دمکراسی از من به بالا، دیکتاتوری از من به پائین*


مارال سعید


• آیا تعبیه ی «بخش نظرات» توسط سازندگان سایت صرفاً پیروی از یک مُد بوده یا بنا به ضرورت تعبیه شده است؟ آیا راه برخورد با عدم وجود فرهنگ گفتگو همانا پاک کردن صورت مسئله است؟ آیا نمیتوان در وجه فرهنگ سازی، بلیّه ی ناسزا - بی ربط گوئی و ترور نویسنده در پای نوشته اش را تبدیل به یک گفتمان فرهنگی کرد و صبورانه و مهربانانه انتظار داشت در طول زمان همچون "لجنها بر کران ماند"؟ + توضیحات اخبار روز ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۹ بهمن ۱٣۹۶ -  ۲۹ ژانويه ۲۰۱٨


شاید در ایران کمتر کسی را بتوان یافت که در ۴۰ سال گذشته با نام و قلم فرج سرکوهی ناآشنا بوده باشد. او علیرغم آنکه قلم صُنعی در "نقد ادبی" دارد علاقمند است در عرصه ی سیاست نیز هر از گاهی مطلبی روانه ی بازار نماید. در این میانه؛ اخیرا ً او بدعت گذار اقدام غیردمکراتیکی نیز گشته است بنام "بخش نظرات مسدود". همانطورکه از "نقد" او که سرآمد در عرصه ی ادبیات معاصر است نمی توان به طرفه العین گذشت، ایضاً بر "لغزش" او نیز نتوان.
از بد حادثه، مکانی نیز یافت می نشود تا کس یا کسان از او بپرسند این چگونه ژورنالیسمیست که تو با این یال و کوپال پرچم دارش شده ای؟ شما یا فعال سیاسی هستی و در رسانه ها نیز حرف و قلم میزنی و یا ژورنالیستی هستی که در رشته مشخص "سیاست" قلم و حرف میزنی. هر کدام باشی این روزها برای بقا و فروش کالای فکریت نیازمند دمکراسی و رعایت حقوق خواننده و شنونده هستی.
همه ی ارزشهائیکه در گذشته بود زشت و ناروا نیست و همه ی این بی ارزشیهای متداول امروز نیز ارزش نیست. چندین بار مقاله به "اخبارروز" داده ای و درخواست نموده ای تا "بخش نظرات" مسدود گردد. مدیریت "اخبارروز" هم بنا به صلاحدیدی درخواست شما را پذیرفته و اقدام به نشر نوشته ات نموده. اما هیچ در خلوت خویش نگفته ای: خب اگر من "اخبار روز" را بدلیل تیراژ بالای کلیک اش انتخاب می کنم یعنی می خواهم صدایم به گوش افراد بیشتری برسد. پس اگر چنین است، چرا مدیریتش را در اداره "بخش نظرات" قبول ندارم و برای خوانندگانش حقی قائل نیستم؟ به دیگر سخن: شده ام متکلم وحده و فقط خواننده ای می پسندم که گوش و چشم داشته و فاقد دهان باشد.
ای اُف بر این روزگار که فرهنگ آخوندی شده است فرهنگ رایج!
نقد می نویسی بدون آنکه برای خواننده حقی قائل شوی و رفرنسی در زیر نوشته ات بیاوری، تا با آن آدرس بتوان پی بُرد تو چه چیز را نقد کرده ای. پا را فراتر گذاشته، از مدیریت نشریه می خواهی تا برایت "بخش نظرات" را مسدود کند. استاد خود شیفته اگر تو کس را قابل گفتگو با خود نمی بینی و نمی خواهی، چرا مطلبت را در همان نشریه "اندیشه آزاد" به نشر نمی رسانی تا معدود کسان بخوانند و صدا از کس بَرنیاید؟ در وادی سیاست نمی توان پیاده از رود گذشت بی پای تَر.
شما نیک میدانی عرصه ی سیاست در ایران بلا زده ی ما تا بوده همینگونه پُر وخامت بوده و هست و تا اطلاع ثانوی هم اینگونه خواهد بود، پس از چه روست که یک مبارز دیرینه سالِ زندان کشیده به دو رژیم، از ترس چند ناسزا و حرف بی راه، درخواست می کند تا در دهان خواننده را ببندند!؟ آیا به راستی اینست آن آزادی و دمکراسی که شما پرجمدارش هستی؟
نمی ترسی این سرمشق گردد؟ نگاه کن به همین سینه چاکان دمکراسی! بلافاصله کپی سرمشق تو کرده اند. واقعاً هم مهم نیست من در کجا زندگی میکنم، اروپا یا خاورمیانه، آزادیخواهم! یا عدالتجو! و بالاخره عضو کدام حزب! مهم آنست که من خودم را با دیگران همردیف و برابر حقوق نمی بینم و دمکراسی را واژگونه برای از خود به بالا می فهمم و می خواهم.
استاد گرامی اگر اشکال در بی فرهنگی ی منِ خواننده می بینی و از نبود آن در عذابی، راهش عصبیت و بستن دهانها نیست. با مهربانی و سعه ی صدر به من "فرهنگ گفتگو" بیاموز. با این روش که شما برگزیده اید هر که بر خر مراد سوار شد دهان دیگران خواهد دوخت.
شاید مرا در قد و فواره ای نبینی که پاسخ دهی اما استاد؛ با نخوت و خود شیفتگی و تابلو "دمکراسی از من به بالا، دیکتاتوری از من به پائین"، ما در دور باطل استبداد، سرگردان باقی خواهیم ماند.

نادیده نگذرم که؛ رویه ی "بخش نظرات مسدود" ضلع دومی نیز دارد که آگاهانه میدان به یک درخواست غیردمکراتیک میدهد، یعنی گردانندگان نشریه. در گپ و گفتی که با مدیریت "اخبارروز" داشتم چنین استنباطم شد که "بخش نظرات" غوز بالا غوز گشته و بود و نبودش چندان برای مدیریت نشریه طرح نبوده و نیست. گوئی هیچگاه در مقابل این سوآل قرارنگرفته اند؛ چرا"بخش نظرات"؟ آیا تعبیه ی آن توسط سازندگان سایت صرفاً پیروی از یک مُد بوده یا بنا به ضرورت تعبیه شده است؟ آیا راه برخورد با عدم وجود فرهنگ گفتگو همانا پاک کردن صورت مسئله است؟ آیا نمیتوان در وجه فرهنگ سازی، بلیّه ی ناسزا - بی ربط گوئی و ترور نویسنده در پای نوشته اش را تبدیل به یک گفتمان فرهنگی کرد و صبورانه و مهربانانه انتظار داشت در طول زمان همچون "لجنها بر کران ماند"؟
فراموش نکنیم؛ انتشار نشریه ای در قد و قواره "اخبار روز" و بدون انتفاع، باریست بس گران که گردانندگان با عشق و پایداری بدان پرداخته و می پردازند و از آنجا که ژورنالیستهای حرفه ای نیستند نمی توان به امور نشریه نگاهی حرفه ای داشت. لیک علیرغم این دانسته ها، مدیریت "اخبار روز" باید به حراست از خود و جایگاهی که به طول سالیان و با رنج و زحمت بسیار بدست آمده، بیش از اینها بیندیشد. اگر این مدیریت برای خود رسالتی قائل است که هست، باید برای کسانیکه هرروز با "اخبار روز" چشم به جهان می گشایند بیش از اینها ارزش قائل باشد و برای بهبود و پالایش فرهنگ گفتگو بیش از اینها زحمت بر خود روا دارد و فراموش نکند تن دادن به یک درخواست غیردمکراتیک به دلیل آنکه کنترل و پالایش "بخش نظرات" نیرو و زمان بسیار می طلبد، پذیرفتنی نیست و همان سنگ اولیست که معمار می نهد و میتواند هدایتگر کجِ دیوار "اخبار روز" تا ثریا گردد.
به فردای پس از جمهوری اسلامی بیندیشیم و خود را با فرهنگی برتر از آنچه اکنون داریم به دنیا عرضه کنیم. با این امید اجازه می خواهم دست یاری به سوی کلیه ی خوانندگان دراز کنم و از آنها بخواهم در این بحث شرکت نمایند و "اخبار روز" را و از این کانال، فرهنگ گفتگو را یاری کنند.   

* تیتر را از استاد سابقم آقای علی اصغر حاج سید جوادی وام گرفته ام. همو که در روزگار انقلاب، روزهائیکه حقوق و دمکراسی کالای بی خریدار بود، نشریه "جنبش" را منتشر می کرد. با همین یاد، برایش سلامت و طول عمر آرزو دارم.
 

* دو توضیح از اخبار روز:
اول. آقای فرج سرکوهی «بدعت گذار» مسدود کردن بخش نظرات در اخبار روز نیست و پیش از ایشان نیز برخی نویسندگان دیگر به دلایلی همین خواست را مطرح کرده اند و نه از جانب آقای سرکوهی و نه آن ها، هیچ گونه فشاری بر اخبار روز نبوده است. تقاضایی بوده است و از سوی تحریریه ی اخبار روز پذیرفته شده است.

دوم. برداشت نویسنده از گفتگوی خود با «مدیریت اخبار روز» که به طور یک جانبه علنی شده است، برداشت درستی نیست. اخبار روز نه به ایشان گفته است که بخش نظرات «غوز بالای غوز» است و نه گفته است «بود و نبودش چندان برای اخبار روز مهم نیست». شاید خانم سعید با تاریخچه ی «بخش نظرات» در اخبار روز آشنا نباشند. وقتی سیستم نظردهی در اخبار روز به راه افتاد تا مدت های زیادی - احتمالا دو سال - نظرات بدون هیچ گنترلی مستقیما روی خط می رفت و منتشر می شد. ما در این مدت در برابر اعتراضاتی که به این نحوه ی انتشار نظرات از سوی بسیاری کسان - بله بسیاری کسان - وجود داشت مقاومت کردیم و نتایج ناامید کننده ای به دست آوردیم. دریافتیم که نمی توانیم به بهانه «تمرین دموکراسی» چشم بر تهمت ها و توهین های گاه بسیار زشت بر نویسندگان اخبار روز ببندیم. این تجربه ی ناموفق موجب شد که برخی نویسندگان، نوشتن در اخبار روز را قطع کنند و برخی خواهان بستن بخش نظرات در پای مقالاتشان بشوند، به خصوص آن که برخی از آن ها از ایران می نوشتند و دستشان در پاسخگویی بسته بود.
بعد از آن، مجبور به کنترل نظرات پیش از انتشار شدیم.
آن چه خانم سعید از جانب ما به «غوز بالای غوز» و بی اهمیت بودن «بود و نبود» بخش نظرات تعبیر کرده است این است که به دلیل کمبود امکانات و نیرو متاسفانه در این مرحله نیز نتوانستیم در همه ی موارد نظارت صحیحی بر بخش نظرات داشته باشیم و نظرات، تهمت ها و توهین هایی در اخبار روز منتشر شد که نه شایسته این سایت و نه نویسندگان آن بود.
اخبار روز کماکان مدافع و مشوق طرح نظرات خوانندگان است اما چنین اشتیاقی را به صورت یک قانون در انتشار مقالات در نیآورده است. ضمن احترام به همه ی کسانی که در بحث ها و گفتگوهای اخبار روز مشارکت می کنند، اما تعهد اخبار روز در درجه ی اول به مراقبت از فضای پاکیزه ای است که باید در اخبار روز در جریان باشد، اخبار روز در حفاظت از نویسندگان خود در برابر این تعهدها مسئول است و نمی تواند به بهانه ی «تمرین دموکراسی» به «چند تا فحش» به آن ها رضایت بدهد. کوشش ما همواره این بوده و هست که بخش نظرات اخبار روز گسترش یابد، بیش از پیش فعال شود و در عین حال از توهین و تهمت و کینه های شخصی به کلی پاک شود.