اعتراض به سانسور و حذف فرهنگی
گزارش نویسندگان و هنرمندان مستقل در باره ی سانسور و حذف آثار فرهنگی


• ده ها تن از نویسندگان، شاعران و فعالان فرهنگی کشور با امضای نامه سرگشاده ای خواستار محو کامل و بی قید و شرط همه ی اشکال سانسور و حذف در عرصه های فرهنگی و هنری شده و تصریح کرده اند خواهان اقدامات جدی همه ی فعالان عرصه‌ی فرهنگ و اندیشه، برای مقابله با سانسور می باشند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ٣ اسفند ۱٣٨۵ -  ۲۲ فوريه ۲۰۰۷


روشنفکران، نویسندگان، شاعران، هنرمندان، مردم آزاده ی ایران!

آزادی قلم، اندیشه و بیان، صرف نظر از قومیت، زبان، مذهب، جنسیت، طبقه و باورهای سیاسی، حق انکارناپذیر همه ی انسان هاست. ما در همه ی دوره های تاریخ کشورمان، تیغ بی رحم سانسور و حذف فرهنگی را همراه با همه ی تنگناها، محدودیت ها و تهدیدهای بی‌امان موجود بر سر راه رشد و شکوفایی فرهنگی، احساس کرده ایم.
این روزها در کشور ما، سانسور ابعاد وسیع‌تری یافته است و هردم ترفند تازه ای برای نظارت و قیمومت بیش تر، در قلمرو اندیشه و قطع جریان آزاد اطلاعات به کار می رود. توقیف کتاب‌ها و نشریات و بستن روزنامه ها و اعمال نگرش تمامت خواهِ حاکم و جلوگیری از دسترسی به بسیاری از پایگاه های اطلاع رسانی اینترنتی و تعقیب و آزار وبلاک نویسان همچنان ادامه دارد. گذشته از این، بنای سیاست حاکم بر حذف آثار خلاق و تحمیل آثار دستوری و "یارانه‌ای " و منطبق با خواست حاکمیت ، در عرصه های ادب و هنر، همچون سینما، کتاب، تاتر، موسیقی و نقاشی است.
نبود هیچ گونه راه و روش دموکراتیک در حاکمیت، همواره مانعی در برابر روایت های اندیشمندانه‌ی نویسندگان، شاعران، مترجمان و هنرمندان و پژوهشگرانی بوده است که با هوشمندی، واقعیت های انسانی و اجتماعی را در جامعه تصویر کرده اند.
این روزها، گسترش سانسور در کشور ما، بحران اجتماعی و فرهنگی گسترده ای را سبب شده و زیان های مادی و معنوی فراوانی به بار آورده است‌ که سرنوشت همه‌ی دست‌اندرکاران عرصه های ادب و هنر و پژوهش را تحت تاثیر قرار داده است.
می توان به مهم ترین پی آمدهای اعمال سانسور و حذف فرهنگی به این ترتیب اشاره کرد:
۱ – سانسور به هرشکل، چه پیش و چه پس از نشر و نمایش آثار، پدیده ای ضد خلاقیت است. اما آن چه در کشور ما روی می دهد، یعنی ممیزی و توقیف اثرپیش از نشر، پدیده‌ای نادر است که در هیج جای جهان وجود ندارد.
۲ – سانسور سبب سرخوردگی و انزوای فکری بسیاری از نویسندگان و هنرمندان به ویژه جوانان شده است. وقتی تاریخ و فرهنگ ملتی این چنین زیر تیغ سانسور برود، ملت دچار از خود بیگانگی می‌شود و فرهنگ جامعه زیر سلطه ی خودکامگان قرار می گیرد.
٣ - در این میان، آثار نویسندگان کلاسیک ما نیز از آسیب سانسور در امان نمانده است. چنان که چاپ‌های تازه ی آثار بزرگانی چون خیام، مولانا، سعدی، حافظ، فردوسی و عبید زاکانی به سبب سانسور موجب رویگردانی همسایگان پارسی زبان ما از این آثار شده است. این تجربه‌ی تلخ در باره ی دیگر زبان های رایج ایران نیز تکرار می‌شود.
۴ – پیامد زیانبار سانسور تنها منحصر به توقف نشر نمی شود بلکه نابودی زندگی اقتصادی همه ی دست اندرکاران عرصه های فرهنگی را در پی دارد.
۵ – یکی از پیامدهای شوم سانسور حذف ناشران مستقل از گردونه ی نشر است. این کار آسیب های جبران ناپذیری به رقابت سالم در نشر کتاب وارد آورده است.
۶ – باطل کردن مجوز نشر آثاری که پیش تر مجوز دریافت کرده‌اند، نشانه ی دیگری از تشدید بی سابقه ی ِحذف فرهنگی است.
۷– در شرایطی که عرصه بر پدید آورندگان آثار فرهنگی مستقل تنگ شده است، همه ی امکانات و کمک هزینه های دولتی چاپ و نشر در اختیار صاحبان آثار مقبول حاکمیت قرار می گیرد.
ما هم آوا با ماده ی ۱۹ اعلامیه ی جهانی حقوق بشر براین باوریم:
هر فردی حق آزادی عقیده و بیان دارد و این حق مستلزم آن است که کسی از داشتن عقاید خود بیم و نگرانی نداشته باشد و در کسب و دریافت و انتشار اطلاعات و افکار، به تمام وسایل ممکن بیان و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد.
ما امضا کنندگان این متن خواستار محو کامل و بی قید و شرط همه ی اشکال سانسور و حذف در عرصه های فرهنگی و هنری هستیم. ما خواهان اقدامات جدی همه ی فعالان عرصه‌ی فرهنگ و اندیشه، برای مقابله با سانسور هستیم.
   

غلامرضا آذرهوشنگ - فرزانه آقایی پور - علیرضا آبیز - بابک احمدی - پگاه احمدی - محمود استاد محمد - حسن اصغری - روحی افسر - رحمان امینی - ثمیلا امیر ابراهیمی - میترا الیاتی – ناتاشا امیری – حسین افشار- محمد تقی ابراهیمی - ابولقاسم ایرانی - علی ایرانلو – عبداله ابریشمی - نزیه اسکویی - علی اکبر امینی – یاشار امینی - شاهرخ امینی - کبوتر ارشدی - بهمن اصلاح پذیر- هاشم بناپور - فلامک بردایی - سیمین بهبهانی – علیرضا بهنام - فتح اله بی نیاز - کاوه بویری - پرویز بابایی - علی باباچاهی - جلال بایرام - اسد بهرنگی - – فانوس بهادروند - فروغ پوریاوری - احمد پوری – کامران پور صفر - علی پورصفر -   بزرگ پور جعفر - هژیرپلاسچی - علیرضا ثقفی - اسماعیل جعفری –کامران جمالی -   جاهد جهانشاهی   - امیر حسن چهل تن - فریدون چمنی - فرخنده حاجی‌زاده - حسین حسینخانی - مریم حسین زاده - مریوان حلبچه ای - محسن حکیمی - بهمن حمیدی - احمد حیدربیگی – حسن حضرتی – انور خامه ای - مهین خدیوی - محمد جواد خردمند - غلامرضا خواجه پور- مهیار خلیلی - محمد خلیلی - رضا خندان - علی اشرف درویشیان = نجف دریابندری - مظفر درفشی - عبدالرحمن ذکایی - مهکامه رحیم زاده - قاسم روبین - محمد رضائیان - رحیم رئیس نیا - علیرضا رئیس دانایی -   مریم رئیس دانا یی - اسماعیل رها - ناصر زرافشان - محمد زندی - فرشته ساری - محمد علی سپانلو - غلامحسین سالمی - فاطمه سرحدی زاده - ناهید سرشگی - عنایت سمیعی - حسین سناپور - سحر سیدی - فرامرز سه دهی – محمد علی شاکری یکتا - حسن شکاری - فرج اله شریفی – محمد شمس لنگرودی - شهلا شعاعی – شهرام شیدایی - علی اصغر شیرزادی - انوش صالحی –سید علی صالحی – حسن صانعی - علی صداقتی خیاط - حسین صفاری دوست - هاله صفرزاده - نیلوفر ضیا - فرزانه طاهری - رضا عابد -   هوشنگ عاشورزاده – مسعود عاشوری - داریوش عبادالهی - –ریرا عباسی - علی عبدالهی – پروانه عزیزی – آسیه عزیزی اسداله عمادی - مهدی غبرایی - پوران فرخ زاد - –– رعنا فرنود –– لیلی فرهاد پور – احمد فتحی - مرتضی فتحی- محمد قائد - ایرج کابلی - منیژه کازرانی - ناهید کبیری - نصراله کسرائیان- فاطمه کهربایی - فریده لاشایی - محمد مبشری - محمد محمد علی – سایر محمدی – صوفیا محمودی - عباس مخبر- سیاوش مختاری –مجید مددی - محمد رئوف مرادی- رضا مرادی - حسن مرتصوی - نصرت اله مسلمیان - اکبر معصوم بیگی - اقبال معتضدی – محمود معتقدی- بهزاد موسایی – نسترن موسوی‌- گراناز موسوی– ناهید موسوی – حافظ موسوی- فیروزه مهاجر- مهران مهاجر – اصغر مهدی زادگان - محسن میهن دوست - فاطمه میلانی- محمد نبوی - رضا نجفی - منیژه نجم عراقی - حمید نعمت الهی - علی اکبر نقی پور - حسنعلی نوذری – محبوبه نوذری -   عطا نهایی - صفورا نیری – سعید نیکویی – حسین ورجانی – مرضیه وفامهر – ناصر وحدتی – ناصر وحیدی – حمید یزدان پناه - پیام یزدانجو - پیمان یگانه – ابراهیم یونسی
امضاها ادامه دارد....