از : اسماعیل خویی
عنوان : .
آقای کیومرث سیاه (؟)
درود بر شما.
در این دو بیت بنگرید:
من با خدای توست که در جنگ ام، ای فقیه؛
از زخمِ پشه ای چو تو دلریش نیستم.
و:
بادم که آشکار بُوَد آنچه با من است:
ای مرزبان! نیاز به تفتیش نیست ام.
"م" در "نیستم" بخشی ست از فعل. در "نیست ام"، امّا، "ام" به معنای "مرا" ست.
نمونه هایی دیگر:
در "می خوابم" ، "م" بخشی ست از فعل. در "در خواب ام"، اما، "ام"، پس از یک "اسم" آمده است. در "بیدارم" نیز، "م" همان "ام است، که تنها برای نرم تر شدنِ خوانش، کوتاه شده است. مثلِ "است" در "تا بوده ، همچنین بوده است".
امیدوارم روشن شده باشد.
نکته را روشن تر از این هم می توان کرد، امّآ نه در در چنین یادداشت کوتاهی. و، حالیا، توانِ نوشته یک مقاله را ندارم.
پیروز باشید و شاد و تندرست.
با مهر
اسماعیل خویی
چندم فروردین نود و هفت،
بیدرکجای لندن
٨۴۶۵۱ - تاریخ انتشار : ۶ ارديبهشت ۱٣۹۷
|