلی از جمله محدودیت جغرافیایی زبان فارسی مجالی برای کسب چنین جوایزی نیافته است.
منصور اوجی می گوید :اگر هم غول‌هایی در ادبیات ایران داشته‌ایم در سال‌های قبل درگذشته‌اند و عمرشان کفاف دریافت جایزه نوبل را نکرده است. البته آکادمی جایزه نوبل نیز به بسیاری از نویسندگان مطرح دنیا نوبل ادبیات را اهدا نکرده است. خورخه لوییس بورخس از جمله همین نویسندگان است که جایزه ادبیات نوبل را دریافت نکرد.