از : باران اذرمینا
عنوان : در جهان پندار ها
نویسنده سازمانی چپ را تکوهش می کند که چرا در شعار خود واژه ی دمکراسی را بدون پسوند( بورژوایی ) اورده است .سپس با اوردن گفتاد اوردها و پلمیک ها و نظرات لنین و دیگران می خواهد ثابت کند که دمکراسی نگهبان جامعه ی سرمایه داری و دولت در همه جامعه ها ابزار سرکوب توده ها است.
این سخنان راکه تکرار بحث های صد ساله ی هواداران دیکتاتوری های چپ و راست است هنگامی که در رابطه با اوضاع کنونی ایران قرار دهیم مارا بیاد کشیشان شهر در محاصره ی قسطنطنیه می اندازد که با وجود خطر سقوط شهر بدست ترکان مسلمان در این باره بجث می کردند که چند فرشته می تواند بر سر سوزن بنشیند.
گویی نویسنده زمان ومکان را فراموش کرده در جهان پندار خود تئوری می بافد. براستی در جامعه که زیر پنچه ی یک دیکتاتوری شبه توتالیتارستی مذهبی و حاکمیت یک الیگارشی نظامی ـ اخوندی غارتگر رانت خوار دست و پا میزند که هرگونه جنبش اجتماعی را سرکوب می کند و حقوق اولیه انسان ها راپایمال و نظام تبعیض بنیاد شبه اپارتاید را بر پا کرده است و مردم ازادی اعتراض که هیچ ازادی گزینش شیوه زیستشان هم را ندارند و شیرازه کشور در اثر سیاستهای ماجراجویانه و ندانم کاری ها و غارتگری های مغول وار رو به ازهم پاشیدگی میرود .ایا عقل سلیم حکم نمی کند گه چپ ایران همراه با همه ازادی خواهان وهواداران دمکراسی در راه باز سازی جامعه و برقراری ازادی های بنیادی گام بر دارد؟ تا فضایی برای پیشبرد ایده ها پیکارها و سازماندهی ها ی همگان وخودچپ نیز فراهم شود. اگر شما به این چیز ها باور ندارید و خواهان برفراری دیکتاتوری استالینی ، مائوئی، پل پتی و... هستید پس به شعار ازادی این سازمان هم اعتراض کنید . نکندازادی راهم ابزاری می دانید که باید از ان بهره جست و در صورت دستیابی به قدرت با زور از دیگران دریغ داشت؟
٨٣٨٨۹ - تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱٣۹۶
|