از : بابک جوانمردی
عنوان : روح سرگردان کمونیستهای خودخوانده
وقتی که مبنای یک حرکت تاریخی زمانی باشد که امثال آقای فرزادها با الفبای مارکسیسم آنهم به صورتی دست و پا شکسته آشنا شدند و بعدها در به اصطلاح کنگره [اول کومله] خود خوانده چند نفریشان به نقد خود و قبول غیرانقلابی بودن خود رسیدند، دیگر بقیه داستان روشن است. این آقایان همیشه مرکز ثقل، و گویی مارکسیستهای بی اشتباه و بزرگ ایران بودهاند که میخواهند کار ناکرده ماقبلیها را جبران کنند و با افکار پول پوتی و عقب ماندهشان ایران را سوسیالیسمی که خود هنوز تعریفی برای خصوصیات آن در تمایز با نوع "واقعا موجود" بلوک شرق و مائویی چینی و ... ندارند، برسانند. اینها با شعار و اتهامهای دروغین، استدلالهای بدون منبع، با چرخش یک قلم مبارزه بیش از یک سده کمونیستهای ایران را به سخره میگیرند و به راحتی همه را به غیر از خود خائن میشمارند. فراموش کردهاند که نه آنزمان به گواهی کتاب کنگره اول کومله چیزی در چنته داشتند و نه حالا سر پیری از تجارب ۴۰ سال گذشته درسی گرفتهاند. متاسفانه امثال فرزادها چون کبک سر در برف در دنیای خیالی خود غوطهورند و با عینکی که آنها را از جهان واقع مجزا میسازد به دنیا و مسائل آن مینگرند.
٨٣۵۰۷ - تاریخ انتشار : ۲٨ بهمن ۱٣۹۶
|