کاج


علی اصغر فرداد


• در زمستان چشم به جهان گشودم
و می دانم که قبرستانها همیشه از برف پوشیده اند!
سوز مرگ از کودکی بر من وزید ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱ دی ۱٣۹۶ -  ۲۲ دسامبر ۲۰۱۷


 به: سعید یوسف *

در زمستان چشم به جهان گشودم
و می دانم که قبرستانها همیشه از برف پوشیده اند!
سوز مرگ از کودکی بر من وزید
من سردم است!
من سردم است!
هیچکس، آتشی نیفروخت
و دری نگشود
هرچه یافتم
تنپوش خود کردم
کسی مرا نخواهد شناخت
فقط چشمهایم بیرو ن اند
من تنهام،
تنها
قندیل بسته
من کاج ام
کاجی مندرس
در قبرستان!

ع. ا. فرداد
سوئیس دسامبر ۲۰۱۷


*) این شعر را به دوست و برادر عزیزم، شاعر ارجمند سعید یوسف تقدیم می کنم که پس از خواندن آن، اخوانیه زیر را فی البداهه و البته از روی بزرگواری سرود. "سنجاب" اشاره به شعری زیبا از خود اوست که در سایت کانون نویسندگان منتشر شده است.
این بنده، به شعر، کشکِ خود می سابم
یعنی که بسی دور ز شعری نابم
شاید که به شعر ناب گردد نزدیک
بر "کاجِ" تو بنشیند اگر "سنجابم"