در حاشیه شعارهای «رضا شاه روحت شاد»! - هدایت سلطان زاده

نظرات دیگران
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : تارخ را هرتکی کردن
در نظری مطرح شد:«یک ایرانی واقعی هیچوقت مسلمان نمیشه و یک مسلمان هم هیچوقت یک ایرانی نمیشه»
اینکه این نظر خوب است یا بد و اگر این اتفاق بیفتد که هیچ ایرانی مسلمان نداشته باشیم خوب است یا بد،
چون در روند آزدای خواهی و دمکراسی خواهی می تواند هیچ موضوعیتی نداشته باشد و به حوزه خصوصی افراد مربوط است پس پرداختن به آن بی مورد است.
اما از آنجایی که بقول بعضی ها چاره ای جز روشنگری نداریم باید گفت:
آقایی که این شعار تکلیفی برای دیگران را، عنوان می کند
چرا در بعضی مواقع در پی اینست:
تشکیلاتی به نام مجاهدین خلق که مبنای وجودیشان اسلامیستی و امام حسینی و عدالت غارتی( دیگران را غارت کنیم اما عادلانه بین خودمان تقسیم کنی) علی است را می خواهد بخورد دیگران بدهد!؟ بگذریم
گفته شده:«بنظرم یکی از خطاهای بزرگ او(رضاشاه) این بوده که بساط آخونده ها را جمع نکرد و درب مساجد را نبست»
این حرف و این نگرش می تواند واقعاً پرسش برانگیز باشد
آخه پدرجان
شاه شدن رضا شاه به پیشنهاد و تائید همان آخوندیسم مرده در مشروطه بود که رضا شاه و پسرش بادور زدن مشروطه مجدداً آنها(آخوندها) را زنده کردند
نمی شود تاریخ را هرتکی کرد.
٨۲۹۱۲ - تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱٣۹۶       

    از : حمید ارجمند

عنوان : ارتش سیبری در اخبار روز
اخبار روز لطفا توجه داشته باشید که چند هزار بسیجی مزدور و آموزش دیده در ارتش سایبری اهریمن کارشان پرسه زدن در فضای مجازی و نفرت پراکنی در میان ایرانیان میباشد و یکی از شگردهای اینها که بسیار روی این اصل کار و تمرکز کرده اند پراکندن تخم نفرت و تبلیغات گوبلزی آنها زیر نام اقوام مختلف در ایران میباشد . یکی زیر نام تورک! و دیگری بلوچ ! و دیگری کورد ! و یا آذربایجان و.... اگر کسی ریگی به کفش نداشته باشد نیازی به این القاب و عناوین قلابی نیست و میتواند نظر بی غرضش را بیان کند . مراقب باشیم آلت دست مزدوران بی هویت و بی ریشه بسیج سایبری اهریمن نشویم .
٨۲۹۰۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱٣۹۶       

    از : ذکری سم

عنوان : رفیق !
هر نکته مکانی و هر نکته..مکانی دارد!!
امروز اقای هدایت عزیز وقتی ست که نتیجه همه ان رنجها٬اهانت ها٬به هدر رفتن عمر گران مایه جوانی..سختی ها و رنج های مادر و پدر و.غیره در تلاشی دیگر برای اتفاق و اتحاد بکار ببریم.انهمه بدبختی ها دران زمان مرد با شرف و وطن پرستی مانند شما کشیدی که امروز درو کنید و کنیم.ببین رفیق چه پراکندگی میان ماست!
روسیه بساط نیمه کاره ۹۰ سال پیش از دست رفته اش را توسط اخوند ها دو باره در پطن ما خانه ما گسترده است.مملکت قدمی تا ویرانی کامل فاصله ندارد..در واقع کشور ما را اشغال کرده اند..امروز دیدیم در این وقایع پیاده روها مملو از ادم بود..کاسب کارها همه جلوی درب های دکان های خود ایستاده و مراقب حفاظت از چار تا جلو پلاسشان بودند..کلیپی در دست من است که چندین ردیف مغازه دار با چوب های کلفت در پشت در در انتظار بودند تا مردم را بزنند!!
ای داد بیداد ..رفیق امروز دردهای بزرگتری داریم که به تعریف خاطرات ۴۰ سال پیش بنشینیم..شما هم بند ..سید مهدی ج باید بوده باشید بله؟
به هر حال برادر..اوضاع و احوال بقول همان رفیقتان ..خیطه خیطه !
من دیشب زشت و بی ادبانه نوشتم دو خطی ببخش رفیق انگار همه چیز از مغز و چارچوب بدن بیرون زده است !
فرمان تدبیر و امید ما هم مثل ملا حسن..دیگه در دستمان نیست برادر.
٨۲٨۹۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱٣۹۶       

    از : peerooz

عنوان : پاسخ
جناب ذکری سم,
پاسخ سوال شما در کامنت اول من در پای صفحه آمده است.
٨۲٨٨٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱٣۹۶       

    از : peerooz

عنوان : "یک ایرانی واقعی هیچوقت مسلمان نمیشه و یک مسلمان هم هیچوقت یک ایرانی [واقعی؟] نمیشه". سیامک رهگذر
جناب رهگذر,
در برار "کلام الملوک, ملوک الکلام" چه میشود گفت که قابل گفتن باشد. ممنون. زنده باشید.
٨۲٨٨۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱٣۹۶       

    از : ذکری سم

عنوان : اقای هدایت
این که نقد یا مقاله و تحلیل نشد برادر..
از دفتر خاطراتت چندی انتخاب کرده و نوشته ئی.ما نفهمیدیم منظور و مقصودت چه بود و چه نتیجه ئی گرفتی از تجدید خاطرات.کما بیش از ایرانیان در چنین سن و سالی سر از میمانخانه اوین در اورده اند..اگر بنا باشد همه به تعریف بنشینند که..
اقای همنشین بهار نام کوچک حاجی زاده سید باقر است.
٨۲٨۷۹ - تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱٣۹۶       

    از : سیامک رهگذر

عنوان : به جناب peerooz
نوشتید: "شهریار, افتخار آذربایجان". با توجه به مداحی گری این شاعر آذری زبان از سران رژیم آخوندی که شاید بقول شما از روی اعتقاد مذهبی اش به شیعه بوده یا باشد ولی میتواند برای نسل امروزی یا بعدی ایرانی بر دیگر آثار او سایه سنگینی بیافکند و او را در صف شاعران درباری و سفارشی و وابسته قرار بدهد. من شخصاً از هنرمندانی که به کاسه لیسی برای حاکمی روی میآورند نظر خوشی ندارم و شدیداً مورد انتقاد قرار میدهم. مگر استاد احمد شاملو موقعیتش را نداشت ولی در هر دو سیستم شاه و شیخ هیچوقت سر تعظیم فرو نیاورد و به حاکمیت نزدیکی نکرد و برای همین جایگاه خاص خود را برای همیشه در قلب ما ایرانیان خواهد داشت چیزیکه در مورد شاعر شهریار با این مداحی های خودش از خمینی جلاد و جانشینش نمیشود گفت! جناب پیروز فکر نمیکنید آب به اندازه کافی گل آلود هست و نیاز به من نیست چونکه قصد دعوا انداختن بین فارس و آذری را ندارم چونکه هستند به اندازه کافی کسانی که از این آب گل آلود ماهی خودشان را میگیرند. از من میخواهید که از تکرار خطاها پرهیز کنم ولی بنظرم افشای چهره و ماهیت برخی شخصیتهای سیاسی یا هنری گذشته و حال ایران جزو وظایف روشنگری و آگاهی ما ایرانیان است و باید بدانیم که چرا به این روز سیاه حکومت اسلامی یک مشت آخوند مرتجع شیعه رسیدیم و چه کسانی همراه و همدست این رژیم ضد مردمی بودند و لعنتشان کرد نه اینکه خیانت آنها را جزو افتخارات خودمان بدانیم. آیا شخصی در حد سواد و مطالعه شهریار نشنیده بود یا نمیدانست که دیگر صاحبان اهل قلم مثل زنده یاد صادق هدایت از خطرات شیعه گری و نتایج خرافه پرستی آنان همیشه هشدار دادند یا میدادند؟ متاسفم دوست عزیز که من شخصا برای کسانی که در پشت ماسک شیعه گری ایرانیان را به مسلمان شدن دعوت میکنند هیچ ارزشی قائل نیستم و اصلا آنها را ایرانی نمیدانم چونکه طرفدار یک فرهنگ اسلامی برآمده از سنن عربهای صدر اسلام هستند که تنها برای تسلط بر ایرانزمین و مردمانش با زور شمشیر واردش کردند. حالا شاعری شیعه مسلک هم بیاید آنرا برایمان تبلیغ بکند و بجای یک ایدئولوژی "رهائی بخش" جا بزند هضمش واقعا مشکله یا نیست به نظر شما؟ معتقدم یک ایرانی واقعی هیچوقت مسلمان نمیشه و یک مسلمان هم هیچوقت یک ایرانی نمیشه. هرکی هم از اسلام دفاع بکند مورد خشم من قرار خواهد گرفت بدلایلی که خودتان بهتر میدانید چه بلا و مصیبتی این دین بر سر ما ایرانیها در گذشته آورد و هنوز هم میآورد.
در مورد رضا شاه نوشتید و از خطاهایش: بنظرم یکی از خطاهای بزرگ او این بوده که بساط آخوندها را جمع نکرد و درب مساجدها را نبست! چونکه شما نمیتوانید وقتی میخواهید کشوری را بسوی تمدن و پیشرفت ببرید ولی یک مشت آخوند مرتجع مانع و سد راه این تمدن و پیشرفت هستند و در مساجد بر علیه شما موضع میگیرند و مردم عامی و کم سواد یا بیسواد را با ابزار دین بر علیه شما میشورانند همان کاری که خمینی دجال و فریبکار بر علیه محمد رضا شاه کرد و موفق هم شد! دین افیون ( تریاک ) توده هاست! پیروز که هستید سلامت هم باشید!
٨۲٨۶۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱٣۹۶       

    از : امیر ایرانی

عنوان : سلسله سلطنتی و سر آن
اینکه رضاشاه خوب است یابد، یک بحث انحرافی در روند مبارزه گری آزادی خواهی است؛
آزادی خواهی هیج استبدادی را نمی پذیرد و نمی خواهد.
مستبد و دیکتاتور اگر برساخته ای هم داشته باشد آن خوی استبدادیش، سبب خواهد شد که آن برساخته اش رابا لگد خودش از بین ببرد.
اینکه بپردازیم به این موضوع که آمدن و رفتن فردی به نام رضاشاه خوب بود یا بد این اتلاف وقتی خواهد بود و در شرایط فعلی هم هیچ موضوعیتی ندارد
و جالبست بدانیم که بخشی از حاکمیت برای اجرای پروژه ای، خواهان مطرح شدن رضاشاه بوده که مطرح شدنش و موضوعش، با ادبیات قالی بافی شروع شد؛
دو کارکرد از این مطرح کردنش طلب گردید:
یکی اینکه مطرح کنند که برای نجات و رهائی، از روش هایی با روحیه دیکتاتوری رضا شاهی باید استفاده کرد؛ که قرار شد قالیباف نامی این کار را انجام دهد اما قرعه بنام احمدی نژاد خورد و او شد یک رضاشاهکی و عاقبت کارش هم مشخص شد؛
اما کارکرد دوم که بسیار مهم بود این بود:که عبور از نظام فعلی که جمهوریتی را با خود دارد باید اندک اندک مطرح شود و نظامی که نزدیک به همان شاهنشاهی گذشته است ایجاد شود.
که در ایجادش، سرسلسله کی باید باشد مطرح می شد
که در این ایجاد و عبور، بر اساس شیوه گذشتگاه که سلسله ای از بین می رفت دیگر موضوعیتی نداشت پس پهلویی ها در کارشان برای سلطنت ساختن تمام شده تلقی شده خواهد بود. دلقک بازی شخصی به نام رضا، بدرد همان ادعاهای کودکانه اش می خورد و خواهد خورد.با این وضعیت برای سلسله قبلی که موضوعیتش برای احیا تمام شده تلقی میشود و با توجه به حاکم بودن خامنه ای، سر سلسله می شد خامنه ای. که بعد مرگش می رسید به پسرش که مجتبی نامی است.
اما این پروژه در سال ۸۸ که اعتراضات میلیونی مردم را داشتیم- که بعضی ها در پی نادیده گرفتن آن برآمدن- پروژه بهم می خورد و شُک اصلی، به خامنه ای وارد شد و او کینه ای عجیب از خود نسبت به حرکت مردمی از خود نشان داد.
که در دنباله آن پروژه، در دی امسال، از طرف همان بخش حاکمیت که مامور آماده سازی برای رسیدن به آن خواسته ی شکست خورده سلسله سازی بودند، حرکاتی انتحاری انجام گرفت.
که با گسترش اعتراضات -نه بصورت خیلی گسترده- و ترس از فروپاشی، مجریان آماده سازی آن پروژه دارند به سمت اتهامات سنگینی می روند که باید نشست که دید عاقب پرونده اقتدارگریان چگونه خواهدشد.
اگر بجای قزاق ها برای نظم دهی، ژندارم ها مجری شده بودند؛ دیگر رضا شاهی مطرح نمی شد که ما در مورد خوب بدش بحث کنیم و...
٨۲٨٣۵ - تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱٣۹۶       

    از : peerooz

عنوان : ؟ ؟
جناب سیامک رهگذر از آلمان,
نمیدانم شما چه چیز را میخواهید ثابت کنید. اولا شهریار مانند اکثر ما یک شیعه و شاید متعصب بود و این از "علی ای همای رحمت" و نامه های او به دوستش ادوارد ژوزف پیداست. دیگر آنکه در بحبوحه انقلاب که دو میلیون "انقلابی", جاده از فرودگان تا شهر را پرکرده و بسیاری چون پرچمدار سکولار دمکراسی, در کالیفرنیا در مناقب "امام"ی مقاله مینوشتند که همه را فریب داده بود چه جای این حرف هاست؟ شما آنرا می بینید و این را نمی بینید که شهریار, افتخار آذربایجان در همین شعر بر خلاف افراطیان, از رستم و اسفدیار و حکیم طوس از زبان یک ایرانی حرف میزند و بین آن "ترک" و این "تورک" به درستی تفاوت قائل است. آیا باید شهریار را به خاطر ستایش فردوسی و فریب خمینی طرد کرد؟زمان این حرف ها و اتهامات گذشته است. لطفا آب را گل آلود و خطا ها را تکرار نفرمائید.
٨۲٨٣٣ - تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱٣۹۶       

    از : سیامک رهگذر - از آلمان

عنوان : خطاب به Y Azerbaycan
کاربر گرامی طوری مینویسید که گویا فقط فارسها مقصر بودند یا هستند تا این رژیم اسلامی بر سر کار بیاید و دوام یابد؟ نقش روشنفکران آذری ما هم در تثبیت و هورا کردن این رژیم ضد مردمی کم نبوده یا هنوز هم نیست!!! گویا شما امثال شاعر آذری زبان بنام شهریار را فراموش کردید که چه مداح اسلام و رژیم ملایان و سرانش بوده یا شاید خودتان را به آن راه... میزنید؟ نمونه شعر شهریار برای رهبرش خمینی دجال:
آبی که خاک کشور ما در میان گرفت
خاکش جواهری است که در پرنیان گرفت
بنشان غبار فتنه که این نوبهار عشق
چون ابر انقلاب به سر سایبان گرفت
جان بخش بود باد بهارش به کوه و دشت
هر جا گذشت سبزه بجنبید و جان گرفت ...
سیمرغ دین به کوری اسفندیار کفر
پرورد رستمی که کمین و کمان گرفت
خواهم شدن بنعره، به خاک حکیم طوس
کان ژنده پیل زنده شد و هفت خوان گرفت
این «رهبر کبیر»، «خمینی بت شکن»
خط امان خود از «امام زمان» گرفت
سر پنجه «ولی» است کزین آستان برون
بیخ گلوی فتنه آخر زمان گرفت ...
یا شعر دیگری دارد در ستایش از خامنه ای جلاد اگر نمیدانید برایتان بیاورم؟ یا به این آدرس لینک ( http://www.hawzah.net/fa/News/View/۸۹۴۱۷/-شهریار-در-وصف-مقام-معظم-رهبری ) مراجعه کنید!
آذری ها هم سهم بسزائی در تداوم این رژیم داشتند و دارند و بهتر یا روشنفکرتر از فارسها نبوده و نیستند! ولی با نظر شما در مورد رضا شاه با عملکردهای مفیدش ( دیکتاتوری مثبت!! ) کاملا موافقم وقتیکه از دهان پدران و مادران ما از نقش بزرگی که رضا شاه در مدرن کردن ایران عقب مانده به ارث برده از عصر قاجار داشته افسانه سرائی ها کردند و میکنند و با احترام از او یاد میکنند! ولی دلیلی ندارد که دوباره دنبال سلطنت طلبی راه بیافتیم که دویاره بساط ساواک و شکنجه و کاخ نشینی مهیا شود! اگر پسر شاه از آنهمه میلیاردها دلاری که چابیدند و بردند و در غرب سرمایه گذاری کردند حتی درصد ناقابلی در اختیار ما اپوزیسیون میگذاشت ما تا حالا ده بار این رژیم ملاها را سرنگون کرده بودیم! ولی کو عقل و بصیرت این نیمچه پهلوی که اخیرا گفت حکومت اسلامی هم مثل حکومت کمونیستی پایانش با شکست روبرو میشود و اراجیف دیگر و منتظر نشسته تا تاج و تخت پادشاهی برایش فراهم شود بدون اینکه زحمتی خودش کشیده باشد به غیر از دو تا اعلامیه دادن و مصاحبه کردن! شما هم چشم امیدی به برگشت دوباره سلطنت به خودتان ندهید " کاین آب رفته باز نیاید به جوی خویش."( گیرم که آب رفته به جوی آید با آبروی رفته چه باید کرد؟ ).
٨۲٨۱۷ - تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱٣۹۶       

    از : peerooz

عنوان : "هنوز از ماست ایران را اگر روزی فرج باشد"؟
جناب Y,
رضا شاه همه این خوبی ها را داشت به اضافه دو عیب عمده که یکی حرص مال و مصادره املاک مردم بود و دیگر عیب بسیار بسیار بدتر بهم زدن شیرازه آنچه در طی این همه قرن ها ایران را ایران کرده بود و آن کیفیت مولتی اتنیکی ایران است که تمام شاهان قبل از او آنرا محترم میداشتند. زبان و آداب و رسوم هر طایفه ای مال خودش بود و در انقلاب مشروطه ترک و فارس و لر و ارمنی و غیره بدون چشمداشت امتیازی شرکت کردند. و حتی کردها نه به خاطر جدائی طلبی بلکه به حمایت از سالار دوله قاجار, تا حدود ملایر پیشرفت کردند که از مجاهدین بختیاری و ارمنی و غیره شکست خوردند.

به احتمال بسیار زیاد رضا شاه که از پیشرفت های ترکیه به هیجان آمده بود پا جای پای آتاتورک گذاشت و بجز فارسی کردن اذان و نماز کوشید همه چیز را فارسی کند و خلق کثیری بادمجان دور قاب چین و آرمان خواه و افراطی بدون توجه به نتایج تخریبی آن, دنبال او به راه افتادند و شد آنچه نباید بشود. حال وظیفه من و شما در صورت امکان درآوردن این سنگ از چاه میباشد که "هنوز از ماست ایران را اگر روزی فرج باشد". و این "ایران ما" ایرانی ست که قرنها قبل از اتحادیه اروپا و بدون نوشتن معاهده ای, ملت ها و اقوام و طایفه ها در "ممالک محروسه" و در "وطن خود" کنار هم میزیستند.
٨۲٨۱۴ - تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱٣۹۶       

    از : y

عنوان : رضا شاه
رضا شاه یک اتفاق مبارک وبزرگ برای ایران بود! فقط یک اتفاق! که البته مردم ایران در روی کار آمدن وی نقشی نداشتند!
خدماتش خاصه در مقابله متحجرین قابل ستایش است...
نیازی نیست برای پز روشنفگری دادن از رضاشاه بدبگوییم....بجای پز روشنفکری بهتر است کمی شجاعت داشته باشیم به باورهای درونی خود ودیگران دروغ نگوییم...
روشنفگری یعنی صداقت داشتن با خود ودیگران...
دانشگاه تهران را تاسیس کرد و هیچ نیروی هوادار وکنترلی بر دانشگاه مسلط نکرد...قوانین مدنی وتجارت ودادگستری و وکلا و اسناد رسمی و....رابنیان گذاشت که قبل از آن انحصاری در اختیار ملایان بود...وهیچ شرطی مبنی بر نزدیکی و دوری به شاه ودربار را لازمه تصدی مناصب فوق قرار نداد.....
بار علمی ومهین پرستی وپاکدستی وزرای دادگستری ودارائی ودیگر اعضای کابینه ....تکرار نشدنی هستن...از اهل همان رشته بپرسید!
هیچ کس رضاه شاه نشده ونمی شود....نه پسرش ونه نوه اش....
رضا شاه روحت شاد!
روشنفگری خوب است اما ادای روشنفگری خیر!
٨۲٨۰۶ - تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱٣۹۶       

    از : امیر ایرانی

عنوان : چند مطلب
اینکه لیدرهای تیم سرداران چپاولگر سپاه معیار شود ، خود پرسش برانگیز است.
فارس و غیرفارس گوئی یک حکایت تلخی و یک گفتار طنز گونه ای شده.
در مبارزات سراسری ایرانی همراه با دیگر هموطنانت، شرط وقرارهای اولیه خواستن، یک زیاده خواهی و عملی غیر منطقی است
«هنوز از ماست ایران را اگر روزی فرج است»
این گفته هم یک فخرفروشی است و هم یک تهدید!
هر دو حالتش قابل دفاع نیست.
٨۲۷۹۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ دی ۱٣۹۶       

    از : احمد نجاتی

عنوان : پنداری بعضی ازافراد نه ازگذشته درس میگیرند ونه از حال؟
یک خانواده با ازبهره بردن از آنهمه ثروت خارج کرده از ایران وبیش ازچهل سال زندگی درکشورهای آزاد ودمکراتیک ، هنوز متوجه نشده که همانقدرکه اجبارحجاب ارتجاعیست
برداشتن اجباری آن هم ارتجاعیست .

اجبارروش دیکتاتورهاست چه شاه ، چه شیخ، چه ..........اگربه فکر مردم نیستید لآاقل به خودتان باشید.
فکرنکنید که مردم دو بار از یک سوراخ گزیده میشوند، همان یکبارکه خمینی را به مردم غالب کردند برای مردم کافیست.
احمد نجاتی
٨۲۷۹۵ - تاریخ انتشار : ۱٨ دی ۱٣۹۶       

    از : peerooz

عنوان : فریاد فریاد من شکسته اگر در گلو، وگر فریاد من رسا، من از برای راه خلاص خود و شما فریاد می زنم فریاد می زنم !- نیما.
سرکار و یا جناب Azerbaycan,
اگر نظری به کامنت های من در پای مقاله اول جناب عبدالرضایی در همین سایت بیاندازید http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۸۴۰۲۲ می بینید که "شهر", بقول حافظ, آنچنان هم " از عشاق خالی نیست" و اگر "نفس هم نفسی "باشد "هنوز از ماست ایران را اگر روزی فرج باشد" به ویژه چون "کنون تنها "علی" مانده است و حوضش چشم ما روشن!". شهریار.
٨۲۷۹٣ - تاریخ انتشار : ۱٨ دی ۱٣۹۶       

    از : peerooz

عنوان : مطلق آن آواز خود از شه بود - گرچه از حلقوم عبدالله بود. مولوی.
در بحبوحه قیام و شورش اخیر, جناب سلطان زاده با بیان همیشه شیوا و شیرین خود در ابتدا خوش میدرخشند و در پایان, انسان از خود میپرسد که بقیه اش کو؟ غافل از آنکه بقیه بطور ناقص در ابتدا گفته شده است.

"......پایه های حکومت این طاعون سیاه........ در همان دوره ریخته شد. جای هر مخالف و اندیشمند رژیم زندان بود و مرگ. ............. تنها مذهب و مسجد آزاد بود و از یاری سلطنت بهره مند. آخوند و مسجد را نه سم آزادی، بلکه پادزهری در برابر چپ و لیبرال میدانستند و دیگران باید روانه زندان می شدند......... سبعیت و فساد و غارتگری حکومتگران اسلامی در تاریخ ایران بی سابقه است. برای ما که زندگی مان در تلاش و رویای بهروزی کشورمان سپری شده است، امروز به تلخی این صفحه تاریک تاریخ میهنمان را ورق میزنیم........».

قسمت ناگفته در گفتار ایشان اینست که محمد رضا تحصیل کرده سویس, با عقده ترس از انگلیس به تخت نشانده شد و این ترس همراه با اوضاع زمانه او را به دامن امریکا افکند و از آن پس و پس از مرداد ۳۲ حلقه غلامی کامل گردید. این نه محمد رضا بلکه "غرب" بود که مذهب به ویژه اسلام را پادزهر کمونیسم میدانست. "قاتق نان آمریکایی محمد رضا, سر انجام - با کمک امریکا به خمینی - قاتل جان او شد". فراموش نکنیم که این "قاتق نان" هنوز همین دور و بر ها می پلکد و هنوز در گیر طالبانی ست که بر ضد شوروی خلق کرده بود و امروز آنرا دستاویزی برای پلکیدن در این حوالی و حوالی چین و پاکستان قرار داده است. ظاهرا همه راه ها به روم ختم میشود.
٨۲۷۹۰ - تاریخ انتشار : ۱٨ دی ۱٣۹۶       

    از : فریدون @

عنوان : افشا گری
از یک طرف به دلیل ضعف نیروی اپوزسیون در داخل کشور,واز طرف دبگر ضعف تشکل وهماهنگی در جنبش گارگری ,وهم چنین ضعف آگاهی ها وسواد سیاسی در قشر متوسط,ونیز ضعف روشن بینی درقشر تحصیل کرده وبا سواد,سبب شده است که اکثریت مردم توسط رسانه های برون مرزی مسخ ودر دام فرصت طلبان قرار گیرند.زیرا سرمایه داران و طرفدارانشان لیبرالیست ها عنوان مینمایند,برای اینکه ایران یکپارچه و متحد بماند و ایرا ن ایرانستان نشود,فقط حکومت سلطنت قادر به حفظ مملکت می باشد.بنابراین وظیفه نیروهای پیشرو آنست که ماهیت دیکتاتوری پهلوی را همانند دیکتاتوری مذهبی عیان نمایند.
٨۲۷٨٨ - تاریخ انتشار : ۱٨ دی ۱٣۹۶       

    از : همنشین بهار

عنوان : پرسش
سلام بر شما آقا هدایت عزیز
آیا نام کوچک آن زندانی که در باره‌اش نوشته‌اید(حاجی زاده ) - «میرزا باقر» بود؟
لیست زندانیان سیاسی زمان شاه را دارم تکمیل می‌کنم و از این جهت سوال فوق را پرسیدم.
با کمال احترام: همنشین بهار
٨۲۷٨۷ - تاریخ انتشار : ۱٨ دی ۱٣۹۶       

    از : Y Azerbaycan

عنوان : آذربایجان و اعتراضات شان
آیا از اعتراضات استادیوم سهند تبریز و ادامه آن در خیانهای تبریز و شعار های داده شده و خواسته های آذربایجان و اعتراضات شان اینبار درس گرفتید و یا اینکه با سانسور و بی اعتنائی میخواهید بگوئید که بی خیال . مثل گذشته در جریان سبز ها و امروز آذربایجان اول سکوت کرد و با یک خط جداگانه با مناطق فارس زبان و خواسته های متفاوت و با شعار خود بمیدان آمد . پس بی اعتنائی بخواستهای آذربایجان یکی از علل مهم شرکت نکردن آذربایجان همراه و هم دوش شماست بنابراین گله مند بودن شما از آذربایجان بر میگردد به عمال و کردار و برخورد شما با خواسته های ملل غیر فارس زبان و اینکه روشنفکران فارس زبان چطوری با ملل غیر فارس تنظیم رابطه برقرار کرده اند .امروز آذربایجان و جوانانش و بالخص تحصیل کرده ها و روشنفکرانش خواسته های ملی دارند و هر گونه بی اعتنائی و رد این خواسته ها به همان اندازه باعث فاصله گرفتن بین آذربایجان « ملت تورک » با شما فارس زبانها میشود و نباید از یاد برد که رژیم همچنان بر اقتدار نشسته و بدون اعتراض گسترده و توده ای سرنگون نخواهد شد و مسبب جلو گیری از همبستگی تا بحال خود محوربینی و مرکزگرائی روشنفکر و سیاسی کار های فارس زبان و تشکیلاتهای باصطلاح سراسری هستند .
٨۲۷٨۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ دی ۱٣۹۶       

    از : هوشنگ فرخجسته

عنوان : مردم ایران را در یابیم
دوست عزیز نیما ! اگر نگارنده هم ادعا کند : بر خلاف سال ۵۷ جبهه ضد دیکتاتوری در داخل و خارج از کشور بسیار متشتت تر است مسئله ای حل نمیشود.
بهتر نیست در شناخت نقطه ضعفها و معایب جبهه ضد دیکتاتوری امروز تلاش کنیم؟
این که در ۲۲ بهمن ۵۷ نمایندگان ارتش ، ساواک و ژنرال های آمریکائی از یک طرف و نمایندگان خمینی از طرف دیگر در محلی در شمال تهران نشستند و قرار داد بیطرفی ارتش را تنظیم کردند و تمام ثروت و قدرت کشور را تحویل خمینی به نیابت از طرف مردم ایران دادند با هیچ عرف سیاسی، قانونی و حقوق بین الملل قابل انطباق نیست و ننگ این خیانت آشکار به حقوق شهروندی مردم و حق حاکمیت ملی مردم ایران در تاریخ پاک نخواهد شد و خدمت رایگان به خمینی ، بنیانگذار حکومت دینی تیز خسارات جبران ناپذیر جانی ، مادی و معنوی در سطح بسیار وسیع وارد نمود.
مردم را دست خالی بدون داشتن نهاد های سیاسی و صنفی سپردند به خمینی که تمام نیروهای نظامی را در اختیار داشت با لشگری از سربازهای گمنام امام زمان که آن کردند که طالبان و داعش بعد ها نمود.
اعتراف می کنم که در سال ۵۷ در شور و غوغای سرنگونی یادم نمیاید که کسی گفته باشد: آمریکا چه حقی دارد ارتش ایران را وادار به معامله با خمینی نماید؟ آری تمام جهان از خمینی حمایت کرد ما نتوانستیم علیه آن تجاوز و دخالت در امورمان بپاخیزیم و اعتراض کنیم . ما نیروئی نداشتیم که در مقابل آمریکا ، ارتش و خمینی و [ اکثریت مردم ] بایستد . حتی فکر میکردیم بعداز شاه نویت آمریکا ست ! در باره هایزر و سالیوان افشا گری وجود داشت ولی نه با مضمون چرا باید ارتش را مفت و رایگان تحویل خمینی بدهند؟

امروز نیز تاوان همان خیانت سال ۵۷ را میدهیم که گریبانگیر مردم ایران می باشد . مردم اسیر بخش بزرگی از مردم در جامعه می باشند که در این ۴۰ سال توسط نیروهای مذهبی بسیج و تربیت شده اند . بخشی از مردم در این ۴۰ سال شاهد انواع جنایات و تجاوز به حریم شخصی میلیونها ایرانی بوده اند ولی همکاری و سکوت کرده اند و به عادتهای عجیب و غریبی خو گرفته اند.
و می بینیم که متاسفانه بدون توجه به علت خیزش مردم و اعتراضات و ناهنجاریهای اجتماعی مطیع و منقار رهبران مذهبی خود که در انجمن اسلامیهای و مساجد سراسر کشور لانه کرده اند؛ سازمان یافته بخیابانها میایند و قدرت نمائی می کنند.

در سال ۵۷ حکومت شاه چنین توانی نداشت و همین باعث تلاشی سریع آن شد.
متاسفانه باید گفت طرفداران حکومت دیکتاتوری پادشاهی نیز آنقدر درب و داغون بودند که قادر به اعتراض به آن نوع انتقال قدرت به خمینی نبودند . حتی می توان گفت آن نوع انتقال به مذهبی ها را به انواع دیگر و مشارکت تمام نیروها ترجیح دادند تا شاید دوباره بر گردند. مخالفان شاه که هنوز در زندان بودند نه حزبی داشتند و نه تشکیلاتی در میان تظاهرات چند میلیونی مانند قطر های در دریا ناپدید می شدند که از «دستاوردهای» ۲۵ سال سرکوب پیوسته حکومت مطلقه پادشاهی بود !!! ایران افتاد در چنگ [ اکثریت نیروهای میلیونی توده های مردم سنتّی و مذهبی ] بدون توجه به نتایج آن گذار تق و لّق که با دُم خود گردو می شکستند . که تا سالها در عوالم و رویاهای حکومت اسلامی غرق بودند ....ولی بتدریج از بوی خون جوانان و دگراندیشان که همه جا را فر گرفت و انفجار باروت فشنگ بسیجی ها و پاسداران در خیابانها و زندانها و بمب های ارتش عراق در سراسر ایران و ترورها و کشتارها داخل و خارج از کشور در یافتند که تمام وعده وعید ها و حرفهای خمینی و حواریون او فقط وفقط برای رسیدن به قدرت بوده است که گروه گروه از حکومت فاصله گرفتند. امروز دیگر [ بخشی از مردم ] از رهبران دینی حمایت می کنند. این بقیمت تلاش آزادیخواهان بدست آمده است و باید از آن با جان و دل پاسداری کرد تا طرفداران حکومت کمتر و کمتر شوند.

از تشابهات امروز و سال ۵۷ نیز بگوئیم که نیروهای مخالف حکومت دینی هیچ امکانی و منفذی برای ابراز وجود نداشته و ندارندو هزاران نفر کشته شده اند و معلوم نیست چند صد هزار نفر در زندانهای حکومت کشتار اسیر و شکنجه شدند.

بر خلاف سال ۵۷ سران حکومت با وقاحت به سرکوب و کشتار ادامه میدهند و دست از تهدید نیز بر نمی دارند.
بر خلاف سال ۵۷ با مردن خامنه ای شخص دیگر را علم می کنند. ساختار این حکومت مافیائی بکلی با حکومت پادشاهی فرق دارد.
برخلاف سال ۵۷ ارتش ایران نقش چندانی در سرکوب مردم ندارد ولی سپاه پاسداران خود را قیم «انقلاب» میداند و برای خود این رسالت را قائل شده که مانند عملکرد تا کنونی خود به سرکوب ادامه دهد. سپاه پاسداران نظامیان ایدئولوژیک و مذهبی می باشند که بر خلاف ارتش در سال ۵۷ دست به هر جنایتی میزنند.
تمام اینها دست بدست هم میدهند که مردم مجبور شوند در حالیکه فشار وحشتناک و سنگینی کمر آنها را می شکند و در خیابان با هر اعتراضی صرب و شتم و کشته میشوند و میلیونها ایرانی دیگر و «نا سلامتی» هموطن آنها به خیابان میایند و برای آنها خط و نشان می کشند چیزی شبیه همان روزهای بعداز انقلاب است که زهرا خانم و جوجه هایش به چپ ها و راه پیمائی و تظاهرات حمله می کردند و با شعار «حزب فقط حزب الله ، رهبر فقط روح الله » فحش و فضیحت می داند. آن چند نفر به میلیونها نفر تبدیل شده است. آیا در سال ۵۷ شهروندان طرفدار حکومت مزاجم کسی می شدند؟ تکلیف مردم ایران با طرفداران حکومت فعلی کدام است ؟ در این باره صحبت کنیم که میل پذیرش به هر نیروئی که به پوزه ی حکومت بزند را افزایش میدهد .
٨۲۷۷۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ دی ۱٣۹۶       

    از : نیما ....

عنوان : فرصت طلبان
برخلاف سال ۵۷ که بعد از چندین ماه آمریکایها نسخه ای برای ایران پیچیدند, این بار بعد از دو روز از اعتراضات مردم ,بلافاصله بوسیله رسانه های صدای آمریکا.بی بی سی. بخصوص شبکه من وتو به پشتیبانی از حکومت سلطنتی بر آمدند وحتی بیانیه فرح و رضا پهلوی را با بوق وکرنا در همه جا جاری نمودند .وبه دلیل فقدان یک رهبریت منسجم در جامعه ایران این طور القاع کرده اند که تنها کسی که میتواند آینده ایران را نجات بخشد ,سلطنت طلبان می باشند.لذا وظیفه تمام نیروهای سیاسی آن است که این توطعه شوم را بر ملا کرده و آینده این جنبش را به دست این فرصت طلبان ندهند.
٨۲۷۶۴ - تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱٣۹۶