روزنامه های ایران چه می نویسند؟
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
٣ اسفند ۱٣٨۵ -
۲۲ فوريه ۲۰۰۷
تمایل به وضعیت میانه برای حل بحران!
انجام روند متعادل سازی و شفاف سازی فعالیتهای هسته ای
سه گزینه ای که در داخل پیشنهاد شد
معنای سخنان معاون بانک مرکزی
به سوی فتح قله های بلند گام برداریم
وزیر آموزش و پرورش: مسأله را دامن نزنید!
روزنامه همشهری با عنوان: عبور از معادله دیجیتالی قطعنامه ۱۷٣۷ نوشته است: اگرچه ضرب الاجل تعیین شده در قطعنامه ۱۷٣۷ شورای امنیت در مورد فعالیت های هسته ای ایران در حال اتمام می باشد، اما شواهد نشان می دهد که به دلیل افراطی بودن مفاد قطعنامه تصویب شده، امکان نیل به توازن بر اساس جهت گیری عمومی قطعنامه کار دشواری می باشد.
مهمترین چالش مصوبه شورای امنیت را باید در معادله دیجیتالی قطعنامه مورد توجه قرار داد.
از آنجایی که دیپلماسی امری پیچیده، پرفراز و نشیب و همچنین برگشت پذیر می باشد، باید مفاد قطعنامه مصوبه شورای امنیت علیه ایران را فاقد شاخص هایی دانست که بر اساس آن امکان نقش آفرینی دیپلماتیک فراهم می شود. ابتکارات اتحادیه اروپا را می توان به عنوان روند جدیدی تلقی نمود که با شاخص های دیپلماسی هسته ای همخوانی بیشتری دارا می باشد.کنفرانس مونیخ به عنوان نقطه عطف معادلات دیپلماتیک ـ امنیتی برای حل نسبی بحران هسته ای ایران با قدرت های بزرگ تلقی می شود. ابتکارات تیم هسته ای ایران در شورای عالی امنیت ملی را می توان ارزشمند و کارساز دانست.طبیعی است که مجموعه های فعال در تیم هسته ای ایران توانسته اند حفظ اصول امنیتی و همچنین انعطاف پذیری دیپلماتیک را به گونه موثری انجام دهند.
مذاکرات چندجانبه مقامات شورای عالی امنیت ملی ایران در اجلاسیه بروکسل، مذاکرات آلمان و همچنین تحرک دیپلماتیک- امنیتی در محور تهران- وین- مسکو را می توان زمینه ساز ایجاد فضای سیاسی و امنیتی جدید در روابط ایران و اروپا دانست.
اگر کشورهای اروپایی معادله غنی سازی در چارچوب مدار چهار درصدی را مورد پذیرش قرار دهند، طبعاً در آن شرایط زمینه برای عبور از بحران موجود فراهم می شود. ضرورت های دیپلماتیک ایجاب می کند که هرگونه انعطاف پذیری بر اساس منافع مشترک و آینده نگری امنیتی انجام گیرد.
از آن جایی که فعالیت های هسته ای ایران ماهیت صلح آمیز دارد، بنابراین طبیعی است که غنی سازی در مدار چهار درصدی می تواند مطلوبیت های تکنولوژیک ایران را فراهم سازد. از سوی دیگر، در چنین فرآیندی، زمینه برای بازسازی روابط ایران با جامعه بین المللی ایجاد خواهد شد.این امر نشان می دهد که مقاومت امنیتی و همچنین تحرک دیپلماتیک می تواند مطلوبیت های بیشتری را برای ایران به وجود آورد.
در چنین شرایطی، فضای بین المللی نیز نسبت به ایران تغییر یافته است. اظهارات اخیر خانم رایس در مورد ضرورت بازسازی روابط سیاسی و امنیتی با ایران و همچنین مشارکت در موضوعات منطقه ای را می توان در زمره نشانه هایی دانست که فضای دیپلماتیک جدیدی را برای ایران و سایر کشورهای درگیر در بحران هسته ای به وجود آورده است.به این ترتیب، می توان شواهد متنوعی را ملاحظه نمود که علی رغم مفاد غیر اصولی قطعنامه ۱۷٣۷ شورای امنیت سازمان ملل، زمینه برای بازسازی روابط ایران با کشورهای اروپایی و قدرت های موثر بین المللی فراهم شده است.
مدار همکاری های ایجاد شده را باید زمینه ساز صلح و امنیت بین المللی دانست. به هر میزان، مشارکت بین المللی و همچنین چندجانبه گرایی در معادلات منطقه ای و بین المللی ایجاد گردد، طبعاً زمینه های لازم برای ایجاد تعادل، صلح و امنیت حاصل می شود.در شرایط موجود، می توان به این جمع بندی رسید که نظام بین الملل، بازی با معادله دیجیتالی در ارتباط با بحران هسته ای را تغییر داده است. حوادث منطقه ای و بین المللی نشان می دهد که تمامی طرف های درگیر تمایل به وضعیت میانه در حال بحران هسته ای را دارا می باشند.
ضرورت های وضعیت میانه ایجاب می کند که اولاً دیپلماسی هسته ای تداوم پیدا کند. ثانیاً، دیپلماسی به عنوان گامی در جهت نیل به بازی برد- برد منجر شود. ثالثاً روند متعادل سازی و شفاف سازی فعالیت های هسته ای ایران بر اساس پادمان هسته ای انجام پذیرد و در نهایت این که هیچ گونه پیش شرطی به عنوان محور اصلی حل بحران هسته ای تعیین نگردد.امنیت سازی در روند طولانی، پرفراز و نشیب، همراه با اراده برای ایجاد تعادل حاصل می شود. عبور از معادله دیجیتالی قطعنامه ۱۷٣۷ می تواند چنین شرایطی را فراهم سازد.
پیشنهاد سه گزینه
روزنامه ایران نیز با عنوان: حق، گرفتنی است! چنین نوشته است: ۱) اذعان مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی به تفاوت غنی سازی اورانیوم با تولید بمب اتم، قضاوت ذیصلاح ترین مرجع فنی موجود جهانی و دیده بان هسته ای سازمان ملل را آشکار ساخت.
براهل انصاف پوشیده نیست که این اظهارنظر فنی و دقیق اگرچه دیرهنگام ادا شده اما به هر حال باطل السحر تمام اتهام ها و افتراهایی است که با انگیزه های روشن سیاسی، دستیابی ایران به دانش غنی سازی را مترادف با حرکت به سمت تولید بمب اتم معرفی می کند. بر همین مبنا، خارج شدن پرونده اتمی ایران از چارچوب آژانس اتمی و ارجاع آن به شورای امنیت و صدور قطعنامه درباره آن، جملگی اقدام هایی سیاسی و نه حقوقی و مطابق با واقعیات و عرف و قوانین بین الملل تلقی می شود. این نکته مهم از ابتدا مورد تأکید ایران قرار داشته است، اما قدرت های بین المللی بی توجه به آن و با سپردن عنان اختیار به آمریکا به راهی دیگر رفته و وضعیت را برای خود و دیگران پیچیده تر از آن که باید، ساخته اند.
۲) اذعان البرادعی البته مقدمه و موخره هایی هم دارد؛ مثل این که ایران به مرحله ای از دانش هسته ای رسیده که برگشت ناپذیر است و دیگر این که نخستین اولویت او ادامه همکاری ایران با آژانس و عدم خروج ایران از NPT است و تعلیق و موارد دیگر شاید خواست اول کسان یا کشوری دیگر باشد.
باید توجه داشت که این اظهارات، همزمان با پایان یافتن مهلت و ضرب الاجل قطعنامه شورای امنیت برای توقف غنی سازی در ایران ادا شده است؛ در عین حال، در همین مقطع تمایل اروپایی ها به از سرگیری مذاکرات هسته ای با ایران هم به نحو آشکاری فزونی یافته است. برخی اسناد داخلی اتحادیه اروپا که این روزها به رسانه ها نیز راه پیدا کرده، گواه آن است که اروپایی ها مانند البرادعی، بین خود اذعان کرده اند که ایران به دانش و توان هسته ای و غنی سازی دست یافته و این واقعیتی غیرقابل انکار است، از این رو باید به فکر کنترل و اتخاذ راهکارهایی بود که این دانش و برنامه به سمت اهداف دیگر سوق پیدا نکند. (البته استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای در حال حاضر نقطه توافق ایران با اروپاست). نتیجه چنین مباحث و مطالبی رایزنی فشرده مقام های اروپایی و آژانس اتمی با مسئول و مذاکره کننده ارشد هسته ای ایران است.
٣) در پاسخ به این سوال که چرا درست در مقطع پایان ضرب الاجل قطعنامه شورای امنیت به ایران برای تعلیق غنی سازی، بیش از هر زمانی از طرف آژانس و اروپا بر ضرورت از سرگیری مذاکرات تأکید می شود و به چه دلیل مبنای پیش شرط آنها برای مذاکره که همان تعلیق است، مورد تردید و تشکیک مجامع و محافل جهانی قرار می گیرد، باید گفت که این سیاست مقاومت هوشمند ایران بوده که طرف مقابل را بدین مسیر رهنمون شده است. در برابر تهدیدها و جنگ روانی آمریکا و غرب علیه برنامه هسته ای ایران، دولت با سه گزینه یا توصیه در داخل مواجه بود: اول تعلیق پذیری به قصد فرونشاندن موج های تهدید و تبلیغ منفی علیه ایران؛ دوم خروج از NPT و بی محلی کامل به مقررات و قوانین نه چندان عادلانه بین المللی؛ سوم که گزینه و انتخاب خود دولت به پشتوانه آحاد مردم است، مقاومت هوشمند ضمن ادامه حضور و پایبندی به معاهده NPT و مقررات آژانس بین المللی انرژی اتمی.
در برابر توصیه تعلیق پذیری، منطق دولت و دستگاه های اجرایی آن بود که چرا باید تعلیق کنیم؟ ماهیت این درخواست از طرف غرب چیست؟ اگر بنا به نهادینه شدن حق ایران در غنی سازی و رسمیت یافتن آن از طرف غرب بود که دو سال تعلیق همه فعالیت ها و اجرای پروتکل الحاقی معاهده NPT باید این شرایط را فراهم می آورد؛ لذا راهی که دولت برگزید و کماکان ادامه دارد، همان مقاومت مدبرانه در چارچوب ضوابط و مقررات بین المللی است. سیاستی که همراه با یک دیپلماسی فعال در تعامل با همه کشورها از خاور دور تا آمریکای لاتین پی گرفته شد و امروز باوجود برخی انتقادها و حتی سیاه نمایی ها در داخل و خارج، نتایج این سیاست مقاومت توأم با تدبیر بیش از پیش نمایان شده است.
گواه این ادعا، توجه به وضع جامعه بین الملل است که در آن عملاً حق گرفتنی است. هم اکنون علی رغم میل برخی کشورها امروز از آژانس بین المللی انرژی اتمی واتحادیه اروپا تا محافل قدرتمندی در درون آمریکا از دستیابی ایران به تکنولوژی حساس هسته ای سخن به میان می آید، در عین حال از آمادگی ایران برای مذاکره به عنوان فرصتی یاد می شود که به حکم تجربه نباید آن را از دست داد. چنین مذاکرات محتملی، ره آورد سیاست مقاومت مدبرانه دولت ایران و مطابق با اصول عزت، حکمت ومصلحت در سیاست خارجی ایران خواهد بود و طبعاً فرصتی برای غرب و اروپا ا ست که باید دید آیا آنها این بار، ظرفیت استفاده از آنچه خود به آن رسیده و می گویند را خواهند داشت؟
معنای سخنان معاون بانک مرکزی
روزنامه کارگزاران باعنوان توضیحی بر سخنان کمیجانی نوشته است: مدیران ارشد بانک مرکزی ایران که اکثریت آنها از زمان ریاست مرحوم نوربخش رئیس کل فقید بانک مرکزی در این نهاد فعالیت می کنند عموما رفتار و گفتارشان را گونه ای سامان داده اند که شان و اهمیت این سازمان حفظ شود. آنها سخنان خود را در قالب اصطلاحات اقتصادی بیان کرده و تاکنون کمتر دیده شده است که بخواهند به صورت صریح آنچه از پیامدهای تحولات شاخص ها را می دانند بیان کنند.
اکبر کمیجانی معاون اقتصادی بانک مرکزی که یک اقتصاددان ورزیده است و نیک می داند که چگونه باید منظور خود از شرایط را در قالب عبارات و اصطلاحات اقتصادی به گوش مردم برساند در این زمینه شاید سرآمد مدیران اقتصادی باشد. او روز گذشته ضمن بازگویی تحولات برخی شاخص های کلان اقتصادی گفته است، رکورد و رشد نقدینگی در یک سال، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱٣٨۵ شکسته شده و به مرز ۴۵ درصد می رسد و یادآور شد این اتفاق یک بار در سال ۱٣۵٣ افتاده است. وی یادآور شد رشد تولید ناخالص داخلی در ۶ ماهه نخست امسال کمتر از نرخ رشد این شاخص در سال گذشته بوده است.
معنای پنهان کاهش رشد تولید ناخالص داخلی همزمان با رشد شتابان و حیرت انگیز رشد نقدینگی را می توان چنین بیان کرد که اقتصاد ایران رکود و تورم توامان را تجربه می کند. از یک طرف فوران پول نقد (شامل سپرده های کوتاه مدت، مسکوکات و… ) در جامعه بیداد می کند و با هجوم به بازار یک کالای خاص قیمت های آن را از تعادل خارج می کند و از طرف دیگر سرعت گردش پول کاهش یافته و احساس می شود که نقدینگی در جامعه به ویژه نزد تولید کنندگان کاهش یافته است. اظهار نگرانی معاون اقتصادی بانک مرکزی از افزایش قیمت ها و رسیدن نرخ تورم رسمی به ۱٣,۵ درصد با توجه به کاهش رشد خدمات، شرایط اقتصاد ایران را پیچیده کرده است. آیا شاهد رکورد تورمی هستیم؟کاش رئیس بانک مرکزی و یا معاون اقتصادی او که دقیق تر از دیگران می دانند اقتصاد به کدام سمت حرکت می کند، بیشتر و واضح تر با مردم سخن می گفتند.
به سوی فتح قله های بلند گام برداریم
روزنامه کیهان در ستون یادداشت روز خود با عنوان: سونامی یا وعده حق؟ نوشت:
یک سیاستمدار اروپایی، چند روز پیش، با تشبیه گسترش اسلام در این قاره به سونامی اسلامی هشدار داد که اگر هرچه زودتر جلوی این سونامی گرفته نشود، مسلمانان در آینده اکثریت جمعیت را در قاره سبز به خود اختصاص خواهند داد. آقای گیرت ویلدرز که یکی از نمایندگان تندرو پارلمان هلند است در توضیح حرف خود از وضعیت جمعیتی کشورش مثال می زند: اکنون یک میلیون مسلمان در هلند زندگی می کنند و با این روال غگسترش اسلامف تا دو دهه دیگر ما اکثریت را از دست خواهیم داد و تعداد مساجد از تعداد کلیساها بیشتر خواهد شد.
او در پایان اظهاراتش که نگرانی از آن می بارد، با تکرار یک تهمت تاریخی و ناجوانمردانه با مترادف دانستن اسلام با خشونت، مطابق روال اینگونه افراد، به تهدید و توهین روی آورده و اعلام می کند که؛ اگر مسلمانان هلندی می خواهند در این کشور زندگی کنند باید قرآن را کنار بگذارند.!
اعتراض و در واقع اعتراف سیاستمدار هلندی و اعترافات و اظهارات مشابه ای که در سال های اخیر بیش از هر وقت دیگر در یکی دو قرن گذشته از زبان سیاستمداران و حتی صاحب نظران و اندیشمندان غربی درباره جریان رو به رشد بیداری اسلامی در نزد ملت های مسلمان و نفوذ آن در اکثر نقاط جهان شنیده می شود، در حالی صورت می گیرد که اگر نگوئیم قرن ها ـ که این خود داستان مفصلی دارد ـ اما سال هاست به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، که قدرت های جهانی با همه توان و در همه ابعاد مخصوصاً با ابزار رسانه ای و تبلیغی فوق پیشرفته و در عرصه های فرهنگی و سیاسی، اسلام را و مسلمانان را آماج انواع و اقسام تهمت ها و افتراها قرارداده و با وقاحت تمام شخصیت های برجسته اسلام و در رأس همه، حضرت رسول مکرم(ص) را با طرح شبهات و ابهامات مختلف مورد طعن و تمسخر قرار می دهند و در نهایت سعی می کنند چهره ای وارونه و غیرواقعی از آنان به مردم جهان و به ویژه مخاطبان اروپایی و آمریکایی خود ارائه دهند. علت اصلی این تهاجمات و تبلیغات سوء، علیه اسلام امروز حتی از نگاه دیرباوران و خوش خیال های عالم هم پنهان نیست و آن در خطر افتادن منافع غیرمشروع و جایگاه غاصبانه آنان در عرصه جهانی است، اما بهانه ظاهری و به اصطلاح محکمه پسند آنها هم پیش کشیدن بحث زمانه و مقتضیات زمان و سپری شدن دوره ادیان و… است. اینان که همواره دم از آزادی و اصالت انسان می زنند، با مطلق کردن و در واقع معصوم جلوه دادن زمان ، این حکم جبری را می دهند که باید همه حتی ادیان و فرهنگ ها و… خود را با زمانه و فرهنگی که نظام سلطه بین المللی خواستار آن است منطبق کنند و هرکس با آن (که امروز نمادش مدرنیسم و تجددی است که غرب تعریف می کند) همراه و همساز نباشد، لاجرم در صف ارتجاع و دورماندگان از قافله تمدن و پیشرفت بشری قرار دارد که در جهان مدرن امروز حرفی تازه برای گفتن ندارد، و از درک اجتماعی هم حتماً چیزی کم دارد. یکی از نویسندگان معاصر درباره دادن حکم جبری مدعیان تجدد و مدافعان آزادی انسان در این باره سخن جالب و قابل تاملی دارد: تجددگرایی یکی از تعصب آمیزترین، جزمی ترین و افراطی ترین ایدئولوژی هایی است که تاکنون تاریخ به خود دیده است. تجددگرایی خواهان ویرانی هر دیدگاهی جز خود است و هیچ جهان بینی مخالفی را به هیچ روی برنمی تابد خواه از آن بومیان آمریکایی باشد… و خواه پای آیین هندو و بودا و اسلام و حتی مسیحیت و یهودیت سنتی در میان باشد.
ناگفته پیداست که در این میان پیش از هرجا و هر چیز اسلام چه به عنوان یک دین و چه در مقام یک تمدن و همچنین جریان بیداری اسلامی، سخت منافع قدرت های سلطه گر جهانی را تهدید کرده و به چالش کشیده است. در حالی که دلیل اصلی این عنادها و کینه توزی ها مشخص است و حتی هانتینگتون نظریه پرداز معروف آمریکایی و صاحب دکترین برخورد تمدن ها بر آن صراحتاً تاکید می ورزد: امروز تمدن اسلامی مهم ترین بلوک ایدئولوژیکی است که سر راه غرب قد علم کرده و این تمدن را مجبور به دست برداشتن از جاه طلبی های جهان شمولش کرده است…
با همه اینها و علی رغم همه این تلاش ها و دشمنی ها… قطب اسلام در جهان امروز متولد شده و تمامی تبلیغات منفی سردمداران نظام سلطه گر جهانی علیه اسلام نتیجه معکوس داشته است. چرا که آنان نیز مثل همپالکی های خود در طول تاریخ از این نکته غافل اند که حقیقت محوناشدنی است و این خاصیت دین خداست که هرچه بیشتر به آن حمله شود، هرچه بیشتر آن را هدف تهمت ها و افتراها و در معرض قضاوت های غیرمنصفانه و ناجوانمردانه قراردهند، به جای آنکه ضعیف شود و شکست بخورد، قویتر و بالنده تر می گردد و هرچه بیشتر در جهت تخریب آن گام بردارند و درباره آن افسانه سازی کنند و از آن تصاویر ساختگی و غیرحقیقی ارائه دهند، حقانیت خود را بیشتر بروز می دهد و به جای رمیده شدن و رویگردانی مخاطبان گیرایی و جذابیت بیشتری در نزد آنان پیدا می کند و بر دل ها می نشیند و قلب ها را مسخر می کند و وجدان های بیدار و فطرت های سالم و جان های شیفته و تشنه را وادار به تامل و در نهایت تسلیم می کند. سراسر تاریخ اسلام از صدر تا امروز صحنه اثبات اصل فوق است. و عجیب اینجاست، کسانی که خود را مدعی علم گرایی و تاریخ شناسی و… می دانند، یا قادر به دیدن و درک حقایق تاریخ نیستند یا لجبازانه و جاهلانه آن را نادیده می گیرند و هم خود را فریب می دهند و هم سعی در فریب دادن دیگران می کنند. در صدر این تاریخ پیامبر اسلام(ص) را می بینیم که در اوج تنهایی و غربت، بدون هیچ امکان و زمینه مساعدی، درحالی دعوت تاریخساز خود را آغاز می کند که دشمن او از هرگونه امکان و ابزاری برای در نطفه خفه کردن دعوت او برخوردار بود. اما علی رغم همه اینها و اقدامات دشمن که با حربه تطمیع و زبان خوش آغاز شد و با گذشت زمان و عدم تمکین پیامبر(ص) به خواست آنها، سخت تر و وحشیانه تر شد و با وجود همه شکنجه ها و تحقیرها و تهمت ها و تحریم ها و تبعیدها و… سرانجام تهاجمات نظامی و تحمیل جنگ های نابرابر و… نه تنها دشمن به هدف خود که محو و نابودی نهضت اسلام و دست برداشتن پیامبر(ص) از دعوت خود بود، نرسید، بلکه در نهایت زیرکی کافرانه آنان دربرابر هشیاری و تقوی مومنانه پیامبر(ص)، جملگی احمقانه از آب درآمد و هوشمندان و سیاسان مکه در برابر تدبیر و کیاست محمدی (ص) به معنی واقعی لقب ابوجهل یافتند… و این رسول اعظم(ص) و پیروان ایشان بودند که با پای فشاردن بر اصول و دست برنداشتن از عقیده و تعقیب خستگی ناپذیر آرمان ها و اهداف الهی خود که در انطباق کامل با فطرت انسان ها و آموزه های علمی بوده و هست، هم دشمن را به عقب نشینی و تغییر ۱٨۰ درجه ای! مواضع خود وادار کردند و هم به زودی نه تنها در سراسر شبه جزیره عربستان بلکه در شرق و غرب عالم دعوت خود را گسترش داده و با پیام خود قلوب منتظر را به سمت آیین و راه تازه جذب کردند و…
امروز نیز ماجرا چیزی جز این نیست. سردمداران جاهلیت مدرن بدون عبرت آموزی از تاریخ همچون همگنان خود در عصر جاهلیت اولی برای ضربه زدن و فرونشاندن جریان بیداری اسلامی و سرکوبی نهضت بازگشت به خویشتن که با پیروزی انقلاب اسلامی در نزد مسلمانان آغاز شده، از هر راهی که رفته و از هر حربه ای که سود جسته اند، جز شکست و عقب نشینی خود و اثبات حقانیت توام با مظلومیت این حرکت تحول آفرین، نتیجه ای به دست نیاورده اند. امروز نیز مثل روزگار صدر اسلام، به دلیل تدبیر رهبران و بیداری و عزم جزم مردم مومن و ایستادگی آنان بر اصول و مواضع به حق و پیگیری آرمان های الهی و رهایی بخش آیین اسلام، این دشمن است که هر روز سرخورده تر شده و با خشم و غضب اعتراف تازه ای درباره رشد و گسترش حرکت اسلامی می کند. امروز این آقای سیاستمدار هلندی است که از سونامی اسلامی با ترس سخن می گوید و آن خانم رایس است که دو، سه روز پیش سیاست های آمریکا را طی۲٨سال گذشته در قبال انقلاب اسلامی اشتباه خواند و خواستار چرخش ۱٨۰درجه ای سیاست های کاخ سفید در برابر ایران شد. و این هم رئیس جدید پارلمان اروپاست که می گوید: آینده اتحادیه اروپا به میزان زیادی به همزیستی مسالمت آمیز با جهان اسلام بستگی دارد… و… آری خاصیت دین خدا و حرکت های حق طلبانه این است که تا بر محور اصیل خود در حرکت است و تا طرفداران و پیروان آن بدون ترس و واهمه، بر سرحرف خود ایستاده اند، دشمن از دشمنی هایش هرچند وحشیانه و ناجوانمردانه در مقابله با آن طرفی نخواهد بست. و این است رمز این موضوع که چرا هرسال که از پیروزی انقلاب اسلامی سپری می شود، علی رغم همه دشمنی هاو تبلیغات منفی و سمپاشی های تهوع آور و… نه فقط ما که دنیا شاهد است مردم ایران باشکوه و صلابت و حضور گسترده تری در راهپیمایی سالگرد پیروزی انقلاب، شرکت می جویند و وفاداری خود را به حرکت تاریخ ساز و انقلابی خود اعلام می کنند و این است که چند روز پیش از زبان رهبر فرزانه انقلاب شنیدیم آمادگی جوان نسل سوم انقلاب و شجاعت و غیرت او برای دفاع از هویت دینی و انقلابی خود، از جوان نسل اول انقلاب که در دفاع مقدس حضور داشت، کمتر نیست و شاید هم جلوتر باشد…
با این همه این تازه آغاز راه است، تازه شروع بیداری اسلامی و شکوفایی مجدد تمدن اسلامی است. تا تحقق جامعه نمونه قرآنی و برپایی امت وسط هنوز راه طولانی و گردنه های بسیاری در پیش است. راهی که حتماً طی شدنی است اگر در ادامه و در آینده همچنان با ایمان و اعتماد به نفس کامل مسیر تحقق آرمان ها را بپیمائیم و شجاعانه در برابر تهدیدات و تبلیغات و ترفندهای دشمنان نه تنها جا نخوریم و ضعف نشان ندهیم بلکه با قدرت بیشتر بدون درنگ و لحظه ای توقف، به سوی فتح قله های بلند ، گام برداریم… مطمئن باشیم که طبق وعده کتاب خدا، حرکت جهان و مسیر هستی برخلاف نظر سردمداران جاهلیت جدید و مکاتب واندیشه های مادی و لذت گرایانه و… رو به سوی معنویت و حاکمیت حق و حقیقت دارد و نتیجه پیکار جنود عقل و جهل، اسلام و کفر، با ظهور قائم منتظر، به نفع عدالت و مستضعفان رقم خواهد خورد…
مسأله رادامن نزنید
روزنامه آینده نو ضمن انعکاس اعتراض نمایندگان مجلس به طرح چنین سوالاتی پاسخ وزیر آموزش و پرورش را در خبری با عنوان فرشیدی: مسأله را دامن نزنید منتشر کرده که در پی می آید: وزیر آموزش و پرورش روز گذشته در شرایطی که راهروهای مجلس خلوت شده بود به آرامی به مجلس آمد تا در جلسه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس به طور غیررسمی از نمایندگان برای طرح سوالات توهین آمیز به ساحت پیامبر(ص) عذرخواهی کند.
ابتدای بهمن ماه، درآزمون سیره نبوی، آموزش ضمن خدمت معلمان سوالاتی طرح شد که دارای گزینه های توهین آمیز به پیامبر اکرم(ص) بود. روز گذشته نمایندگان مجلس در قالب تذکرهای کتبی در صحن مجلس و همچنین در راهروها خواستار توضیح شفاف فرشیدی در این باره شده بودند. محمود فرشیدی در گفتگو با آینده نو با بیان اینکه پذیرفته این کار زشت بوده و حتی مدیرکل آموزش ضمن خدمت را هم اخراج کرده، دامن زدن به این ماجرا از سوی نمایندگان را منطقی ندانست و گفت: باید به جای دامن زدن به ماجرا، آن را پیگیری کرد. کتاب سنگینی بوده اما طراح سوال بدون صلاحیتی برای طرح سوالها انتخاب شده است. فرشیدی در پاسخ به آینده نو مبنی بر اینکه به چه دلیل این آزمون برگزار شده وآیا این گونه برنامه ها جزو وظایف شما بوده، گفت: در سال ٨۵ حدود پنج هزار دوره آموزشی برگزار شد که یکی از آنها درمورد سیره نبوی رسول اکرم(ص) بوده و در٨۰ مرحله ٨۰۰ هزار معلم در دوره ها شرکت کرده اند تا بتوانند از ٣۰ ساعت دوره در نظر گرفته شده بهره مند شوند و تنها در یک مورد از ٨۰ مرحله آزمون چنین خطایی رخ داده که به شدت هم با عاملان برخورد شده است. فرشیدی معتقد است تنها اشتباه این کار از سوی مدیرکل ضمن خدمت رخ داده که بدون توجه به صلاحیتها، یکی از معلمان شهرستانهای تهران را مامور تهیه و طراحی سوالهای یکی از این مراحل آزمون کرده و درحال حاضر تنها ایرادی که به وی به عنوان وزیر می توان گرفت عدم نظارت بر مدیرانش هست. اما نمایندگان مجلس معتقدند نباید تنها طراح مورد مواخذه قرار گیرد و وزیر آموزش و پرورش باید استیضاح شود یا خودش استعفا بدهد. فرشیدی هم زمانیکه با طرح این پیشنهاد نمایندگان ازسوی خبرنگار آینده نو رو به رو شد، گفت: مجلس حق نظارت دارد اما نباید وزیر را تخریب کند من این مشکل را پیگیری می کنم تا ریشه ای رفع شود. فرشیدی در پاسخ به این سوال که آیا حاضر است در صحن علنی مجلس از مردم و نمایندگان عذرخواهی کند، عنوان کرد که حاضراست از ساحت پیامبر اکرم(ص) عذرخواهی کند. او تاکید کرد که کتاب سیره نبوی علامه طباطبایی بوده و مجوز وزارت ارشاد را داشته و معلم طراح اشتباه کرده است. از فرشیدی پرسیدیم که طرح این سوالات از روی عمد بوده وآیا نمی شد که این آزمون همان زمان لغو شود، گفت: بررسیها در مورد دلایل طرح سوال ادامه دارد اما مگر می شود آزمونی که بین ۶۰ هزار معلم در سطح استان برگزار شده را لغو کرد و سوالها را به سرعت جمع آوری نمود؟ فرشیدی در برابر اصرار خبرنگار آینده نو نام طراح و همچنین شهری که این سوالها درآن طرح شده را اعلام نکرد و تنها گفت که این سوالها در یکی از شهرستانهای استان تهران طرح شده است. اما این موضوع با واکنشهای شدید نمایندگان مجلس رو به رو شد چنانچه در ابتدای جلسه روز گذشته مجلس ٣۰ نماینده در تذکر به وزیر خواستار پیگیری این موضوع شدند. اما چند ساعت بعد نایب رئیس کمیسیون اصل نود با اعلام اینکه عذرخواهی شفاهی دردی را دوا نمی کند از ارائه طرح استیضاح فرشیدی در چند روز آینده خبر داد. عسگری حتی این سوالات را حرکت لائیک و غیردینی در آموزش و پرورش عنوان کرد و حتی از فاصله گرفتن فرهنگ معرفتی آموزش و پرورش با مکتب امام ابراز نگرانی کرد.
نماینده مشهد حتی این سوال را مطرح کرد که آموزش و پرورش با این سخیفی می خواهد معلم تربیت کند در این صورت چه بلایی سرنظام خواهد آمد؟! حتی عماد افروغ، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس هم با بیان اینکه خجالت می کشد حتی سوال چهارم این آزمون را بخواند، این موضوع را یک عمل رندانه عنوان کرد که باید مقامات قضایی پیگیر آن شوند. تعدادی از نمایندگان مجلس هم مانندتمدن و زاکانی خواستار واکنش سریع رئیس جمهور نسبت به این موضوع شدند.
منیع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی
|