این تنها بهار من است که از راه می رسد


رباب محب


• ترس سرانگشتی دارد. من تماس.
بادها پرچم ها را می برند. من بوسه های خاکستری.
مُردن نفس کشیدن زیر خاک نیست
مُردن نفس کشیدن در هفته هاست. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲۶ اسفند ۱٣٨۵ -  ۱۷ مارس ۲۰۰۷


ترس سرانگشتی دارد. من تماس.
بادها پرچم ها را می برند. من بوسه های خاکستری.
مُردن نفس کشیدن زیر خاک نیست
مُردن نفس کشیدن در هفته هاست.
خم که می شوم آب محدب است آینه محدب است و دیوارها - آبهای ِ آینه دار محدبند.

در تابوت چه کنم؟ مرده اینجاست
با تمام سرانگشت ِ ترس هاش و ُ بوسه های ِ تماس.

...
...

در تابوت استخوان پخش می کنند
جنازه،
استخوان ندارد. استخوان ندارد جنازه ..
... خاک دارد. خاک دارد ، خاک ِ روزها و هفته ها.

مُردن نفس کشیدن زیر خاک نیست
مُردن نفس کشیدن در آینه های ِ هفته هاست.
خم که می شوم آب محدب است آینه محدب است و زمین های ِ بی آب و ُ آینه محدب تر از آب یا آینه
... مردمکهایم را به پائین می کشند.

...
...

بار دیگر آنسوی ِ حاشیه افتاده ام
مثل تعریفی از نوک ِ چاقو، چک چک،
چکیده   چک چک ِ دستهایم: گوئی باران های در خون.
و این تنها بها ر من است که از راه می رسد.
...
استکهلم مارس دو هزار و شش