میمیرم از نمردن
مرتضی میرآفتابی
•
من، شرم میکنم که زندهام
خود را در همین چارتاق تاریکِ سرد
حبس کردهام
خیال میکنم که زندهام. . .
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
٣۱ خرداد ۱٣۹۷ -
۲۱ ژوئن ۲۰۱٨
من، شرم میکنم که زندهام
خود را در همین چارتاق تاریکِ سرد
حبس کردهام
خیال میکنم که زندهام. . .
مردم مردم
بچههای جهان را میکشند
در دریا و خیابان و خانهها و کوچهها
در بیمارستانها در دبستانهای زندان
بشکههای باروت و مین و انفجار
بشکههایِ دستور مرگ
روی تنِ بچهها و مردمِ بیگناه
صداهای نعرهها در گوشهای کر
دبستانهای آدمکشی، اسارت آزادی و انسان
تنهاترین انسانهای له شده
منکوب و زندانی
و مردم
که در قبرها زندگی میکنند
آرزوها در گورستانها دفن میشوند
مردم جهان!
آهای بچههایِ ویران و باد و خاکستر
من شرم میکنم که راه میروم
نفس میکشم
حرف میزنم
هیچکس نمیبیند، همه کور، همه کر، لال
و من از همه بیش
بدتر از همه من
آشوبگرانِ جنایت و مضحکه
اتاقهایِ سیاست و دروغ
کاخهای جنایتهایِ سیاه
که بچهها، مردم بیگناه به باد میروند
زنها، جوانها، آرزوها
کاش زنده نبودم
این سرزمینِ شگفت است که خاکستر میشود
میسوزد و به باد می رود
این قلبهای زنده است که خاموش میشوند
این مردم گرسنهی به باد رفتهاند
نکبت حکومتهایِ جنگ و کشتار و اتم
واژهها همه نابودیست و انهدامِ انسان
مردم، مردم،
کاش نفس نمیکشیدم
کاش مرده بودم
من شرم میکنم که زندهام. . .
مرتضا میرآفتابی
شانزدهم دسامبر ۲۰۱۶
|