فقط سکوت


شهلا بهاردوست


• عکسیِ کهنه در آلبوم، تازه در قاب می نشانم
دلم در هوس ِ سیب!       انار دانه می کنم
روی خطهای فاصله، دانه دانه می چینم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۹ بهمن ۱٣٨۵ -  ۱٨ فوريه ۲۰۰۷


زبانم کال، خطم گس
چاه در غارت آب، حرفم تشنه می دود
گاه، این رسم، چانه در مشت، تکرار
در انتهای ِ تکرار،   ورق پشتِ رو
 
گاه، تهِ صف، روی ِ مدار
دست بر سرخی آتش،   خیسی ِ ایوان می کشم
در خوابها راه می روم
پلّه ها پایین، بالا می روم
با تو حرف، سربسته، باز می زنم
روی برفها، ساده دلتنگ، پِی بهار می دوم
سرِ نخ را بگیر، نمی بلعدت، بیا!
همینطور دنبال، نگاه کن، تندتر نفس می زنم!      
 
گاه، خسته از رنگها، نوشته ها، کودکی می شوم
پاره، خراب، گریه می کنم
فرق نمی کُند، خُرخُرت باشد یا نباشد!
گاه، با صدای ِ خش خش ِ روزنامه، سیگار دود می کنم
 
 
عکسیِ کهنه در آلبوم، تازه در قاب می نشانم
دلم در هوس ِ سیب !        انار دانه می کنم
روی خطهای فاصله، دانه دانه می چینم
گاه، در آغوش ِ بوتهء توت فرنگی، روی ِ لبش می رویم
در دهانه نگاهِ مستش، واژه چپاول می کنم
امروز هم درها را می بندم، به روی تو، به روی خود و سکوت
فقط سکوت!
 
 
هامبورگ، ۱۷ فوریه۲۰۰۷   از مجموعهء پرواز مرغابی ها
www.bahardoost.de