روزنامه های ایران چه می نویسند؟
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۱٨ اسفند ۱٣٨۵ -
۹ مارس ۲۰۰۷
ورود بـازیـگـران جـدیـد در مـاجـرای عـراق!
شریعتمداری: حضور کشورمان در این کنفرانس ضروری نبوده و نیست
مسأله عراق با خروج اشغالگران حل می شود و نه با تشدید تحریم ایران
حمله مشاور احمدی نژاد به هاشمی رفسنجانی
تاکتیک اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس هشتم مشخص نیست
رئیس جمهور از علم اقتصاد بیزار است؟
حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در سرمقاله دیروز این روزنامه با عنوان: اجلاس بغداد، دام آمریکا نوشته است: رابرت گیتس وزیر دفاع جدید آمریکا بعد از انتصاب به این سمت، در اولین سفر خاورمیانه ای خود طی مصاحبه ای موقعیت کنونی عراق را اینگونه تصویر کرد؛ در عراق دو بازیگر اصلی وجود دارند، آمریکا که روی صحنه نقش ایفا می کند و هزینه می پردازد و ایران که به کارگردانی پشت صحنه مشغول است و بدون آن که روی صحنه دیده شود، از این بازی سود می برد.
رابرت گیتس در ادامه تفسیر خود گفته بود آمریکا بایستی در دوره جدید از بازیگر روی صحنه به کارگردان پشت صحنه تبدیل شود و در همان حال، ایران را وادار کند که رسما نقش بازیگری روی صحنه را بپذیرد تا مجبور باشد به اندازه نقشی که دارد و سهمی که می برد، هزینه هم بپردازد.
همزمان با اظهارات رابرت گیتس که به نوشته واشنگتن پست واگویه و ترجمان واقعی بحران عراق بود، کمیته تحقیق بحران عراق به رهبری جیمز بیکر و لی هامیلتون گزارش ۷۰ صفحه ای خود را منتشر کرد. در بخشی از این گزارش مفصل به دولت آمریکا پیشنهاد شده بود دست از لجاجت بردارد و با خروج تدریجی از عراق و فعال شدن همسایگان این کشور مخصوصا سوریه و ایران برای حل بحران امنیتی در عراق موافقت کند.
بوش در اولین واکنش نسبت به گزارش کمیته تحقیق بیکرـ هامیلتون با پیشنهاد این کمیته مخالفت کرد و روز ۲٨ دسامبر ۲۰۰۶ راهبرد جدید خود برای حل بحران عراق را ارائه داد که در آن بر افزایش ۲۵ هزار سرباز به شمار نظامیان آمریکایی حاضر در عراق تاکید شده بود.در همان حال جوزف بایدن سناتور صاحب نفوذ دموکرات اعلام کرد که آمریکا راهی جز خروج تدریجی از عراق ندارد و با استناد به این که از یک میلیون و چهار صد هزار نظامی آمریکایی که خارج از عراق و افغانستان به سر می برند تنها ٣۰ تا ۴۰ هزار نفر آمادگی عملیات دارند، خروج تدریجی آمریکا از عراق را ضروری و تنها راه آبرومندانه پایان بحرانی دانست که طی ٣سال اخیر هزینه سیاسی و اقتصادی فراوان و بی نتیجه ای برای آمریکا در پی داشته است.
نئومحافظه کاران آمریکایی اگرچه بر تصمیم خود برای اعزام نیروی نظامی تازه نفس به عراق اصرار ورزیدند ولی رخدادهای بعدی عراق از یکسو و تسخیر سنای آمریکا توسط دموکرات ها از سوی دیگر که مخالفت های پی درپی آنان با راهبرد جدید بوش را درپی داشت، عملیاتی شدن این راهبرد را آنگونه که رئیس جمهور آمریکا با سر و صدا و تبلیغات گسترده اعلام کرده بود، ناتمام گذاشت.پروژه ای که امروزه آمریکایی ها در عراق دنبال می کنند آمیزه ای از پیشنهاد کمیته تحقیق بیکرـ هامیلتون و تصویر ارائه شده از سوی رابرت گیتس درباره بحران عراق است. این پروژه که از حمایت هر دو طیف دموکرات ها و جمهوریخواهان برخوردار است و رضایت اعلام شده متحدان اروپایی و منطقه ای آمریکا را نیز درپی دارد، با هدف نهایی خروج حاکمیت عراق از دست مردم این کشور طراحی شده است.
اولین گام در اجرای این پروژه ـ بخوانید این توطئه ـ وارد کردن بازیگران جدید به عرصه تصمیم سازی در عراق است. این پروژه در کنفرانس بغداد که قرار است روز شنبه ۱۹ اسفند ماه ـ ۱۰ مارس ـ در بغداد تشکیل شود، کلید خواهد خورد.
در کنفرانس بغداد علاوه بر کشورهای ایران، اردن، سوریه، ترکیه، کویت و عربستان و بحرین(!) به عنوان همسایگان عراق و کشور مصر که با حضور معاونان وزارت خارجه خود شرکت می کنند، نمایندگانی از ۵ عضو دایمی شورای امنیت (آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه و چین) نیز شرکت دارند و همچنین نمایندگانی از سازمان کنفرانس اسلامی، اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس هم حضور خواهند داشت.
حضور کشورهای همسایه عراق در کنفرانس امنیتی بغداد قابل توجیه است و جمهوری اسلامی ایران نیز اعلام کرده است که کنفرانس مزبور را با همین تعریف می پذیرد و بااندکی تسامح می توان حضور نمایندگانی از اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامی را نیز قابل قبول تلقی کرد. اما حضور مصر و نمایندگان ۵ عضو دایمی شورای امنیت و شورای همکاری خلیج فارس در اجلاس امنیتی بغداد منطقی به نظر نمی رسد. آمریکا با مجوز شورای امنیت سازمان ملل به عراق حمله نکرده بود و از این رو اشغال عراق بایستی از سوی شورای امنیت غیرقانونی تلقی شود و چنانچه بحران عراق به عنوان یک بحران منطقه ای قابل ارزیابی باشد ـ که هست ـ اعضای دایمی شورای امنیت تنها می توانند بر خروج اشغالگران از عراق تاکید ورزند و حداکثر این که جدول زمانی برای این خروج تهیه و پیشنهاد کنند. اما، خروج اشغالگران و یا ارائه جدول زمانی برای خروج آنان در دستور کار اجلاس بغداد نیست و تنها به عنوان یک گزینه از میان ده ها گزینه دیگر زمزمه می شود.
حضور مصر اگر به عنوان یک کشور عرب و یا یک کشور اسلامی باشد این مقصود با حضور نمایندگانی از سازمان کنفرانس اسلامی و اتحادیه عرب تامین خواهد شد بنابراین حضور این کشور غیرهمسایه عراق که مانند برخی دیگر از کشورهای همسایه عراق از اقمار منطقه ای آمریکا به شمار می آید نه فقط کمترین توجیهی ندارد، بلکه سوال برانگیز نیز هست.
غیر از ایران و سوریه، اکثر کشورهای همسایه عراق از متحدان صدام و حامیان رژیم دیکتاتور بعث بوده اند و بارها از سقوط صدام به خاطر بازگشت حاکمیت به ملت مسلمان عراق ابراز ناخرسندی کرده اند و…
با توجه به ترکیب شرکت کنندگان در کنفرانس بغداد و فرمول غیرقابل توجیه این ترکیب، کمترین تردیدی باقی نمی ماند که این اجلاس با هدف وارد کردن بازیگران جدید در ماجرای عراق تدارک دیده شده است بازیگرانی که اولاً سابقه ای طولانی در حمایت از دشمنان مردم عراق دارند و ثانیا؛ از اقمار منطقه ای آمریکا به شمار می آیند بنابراین ورود آنان به عرصه در صورتی که با تصمیم سازی همراه باشد به یقین برای سنگین کردن کفه معادلات عراق به نفع اشغالگران است.
قرار است ادامه کنفرانس بغداد با برپایی اجلاسی در استانبول و با حضور وزرای خارجه کشورهای شرکت کننده پیگیری شود و گفته می شود که اجلاس بغداد یک اجلاس مقدماتی برای نشست استانبول است که در این صورت چنانچه قرار باشد اعضای دعوت شده به کنفرانس های بغداد و استانبول درباره عراق تصمیم بگیرند، مفهوم و ترجمان واقعی آن، کوتاه کردن دست مردم عراق از تصمیم گیری درباره سرنوشت خود است.
جمهوری اسلامی ایران اگرچه برای حضور در کنفرانس بغداد اعلام آمادگی کرده و نماینده ای را به همین منظور به عراق می فرستد ولی آنچه گذشت نشان می دهد که حضور کشورمان در این کنفرانس ضروری نبوده و نیست و اکنون که شرکت در کنفرانس را پذیرفته ایم باید در صورت مشاهده روند توطئه آمیز اجلاس از ادامه حضور اجتناب بورزیم و به یقین مردم عراق هیچ تصمیمی را که مورد تصدیق جمهوری اسلامی ایران نباشد، نخواهند پذیرفت.
خروج اشغالگران نه تشدید تحریم
روزنامه رسالت نیز با عنوان: ایران و آمریکا درکنفرانس بغداد نوشته است: فردهالیدی استاد دانشگاه اقتصاد لندن در نشریه اپن دموکراسی نوشته است: ایران در حال حاضر برای اولین بار پس از تمدن هخامنشیان موفق شده است حوزه نفوذ خود را به حاشیه دریای مدیترانه برساند. امروز به اعتراف بسیاری از تحلیلگران مسائل سیاسی گستره نفوذ سیاسی و معنوی جمهوری اسلامی ایران یادآور پهنای امپراتوری های بزرگ ایرانی در گذشته های دور است. شاید بخشی از احساس خطری که جرج بوش رئیس جمهور آمریکا از امپراتوری بزرگ اسلامی ابراز داشته است، متوجه همین موضوع باشد. چندی پیش رئیس جمهور آمریکا تشکیل امپراتوری بزرگ اسلامی از اندونزی تا دروازه های اسپانیا را خطری جدی برای غرب تلقی کرده بود.
قدرت و نفوذ روبه گسترش ایران در هزاره سوم که منبعث از موج دوم انقلاب اسلامی است بر بسیاری از معادلات منطقه ای و جهانی تاثیر گذاشته است. امروز آمریکا و متحدانش به این نتیجه رسیده اند که کلید حل بسیاری از مشکلات آنها در خاورمیانه در مذاکره مستقیم با جمهوری اسلامی ایران یافت می شود. نشست مکه و حل بحران فلسطین، تاثیر غیرقابل انکار ایران بر تعدیل و تصحیح برون داد اجلاس پاکستان، نفوذ معنوی جمهوری اسلامی در میان مردم لبنان اعم از شیعه، سنی و حتی مسیحی، نقش مثبت ایران برای ایجاد آرامش در افغانستان… و در نهایت حضور پررنگ جمهوری اسلامی در کنفرانس امنیتی بغداد به منظور کمک برای برقراری امنیت در این کشور، آمریکایی ها را متقاعد ساخته است که برای برون رفت از بحران کنونی راهی جز مذاکره با ایران ندارند.
حسینی سخنگوی وزارت خارجه در نشست این هفته خود با خبرنگاران گفته است: در دوره های اخیر آمریکایی ها از کانال های مختلف درخواست مذاکره با ایران را پیرامون عراق و امنیت آن مطرح می کنند. اما وی در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران مبنی بر اینکه آیا مذاکره ایران و آمریکا در حاشیه کنفرانس امنیتی بغداد محقق خواهد شد، گفته: فعلا چنین دیداری در دستور کار نیست. اگرچه ایران بارها اعلام کرده که حاضر است بدون پیش شرط با تمامی طرف های ۱+۵ مذاکره کند اما گفتگو و مذاکره مستقیم با آمریکا را مشروط و منوط به درخواست رسمی این کشور برای مذاکره کرده است. در واقع اگر داستان بر سر ناز و نیاز باشد فعلا این ایران است که ناز می کند.
چند سال پیش در همین کشور وقتی صحبت مذاکره با آمریکا می شد همه دلسوزان نظام گفتگو از موضع ضعف را فراموش کردن آرمان های انقلاب اسلامی می دانستند. اما امروز این درک عمومی در کشور به وجود آمده است که آمریکا محتاج ایران است و جمهوری اسلامی از موضع قدرت
درخواست رسمی آمریکا برای مذاکره را بررسی می کند. بخش قابل توجهی از این وضعیت مرهون پیگیری دیپلماسی مبتنی بر سه اصل عزت، حکمت و مصلحت جمهوری اسلامی در سال های اخیر است.
اما کنفرانس امنیتی بغداد مجال مناسبی برای دولتمردان آمریکایی است تا مسیر اشتباهات ۲۷ ساله خود را در قبال ایران تغییر دهند و حسن نیت خود را برای حل بحران امنیتی عراق و در کل مسائل خاورمیانه به جمهوری اسلامی به عنوان یکی از کنشگران اصلی و قدرتمند منطقه و همچنین سایر همسایگان عراق نشان دهند.
ابتکار کنفرانس امنیتی بغداد که در دیدار بشار اسد با مقامات ایرانی مطرح شد در صورت عزم و اراده شرکت کنندگان می تواند بخشی از زخم ها و آلام ملت عراق را بکاهد. زخم هایی که تنها با خروج کامل اشغالگران آمریکایی و انگلیسی التیام می یابند. شیعیان و اهل تسنن در عراق برای قرن های متمادی در کنار هم همزیستی مسالمت آمیزی داشته اند و در هیچ دوره ای به اندازه امروز اختلاف میان آنها پررنگ نشده بود. در واقع مسبب اصلی تفرقه افکنی میان ملت عراق اجانب اشغالگر هستند که برای مطامع سیاسی خود از هیچ جنایتی تاکنون فروگذار نکرده اند.
دولتمردان آمریکایی باید بدانند که با چنین پیشینه شرم آوری پا به کنفرانس امنیتی بغداد می گذارند. حافظه مردم عراق و سایر ملت های خاورمیانه مشحون از خاطره جنایات چکمه پوشان اشغالگر است. آقای بوش و همکارانش باید درک کنند که برگ بازنده آنها در هر کنفرانسی، احساسات فزاینده ضدآمریکایی در میان ملت های منطقه است و برگ برنده آنها زمانبندی برای خروج هرچه سریع تر سربازانشان از عراق. این تصور که با تشدید تحریم ها علیه فعالیتهای صلح آمیز هسته ای ایران، آمریکایی ها امتیاز مثبتی را در کنفرانس بغداد به دست می آورند، به شدت موهوم است. آمریکا نمی تواند معادله عراق را دور بزند. مسئله عراق با خروج اشغالگران حل می شود، نه با تشدید تحریم های ایران. از سویی اشتباه استراتژیک در گزینش راه حل بحران، فرصت کنفرانس امنیتی بغداد را از آمریکا می گیرد. آمریکا به ایران احتیاج دارد و برون رفت از باتلاق عراق با خروج هرچه سریع تر اشغالگران حاصل می شود.
حمله شدید مشاور احمدی نژاد
روزنامه اعتماد ملی با عنوان: حمله مشاور احمدی نژاد به هاشمی رفسنجانی نوشته است: محمدعلی رامین، دبیر سیاسی ائتلاف حامیان دولت در انتخابات اخیر، سیاست های دولت هاشمی رفسنجانی و حزب کارگزاران سازندگی را به شدت مورد حمله قرار داد. محمدعلی رامین در همایش دموکراسی در بستر دین رحمانی که به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران برگزار می شود، گفت: عده ای می خواهند این گونه القا کنند که ما در سیاست خارجی دچار نظامی گری شده ایم و با توجه به اینکه زور و پول ما کم است و اسلحه و بمب اتم نداریم، آمریکا و انگلیس می توانند ما را محاصره و چند دولت مرتجع را علیه ما بسیج کنند.
وی افزود: این عده چنین القا می کنند که کارهای ما غیرمدبرانه و خلاف مصالح ملی است و باید به مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم بپردازیم و به سیاست های تنش زدایی بازگردیم. آنها می گویند مردم اشتباه کرده اند دولتی را انتخاب کرده اند که سیاست متفاوت و شعارهای متفاوتی داشت و دوباره باید ما را که قدرت و حاکمیت را در عرصه فرهنگ و سیاست در دست داشته ایم انتخاب کنند و آقایان دیگر سکوت کنند و از عرصه کنار بروند.
این تفسیر بسیار ارتجاعی، مرعوبانه و اوج خودباختگی است. رامین گفت: کسانی که در دوم خرداد موفق شده بودند به تعبیر خاتمی هر ۹ روز یک بحران برای دولت درست کنند، سیاست هایشان را رها نکرده اند و می خواهند هر روز یک بحران درست کنند، چون این دولت از دولت هایی نیست که بحران زده شود. این جریانات همان هایی هستند که اعتقاد داشتند خاتمی بی عرضه است و می توانند شش ماهه او را عوض کنند و حاج آقا را صاحب قدرت کنند؛ همان هایی که در سال ۷۴ حزب درست کردند که رئیس جمهور وقت را مادام العمر کنند. همان هایی که بعد از رحلت امام(ره) اصل ولایت و امامت را از ولایت فقیه حذف کردند تا بتوانند یک کارتل زمین خواری درست کنند و هزاران میلیارد از بیت المال را به صورت قانونی و مشروع در چنبره یک هیات امنا قرار بدهند و به عنوان توسعه علم و دانش، باندهای مافیایی را بر زمین های اطراف شهر تهران حاکم کنند و آنچنان از نظر اقتصادی بنیه ای برای خودشان فراهم کنند و بر سیاست مسلط شوند تا اگر افرادی مثل گنجی انتقاد کردند، به زندان بیفتند و ضد انقلاب شمرده شوند یا اگر شخصی مثل حشمت الله طبرزدی با پول خود آقایان مجله و دفتر زد اما وقتی احساس کرد که باید در مجموعه دانشجویی یک انتقاد بکند، با اولین انتقاد به عنوان ضد انقلاب با آن برخورد شود، به زندان بیفتد و دنبال کارش برود.
رامین با اشاره به اینکه در زمان حکومت پهلوی هم رعب و وحشت وجود داشت، گفت: حتی وقتی مصدق می خواست حرکتی کند، فضای رعب و وحشت از بیگانگان آنچنان او را در هم شکست که به آمریکا پناه برد و سرانجام خودش را خانه نشین کرد و کشور را در یک جریان شبه کودتایی به آمریکا سپرد.
وی ادامه داد: این افراد همان هایی هستند که ملت عزیزشده در زمان امام راحل را در دوره قدرت و سلطنت خودشان تحقیر کردند و آمدند گفت وگوی انتقادی با اروپایی ها را پذیرفتند تا اروپایی ها به ما تهمت بزنند، ما را تحقیر کنند و بعد همین افراد ادعا کردند که ما در سیاست خارجی تنش زدایی کردیم. ما چه تنشی داشتیم که آقای هاشمی گفتند می خواستند سیاست تنش زدایی را پیش بگیرند و بعد در سال ۷۴ عده ای حزب تشکیل دادند و می خواستند ایشان را به عنوان رئیس جمهور مادام العمر به نظام تحمیل کنند.
دبیر سیاسی رایحه خوش خدمت گفت: وقتی رهبری در برابر این جریان ایستاد، گفتند آقای خاتمی را می آوریم که بی عرضه است و بعد از چند ماه دوباره هاشمی را برمی گردانیم اما خاتمی ماند و آنها آن قدر فضا را مغشوش کردند که بیش از همه رهبری متهم می شد و آن جوانمردانی که در آن دوران سخت در همین عرصه های دانشگاهی می خواستند حرف بزنند، با اتهام تندروی و اهانت به ارزش ها و تخریب مبانی فکری نتوانستند کاری بکنند.
رامین تصریح کرد: آقای خاتمی بین باندها سرگردان بود و همان باندها بعد از هشت سال آقای هاشمی را وادار کردند به عرصه انتخابات بیایند. هاشمی بارها اعلام کرده بود که به شرکت در انتخابات علاقه ای ندارد اما ایشان را آوردند و به نام وی مستحکم ترین حرکات ضد انقلابی را انجام دادند و وقتی مردم با هوشیاری به هاشمی رای ندادند، آنچنان مظلوم نمایی کردند تا هاشمی وادار شود از مردم انتقام بگیرد.
وی با طرح این سوال که آیا می دانید چرا مردم احمدی نژاد را انتخاب کردند، مگر چپ و راست و کم شخصیت و باشخصیت ها در کشور نبوده اند، پس چگونه احمدی نژاد انتخاب شد، گفت: احمدی نژاد به عنوان یک معلم، ٣۰ سال درس خوانده و درس داده است و مردم او را انتخاب کردند. انگلیسی ها که دانشگاه تهران را تاسیس کردند، می خواستند از دانشگاه نیروهای ضدمذهبی بیرون بیاید اما چه کسی اجازه داد از دل همین دانشگاه فردی بیرون بیاید که به عنوان سرباز ولایت و امام زمان(عج) پرچم اسلام را در جهان در دست بگیرد.
رامین تاکید کرد: مشکل این دولت با آن باندها این است که وابسته به هیچ جریانی نیست و فقط نوکری مردم را می پذیرد و بعد اعلام کرده است که می خواهد دست دزدان بیت المال را قطع کند. احمدی نژاد هرجا دست گذاشت که دستی قطع شود، چنگال های اختاپوسی آنچنان دست و پای ایشان را گیر انداخت که اجازه نداد قدمی جلو بگذارد. وی افزود: دانشگاهیان و دانشگاه آزاد را علیه دولت بسیج می کنند. این اساتید چه ارتباطی با زمین خواران دارند؟ وقتی احمدی نژاد می گوید فضای استادیوم ورزشی باید با متانت و باوقار باشد تا آنکه زنان با لباس مبدل مردانه به استادیوم نروند و با حفظ شخصیت و خانواده هایشان به ورزشگاه بروند همین باندها مراجع را تحریک می کنند که اسلام از دست رفت. آقایان همه جا نفوذ دارند و حتی ماشین هایی که می خواهند گوجه فرنگی بیاورند، متوقف می کنند و گوجه را به کیلویی ۱٣۰۰ تومان می رسانند و سپس می گویند دولت دست از انرژی هسته ای بردارد.
رامین با اشاره به اینکه امروزه بالاترین فناوری ها در برخی حوزه ها در اختیار ماست، گفت: می خواهند جلوی پیشرفت ایران را بگیرند چون اگر ایران پیشرفت کند، مهار ناشدنی است. آنها می دانند که ایران حتی با ترسوترین آدم ها نیز در شرایط پیشرفت کشور تسلیم دشمن نمی شود. غخنده حضارف
وی در واکنش به خنده برخی از حضار گفت: من تلخ ترین حرف ها را که همه جا جای گفتن آن نیست و کسی هم جرأت آن را ندارد، می گویم و کسی که واقعیت ها را بگوید در تیررس بلاها قرار خواهد گرفت.
بر پایه گزارش خبرنگار ایلنا، رامین با بیان اینکه احمدی نژاد وقتی بر سر کار آمد دو چالش جدی ملی را برطرف کرد، افزود: اولین چالش ملی فاصله انداختن میان دولت و ملت در زمان هاشمی رفسنجانی بود و روابط حاکمیت با مردم به گونه ای شد که کارگزاران به عنوان یک تافته جدابافته از مردم فاصله گرفتند تا جایی که دشمن به آسانی توانست در این شکست مانور دهد.
وی گفت: در دولت خاتمی هم شکاف و حاکمیت دوگانه ایجاد شد و القا کردند که حاکمیت دوگانه بخش انتصابی و بخشی انتخابی است و متعاقب این جریان فکری، مواضع سیاست بین الملل ما در برابر غربی ها آسیب پذیر و تحقیر شد. رامین گفت: احمدی نژاد وقتی که آمد، این دو سیاست را برهم زد. دولت را به میان ملت برد و این شکاف را پر کرد. از طرف دیگر با تبعیت از رهبری نظام و با سیاستی که سعی داشت با سایر قوا هماهنگ باشد، القای حاکمیت دوگانه را از بین برد. البته همان باندها مشغول هستند تا اصنافی مثل معلمان و کارگران را علیه دولت تحریک کنند اما بالاخره احمدی نژاد کار خودش را کرد.
طراح ایده برگزاری کنفرانس هولوکاست در ادامه گفت: با طرح موضوع هولوکاست، غربی ها متوجه شدند که احمدی نژاد نه خاتمی است و نه هاشمی. احمدی نژاد از دل دانشگاه تهرانی بیرون آمده است که انگلیسی ها آن را درست کردند تا سلطه غربی ها را بر کشور ایجاد کنند. احمدی نژاد موسی است که در دل فرعون پرورش یافته است.
هنوز تاکتیک مشخص نیست
روزنامه آفتاب با عنوان: هنوزتاکتیک های اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس هشتم مشخص نیست نوشته است: وزیر اقتصاد و دارایی دولت گذشته گفت: انتظارنمی رود، برخی محدودیتهایی که در مورد مطبوعات و احزاب اعمال شده است در سال آینده از سوی دولت رفع شود. سیدصفدر حسینی در گفتگو با ایسنا اضافه کرد: ائتلاف اصلاح طلبان در سال آینده، هم چنان ادامه خواهد داشت و از حضور بزرگان و راهنمایی های آنها نیز استفاده می شود. وی اظهار داشت: آنچه که از دولت انتظار می رود، رعایت حقوق اساسی ملت است، احزاب، نهادهای مدنی و NGOها وتشکلهای سیاسی و صنفی از حقوق اساسی و بنیادین ملت هستند، دولت نیز باید به تعهد و میثاق خود که قانون اساسی است پایبند باشد و به انتخاب مردم در همهٌ این عرصه ها احترام بگذارد. حسینی با تاکید براین که دولت باید در انتخابات آینده هم برای انتخاب کنندگان و هم انتخاب شوندگان شرایط عادلانه ای را ایجاد کند، خاطرنشان کرد: باید منتظر باشیم و ببینیم موضع شورای نگهبان در مورد اصلاح طلبان چه خواهد بود که امیدواریم روند گذشته را در پیش نگیرند. وی خاطرنشان کرد: باتوجه به موقعیت خوبی که در شکل دادن ائتلاف در انتخابات شوراها صورت گرفت، به نظرمی رسد در انتخابات مجلس نیز بتوانیم توفیق خوبی داشته باشیم؛ چرا که اصلاح طلبان از ترفندهایی که در صددند مانع ائتلاف آنها شوند، آگاهند؛ چنانچه در انتخابات شوراها علی رغم مطرح بودن همین موضوع توانستند به توافق برسند. حسینی در ادامه با بیان این که هنوز تاکتیکهای اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس هشتم مشخص نیست دلیل آن را موضعی بودن تاکتیکها خواند و تصریح کرد: استراتژی و راهبرد ما شرکت درانتخابات و ائتلاف است اما تاکتیکها و شعارها و نوع چیدمان ما باید روی میزائتلاف مشخص شود.
بیزاری از علم اقتصاد
روزنامه کارگزاران با عنوان: رئیس جمهور و بیزار از علم اقتصاد نوشته است: محمود احمدی نژاد گفته است؛ ما وقتی در سفر به استان ها، مشکلات مردم مثل نداشتن آب آشامیدنی در یک روستا را می بینیم و دستور می دهیم مشکلات آب آشامیدنی مردم روستا حل شود، عده ای می گویند این دولت توقعات مردم را بالا می برد و می گویند این کارها خلاف علم اقتصاد است. اگر علم اقتصاد شما خلاف برآوردن مطالبات و حق مردم است، ما از این علم اقتصاد شما بیزاریم. این دولت نوکر مردم است و باید فرهنگ خدمت به مردم را جا انداخت. درباره این عبارت رئیس جمهور چند نکته را یادآور می شویم؛
۱ ـ هیچ اقتصاددان ایرانی تاکنون نگفته است آبرسانی به روستاها خلاف علم اقتصاد است و نسبت دادن چنین چیزی به اقتصاددانان درست نیست. اقتصاددانان می گویند منابع مادی جامعه برای تولید کالاها و خدمات بی نهایت نیست و باید در تخصیص منابع دقت کرد و از هر یک ریال بیت المال مردم بالاترین بهره وری را به دست آورد. این ادعای علم اقتصاد است و تجربه موفق جهانی نیز نشان داده است که عمل به اصول علم اقتصاد بیشترین خدمت به مردم را به همراه می آورد. اقتصاددانان می گویند تصمیم های اقتصادی را نباید تابع سلیقه های سیاسی کرد و نمی توان برای خرید محبوبیت سیاسی وعده هایی داد که حجم آنها در یک دوره معین بیش از امکانات مادی جامعه است.
۲ ـ آیا هر کس ادعا کرد نوکر مردم است باید پذیرفت؟ واقعیت این است که نوکری مردم کار ساده ای نیست و بیش از آنکه به حرف باشد به عمل نیاز دارد. وقتی یک دولت می تواند نوکر ملت باشد که دستش پیش او دراز باشد و به پول مردم احتیاج داشته باشد. این جریانی است که دولت های مدرن دهه های متوالی است آن را تجربه می کنند، چون به پول مردم تحت عنوان مالیات نیاز دارند.
هر دولتی که بخواهد واقعا نوکر مردم باشد باید ثروت ملی و سرچشمه های درآمد را به ملت واگذار کند تا بخش خصوصی فعالیت کند، کار ایجاد کند، درآمد مردم را بالا ببرد و آنها بتوانند با درآمدهای بالا شیوه کسب و کار و زندگی (در چارچوب قانون و عرف) را خودشان تعیین کنند. اگر بانک ها، فولاد سازی ها، خودروسازی ها، کارخانه های برق، واحدهای پتروشیمی و از دست دولت بیرون آیند و مردم ناگزیر نباشند هر قیمتی که دولت تعیین کرد را برای خرید بپردازند و دولت ناچار شد کالایش را از مردم خریداری کند، آنگاه نوکری معنا پیدا می کند.
منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی
|