"امام زمان" های روانی - مسعود نقره کار

نظرات دیگران
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : روحیه انتقادپذیری و روحیه پاسخگوئی
درود بر آقای نقره کار گرامی
در جامعه تحولخواه مان، داشتن روحیه انتقاد پذیری و روحیه پاسخگویی از ضروریات روند تحولخواهی ماست؛
که در برخورد آموزنده شما، هم روحیه انتقادپذیری نمود داشته و هم پاسخگویی را وظیفه خود دانسته اید. سپاس
همچون گذشته پر تلاش و کوشا باشید که از تلاش های نوشتاری و گفتاری شما، بهره های لازم را ببریم و بیاموزیم
٨۲٣۲٣ - تاریخ انتشار : ۱٨ آذر ۱٣۹۶       

    از : peerooz

عنوان : انتخاب ناخود آگاه
"مساله شخصی ای در کار نیست ضعف دانش ِ بنده است". مسعود نقره کار.

جناب نقره کار شکسته نفسی میفرمایند. انتخاب ناخود آگاه عنوان " "امام زمان" های روانی" از کسی مانند اکثر قریب به اتفاق ما که مسلمان زاده بوده و در آن محیط رشد کرده ایم امری طبیعی ست؛ یعنی بدون توجه, به فکر ما نمیرسد که بجای آن کلمه "منجی" و یا "موعود" را به کار بریم که تقریبا در تمام ادیان ذکر شده است (Messianism,ویکیپدیا). دلیل این ادعا آنکه ایشان در مراجع مقاله, محمد بن عبدالله را "حضرت محمد" و " عیسی مسیح" را بدون "حضرت" ذکر مینمایند.
اضافه بر آن, موضوع مقاله تنها مربوط به "امام زمان" نبوده و شامل "پیامبران و اکثر پیروان" آنها میگردد.
٨۲٣۱۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ آذر ۱٣۹۶       

    از : نقره کار

عنوان : آقای امیر ایرانی درست می گویند
با تشکر از توجه و دقت آقای ایرانی. نکته ای که مطرح کردند درست است و نقص مطلب را کم تر می کند. سپاسگزارم. مساله شخصی ای در کار نیست ضعف دانش ِ بنده است / بامهر
٨۲٣۰۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱٣۹۶       

    از : امیر ایرانی

عنوان : امام زمان شدش یا امام زمان خواهی
تقسیم بندی در مورد موضوعات مطروحه در نوشتار آقای نقره کار می تواند چنین باشد:
۱)موضوع امام زمان شدن و یا رابط امام زمان شدن
۲) امام زمان خواهی گروهی( منجی خواهی)

در مورد امام زمان شدن و یا رابط آن شدن، آقای نقره کار از نگرش روان و منشا یابی آن که ریشه در بیماری های خاصی دارد نکاتی تخصصی عنوان می کند دیگر نیازی به پرداختن نیست.
اما در مورد امام زمان خواهی می توان گفت:
این امام زمان خواهی را در منجی خواهی بشریت درمانده در مبارزه گری باید دید.
این منجی خواهی، ریشه در نظامات قبیله ای دارد که بمرور زمان برای این منجی خواهی و فرد منجی منشأی ماواری ساخته می شود و هر آیینی برای منجی خودش نام خاصی می نهد و...
در حالت ۱ و۲ می توان راهکارهایی برای مهار آن داشت
مورد (۱) یا بیماریست و یا یک شیادی؛که شیادی آن، بخاطر وجود مورد شماره (۲) یعنی منجی خواهی است.
مورد شماره یک، آن قسمتش که بیماری است می تواند بوسیله درمانگرانی روانشناس و روان درمانگر حل گردد و یا مهار شود و آن قسمت شیادیش را می توان با برطرف کردن مورد شماره ۲مهار و بی اثر کرد.
ممکن است پرسیده شود قسمت شماره ۲ را چگونه می توان از بین برد؟
باید گفت این منجی خواهی در حوزه سیاست ومدیریت جامعه خود را نشان می دهد .
وقتی جامعه دچار یک روش استبدادی و دیکتاتوری می شود و راهی برای تغییر نمی یابد و یا جامعه توانش را ندارد، آن جامعه رهایی خود را به ظهور یک منجی محول می کند و یا حواله می دهد.
که در این منجی خواهی، یک توجیه کنندگی ناشی از استیصال باید دید که متاسفانه در این روحیه منجی خواهی ورود شیادان و دغلکاران منجی شونده را باید دید.
یکی از راه های برخورد با این پدیده منجی خواهی، رواج روحیه دمکراسی خواهی است. در رواج روحیه دمکراسی خواهی مردم متوجه می شوند که کلید رهایی از شر استبدادها در دست خودشان است و...
اما برخورد آقای نقره کار با این قسمت (منجی خواهی) متاسفانه ضعیف بوده و گاها روش ایشان می تواند انحرافی باشد.
ایشان وقتی این منجی خواهی را محدود به یک امام زمانی که ریشه در دینی به نام اسلام میکند این اقدامش دیگر نشان از یک نگرش تحقیقی درست نمی دهد .
نگرشش نشان از این می دهد که گفتن این مسائل می تواند ناشی یک برخورد شخصی و کینه باشد.
٨۲۲۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱٣۹۶       

    از : peerooz

عنوان : جز نقل قول و برجسته نمودن جملات, چه چیز میتوان بر این مقاله افزود
با تشکر از جناب دکتر مسعود نقره کار که سرانجام به بحثی پرداختند که در حوزه حرفه ای و تخصصی ایشان قرار دارد و بنابر این مبحثی علمی است که با فلسفه بافی تفاوت فراوان دارد. جز نقل قول و برجسته نمودن جملات, چه چیز میتوان بر این مقاله افزود؟

"....اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی به ویژه سرخوشی‌ها و شیدائی هایش، و برخی اختلال های شخصیتی از جمله بیماری‌ها و اختلال های روانی اند که سبب بروز هذیان‌های بزرگ‌منشی و خود بزرگ پنداری می شوند.....در این دست بیماری ها گاه اختلال رفتاری دیده نمی شود و ممکن است اطرافیان بیمار متوجه نشانه های بیماری فرد مبتلا نشوند."

"...........این که آیا مریدان و پیروان این افراد نیز مبتلا به اختلال و بیماری روانی و عصبی اند موضوعی مطرح و مورد بحث است.".
"بحث و موضوع توده روانشناختی، یعنی توده ای تلقین پذیر و منفعل را نیز می باید در نظر داشت. مذهب و پاره ای از بیماری های روانی و عصبی در "محو شدن شخصیت خودآگاه، تفوق یافتن ماهیت ناخودآگاه، هدایت شدن افکار و احساسات توسط تلقین و سرایت به سمتی واحد و تمایل به عملی کردنِ نظریات تلقین شده در کوتاهترین زمان" نقش داشته و دارند. شخصیت تلقین پذیر به ویژه هنگام که شخصیت‌اش با اختلال های دیگر درآمیزد بدون اراده فکر و عمل می کند. چنین فردی غرق در احساساتی گری، تحقق همه‌ی آرزوها و آمال ها و خواست های‌اش را در تلقین ها و پیام های شخصیتی که درآن ذوب شده‌ است، می جوید.".

بی سبب نیست که خاور میانه منشاء ظهور پیامبران قدیم و جدید و پیروان فدائی آنها بوده است.
٨۲۲٨۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱٣۹۶