فریبکاری رژیم اسلامی ایران برای تصاحب ۳۰۰ میلیون یورو!-عظیم هاشمی


اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۹ تير ۱٣۹۷ -  ۱۰ ژوئيه ۲۰۱٨


 رژیم حاکم بر ایران که شدیداً در معرض اعتراضات گسترش یابنده داخلی و فشارهای مختلف از جانب قدرتهای سرمایه داری قرار گرفته در حال بند وبستهای جدیدی با دولتهای اروپایی می‌باشد به این امید که بتواند از تنگناهای مختلفی که گرفتارآن است اندکی بکاهد.آشفته بازار اقتصادی ایران بدرجه ای رسیده است که روزهایی بسیار تیره تر از وضعیت فعلی درانتظاررژیم است. بر همین اساس بدنبال مفری هر چند ناچیز می‌گردد شاید مسکنی برای دردهای لاعلاج پیشا روی خویش بیابد.مفری که اکنون یافته اینکه ازدولت آلمان درخواست نماید تا 300 میلیون یورو از ارزهای موجود در آن کشور با هواپیما به ایران انتقال یابد رژیم عنوان کرده این مبلغ را می‌خواهد به مسافرانی بدهد که عازم کشورهای خارجی هستند. اینکه چه افرادی بعنوان مسافرمورد نظر رژیم می‌باشد- خواه تروریستهایی اعزامی به هلند و بلژیک و آلمان ودیگر کشورها یا بسیجیان اعزامی به نجف وکربلا ویا افراد مشخص شده برای مکه ومدینه یا مزدوران جنگ سوریه یا اعزام شده گان به سازمان جهانی کارونمایشگاهای مختلف وغیره مسافر مورد نظررژیم باشد - اگر چه حائز اهمیت میباشد اما تغییری در صورت مسأله ایجاد نخواهد کرد در نتیجه موضوعی است ثانویه که ضرورتی به بازگشایی آن نیست.اکنون آنچه می‌توان به آن اهمیت داد بازگویی وخنثا نمودن چنین ترفند هایی است که رژیم در توسل جستن به آن‌ها ید بیضایی دارد و بسیاری از محافل و دولتهای سرمایه داری هم برای رسیدن به اهدافش همواره یاری بخش او بوده اند
این ترفند رژیم را می‌توان بر علیه خود او بکار گرفت و بهترین نیرو دانشجویان ایرانی می‌باشند.اکنون یک فرصتی مناسب فراهم شده است برای آن عده از دانشجویان آزاده‌ای که همواره نشان داده‌اند با باندهای مختلف رژیم ارتباطی ندارند. نه تنها با این باندها ارتباطی ندارند بلکه بطرق مختلف کوشیده اند تا چهره واقعی دست اندرکاران رژیم را درمحل درس وزندگی خود افشاء و افکار عمومی کشورهای محل تحصیل خود رااز ماهیت واقعی حکومت آگاه نمایند. اکنون آن‌ها می‌توانند با اقدام‌ها ی خود موقعیتی ایجاد نمایند که این پول متعلق به مردم ایران بجای اینکه با هواپیما بدست رژیم برسد تا از آن در جهت سرکوب بپا خاستگان استفاده نمایدحداقل بدست دانشجویانی برسد که دوراز ازجامعه خود مشغول تحصل هستند.
با توجه به تنگناهای اقتصادی که بر مردم ایران مستولی شده بسیاری از خانواده‌های دانشجویان مقیم خارج ایران قادرنیستند ارزی برای پرداختن شهریه ثبت نام وهزینه ماهانه فرزندان خود تهیه نمایند..خاصه آنکه آن مقدارارز به قیمتی که دولت رسما اعلام می‌کند ومی گوید به دانشجویان اختصاص می‌یابد اغلب دراختیار افرادی قرارمی‌گیرد که وابسته به باندهای حکو.متی هستند .این موضوعی است که بر هیچکدام از دانشجویان پوشیده نیست ودرنتیجه خود کاتالیزوری است در جهت یک حرکت متشکل اعتراضی درآن‌ها.اغلب دانشجویان ایرانی اکنون با تنگناهای معیشتی روبرو هستند و بسیاری اگر چه بکارهای مختلف مانند نظافت،فروشندگی،کار دراغذیه فروشی ها ورستورانها،کار شبانه و غیره مشغول هستند تا شاید بارکمتری بر دوش خانواده‌هاخود – که اغلب هم از اقشار میانی و دستمزد بگیر هستند-تحمیل شود اما بازهم برایشان امکان ناپذیراست که حتا در شرایط حداقل زندگی(یعنی همان   980 یورویی که محافل مختلف سرمایه داری آلمان بعنوان حداقل هزینه برای یک نفرساکن آلمان تعیین کرده اند ویا حتا آن 600 یورویی که بعنوان کمک هزینه دانشجویان آلمانی دولت درنظر گرفته است ) روزگار بگذررانند.اکنون با دوبرابر ونیم شدن قیمت ارزها دیگر توانی برای خانوده ها باقی نمانده تا بتوانند به آن‌ها کمک کنند و درنتیجه تنگنای معیشتی این دانشجویان بیشتر هم خواهدشد کهمی تواند منجر به یأس و افسرده گی خصوصا در میان آن طیفی بشود که خانواده‌هایشان دستمزد بگیر هستند .
با توجه به چنین واقعیاتی ونیز باتوجه به همپیوندی آن‌ها با بخشهای مختلف جامعه میزبان آیا پتانسیل اعتراضی دانشجویان ایرانی بحدی نیست که بتوانند با فشار بر دولت آلمان،کاری کنند تا لااقل این پول بدست دانشجویان ایرانی برسد ؟این امری پیچیده وغیر قابل انجام نیست چراکه تمامی دانشگاهها لیست دانشجویان ایرانی را می‌توانند به دولت آلمان ارائه دهند و دولت آلمان هم با راهکاری مناسب خواهد توانست ماهانه مبلغی به حساب دانشجویان واریز نماید و نیاز به هواپیما برای جابجایی .پول هم از میان برود!.درمورد یافتن راهکار ی مناسب هم آیا کسانی بهتر از خود دانشجویان وجود دارند؟
بدون شک توازن قواست که نحوه اجرایی شدن موضوع را مشخص خواهد کرد. در یک توازن قوا ی مناسب دولت آلمان تن به چنین خواستی خواهد داد – با توجه به وضعیت شکننده رژیم بخاطر مبارزات مختلف مردم ایران - و چه بسا مجبور شودازبند وبستهای بیشتر با رژیم نیز خوداری نماید. چنانچه این امر تحقق یابد-یعنی اعتراض دانشجویان وتن سپاری دولت آلمان به در خواست مطرح شده -اما رژیم به آن تن درندهد انگاه چهره فریبکارانه اش بیش از گذشته آشکار خواهد شدو تنگناهایش هم افزونتر خواهد گردید.اینرا نباید نادیده گرفت که تداوم و سیر درست چنین حرکتی حتا اگر منجر به این شود که دولت آلمان فقط مانع ارسال چنین پولی برای پروار شدن نیروهای سرکوبگرگردد .در چنین صورتی آیااین نیز خود دستاوردی ازیک حرکت نخواهد بود؟دستاوردی که بدون شک تأثیری بسزا خواهد داشت در دیگر حرکتهای جمعی خصوصا حرکتهای دانشجو.یان خارج از ایران   
   در همین راستا می‌توان گفت بعید است آن نیروها،افراد وجریانات آزادیخواهی که خواهان تغییرات اساسی در ایران هستتند از همراهی وهمگامی با آنان خود داری نمایند یا بی‌اهمیت از کنار چنین حرکتی گذر نمایند. موضوعی که بسیاری از دانشجویان آزاده خارج ایران در تجارب خود به آن واقف شده‌اند، چنین تجاربی که   تنظیم بخش مناسبات میان آن‌ها با سایر جریانات می‌باشد می‌تواند راهگشایی باشد برای
چگونگی اقدام مناسب برعلیه ترفند جدید رژیم وهمگامیهای بعدی با یکدیگر