از : حسن نکونام
عنوان : «نقشه راه» هم اکنون در جریان است
بازوی خاورمیانه ای آمریکا ، یعنی اسرائیل، مدتی است که «نقشه راه» را آغاز کرده است.
آمریکا، ارتش اسرائیل را، به مجهز ترین سلاح های کشتار مسلح کرده است، و میدان جنگ را هم خودشان تعیین کرده اند. سوریه، که بنا بود «عمق استراتژیک» حکومت اسلامی باشد، تا هم بتواند تداوم عمر خود را بیمه کند، و هم به بسط امپراطوری شیعی خود بپردازد، با پای خود به قربانگاه رفته است . حکومت اسلامی، که بقول خود، می خواست میدان نبرد را به بیرون از سرزمین خود انتقال دهد، با پای خود به دام افتاد. هر روزه شاهد این هستیم که نیروهای اسرائیلی، با خیال راحت به درون سوریه حمله می برد، و ضرباتی کاری بر نیروهای سپاه قدس وارد می سازد. این واقعیت را در کنار موضع اخیر روسیه قرار بدهید، که خواهان خروج همه نیروهای خارجی از سوریه شده است،و در کنار سفرهای متقابل مقامات اسرائیلی و روسی بنهید، آنگاه تصویر روشن تر می شود. گویا سران حکومت اسلامی دچار این توهم بوده و هستند که، روسیه منافع دراز مدت و استراتژیک خود را قربانی این حکومت بی آینده می کند. روسیه با زیرکی تمام، از نیروهای ایرانی کمال استفاده را کرده است، و بموقع با چرخش خود، دست آنها را در حنا گذاشته است. سران متحجر حکومت اسلامی، که در خلسه توهمات ایدئولوژیک خود زندگی و سیاست می کنند، هنوز این الفبای «رئال پلیتیک» مسلط بر جهان سرمایه داری را در نیافته اند که، بقول چرچیلشان «سرمایه داری، دوست و دشمن دائمی ندارد، بلکه منافع دائمی دارد». حکومت اسلامی که، در رویای برپا کردن پایگاه های نظامی در سوریه بود، و صدها هکتار زمین را به نام «ایجاد گاوداری» در بندر طرطوس تصاحب کرده بود تا پایگاه نظامی برقرار کند، اینگ همین پایگاه ها، مورد حمله نیروهای اسرائیلی قرار گرفته، و نیروهای قدس سپاه، و سپاه فاطمیون(افغانی های اجیر شده) و سپاه زینبیون(پاکستانی های اجیر شده) و سپاه بدر(عراقی های اجیر شده) که همگی تحت عنوان عوامفریبانه «حفاظت از حرم» به سوریه بطور «عمودی» فرستاده شده و می شوند، با بمباران های «بی سر و صدای» ارتش اسرائیل، بطور «افقی» به ایران برگردانده می شوند. حکومت حتا از اعلام نام کشته شدگان، و انجام مراسم برای دفن آنها هم خودداری می کند.دردناک اینست که، کشته شدن نیروهای قدس سپاه و سایر نیروهای اجیر شده در سوریه، موجب خوشحالی برخی از مردم ایران نیز هست. هر چند که همین ها نیز خود قربانی سیاست های ویرانگر همین حکومتند. بر عهده نیروهای چپ و مترقی ایران است، تا با درک شرایط موجود، و اتخاذ سیاست های شایسته، و تلاش برای سازماندهی مردم، به تداوم انقلابی که در ۵۷ آغاز شد، و بوسیله ارتجاع مذهبی به بیراه رفت، به پراتیک متناسب بپردازند، و قبل از اینکه شالوده جامعه بطور کلی ویران شود، به مسئولیت تاریخی-اجتماعی خود عمل کنند. جامعه ایران به تداوم انقلاب نیازمند است، و نیروهای پیشبرنده آن فراوان.
٨۴۹۹۵ - تاریخ انتشار : ٣ خرداد ۱٣۹۷
|