سعید حجاریان و شعبده اصلاح گری-رامین بهاری
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۱۵ خرداد ۱٣۹۷ -
۵ ژوئن ۲۰۱٨
حجاریان از "توتالیتر" چنان تعریفی می دهد که دامن جمهوری اسلامی را نگیرد بلکه بتواند عملکرد چهل ساله خود در همکاری با جهل و جنایت که بخشی از این کارنامه در پوشش عبای اصلاح طلبی با سید محمد خاتمی مشخص می شود را کتمان کند .
در نوشته اخیر : "ماهیت دولت؛ اصلاحپذیر یا اصلاحناپذیر؟" برنامه نویس اصلاحات می نویسد :
"دولت ایران تمامیتخواه نیست!؛ یعنی در واقع تمام را میخواهد، اما نمیتواند به دست آورد؛ چراکه اولا مردم ایران ارتباطات گستردهای با خارج از کشور دارند؛ یعنی تکمنبعی نیستند. ثانیا دولت در ایران نشتی دارد؛ به این معنا که اخبار و اطلاعاتش در میان مردم پخش میشود ."
دهها مورد کلیدی از جمله : نحوه¬ی روی کار آمدن روحانیون در ایران و پشت پرده اشغال سفارت و زمینه چینی شروع جنگ باعراق وادامه هشت ساله آن و کشتار سالهای ۶۰ و ۶۱ مبارزان و مخالفان رژیم و اعدام حدود پنج هزار از زندانیان سیاسی ، عقیدتی سال ۶۷ و ناروشنی آمرین قتلهای زنجیرهای که جناح دو خردادی ها سعی کردند خود را مبرا کنند. تا هزینه های صدها میلیارد دلاری هسته ای و مذاکرات وتوافقات پنهانی از مردم ، کدام یک "نشت" رسمی کرده است .؟ نمونه عملکرد شخص حجاریان که هنوز معلوم نیست به نعل میزد یا به میخ ، خود گواه است که استدلال ایشان در توتالیتر نبودن نظام مخدوش است .
اصطلاح توتالیتر از ریشه لاتینی «Totus» به مفهوم «همه» مشتق شده است و در لغت به معنای «جامع، فراگیر، کل گرا، همه گیر، یکه تاز» است. و به منزله نظارت و کنترل دولت بر همه بنیادهای اقتصادی، اجتماعی و حتی کنترل اخلاق خصوصی است .
هسته مرکزی توتالیتاریسم، وجود رهبری است (همان جنی که آقا سعید در تاسیس وزارت اطلاعات ، امام را از مسئولیت پذیری ترسانده بود) که هدفش سرکوبی هر گونه نهادی است که در برابر او قد برافرازد. از این رو هیچ گاه خود را به نهاد قانون وابسته نمی داند؛ یعنی اساس نظام توتالیتر بی قانونی است . وجود استبداد و دیکتاتوری در تار و پود اندیشه «توتالیتر» نمایان است و می توان هر نظام توتالیتر را نظامی استبدادی و دیکتاتوری دانست .
از دیدگاه آرنت " توتالیتاریسم با حکومتهای استبدادی تفاوت دارد. حکومت توتالیتر خودکامه و غیرقانونی نیست بلکه حکومت نوعی از قانون است این حکومتها مدعیاند از قانون طبیعت یا تاریخ اطاعت میکنند و هرگونه جایگاه برای اراده انسانی را رد میکند. این قانون که پایهاش در ایدئولوژی است به دنبال آن است که طبیعت انسانها را تغییر دهد، در مقابل نظامهای استبدادی بی قانون هستند و در انها اراده ای خودسرحکومت میکند. حکومتهای اقتدارگرا آزادی را محدود میکند اما توتالیتاریسم به دنبال ابطال آزادی است. نظام توتالیتر طبقاتی و مبتنی بر منافع شخصی نیست از این رو سریع منقرض میشوند. دروغگویی در مقیاس عظیم و دشمن تراشی لازمهی جنبش توتالیتر است. در دیگر حکومتهای خودکامه، فرد باید عمل خصومت آمیزی انجام داده باشد تا دشمن حکومت تلقی گردد اما در حکومت توتالیتر هر فردی که خارج از این چارچوب باشد قطع نظر از عمل و اندیشهاش، پیشاپیش منحرف شده است. چرا که گروههای غیرخودی خارج از قانون و فاقد حق به شمار میآیند ." همانطور که آرنت میگوید تفاوتی هست اما نه آن جدایی دلبخواهی که حجاریان مانند شعبده بازان می خواهد از درون کلاه خونین جمهوری اسلامی ، با سفسطه کردن و به اصطلاح بحث تئوریک از نوع آخوندیش ، کبوتر سپید خارج کند. او با کنار هم قرار دادن چند واژه و پاشیدن خاک به چشم مخاطب ، در صدد ایجاد فرصتی بیشتر برای جمهوری اسلامیست.زمانیکه واقعیت چهل سال مصیبت و نکبت در برابر ماست ، چگونه شعبده ی چند واژه ، می تواند ما را از پی گیری مطالبات انباشت شده ی یک صد ساله خود به سوی موضوعی انحرافی بکشاند.
هستهی توتالیتاریسم، ترور است. ترور میتواند ابزاری باشد برای ستیز با دشمن، و همزمان ابزاری برای پراکندن ترس. نظام توتالیتر از ترور به مثابهی ابزار ترس و وحشت استفاده میکند. نظام توتالیتر، با ایجاد ترس، ترور را نالازم میکند تا مردم بی چون و چرا به نظم دلخواهاش گردن نهند. این بس خطرناکتر و دهشتناکتر از ترور است.
با کسی که دستش در به فلاکت رسانیدن مردم ایران آغشته است بحث تئوریک نمی کنند. مسئول خانه خرابی مردم اول باید از خودش رفع اتهام کند، مگر کلاس درس برای مفهوم توتالیتر گذاشتند ؟! تا ایشان که از بانیان خاورمیانه ای نظریه "سلطانیسم" است. بخواهد افاضات نماید و بحت انتزاعی برای توجیه ولایت دولتی! طرح کند. حکایت حجاریان همانست که ظریفی گفت تجزیه اش خوبست اما مرده شور ترکیبش رو ببرند .
ضعیف تر از این حرف می شود که می گوید "مردم میتوانند با بعضی حرکات مانند تحریم خرید اتومبیل ساخت داخل و . . . دولت را آچمز کنند." بعد نتیجه بگیرد که درجه توتالیتر بودن نظام کمتر است ، به ایشان باید گفت ، مردم دستمزد بگیر ، ندار ، همان پرایدی که مرگ آور جاده هاست را هم توان خریدش را ندارند. در چند ماه قدرت خریدمان را نصف کردند ، آهی در بساط نمانده که تحریم کنیم ، واقعا که عمله ظالم شدن ، روشنفکران اسلامی را به چه افلاس نظری و تحلیلی کشانده است .
نمونه تازه اعتراض وکلای ایرانی به "فهرست ۲۰ نفره" قوه قضائیه ، برای اصلاح طلبان حکومتی اتمام حجتی است تا شیر فهم شوند که این نظام از پای بست ویران تر از آنست که حجاریان ها بتوانند وصله پینه اش کنند ، چنان که امیر رئیسیان، یکی از وکلای دادگستری، در توییتر خود نوشته که براساس بخشنامه قوه قضاییه به مراجع قضایی شهر تهران، از میان بیش از ۲۰ هزار عضو کانون وکلا "فقط به ۲۰ نفر در تهران" اجازه وکالت پروندههای سیاسی و امنیتی در مرحله مقدماتی داده شده است.
بر اساس فهرستی که رئیسیان منتشر کرده هیچ وکیلی از مدیران کانون وکلا، مدافعان حقوق بشر یا وکلای زن دیده نمیشود.
برای آگاهی بیشتر از گندم نمایی حجاریان و جو فروشی او نگاه کنید به کتاب: توتالیتاریسم اسلامی پندار یا واقعیت، نوشته شهلا شفیق، ترجمه رضا ناصحی، نشر خاوران پاریس، زمستان 1384
|