سخنی با دکتر مالجو - حمید آصفی

نظرات دیگران
  
    از : فرهاد عاصمی

عنوان : موضع پوزیتویستی راهگشا نیست
حمید آصفی که در پاسخ به محسن ریس زاده خود را «ژنرال» عنوان می کند، خواستار ابدی شدن نظام سرمایه داری وابسته در ایران است. موضع ناب پوزیتیویستی او قادر به بر طرف ساختن بحران اقتصادی- اجتماعی در ایرانِ جمهوری اسلامی نیست. گذار از شرایط حاکم تنها با جایگزینی ملی- دمکراتیک برای اقتصاد سیاسی ایران ممکن است که در آن ازجمله به این پرسش پاسخ داده شود: چه گونه می خواهیم زندگی کنیم!
آصفی در ادعای خود در بحث با مالجو و دیگران پیگیر نیست. زیرا در جستجوی راه حل مشخص برای شرایط مشخص کنونی در ایران نیست. بی علت هم نیست که به بیان مالجو و همچنین سخنران دیگر در نشست «مشروطیت، ما و اکنون» باز نمی گردد، که هر دو گذار از شرایط کنونی را ضروری ارزیابی می کنند. بلکه به عنوان یک «ژنرال» ناب در خدمت حفظ نظام استثمارگر سرمایه داری، از مالجو خواستار دست کشیدن از مواضع خود است. این اسلوب در خدمت یافتن راه حل مشترک نیست!
جامعه ی ایرانی که مرحله ی انقلاب ملی- دمکراتیک را می گذراند - حرکتی که در اثر توطئه ی ارتجاع داخلی و خارجی از نفس افتاده است -، می تواند دارای انواع مالکیت ها باشد. ازجمله مالکیت خصوصی. آن چه نباید وجود داشته باشد، مالکیت خصوصی بر ثروت های ملی، بر بخش نیازهای اولیه مردم و امنیت و حق حاکمیت ملی است. بدون مالکیت عمومی- دمکراتیک بر بخش عمده ی اقتصاد، مالکیت خصوصی ایران زیر نفوذ اقتصاد امپریالیستی به جزء وابسته و زائده ی آن بدل می شود که شده است.
آیا آصفی در زمینه اقتصاد سیاسی مرحله ی ملی- دمکراتیک انقلاب سخنی برای گفتن دارد؟
٨۱۶۲۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣۹۶       

    از : حمید آصفی

عنوان : به محس ریس زاده
دکترمالجوی عزیزوآقایان مرتضوی وصادقی نیزدرموسسه پرسش درسگفتاردارندوبخصوص دکترمالجوکلاس هایش پررونق است وآینده تابناکی درپیش رودارند.بنابراین موسسه پرسش ازهمه نحله های چپ دعوت به برگذاری کلاس ودرسگفتارمینمایدپس تنها دکتراطهاری آنجافعال نیست .امادرخصوص رأی دادن من به دولت روحانی درمقالات پسین دلایل انتخابات محوری به عنوان کنشی روبه جلوبه حدکافی مطلب نوشته ام وپاسخ نقدگونه دوستان دیگرنیزمنتشرشده وبحث مطولی است وادله هایم همان است که در مقالات آورده ام ودیگرموضوع بحث نیست تامرحله ای دیگربسته به شرایطی که پیش میآیدمیتوان درباب آن گفتک ونمود.امااینکه بورژوازی ملی که شماآدرسش راازبنده میخواهیدبازبه آرشیو مقالات پیشین بنده ودقایق آماری که درآن مقالات آورده شده مراجعه نماییداماآدرس شماکجاست؟ اصلاآدرسی داریدیااینکه باید برای پیشبردمرحله ملی _ دموکراتیک بورژوازی ملی راازکره شمالی یا.....بیاوریدکه به موقع آماده قربانی شدن باشد؟!؟ چرایک سوزن بخودتان نمیزنیدکه جمهموری اسلامی تاسال ۱۳۶۲ ضدامپریالیستی ومردمی به زعم شماودوستانی که بخوبی همدیگررامیشناسیم بود ودربرابرسرکوب ۳۰خرداد۱۳۶۰ تاسال۶۲ سکوت مطلق رایویی،اینترنتی داشته ودارید.پرسش این است که یا آن تحلیل چوخان بودیاالآن بازخالبندی جدیداست!؟درهرصورت درامرفعالیت سیاسی اشتباه بخصوص درانتخاب شراکت های سیاسی ومتحدین امری عادی است ! وبه همین سادگی شفافیت وصداقت درانتقادازخودومشی استراتژیکی که شکست خوردوموجب بسیاری ازتباهی کشت نیزامری عادی،صادقانه ،ولازمه رشدآن جریان خطا کننده است. اینگونه مکالمه باشمافقط این بارتندوتلخ بودکه درپست اولی منتشرشدمنتهاشماهم مثل بنده بااسم ورسم حقیقی و واقعی خودچون مانندآقای علی جباری جلوبیایید،نقدوگفتکوسازنده ای راشکل دهیدنمیشودچندنفرازژانرالهاولیدرهاجمع شوندودرپشت اسم محسن ریس زاده پنهان شوندومن سربازکوچلورامتهم به این نماییدکه پشت دکتراطهاری ویازبان ایشان شده ام !! من واقعأسربازعادی هستم اماجسارت چالش باژنرالهارادارم ،همین،! این جسارت وشجاعت هم ممکن است ازبلاهت بنده باشداماخوب من حمیدآصفی هستم بامقالاتم شماهم منت بگذاربامقالات خودتان نقدوکوشش کنیدرشته بحث های بنده راپنبه کنید. ایام بکام
٨۱۶۰۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ مهر ۱٣۹۶       

    از : حمید آصفی

عنوان : به محسن
دراینکه بنده شاگرددکتراطهاری هستم مگرشک دارید!؟ امااینکه من زبان پنهان استادکمال اطهاری هستم به عقل ومنطق شمابشدت بایدشک کرد! دکترکمال اطهاری پژوهشگری زبردست ،اقتصاددانی استراتژیک که بیش ازسه دهه درمیدان نظریه پردازی وبسترپراکسیس صدهاپژوش سنگین وراهبردی ومقالات،درسگفتار،مصاحبه ،سخنرانی دارند.تاکنون ندیدیم ونشنیدیم یک چپ اقتصاددان ومدعی نظریه پردازی درخواست های متمادی از دوستداران دکتراطهاری برای مناظره مکتوب،حضوری راپذیرفته باشدومیدانیدچرا؟ تجارب پسین نشان داده که آن نظریه پردازان واقتصاددانان چپ دربرابردکتراطهاری بعنوان یک چپ پیشروکه درسطح منطقه و جهان مطرح میباشدودرهراثرومحصولی یافته های اندیشه سوزی راجلوی روی مامیگذاردوآخرین ستون های ستبرومنجداندیشه های چپ ارتدکس راویران میکند،توانی ادله ای منطقی،وسخن اثباتی واقناعی ندارندوپیشاپیش بازنده این میدان هستند.آقامحسن شأن استاداجل ازاین تعبیرسخیف شماست که من بخواهم سخنگوی ایشان باشم.تمام مدعیان چپ درایران وخارج رادعوت به مناظره کنیدموفق نخواهیدشدیک نفرداوطلب راپیداکنیدکه به این عرصه بیاید.البته با نگاه عاقل به سفیه میتوانیدتوجیه اش کنید.خوب این هم منطقی است!! امابنده تاامکان فرصت دراین سایت راداشتم باشم چالش های نظری راباچپ ارتدکس خوام نمودومقصرنیزخودتان هستیدکه نمیتوانیدیک ژنرال رابه میدان مناظره باجناب دکتراطهاری بیاوریدودرنتیجه من سربازراژنرال فرض نموده اید!!!!! جوری سخن میفرماییدکه انگارچپ ارث پدری برخی هاهست وترس بیمارگونه ای داریدکه نکندتاج خودخوانده وخودساخته چپ راکه برسرگذاشته ایدراتوسط دکتراطهاری یابنده ازسرتان برداریم.خیردوست محترم آن تاج پوشالی زآن خودتان ودرسخیف بودن این مکالمه شماهمین بس که میگویدآصفی ودکتراطهاری یک باروبرای همیشه نظرشان راروی چپ،سرمایه داری وراه برون رفت از نظام سرمایه داری ورهایی ایران رامطرح کنیم وخیال همه راراحت کنیم وتصلب ذهنی شمانبایداین رابدانپدکه مباحث چپ وسرمایه داری بحثی استمراری،گشوده ودربسترپراکسیس ذره ذره ساخته میشودنه بایک سری شعارهای فیصله بخش وبخش نامه ای! .......منتظرچالش های سنگین ونقدهای ساختارشکن علیه چپ سنتی وارتدکس متصلب باشید.یک قدری هم کتب چپ نورابخوانیدبرای آلرژی فکری بدنیست
٨۱۵۹٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱٣۹۶       

    از : آرمان شیرازی

عنوان : چپاول که از "حد" بگذرد, ویرانی همه-سو-پوی میگردد...
پیدا نیست که آقای آصفی, چگونه بر تصورات و دیدگاه واژگونه اش, نام "تحلیل" ویا حتی "تعریف" میگذارد. به یک جمله او (که اندکی بهسازی شده) نگاهی بیفکنیم:
"بهره وری پایین در استفاده از منابع و نبود نوع آوری سبب ... وارداتی شدن اقتصاد ایران (شده است)"!
آقای آصفی! پژوهش پر دامنه لازم نیست, کافیست که سخن شماری از تولید کنندگان داخلی را که بزور "اقتصاد وارداتی" از دور خارج شده اند بشنویم که "اقتصاد وارداتی" را سبب اصلی تضعیف و تباهی خود میشناسند. براستی همین است که وارد کردن کالاهای چینی کم بها, کمر تولید کنندگان داخلی را شکسته است.
اما آقای آصفی علت را بجای معلول می نشاند و در داوری خود چنین پیش میرود: "... ناکارآمدی مدیریت و سازمان کار (باعث شده که) صنایع ایران کمتر از ظرفیت اسمی خودشان فعال (باشند) و این خود به افزایش قیمت تمام شده کالا و خدمات می انجامد و فضای رشد و تحکیم بورژوازی واردات محور و جناح سرمایه برداری ایران را موجب میشود." راست اینست که "بورژوازی واردات محور و جناح سرمایه برداری ایران" (بخوان قاچاقچیان و دزدان حاکم) کنترل منابع و اقتصاد کشور را در دست دارند و برای برجامانی خود برنامه هایی را پیش میبرند که نابود کننده صنایع داخلی است. چنین روندی در چند دهه گذشته رو به فراز داشته و کار را باینجایی کشانیده ست که اکنون می بینیم.
واقعیت تلخ اینست که "برادران سپاه" که (با موافقت "رهبری") بخش بزرگی از اقتصاد کشور را زیر سیطره چپاولگرانه خود گرفته اند, در گروههای گوناگون "اقتصادی" به فعالیت های "حلال" مشغولند:
۱ - گروهی که از راه بنادر خصوصی خود و بدون پرداخت مالیات و عوارض هر چه میخواهند وارد میکنند, سپس بازار سازی میکنند و به بهای گزاف می فروشند. این برادران مدیریت "اقتصاد وارداتی" (بخوان قاچاقچیگری) حکومت اسلامی را بعهده دارند.
۲ - گروهی که نفت کشور را مانند دزدان دریایی در بازار "آزاد" بر سطح دریاها به سوداگران بین المللی می فروشند و مانند برادر احمدی نژادشان پس از پرداخت "سهم امام" میان خود تقسیم میکنند. ایندسته از برادران "اقتصاد سرمایه برداری" حکومت را زیر کنترل دارند.
۳ - گروهی که خاک کشور را میدزدند و پنهانی و بی سر و صدا به شیخ-نشین های خلیج فارس می فروشند. این برادران متصدی "اقتصاد توبره کشی" خاک ایرانند.
۴ - گروهی از برادران گردانندگان "اقتصاد زیارتی" هستند. اینان میلیاردها تومان پولی را که مردم خرافه-باور به بنگاه های رنگارنگ پولسازی اسلامی (امامزاده های ثابت و سیار, زیارتگاه ها, سهم امام, خمس, زکات, چاه جمکران,... و مساجد) می دهند, شبانه و پنهانی میان "امام" و خود تقسیم میکنند.
۵ - گروه دیگری از برادران هستند که "اقتصاد جنسی" اسلامی (یعنی خانه های عفاف, دفاتر صیغه, قاچاق زنان و کودکان) را اداره میکنند.
۶ - گروهی از برادران موسسات مالی "مجاز" راه می اندازند تا سپرده های مردم را به "امدادهای غیبی" بسپارند. اینان "اقتصاد عیاری" حکومت را میگردانند.
۷ - گروهی از برادران مزاحم مردم هستند و اخاذند (ودیعه های زندانی ها یا سود ودیعه ها, جرائم بی حجابی و باجگیری از هر کس که کار موفقی راه می اندازد). اینان "اقتصاد باجی" حکومت را می چرخانند.
البته دسته بندیهای دیگری را نیز به آسانی میتوان برشمرد....

آقای آصفی انتظار دارد که آقای مالجو "داروی تلخ (و کشنده ای را که) همین شیوه سرمایه دارانه اقتصاد (به تمامی کشور ایران خورانیده, همچنان) ... برای نجات این بیمار (تجویز کرده) و از فشار حواری و بدنه چپ (که راه دیگرگونه ای را پیشنهاد میکند) ... خود را خلاص نماید." او انتظار دارد که آقای مالجو در چهارچوب سرمایه دارانه بیندیشد و تقویت "بخش مولد در برابر سایر بخش های نامولد (را تبلیغ نماید)." اما براستی, آیا اینکار در سرشت و توان تاریخی حکومت قاچاقچیان و دزدان هست؟ چشم باید بگشاییم, دیریست که بخش های نامولد اقتصاد که نمونه هایش در بالا شمرده شد, بسان سرطان پیشرفته, راه تنفس بخش مولد را بند آورده اند... بدترین کار اینست که نیروها را به راههای ناممکن بکشانیم و هدر دهیم!
٨۱۵٨۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ مهر ۱٣۹۶       

    از : محسن ریس زاده

عنوان : آقای آصفی پشت نقاب مارکسیسم از مواضع نئولیبرالیستی به تخریب چپ همت گماشته اید
جالب است که در همه نوشته های آقای آصفی نقل قولی از مارکس و ندرتا از لنین می آید اما در این نوشته از گرامشی وام گرفته است. کسانی که به ادبیات ایشان درجدال های قلمی به آقای علیرضا جباری آشنایند و روند تغییرات واژگانی ایشان را پس از خاتمه آن جدال ها و دور جدید نوشته های ایشان را پی می گیرند ، تفاوت های چشمگیری در این ادبیات و گزینش واژگانی و حتی رویکرد به ظاهر بسوی گرامشی را خواهند دید و این رویکرد را با ادبیات آقای دکتر کمال اطهاری در درسنامه های موسسه پرسش که مقایسه کنی می بینی که آقای آصفی نه خود که از زبان دکتر اطهاری حرف می زند. که البته میتوان به حساب استاد شاگردی گذاشت و گذشت اما نمی توان از این مقوله گذشت که آقای آصفی به شدت ضد چپ است و تنها برای پیشبرد سیاست های نئولیبرالیستی پشت نقاب چپ پنهان میشود و الا ایشان قبل از هرچیز باید دلایل آشکاری در طرفداری شان از دولت یازدهم و دوازدهم بیاورد تا ثابت کند در لباس بورژوازی ملی در رقابت با سرمایه جهانی خواهان توسعه پایدار است. چرایی این گونه پنهان شدن در پشت نقاب چپ همراه باتبلیغ و ترویج سرمایه داری نئولیبرال با خلق یک صورتبندی اجتماعی- اقتصادی تحت عنوان فئودالیزم مالی وااخیرا طرح اقتصاد دانش محور در راستای توسعه آشکارا با دستگاه منسجم ذهنی کسانی جریانی مطابقت دارد که تئوری پیوستن به بازار آزاد را تحت عنوان برنامه و بازار با عنوان برنامه سوسیاسیزم دموکراتیک عرضه می کنند که نه نشانی از سوسیالیزم دارد و نه دموکراسی. باید آقایان اطهاری_ آصفی یکبار برای همیشه نظر روشن و برنلمه خود را در رسانه ابراز کنند تا تکلیف دیگران با ایشان روشن شود. ص
٨۱۵۷۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ مهر ۱٣۹۶