همین مباح؟ نه، واجب! - اسماعیل خویی

نظرات دیگران
  
    از : مهدی فلاحتی

عنوان : آموزه و لذت
بی تردید، این یکی از بهترین سروده های اسماعیل خویی در فرمِ کهن است. بارها خواندمش و می خوانمش و هربار، می آموزم و لذتِ تازه می برم. انگار، همه ی دانش و تجربه ی خویی در این شعر، جمع شده:
- آغازه ی تکاندهنده با همان بیت نخست. تک بیتِ زیبایی که هر بار می خوانی اش، دلت تاپ تاپ می زند: نخواهم اشگ بریزید یا که آه کنید / همین ز دور، اگر می شود، نگاه کنید.
- سهل و ممتنع بودن: شبی ست سرد؟ غمی نیست: روز گرم شود! / خوراک نیست؟ نباشد: خورش گیاه کنید!
- فاخر بودن (در حین سهل و ممتنع بودن): ز طنز بگذرم، ای ماندگان به چاهِ فریب! / دگر شوید، اگر سر برون ز چاه کنید. / دَمَد ز چشمِ شما آفتابِ دیدِ دُرُست / گر از سپیده ی اندیشه اش پگاه کنید.
- واژه سازی و ترکیب سازیِ سهل و ممتنع: گناهِ کوتهی از این که جنسِ نسوان را / حجاب مند و نهان مان و سر به راه کنید!
٨۲۴٣۷ - تاریخ انتشار : ۱ دی ۱٣۹۶