اردوگاه های اجباری کاردر ایران


ناصر آقاجری


• کار در مناطق آزاد تجاری – صنعتی دارای ویژگی یک اردوگاه کار برده داری است. ساعات کار بدون استثا با ساعات عبور ومرور از خوابگاه ها تا به محل کار، حداقل روزانه ۱۲ است. که با زمان اضافه کاریهای اجباری، ساعت کار روزانه تا ۱۶ ساعت و بیشتر هم ادامه می یابد. کارگران ۲۴ ساعته در اختیار کارگاه و کارفرما هستند. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۵ دی ۱٣۹۶ -  ۲۶ دسامبر ۲۰۱۷



    عکس آرشیو- تجمع کارگران حمل و نقل پالایشگاه آبادان در اعتراض به متن قراردادهای پیمانکار

مهم نیست دارای تحصیلات دانشگاهی باشید یا تخصصی عملی ولی با قابلیت انطباق براستانداردهای جهانی، تنها کافی است "خودی" نباشید. در این صورت برای اشتغال در ایران یا باید به عنوان کارگر شاغل در کارگاه های زیرده نفر، مرده ریگ دولت و مجلس اصلاحات به رهبری خاتمی، بدون استثنا با استخدام در این گونه واحد های کار، از شمول قانون کارو قانون اساسی کشور خارج می شوید. در این صورت حقوق شما سه برابر، کمتر از حداقل حقوق یک کارگر بدون تخصص خواهد بود(که زیر خط فقر است). این به اصطلاح قانون، ویژه همه شهرهای بزرگ از جمله پایتخت است. در واقع این قانون برای مناطقی است که جزو مناطق آزاد تجاری – صنعتی نمی باشند. پذیرش برای کارهم توسط شرکت های دلالی کار( کار آفرینان) صورت می گیرد تا حقوق کامل شما به جیب واسطه های کار، که در این نظام شده اند " حبیب خدا" برود. در غیر این صورت می باید به عنوان کارگرقرارداد موقت در مناطق آزاد تجاری- صنعتی به کاراشتغال ورزید.
طی حدود سی سال از ورود مناسبات نولیبرالی مرده ریگ دولت " سازندگی" به رهبری رفسنجانی؛ چهره ی اصل ۴۴ قانون اساسی وارونه شد. و بخش خصوصی به بخش اصلی بدل گردید تا امکان حراج صنایع بزرگ و کوچک ملی - دولتی امکان پذیر گردد. بدین علت که صندوق بین المللی پول، این نهاد سرمایه داری جهانی وابزار امپریالیسم برای غارت ملل جهان؛ رضایت خود را از کاربردی کردن مناسبات دلالی حاکمیت های پس از جنگ اعلام نماید. هدف دولت های پس از جنگ پیوستن به دهکده جهانی به کدخدایی آمریکا است. این آرزوی دلال های وطنی در دولت اصول گرای احمدی نژاد تا حدودی برآورده شد.

کارشناسان صندوق بین المللی پول دو بار به ایران آمدند واز این که روند سقوط اقتصاد ایران از صفر هم گذاشته و رشد منفی دارد ( بزعم دولت فعلی) اعلام رضایت فرمودند! ولی برای پیوستن نهایی و رفع تحریم ها، می باید حاکمیت، نوکری بیشتر خود را با اعمال فشار بیشتر به کارگران و حقوق بگیران ایران اثبات نماید. که دولت فعلی با طرح های کاورزی و . . . این مهم را در حال کاربردی کردن می باشد. این دولت هم، با تبسم " خاتمی گونه" در حال پاره کردن آخرین رشته های اصول قانون اساسی است. تا کارشناسان بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، آنها را برای پیوستن به عمله جات عمو سام تایید نهایی بنمایند. در هر صورت تنها گزینه استخدام با حداقل حقوق برای خیل بیکاران در ایران، که به یک جبر غیر قابل اجتناب بدل شده است، کار در پروژه های تولید صنایع سنگین در مناطق آزاد تجاری – صنعتی ایران است که این مناطق هم، از شمول قانون کار واساسی خارج شده اند. در این مناطق هم، استخدام در شرکت های دست اول و بزرگ سهم وابستگانِ به اقلیت " خودی" ها است. در شرکت های دست دوم و سومی و بیشتر، کار، به صورت اردوگاه اجباری کاربردی می شود، که با قانون سر و دم بریده ی کارِ بدون ضمانت اجرایی و قانون اساسی وارونه شده، در تضاد آشتی نا پذیری است. طی چند قرن تجربه سرمایه داری در جهان، به صورت عملی و با تحقیقات علمی اندیشمندان و دانش پژوهان این واقعیت به اثبات رسیده است که کاربیش از ٨ ساعت در روزعلاوه برپایین آوردن بارآوری کار، روند پروسه سرمایه را نیز دچار بحران می نماید. نیروی کار را که عامل اساسی و اصلی تولید اضافه ارزش وانباشت سرمایه است؛ به مروردچار بیماری روحی و صدمات جدی جسمی می نماید. روندی که به تولید کالایی صدمه جبران ناپذیر وارد می کند. از سوی دیگر باعث بحران ویرانگری در خانواده کارگران می شود که نیروی کار آینده را تربیت می کند. جنبه نا هنجار دیگر این پروسه، عدم امکان باز تولید نیروی کار آینده برای تداوم روند سرمایه است. از این رو ساعات طولانی کار به حداکثر ٨ ساعت کار در شبانه روز تبدیل شد. در مقاطعی که روند کار نمی باید متوقف گردد کار به صورت سه شیفت ، روز،عصر و شبکاری تداوم یافت. که شبکاری آن چرخشی بود. آن هم با دادن حقوق فوق العاده شیفتی. درمراکز صنعتی دور از مناطق زندگی کارگران، کار به صورت دو هفته کار و دو هفته مرخصی برای کارگران کاربردی می شد و می شود. { در فلات قاره و شرکت های حفاری ایران هم اینک، با دوهفته کا و دو هفته مرخصی کار انجام می شود. کارگران پروژه ای یا قرارداد موقت با روزانه ۱۲ ساعت کار در ۱۵ روز ۱٨۰ ساعت کار می کنند. بدون محاسبه صدی چهل اضافه کاری هایشان بدون محاسبه روز های تعطیلات رسمی که آنها بدون استثنا کار می کنند. یک کارگری که قانون کار شامل حالش می شود با ۱۷۶ ساعت در ماه یک ماه حقوق دریافت می نماید.} با این هدف که عوارض دوری از خانواده و کارِ اردوگاهی کاسته شود. ولی برای انجام این شیوه کارهم حقوق بالا تری را در نظر می گیرند تا دشواری ها چنین کاری با پرداخت مبلغ بیشتر حقوق جبران گردد. ولی حاکمیت پس از جنگ در ایران برای اثبات صداقت ش در پایبندی به نظام سرمایه داری دلالی، همه قوانین کار و اصول قانون اساسی کشور و قرارداد های بین المللی کار را، زیر پا گذاشته تا کارمزد کارگران ایران را که زیر خط فقر است. باز هم بیشتربه نفع سرمایه داری وطنی و آن سوی آبی تعدیل کند. تا سرمایه داری امپریالیسم جهانی این ساختار دلالی را به عنوان یک عضو حاشیه ای بپذیرد. از این رو کار در مناطق آزاد تجاری – صنعتی دارای ویژگی یک اردوگاه کار برده داری است. ساعات کار بدون استثا با ساعات عبور ومرور از خوابگاه ها تا به محل کار، حداقل روزانه ۱۲ است. که با زمان اضافه کاریهای اجباری، ساعت کار روزانه تا ۱۶ ساعت و بیشتر هم ادامه می یابد. کارگران ۲۴ ساعته در اختیار کارگاه و کارفرما هستند. آنها در خوابگاه هایی زندگی می کند که از حد اقل های یک زندگی برخوردادر نیستند، جز در شرکت های دست اول که ویژه وابستگان به " خودی"ها و یا ماموران مخفی پیمانکاران در میان کارگران برای خبرچینی است. قرارداد ها ی کار باید به صورت سفید، امضاء گردد. ویا قراردادهایی با این مضمون: کارگر تعهد می دهد که حق مطالبه ، عیدی پاداش و سنوات و بازنشستگی را ندارد. درضمن هیچ نسخه ای از قرارداد را هم، در اختیار کارگر قرارنمی دهند. کار در یک ماه به مدت ۲۴ روز ادامه می یابد. که طی این زمان کارگر از تعطیلات قانونی نمی تواند استفاده کند و روز جمعه ها اگر اضافه کاری اعلام نشده باشد با ۶ ساعت کار، نصفه روز کار باید انجام دهد. کارگر پس از ۲۴ روز کار که کارگرشبانه روزه در اختیار پروژه می باشد، آنهم با روزی ۱۲ ساعت کار. بدون احتساب اضافه کاری ها، اگر کارفرما اجازه دهد می تواند به مدت ۶ روز به مرخصی برود. اگر کار پروژه از زمان بندی پذیرفته شده عقب مانده باشد، این اجازه صادر نمی شود. بدین دلیل برخی از کارگران مجبور می شوند سه ماه متوالی کار کنند. وبعد ازآن، از ۶ روز مرخصی استفاده کنند. هزینه ایاب وذهاب به عهده ی کارگران است و چون طبق معمول در جمهوری اسلامی کارفرمایان می توانند تا ۵ الی ۶ ماه حقوق کارگران به نفع خود پرداخت نکنند. کارگر حتی اگر مرخصی یش را به او بدهند قادر با استفاده کردن از آن نیست. چون پولی برای سفر و خانواده اش ندارد. به خصوص که نمی تواند با دست خالی به خانه ای برود، که هیچ سرمایه و درآمد دیگری ندارد. تنها سرمایه او کارش و کارمزدش است که آن هم در جیب کارفرما است تا پول بیشتربرای او تولید کند. درآمدی که به کارگر تعلق دارد ولی در عمل از آن محروم است. برغم همه این مشکلات، در صورتی که امکان مرخصی رفتن برای کارگرفراهم شود؛ از بندر عباس یا عسلویه یا خوزستان به تهران یا خراسان یا آذریایجان و کردستان می باید کارگر بیش از ۲۰ ساعت از زمان مرخصی ش را در اتوبوس در رفت، وهمین مدت زمان را در برگشت از دست بدهد. در عمل ا و تنها ۴ روز می تواند در کنار خانواده اش باشد . این ۴ روز هم، آن کارگر آن قدر خسته و فرسوده است، که بیشتر در خواب می گذرد. این شرایط غیر انسانی باعث گردیده بیشترین آمار طلاق در میان خانواده های کارگران قرارداد موقت یا پروژه ای وجود داشته باشد. همین طور بیشترین آمار اعتیاد در میان این کارگران است. در عسلویه نرخ یک کیلو میوه چتد برابریک واحد مواد مخدر است. برخی از کارگران به این باور رسیده اند که حاکمیت در عمل مانع خرید و فروش مواد مخدر در مناطق آزاد تجاری – صنعتی نمی شود. تا دست رسی کارگران به آن به ساده گی صورت گیرد. زیرا در این صورت کارفرمایان می توانند استثمار بیشتری را اعمال نمایند. تیگ های عصبی، افسردگی و روحیه پرخاش گری کمترین عوارض این شرایط کاری در این اردوگاه های کار اجباری می باشد. شرایطی که برای کارگر در محیط پُر مخاطره کارگاه ها خطر ساز است وتا به حال جان بسیاری از آنها را گرفته است. اگر نارسایی ها در زمینه بهداشت و ایمنی کار را بخواهیم بررسی کنیم شرایط فاجعه بار این وضعیت نا هنجار، چهره واقعی یک اردوگاه اجباری کار را که چیزی کمتر از اردوگاه های اسیران نازی ندارد، ترسیم می کند. در این مناطق به اصطلاح آزاد تجاری - صنعتی کارگران حتی نمی توانند سندیکا های زرد را به وجود بیاورند. زیرا طبق قوانین مناطق آزاد تجاری – صنعتی کارگران حق ایجاد آن را ندارند. اتحادیه ای که بنام اتحادیه نیروی کار پروژه ای ایران با بیش از ۵ هزار امضاء به وجود آمده است. طی یک تلاش چند ساله و به صورت پنهان وزیر زمینی شکل گرفته است. به همین دلیل برای یک نشست و گرد همآیی نمی توانند جایی را در اختیار داشته باشند. با این وجود یکی از کارگران برغم وحشت از دستگیری و زندان، امضاء همه کارگران را با تکیه به اصول قانون اساسی که با ایجاد تشکل های صنفی موافق است، به مجلس شورای اسلامی بردند وبه مسیول کمیسیون کار آقای محجوب تحویل دادند. طی یک شکوائیه که همه واقعیت ها و کاستی های کار در مناطق آزاد تجاری - صنعتی را اعلام نموده بودند. ایشان قول دادند آن را درکمیسیون کار مجلس مطرح و یررسی می نمایند و به شکواییه پاسخ خواهند داد. ولی پاسخی داده نشد. اعضاء این کمیسیون به اصطلاح کارگری در این مورد هیچ اظهار نظری نکردند. یکی از نارسایی های این اردوگاه های کاراجباری، عدم پرداخت حقوق کارگران است. کارگر تنها سرمایه زندگیش کارش است که حتی طبق عرف کار در قرون وسطا هم، معمولا پس از پایان روزانه کار، مزد نیروی کار به او پرداخت می شد. ولی در این نظام مدعی رعایت اصول الهی! حتی این امر بدیهی رعایت نمی شود.

اتحادیه نیروی کار پروژه ای ایران
سخن گو ناصر آقاجری