راه خلاصی از سانسور خلاص کردن جامعه از سانسور است
گفتگوی اخبار روز با رضا خندان (مهابادی) عضو هیات دبیران کانون نویسندگان ایران
•
کانون نویسندگان ایران امسال پنجاه ساله شد. تنها مراسم اعلام شده به این مناسبت با تهدید مقامات امنیتی ملغی شد. اخبار روز گفتگویی با رضا خندان (مهابادی) به مناسبت پنجاه سالگی کانون انجام داده است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱۶ خرداد ۱٣۹۷ -
۶ ژوئن ۲۰۱٨
کانون نویسندگان ایران امسال پنجاه ساله شد. اعضای کانون به دلیل مخالفت حکومت نتوانستند پنجاه سالگی تشکل نویسندگان و شاعران ایرانی را آن طور که شایسته است بزرگ بدارند و تنها مراسم اعلام شده به این مناسبت با تهدید مقامات امنیتی ملغی شد. اخبار روز گفتگویی با آقای رضا خندان (مهابادی) به مناسبت پنجاه سالگی کانون نویسندگان ایران انجام داده است. رضا خندان (مهابادی) عضو هیات دبیران کانون نویسندگان ایران است.
اخبار روز: کانون نویسندگان ایران پنجاه ساله شد این کارنامه پنجاه ساله را چطور باید ارزیابی کرد؟
رضا خندان (مهابادی): کارنامهی پنجاه ساله کانون نویسندگان ایران را باید بر متن شرایطی که در آن شکل گرفت و فعالیت کرد و بر اساس ضرورتی که به تاسیس آن انجامید ارزیابی کرد. کانون در پاسخ به یک ضرورت فرهنگی و اجتماعی یعنی فعالیت ادبی و ابراز خلاقیتهای ادبی به دور از هر نوع منع و سرکوب و سانسور تاسیس شد اما از بدو تاسیس با مخالفت دولت وقت و دولتهای بعدی روبرو شد. ساواک از ابتدا با تشکل مستقل نویسندگان مخالف بود به ویژه که موسسان این تشکل نویسندگان مستقل و غیردولتی بودند. در این نیم قرن دولتها خودشان مانع ثبت آن شدهاند و به همین بهانه هم جلوی فعالیتش را گرفتهاند.
این ویژگی حکومتهای ضد آزادی است. کانون در این پنجاه سال جز دو سه سالی که در جریان انقلاب گذشت همواره تحت تعقیب و مورد فشار و سرکوب بوده است. مانع فعالیتهایش شدهاند، همهی مکانهای عمومی را به روی آن بستهاند، اعضایش را بارها و بارها احضار و بازجویی و زندانی کردهاند و چند تنی را کشتهاند. اما ضرورت اجتماعی و فرهنگی وجود تشکل مستقل و مدافع حقوق نویسندگان، نیاز به تشکیلاتی که با ستم فرهنگی سانسور مقابله کند و آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا را لازمهی کار نویسنده و هر نوع خلاقیت فرهنگی و اجتماعی بداند، موجب شده است کانون به حیات خود ادامه دهد. البته نباید نقش انسانهایی که این ضرورت را نمایندگی کردهاند، از یاد ببریم. با توجه به دو عاملی که گفتم کارنامهی پنجاه سالهی کانون در مجموع مثبت بوده است. زیرا قوانین و نظریههای مدافع سانسور را به چالش کشید و در شرایطی که بسیاری میپنداشتند حتی برای فعالیت صنفی باید خود را به دولت و سازمانهای دولتی وصل کنند استقلالش را حفظ کرد و گرچه توان بسیار هزینه کرد از هر ذره امکان برای فعالیت خود بهره برد. اگر چیزی مایه سربلندی و مباهات عرصهی ادبی و روشنفکری در چند دهه اخیر باشد، وجود کانون است. زیرا در شرایطی به شدت مستبدانه پای منشوری به غایت آزادیخواهانه امضا گذاشت. در طول تاریخش چندصد نویسنده را که بسیاریشان از ناموران ادبی بودهاند، متشکل کرد و اهمیت جمعیت و تشکل را در روزگار "هر کس باید کلاه خودش را دو دستی بچسبد" نشان داد. تشکلی سیاسی نبوده و نیست اما به دلیل هراس از انگ "سیاسی کاری" بر خواستههایش خط نکشیده و خود را به امور خرد و ریز "صنفی" محدود نکرده است. آزادی بیان را لازمهی کار نویسندگی دانسته و به دلیل سیاسی بودن ستیز با سانسور در ایران از آن پرهیز نکرده. به رویدادهای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی جامعه واکنش داشته و وجدان نویسنده و روشنفکر بیدار و انسانگرا را نمایندگی کرده است: از مخالفت با اعدام و دفاع از آزادی بیان تا انتها، و دفاع از حق اعتراض مردم و جنبشها. میتوان به برگزاری جلسههای ادبی و سخنرانی و مراسمهای مناسبتی نیز اشاره کرد. شناختهشدهترینشان "ده شب شعر" یا "شبهای شعر گوته" در سال ۱٣۵۶ است و... به اعتبار اینها و بسیار موردهای دیگر (بهرغم بعضی ضعفها که عمدتا عارضی بودهاند) کانون کارنامهی مثبت و پربار دارد.
اخبار روز: حکومت مانع برگزاری مراسمی شد که قرار بود به مناسبت پنجاه سالگی کانون برگزار شود چرا اجازه نمیدهند کانون از فعالیت آزادانه برخوردار باشد؟ آیا در دولت روحانی تغییر مثبتی به وجود آمده است؟
رضا خندان (مهابادی): با زدن همین چیزهاست که کانون را میزنند. با ممنوع کردن همین برنامههاست که کانون را ممنوع میکنند. در این جامعه منافع گروهی ایجاب میکند آدمها خاموش و مطیع و قانع باشند. تمام دم و دستگاه امنیتی و ایدئولوژیک و آموزشی حاکمیت در کار بازتولید چنین "شهروند"هایی است. معلوم است که با تشکل مستقلی که اولین بند منشورش از آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا سخن گفته مقابله میکند. فقط هم کانون نیست. با همهی تشکلهای مستقل مخالف است. با تشکلهای کارگران و معلمان و... اجازهی فعالیت آزاد به کانون نمیدهند زیرا (جز آنچه گفتم) برخورداری کانون از فعالیت آزادانه فقط به آن ختم نمیشود دیگران هم فعالیت آزادانه میخواهند و این برای حاکمان خطرناک است. دولت روحانی هم در برخوردش با کانون شیوهی دولتهای پیشین را داشته است. جلوی مراسم شاملو و مختاری و پوینده و درویشیان را همین دولت گرفت. برگزاری مجمع عمومی سال ۱٣۹۵ را هم. بستن مکانهای عمومی به روی کانون را هم. پروندهسازی برای بعضی اعضای کانون را هم. نه، شاهد هیچ تغییر مثبتی نیستیم.
اخبار روز: هرازگاهی در ارتباط با رویدادهای کشور یا بنا به مناسبتی به نام کانون نویسندگان ایران با انتشار بیانیه یا اطلاعیه اظهار نظر میشود. با توجه به اینکه کانون سخنگو و یا فردی به عنوان رئیس ندارد این بیانیهها یا اطلاعیهها به چه شکلی به مرحلهی انتشار میرسد؟ آیا هیئت دبیران کانون در چنین مواردی تصمیم میگیرد؟
رضا خندان (مهابادی): هیئت دبیران کانون هر هفته یک جلسه برگزار میکند. بیانیهها در همین جلسهها تهیه و تصویب و سپس منتشر میشود. بنابراین مسئولیت نوشتن اطلاعیهها و بیانیهها و هر نوشتهای که با نام و آرم کانون نویسندگان ایران منتشر میشود با هیئت دبیران است. اگر یکی از کمیسیونها نیاز به انتشار اطلاعیه داشته باشد نام آن کمیسیون نوشته میشود. این نیز البته با اطلاع هیئت دبیران است.
اخبار روز: چرا کانون سخنگو ندارد؟ آیا هیئت دبیران وجود چنین نهادی را ضروری نمیداند؟
رضا خندان (مهابادی): کانون سال ۱٣۴۷ در هیئت دبیران دوره اول سخنگو داشت. نادر نادرپور سخنگوی کانون در آن دوره بود. وجود سخنگو ضروری است اما با شرایط کانون ممکن نیست. به نظر من آنچه موجب شده است کانون سخنگو را حذف کند شرایط سخت فعالیت آن است. اگر شرایظ آزادانهای برای کانون وجود داشت که دفتری داشته باشد و هر وقت هیئت دبیران اراده کرد اعضایش بتوانند دور هم جمع شوند و در بارهی مسایل و رویدادهای جامعه سریعا موضع واحدی بگیرند و آن را به سخنگو ابلاغ کنند آن وقت وجود سخنگو کمک کننده بود. اما در شرایطی که جلسهها در منزل اعضا و با محدودیتهای بسیار برگزار میشود و انعطافپذیری ممکن نیست وجود سخنگو باری میشود افزون بر بارهای دیگر. به همین دلیل کانون نظرها و مواضع خود را از راه بیانیهها و اطلاعیههایش ابراز میکند. راهی کند اما مطمئن است.
اخبار روز: شروط عضویت در کانون نویسندگان ایران چیست؟ نویسندگانی که میخواهند به کانون بپیوندند از چه طریق میتوانند اقدام کنند؟
رضا خندان (مهابادی): روال کار معمولا به این شکل است که نویسندهی طالب عضویت در کانون درخواست کتبی خود را به کمیسیون عضویت میرساند. لازم است قبلا منشور و اساسنامه را خوانده باشد چون در درخواستش باید قید کند که منشور و اساسنامه را قبول دارد. دو معرف نیز اعلام می کند و نام کتابهای منتشر شدهاش را. همراه با در خواست یک نسخه از کتابهایش را میفرستد. کمیسیون عضویت کتابها را از جنبهی اصالت (متعلق به مدعی باشد و کتابسازی نیز نباشد) و کیفیت (برخوردار از حداقل قابل قبول کیفیت) بررسی میکند. به محتوای آن (خوب، بد، درست، غلط) کاری ندارد. چنانچه درخواستکننده در سانسور و حذف فرهنگی سابقه و فعلیت نداشته باشد به عضویت پذیرفته میشود. کسانی که حداقل دو کتاب دارند به عضویت پیوسته و نویسندگانی که یک کتاب منتشر کردهاند به عضویت وابسته درمیآیند. تعریف عضویتها و شرایط آن به تفصیل در اساسنامه شرح داده شده است.
اخبار روز: مناسبات شما با نویسندگان و شاعرانی که به جناحهای مختلف حکومت تعلق دارند چگونه است؟
رضا خندان (مهابادی): در بند نهم منشور کانون آمده: «کانون نویسندگان ایران با اشخاص و نهادهایی که همکاری با آنها با اصول و مواضع کانون مغایر نباشد در زمینهی حقوق، اهداف و آرمانهای مندرج در این منشور همکاری میکند» این اصل اساسی کانون در همکاری و مناسباتش با اشخاص و نهادهاست. در بارهی نویسندگان متعلق به جناحهای مختلف حکومت نیز مناسبات آنها با آزادی بیان و سانسور تعیینکنندهی مناسبات کانون با آنهاست. فرض کنیم که نویسندهای به یکی از جناحهای حکومتی تعلق دارد اما مخالف سانسور و مدافع آزادی بیان و تشکل مستقل است (فرض محال که محال نیست!) به نظر من تا جایی که چنین است کانون میتواند با او همکاری کند. هماکنون در کانون اعضایی هستند که رفتهاند و به روحانی رای دادهاند و برایش تبلیغات هم کردهاند اما همچنان عضو هستند و تا زمانی که رفتاری خلاف آرمانهای مندرج در منشور نکردهاند عضو باقی میمانند. اعضای کانون حول محور منشور گرد آمدهاند و نه بر اساس تفکر و عقیدهی سیاسیشان. گرچه باید پذیرفت ظرافتهاست در این کار.
اخبار روز: تا چه حد میتوان از کانون نویسندگان ایران به عنوان تشکل فراگیری برای نویسندگان، شاعران و فعالان عرصه ادبیات و فرهنگ در ایران نام برد؟
رضا خندان (مهابادی): کانون یگانه تشکیلات مستقل، باسابقه، خوشنام و معتبر نویسندگان ایران است. نامآوران بسیاری از عرصهی ادبیات عضو آن بوده و هستند: سیمین دانشور، ساعدی، شاملو، سیمین بهبهانی، گلشیری، درویشیان، احمد محمود... همینها که فقط معدودی از اعضای نامبردار کانوناند درجهی اعتبار کانون را نشان میدهد. با این همه شمار اعضای کانون به نسبت تعداد نویسندگان در ایران اندک است. دلیل اصلی این قلت ممنوع بودن فعالیت کانون و پرهزینه بودن عضویت در آن است. اگر در شرایط آزاد بهسر میبردیم وضع فرق میکرد کمااین که در سالهای ۵۷ – ۶۰ شمار اعضای کانون رشد داشت . حتی در سالهای ۷٨ – ٨۰ نیز که کانون مجالی نسبی یافت تعداد زیادی عضو آن شدند اما با فشارها و سرکوبهای بعدی از میزان آن کاسته شد. در سالهای اخیر با فرو ریختن بخشی از هراسهای مردم و با بیشتر شدن و شدت یافتن اعتراضها در جامعه شمار نویسندگان جوان که خواهان عضویت در کانون هستند بیشتر شده است. بنابراین میتوان گفت کانون نماینده نویسندگان سانسورستیز و مدافع آزادی بیان است. در حال حاضر عددها این نمایندگی را نشان نمیدهند اما همه چیز به اعداد ختم نمیشود. تجربه و رویدادهای پنجاه سال حیات کانون اینگونه میگوید. اگر روزگاری کانون در شرایط – حتی نسبتا - آزاد فعالیت کند آنگاه نقش و نمایندگی و فراگیریاش را خواهیم دید.
اخبار روز: نظرتان در بارهی این انتقاد که گفته میشود کانون زیر سیظرهی فکری یک گرایش سیاسی معینی قرار دارد و بیش از آنکه یک تشکل فرهنگی باشد جهتگیریهای سیاسی دارد چیست؟
رضا خندان (مهابادی): این هم از آن شانتاژهایی است که به قصد ممانعت از عضو شدن نویسندگان در کانون ساخته شده. در همهی این سالها بخش فرهنگی سرکوب در کنار بخش امنیتی سعی کرده است کانون را فشل کند. "هویت"ها ساختند و جعلها کردند تا کانون را از چشم بیندازند. این هم یکی از آنهاست. آنچه در منشور "معین" است آزادی اندیشه و بیان بیهیچ حصر و استثنا، سانسورستیزی و دفاع از حقوق مادی و معنوی نویسندگان است. طبیعی است که شما چنین خواستها و اندیشهای را نزد مرتجعان و محافظهکاران پیدا نمیکنید. اینها متعلق به نویسندگان و انسانهای آزادیخواه است به آنها که برای کار ادبی و زندگی اجتماعیشان به آزادی بیان به تشکلی مدافع نیاز دارند. اگر دیدگاه سیاسی وجود دارد که از این خواستها و اندیشهها دفاع میکند درود بر آن. اما کانون بر اساس "یک گرایش سیاسی معین" منشورش را تدوین نکرده است. اینها نیازهای جامعهی ادبی ما است و اعضا با گرایشهای سیاسی متفاوت به آن رای دادهاند.
کانون تشکلی صنفی – فرهنگی است. سیاسی نیست زیرا دنبال کسب قدرت سیاسی نیست. هیچ جای منشور و اساسنامهاش معطوف به قدرت سیاسی نیست. اما این مانع از آن نیست که اگر خواستش با سیاست بیامیزد از آن پرهیز کند. لغو هر نوع سانسور لازمهی کار نویسندگی است این که آمر و عامل سانسور در جامعه ما دولت است، پس امری سیاسی میشود، کانون را از مطالبهی خود بازنمیدارد. نویسندگان ایران حتی برای رسیدن به منافع صنفی خود لازم است از سد سانسور بگذرند و بساط آن را برچینند. مخالفان کانون و گاه بیاطلاعان این شکل از "سیاسی" بودن را معنای حزبی سیاست میدهند و چنین در بوق میکنند که گویا کانون تحت نام فرهنگی مشغول کار سیاسی است!
اخبار روز: انگیزه آنان که کانون را عمدتا صنفی میخواهند چیست؟ آیا برداشت نادرستی از ماهیت تشکل مستقل نویسندگان و صنف نویسنده دارند و فکر میکنند کانون باید "تدارکاتچی" باشد یا اینکه با هدف "سیاسی" این موضوع از طرف برخی طرح میشود؟
رضا خندان (مهابادی): دلایل مختلفی دارد. بعضیها فکر میکنند اگر کانون فقط "صنفی" باشد مجوز فعالیت از دولت میگیرد. ایشان این دروغ را باور کردهاند که چون کانون کار سیاسی میکند ممنوع شده. غافلند که مستقل بودن کانون یکی از دلیلهای اصلی است حتی اگر "فقط صنفی" باشد (به معنای مورد نظر آنها) باز حاکمیت تحملش نمیکند کمااینکه هیچ تشکل صنفی مستقلی وجود ندارد. گروهی "صنفی" بودن بهانهشان است تا به کانون نزدیک نشوند؛ خب هزینه دارد. دولتیها هم "صنفی بودن" اسم رمزشان برای وایسته بودن است. تلاشهای عطااله مهاجرانی در زمان وزارتش برای "اصلاح" منشور و اساسنامه و ماجرای پیشنهاد "پوست اندازی" عباس صالحی در زمان معاونتش در وزارت ارشاد همه برای تهی کردن کانون از ماهیت آزادیخواهانه و استقلالش بود. ضمن اینکه "صنفی نبودن" کانون برایشان بهانهای برای زدن کانون است.
تکرار میکنم که کانون تشکلی صنفی – فرهنگی است. آنچه در منشورش آمده از سر آرمانخواهی صرف نیست بلکه نیاز این "صنف" است. شرایط خاص و متفاوت آن را باید شناخت و بر بستر آن صنفی بودنش را تعریف کرد.
اخبار روز: مناسبات کانون نویسندگان ایران با تشکلهای مشابه در دیگر کشورها و در عرصهی بینالمللی چگونه است؟ چه انتظاری از آنها دارد؟
رضا خندان (مهابادی): مناسبات کانون با تشکلهای دیگر کشورها محدود است. گاه به مناسبتی پیامهای سرگشاده برایشان میفرستد. مثلا چند ماه پیش هیئت دبیران پیامی به کنگره پن جهانی فرستاد و در آن ضمن برشمردن مشکلات و فشارهایی که به کانون وارد میشود از اعضای کنگره و نویسندگان آزادیخواه درخواست حمایت معنوی کرد. سالهای پیش نیز به تشکلهای مشابه نامه یا پیام فرستاده است. به هر روی این همکاریهای محدود بیشتر جنبهی معنوی دارد. انتظار کانون این است که آنها در کنارش باشند و در رسیدن به خواستهایش کمکش کنند. همین جند روز پیش هیئت دبیران در بیانیهی اعتراضی که به مناسبت یورش به محل جشن پنجاه سالگی کانون منتشر کرد از تشکلهای فرهنگی و اهل قلم جهان خواست تا به برخورد حکومت ایران با کانون اعتراض کنند.
اخبار روز: ایرانیان در خارج از کشور به چه صورتی میتوانند از فعالیتهای کانون پشتیبانی کنند؟
رضا خندان (مهابادی): افکار عمومی در جهان یک پشتیبان مهم و قوی برای هر تشکل و جنبش و جریانی است. ایرانیان خارج از کشور خوب است که کانون را در معرض افکار عمومی قرار دهند. اخبار و فعالیتهایش را پیگیری کنند، بیانیههایش را ترجمه کنند و در اختیار مردم جهان و تشکلهای فرهنگی و اهل قلم قرار دهند. مثلا بیانیهی اعتراضی کانون را که چند روز پیش منتشر شد به زبان کشوری که در آن زندگی میکنند ترجمه کنند و نشر دهند و برای تشکلهای فرهنگی و اهل قلم بفرستند. تشکلی که چشم جهان به آن باشد را راحت نمیتوان زد. با امکانات موجود در ارتباطات کنونی جهان این کارها خیلی سخت نیست اما میتواند در وضع کانون بسیار موثر باشد.
اخبار روز: وضعیت بازار نشر، کتاب و کتابخوانی در ایران چگونه است؟ انتشار کتابهایی با محتوای چپ و سوسیالیستی را در کنار سانسور حاکم چگونه باید تعبیر کرد؟
رضا خندان (مهابادی): تیراژ سیصد نسخهای خود گویای وضع نشر و کتاب و کتابخوانی در ایران است. این البته دلایل گوناگون دارد که یکی از آنها سانسور است و مجموعهی سیاستهای فرهنگی حاکمیت. در پاسخ پرسشی گفتم که نویسندگان ایران حتی برای رسیدن به منافع صرفا صنفی نیز باید سانسور را از جامعه دور کنند. یکی از اثرات سانسور کاهش شدید تیراژ کتاب است که مستقیم به درآمد نویسنده ضربه میزند. سانسور کتاب را بیاعتبار کرده است به ویژه در بخش داستان و شعر تالیفی. سهلگیری گهگاهی نسبت به انتشار کتابهای تئوریک چپ جنبهی تبلیغی و ویترینی دارد و نیز به دلیل تئوریک بودن آنهاست. اما تئوری سیاسی نه. مثلا مارکس گاهی دیده میشود اما لنین نه.
اخبار روز: برخی از نویسندگان بیش از یک دهه است که به دلیل سانسور یا عدم صدور مجوز از سوی وزارت ارشاد نتوانستهاند حتی یکی از آثار خود را منتشر کنند. کانون برای پیگیری مطالبهی این نویسندگان چه میکند؟
رضا خندان (مهابادی): سانسور دولتی در ایران بر اساس قانون و مقرراتی اعمال میشود که آنها باید لغو شوند. بعضی موردها نیز جنبهی آزار و اذیت دارد. شده است که نویسنده عضو کانون سه یا چهار سال اجازه انتشار کتاب نداشته این را البته صریح نمی گویند. "در حال بررسی" جمله ای است که تحویل نویسنده یا مولف میدهند و چند سالی کتاب را نگه میدارند. در این مواقع دستهایی بالاتر از ارشاد در کار است. به هر روی کار مجوز کتاب به این صورت قابل پیگیری نیست. سانسور را باید از سطح جامعه بیرون کرد و این کار نیاز به همراهی نویسندگان دارد. هر چه کانون گستردهتر و قویتر باشد اثرگذاری آن بیشتر است. کانون همیشه از نویسندگان خواسته است که ممنوعیت یا حذف نوشته هایشان را اطلاع دهند. متاسفانه بعضی فکر می کنند هر چه ساکت تر باشند نتیجه بهتری برایشان دارد حال آنکه کاملا برعکس است. بعضی هم دلخوشند به چانه زدن با سانسورچیها و آخرش هم ناچارند حذفها و تغییرات را بپذیرند. راه خلاصی از سانسور خلاص کردن جامعه از سانسور است و این به قدرت تشکل نویسندگان و مخالفان سانسور بستگی دارد.
|