وقتی اصلاح طلبان به فکر «نجات کشور» می افتند! - تقی روزبه

نظرات دیگران
  
    از : بیانیه پژوه

عنوان : به آقای محمود
هموطن گرامی، بهتر است کمی پژوهشگرانه تر جستجو می کردی. در این ایام که بازار بیانیه نویسی داغ است، گویا شما تنها با بیانیه رضا علیجانی که صد نفر آن را امضا کرده و بعد کم کم دارند پس می گیرند (کرباسچی فعلا اولینشان بود) برخوردید که عنوانش هست «خواهان مذاکره بدون شرط با امریکا هستیم».
بیانیه مورد نظر آقای روزبه بیانیه ای با عنوان «بازگشت به مردم» است که بامضای اصلاح طلبان و ملی مذهبی ها رسیده. برخی هم هر دو را امضا کرده اند.
٨۵۲۶۴ - تاریخ انتشار : ۱ تير ۱٣۹۷       

    از : محمود از ایران

عنوان : آقای روزبه کامنت من برآمد از متن نوشته ات است
استاد گرامی روزبه، شما در پاسخ به نقد من فرموده که " موضوع مذاکره و نامه ۱۰۰ نفره ربطی به نوشته من ندارد. اعتماد به نفس شما در انکار نوشته ات قابل تحسین است اما مخاطب اگر اندکی مقاومت پژوهشگرانه به خرج دهد می شود واکنش من به نقد شما که خدمتت می آید. من برای نقد یا تائید نظرت دوباره نوشته ات مرور کردم اما دقیق تر تا خرده گیری نکنم که چنین منشی ندارم. در نوشته شما؛ "از ۸۶ سطر مطلبت ۲۹ سطر مستقیما روح حاکم بر نامه را به نقد تخریبی م کشاند. آدرس می دهم سطرهای ۸ تا ۹ / ۳۴ تا ۴۱ / ۶۳ تا ۶۹ / ۷۴ تا ۸۶ آفتاب دلیل آفتاب است. ولی شما با اعتماد به نفس و رندی، راه نجات را که مذاکره با ایالات متحده را نمی خواهی بررسی کنی که شاید خط تردید برخی و یا شما شده ولی امضا کنندگان در این رابطه تکلیف خود را روشن کرده و بنابه استدلال های خاص خود مذاکره با آمریکا را توصیه کرده اند. این وضوح در موضعی باعث می شود که برخی از چپ ها بهمراه گرایشاتی از اصلاح طلبان و ملی مذهبی ها بدان باور یافته اند ( و من و امثال من با آن مخالفت داشته و اساسا امکان مذاکره بین ایران آمریکا امکانپذیر نیست تا چه رسد به بدون قید و شرطش.) اما شما از میان اهداف چندگانه نامه تنها یک وجه اش را نگاه کرده ای. شما نجات ایران و مردم از وضعیت اسفبار اقتصادی را مساوی نجات نظام ولائی دانسته و با آن مخالفت می ورزید. من نجات مردم ایران از وضعیت اسفبار را به دفاع برخاسته ولی بعضا اگر بنا به شرائطی جریان متبوع ما چپ ها و شمای شهره به آن، دفاع از منافع مردم به نوعی حفظ حاکمیت را بدنبال داشته باشد می شود خودخواهانه منافع مردم را به بطلان کشید و استفاده تاکتیکی نکرد بدون اینکه مشخص کنی استفاده تاکتیکی از آن در وهله نخست در خدمت کیانند؟ آیا نفع آنی و تاثیر فوری آنی آنرا از مردم دریغ می کنید چون حکومت ولائی است. کجای این نگاه شما با رئال پولیتیک مطابقت دارد. شما اساسا در یک سوم نامه نقد نامه را تعقیب می کنید و بر هدف آنها یعنی نجات ایران که دربرگیرنده مردم، حاکمیت می باشد به تاثیر امکان ضعیف مذاکره بر وضعیت مردم توجه کافی ندارید و بیشتر خواهان برکناری لایه ولائی جمهوری اسلامی هستی که در مورد نحوه و چگونگی مبارزه با آن اینجا جایش نیست. از سطرهای تمسخر برخی امضا کنندگان بوی مطبوعی به مشام خواننده نمی رسد و تصور نقد را شکل نمی بخشد و خواننده پیوند لازم با شما برقرار نمی کند. من شما را به بازخوانی دوباره نوشته ات برای تائید نظرم هدایت می کنم. پیروز باشید.
٨۵۲۶۰ - تاریخ انتشار : ۱ تير ۱٣۹۷       

    از : تقی روزبه

عنوان : در پاسخ به انتقاددوستان
با تشکر از توجه انتقادی دوستان و از باب آن که حمل بر بی اعتنائی نشود:
دوست گرامی محمود از ایران، موضوع مذاکره و نامه ۱۰۰نفره که شما به آن پرداخته اید موضوعی که ربطی به نوشته من ندارد. احتمالا شما سندموردنقد را ندیده اید که در زیر نویس مطلب قیدشد است.
دوست محترم ناهید: نوشته من ربطی به تسویه حساب شخصی ندارد. از قضا نقدی است به مفادبیانیه نجات ایران. یعنی نقدی بر نظارت استصوابی که نباید آن را به شورای نگهبان تقلیل داد و ثانیا به این راهبردآن ها که گام نخست و بزرگ خروج از بحران کنونی را آزادی محصورشدگان است برای آن که بقول بیانیه «دوباره دلسوزان نظام را جمع بیاورند». گام دوم هم انتخاب نمایندگان درچهارچوب همین سیستم و قانون ساسی منهای نظارت استصوابی است... عینا در نامه: «ما به عنوان گام نخست برای بازگشت به مردم در سیاست‌گذاری و سیاست‌ورزی، برای احیای وحدت ملی و شکل‌گیری اراده عمومی در بازسازی کشور، برای اقتدار و اتحاد و آزادی و عدالت داخلی و در یک کلام، برای «نجات ایران»، خواستار برداشته شدن محدودیت‌های ناروا و در اولین گام «رفع حصر» هستیم. ما باور داریم که بازگشت مهندس موسوی، حجت‌الاسلام کروبی و دکتر رهنورد به دل جامعه سیاسی کشور، نمادین‌ترین گام برای حرکت به سمت یک گشایش ملی و یک وفاق و اقتدار ملی است. اینان سرمایه‌های گران‌بهایی هستند که باید از حضورشان در جمع گسترده خود بهره‌مند شویم و در کنار یکدیگر راه دشوار اما شیرین و روشن بازسازی کشور را همراه با همه نیروها آغاز کنیم.» مشاهده می کنید که راه شیر وفاق ملی ... خود آن ها معنای راهبردبازگشت به مردم را خود توضیح داده اند نه من... در مورد تاکتیک فشار ازپائین و چانه زنی در بالا هم عینا: «تنها باحضور و پی‌گیری و قدرت موثر بدنه اجتماعی است که می‌توان ابزار کافی برای چانه‌زنی‌های درون حکومتی را فراهم ساخت ...»...
موضوع این نوشته نقداین درک از نجات کشوراست که هدف بازسازی رژیم در کلیت خود را مطرح کرده است... اما این که من به شکل اثباتی چه نظری دارم طبعا جایش اینجا نبوده و من بسهم خود در مقالات بسیارمتعددی به آن پراخته ام و بازهم خواهم پرداخت که می توانید در سایت من به آن مراجعه کنید...

و بالاخره دوست گرامی امیرایرانی: ایشان نقد مشخصی نکرده اند... در پاسخ تنها می توان گفت آن چه که من پیرامون بحران و افول و شکاف درونی اصلاح طلبان درجامعه و از جمله از قول تاج زاده نوشته ام چیزی نیست که من آن را ساخته و پرداخته باشم. اکنون هم می دانند که این بحث داغی است که در فضای سیاسی امروز (بویژه پس از خیرش دیماه) حتی در میان خوداصلاح طلبان به شکلی مطرح شده است که در بیانیه های اخیرآن ها هم بازتاب یافته است... یا مثلا عباس عبدی رسما می نویسد دستکاه های کنترل رژیم از کارافتاده و دیگر ادامه حکومت به شکل تاکنونی خود ناممکن است... خوب ایشان اگر باوردارند که فرض افول و تشتت و شکاف های درونی اصلاح طلبان (به بقول ایشان فرض مرگ آن ها) نادرست است بهتراست دلایل خود را بنوبسند و نشان دهندمثلا چرا هنوزهم باید انتظارمعجره از این نظام را داشت و یا اگر با بدیل موردنظرمن اختلاف دارند بازهم دلایل درستی بدیل خود و نادرستی بدیل موردنظرمرا مدلل کنند...
٨۵۲۵۴ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣۹۷       

    از : محمود از ایران

عنوان : تو که نوش ش نه ای نیش ش چرایی
جناب روزبه !
در هر مملکت باید جریانات و احزابی باشند که هر یک پیرو مرام خاص خود هستند. ولی اشتراک مرام یا عدم اشتراک، حتما سبب اشتراک سیاست نمی شود . مثل این نامه صدنفره که آن را به چالش کشاندی چون که عده ای اعتقاد به فتح الفتوح دروازه مذاکره مستقیم با آمریکا یافته اند. شما در نامه احساسی خود به جای نقد نامه نیت خوانی کرده اید و به افراد آن توهین روا داشته اید. درست است؟ من سوای اینکه مخالف نامه ۱۰۰ نفره باشم که هستم ولی پیش از بیان مخالفت خودم، آماج نامه را در نظر گرفتم و ارزیابی نمودم و فعلا عملی شدن آن را امکانپذیر نمی دانم، ضمنا علیرغم اختلاف در مرام و مسلک با آنها، تا جائیکه آنها استقلال سیاسی ایران را به چالش نکشانند مرا و ما را کاری به انها نیست چون نوش شان را نمی بینم ولی فعلا نیش شان نباید زد که قبل از شما اهالی رسانه افراطی ایران آنها را زیر رگبار اتهامات رنگارنگ گرفتند. نویسنده گان نامه فارغ از مشرب سیاسی افرادی خسته از طولانی بودن مبارزه هستند که خوشباوری را چاشنی کرده اند تا بر آستان ترامپ دخیل ببندند ولی اگر کمترین شم سیاسی را به کار نمی بستند متوجه می شدند که ترامپ مذاکره کننده قابل اعتماد و پایبند به مقاوله نامه ها نیست و جمهوری اسلامی هم فعلا سر سازش با آمریکا را ندارد. البته در دایره قسمت تقدیر چنین گشته که در تقسیم بندی کنونی جهان بین چند قدرت ، ایران سهم چین و روسیه شده و طعمه مناسبی برای آنها می شود و مردم زحمتکش ایران هم کماکان تحت سلطه چین و روسیه می شوند و توسط سرمایه داران آنها استثمار خواهند شد و عربستان و اقمارش گاو ترامپ و آمریکاست که باید دوشیده شوند.
٨۵۲۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣۹۷       

    از : نا هید

عنوان : با بیاننیه موافقت کامل ندارم اما
من محالف شدید استمرارطلبان چه داخلی و چه خارجی هستم. و با بیانیه مورد اشاره نیز موافقت کامل ندارم. اما شرایط پیچیده کنونی زمان تصویه حساب های شخصی نیست. بهتر می بود آقای روزبه به انتقاد از مفاد بیانیه بسنده می کرد و راهکار مناسب مورد نظر خود را مطرح می ساخت. راهکاری که دودش به چشم مردم نرود و سودش به جیب امریکا و متحدانش و نیز حکومت مستبد دینی. من راهکاری در این یادداشت نمی بینم. تمسخر دیگران بدون ارائه آلترناتیو مشخص و زمینی نتیجه عکس می دهد.
٨۵۲۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣۹۷       

    از : امیر ایرانی

عنوان : بعدش چی
فرض می کنیم اصلاح طلبی مُرد و فرض می کنیم اصلاح طلبان حکومتی همه آمدند و گفتن اشتباه کردیم و گوه خوردیم،یک پرسش مطرح است:
در این میان آیا این اقدامات به معنی درست بودن نگرش و عملکرد امثال آقای روزبه است؟
٨۵۲٣۹ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣۹۷