جام جهانی فوتبال در جستجوی بازارهای جدید اقتصادی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ٣۰ تير ۱٣۹۷ -  ۲۱ ژوئيه ۲۰۱٨



جامعه نو - زهرا طوفانی: رویدادهای بزرگ منطقه‌ای و جهانی، آنچنان برای ما دوست‌داشتنی و نداشتنی‌اند که گاه حالتی از عشق و نفرت را برایمان رقم می‌زنند؛ البته شاید استفاده از این عبارت کمی زیاده روی باشد. لحظاتی آمیخته از شادی و غم، پیروزی و شکست و البته اقتصاد و پولی که در میانه زمین فوتبال و سودهایی که شرکت های بزرگ به جیب می‌زنند و گاه شاید جیب تماشاچیان، بینندگان تلویزیونی و یا هر مخاطبی که با رسانه های جدید و یا اصلی این رویدادها را دنبال می‌کنند، را نیز می‌زنند. قطعا هیچ شخصی نیست که از عواید و سودهایی که در این بازی های بین المللی حاصل می‌شود، بی‌اطلاع باشد. اما این بازی ها و به ویژه فعالیت های رسانه ای آن به حدی جذاب است که شاید حواس همگان را از تأثیرات مثبت و منفی آن پرت کند و ما را به ورطه بازی فوتبال صرف بیاندازد؛ به عنوان شخصی که فوتبال برای او یک تفریح همیشه جذاب بوده است، باید بگویم که برگزاری رویدادهایی از این قبیل آن هم در کشورهایی که از لحاظ اقتصادی اوضاع مطلوبی ندارند، انتخابی است از نوع بندبازی و راه‌رفتن روی لب تیغ. اگر تصمیمات فیفا را سیاست‌های توسعه‌ای بدانیم، باید با وجود تمام علایق‌مان به این رویدادها کمی با دیده تردید بنگریم؛ یا آن‌گونه که نلسون رودریگرز، نویسنده و نمایشنامه‌نویس برزیلی می‌گوید «در فوتبال بدترین نابینایی این است که فقط توپ را ببینیم»، این جمله شاید موجزترین و در یک کلام سرراست‌ترین توصیف از جام جهانی یا فوتبال باشد؛ حال آنکه رویدادهای بزرگ چیزی بیش از یک رویداد هستند آنگونه که رسانه‌ها آن را برای‌مان به تصویر می‌کشند.

بازی طبقاتی در کشورهایی با زمین‌های خاکی

تقریباً از سال ۲۰۰۷ یا ۲۰۰۸ بود که ناگهان کشورهای در حال توسعه با این خیال که ما هم می‌توانیم و این قدرت را داریم که میزبان چنین رویدادهایی باشیم، پا به عرصه میزبانی این رقابت ها گذاشتند. با این اوصاف، میزبانی آفریقای جنوبی برای جام نوزدهم، تمام چشم های جهان را خیره و معطوف قاره آفریقا کرد و نه تنها کشور آفریقای جنوبی بار سنگینی که این مرتبه بر دوش قاره آفریقا بود و حال این بازی ها به عرصه ای برای نمایش چهره جدید قاره سیاه تبدیل شده بود. حتی انتخاب شعار «نوع بشر آفریقا را جشن بگیر» آفریقای جنوبی را نماینده تمام ملت این قاره معرفی کرد و این امر آغازی برای تغییر برند، چهره و وجهه آفریقای جنوبی عنوان شد.

اما دشواری‌های میزبانی برای آفریقای جنوبی تنها به فعالیت‌های این کشور برای تجهیز به زیرساخت ها محدود نشد. بلکه آفریقای جنوبی نیز باید الزامات و استانداردهای یک کشور توسعه یافته را در کشوری در حال توسعه فراهم می‌کرد. فیفا به این کشور برای ارایه و تهیه مراکز پخش، کابل ها و خطوط) ارسال داده‌ها و دیگر زیرساخت‌های شبکه دیجیتال به منظور ارتقا و حمایت از اتصالات و ارتباطات بین‌المللی خود را دیکته کرد و نحوه استفاده از فضاهای شهری (فیفا فن فست)، فروش محصولات شرکای رسمی‌جام‌جهانی آن هم تنها در روز بازی ها، پاک کردن فضاهای بازی ها از هرگونه نشانه فقر و نارضایتی را نیز تحت کنترل خود گرفت.

سمی‌کولامو و جانی ولتیناهو محققانی که درباره جام جهانی فوتبال ۲۰۱۰ مطالعاتی را انجام داده‌اند به نتایج جالبی رسیده‌اند. این دو معتقدند جام جهانی ۲۰۱۰ قطب‌بندی بین قلمروهای توسعه یافته و مابقی منظرهای شهری را نیز تشدید کرد. در آفریقای جنوبی، فیفا از هر فردی که حقوق مالکیت معنوی این سازمان و شرکایش را نقض می‌کرد، مانند فروشندگان خیابانی که «اقلام وطنی» خود را به فروش می‌رسانند، شکایت می‌کرد. این در حالی بود که ثروتمندان از جام جهانی منتفع می‌شدند و فقرا در کشور خودشان سهمی ‌نداشند. حتی عروسک زوکامی که نماد بازی ها بود در چین ساخته شده و نه آفریقای جنوبی؛ دستفروشان خیابانی دوربان از فروش در مجاورت استادیوم محروم و آواره شده‌اند. ماهیگیران دوربان از ساحل اصلی شمالی شهر و ساحل جنوبی پیرز بیرون رانده شده‌اند، کودکان خیابانی پیش از جام جهانی به طرز وحشیانه‌ای از مرکز دوربان آواره و جابجا شدند.

در حال حاضر که این بازی‌های سودآور (البته برای فیفا و شرکای آن) به پایان رسیده است، قطعات و تا حد زیادی فضاهای معماری‌های دیدنی و جذاب (ورزشگاه‌ها) بیکار و بدون استفاده مانده‌اند، بدهی‌های عمومی‌سنگین، هزینه‌های گزاف نگهداری، حمل و نقل(عمومی) و شبکه‌های دیجیتال که به طور عمده در خدمت نخبگان و بخش کمی‌از جامعه هستند و درست در کنار تمامی‌ اینها بازسازی سازه‌های باقی‌مانده بعدی در مجاورت محله‌های فقیرنشین شهری از پیامدهای این بازی‌هاست.

در این میان، برزیل نیز با وجود اینکه کشوری با پیشینه ورزشی بود به عواقبی مانند آفریقای جنوبی دچار شد. میرله ده آرگو، استاد دانشگاه وسترن میشیگان نیز با مقایسه تطبیقی برگزاری جام جهانی فوتبال در دو کشور آفریقای جنوبی و برزیل رخ داد مشابه با یکدیگر است. توسعه ناهمگون، هزینه نگهداری بالای استادیوم و ها و حمل و نقل عمومی، بحران اقتصادی و مشکلات دولت ها در تأمین رفاه شهروندان به ویژه در حوزه های آموزش و بهداشت و نیز بالااستفاده ماندن ورزشگاه ها از جمله نتایج تحقیقات وی بوده است. از دیدگاه وی سرمایه گذاری در زیرساخت برای یک رویداد بزرگ به معنای کاهش سایر خدمات عمومی، اخذ وام از سوی دولت یا دریافت بیشترین میزان مالیات است. شاهدی بر این مدعا آن قسم از اعتراضات متعددی که پیش و در حین برگزاری جام جهانی ۲۰۱۴ در برزیل رخ داد.

اما تضاد طبقاتی و تشدید آن به واسطه برگزاری مسابقات جام جهانی در کشورهایی که خود با مشکلات اقتصادی مواجه هستند، امری است اجتناب ناپذیر. در آفریقای جنوبی ورزشگاه ها بلااستفاده ماندند و عملاً هزنیه حمل و نقل عمومی که امکان استفاده از آن هم برای افرادی فراهم شده بود که از توان اقتصادی بالاتر برخوردار بودند، حضور برندها و … همه و همه موجب تشدید شکاف طبقاتی یک کشور و بهره مندی شرکت های بزرگ از بازی ها می‌شد.

قطر و روسیه میزبانان فعلی و آتی جام جهانی

در سال ۲۰۱۴، گاردین در گزارشی اعلام کرد که بیش از ۵۰۰ کارگر مهاجر هندی در قطر از ژانویه ۲۰۱۲ جان خود را از دست دادند و به این آمار باید مرگ ۳۸۲ کارگر نپالی طی دو سال گذشته آن هم به دلیل کارهای ساختمانی مرتبط با جام جهانی را باید اضافه کرد. پس از اعمال فشار شدید از گروه های حقوق بشر در سراسر جهان، کمیته سازماندهی قطر در سال ۲۰۲۲ به تازگی یک منشور جدید مربوط به ساخت و ساز در استادیوم های خود را اجرا کرده است و وزارت کار، برنامه بازرسی گسترده ای را برجسته کرده است.

زاها حدید گفت: “مشکل کارگران به من ارتباطی ندارد. «من فکر می‌کنم این موضوع به دولت قطر مربوط است – اگر مشکلی وجود دارد – باید برطرف شود. اما معتقدم دولت مسئولیت حفاظت از شهروندان را دارد و این امر وظیفه من به عنوان یک معمار نیست.» این گفته های زاها حدید به عنوان معماری که سالیان سال در مقام یک معمار فعالیت می‌کرد، نمی‌تواند تصویری صحیحی از فعالیت هایی که برای رویداهای بزرگ، باشد. چراکه در هر یک از مشاغل در کنار سودو زیان های تجاری آنچه از اهمیت والایی برخوردار است، مسئولیت اجتماعی در هر شغلی است.

از طرفی میزبانی جام جهانی ۲۰۲۲ برای قطر اهمیت بسیاری دارد این کشور حدود ۲۲۰ میلیارد دلار برای این میزبانی هزینه کرده است که ۶۰ برابر هزینه آفریقای جنوبی برای جام جهانی ۲۰۱۰ است و در این میان بیش از ۱.۵ میلیون نفر قصد دارند که این بازی‌ها را از نزدیک تماشا کنند.

گزارش سال گذشته سازمان عفو بین‌الملل از آمارهای جدیدی پرده بر‌می‌دارد. بیش از ۹۰ درصد نیروی کار قطر، که ۱٫۷ میلیون نفر برآورد شده‌اند، کارگران مهاجری از بنگلادش، هند و نپال هستند. ۳,۲۰۰ کارگر که عمدتأ مهاجر هستند، هر روز برای ساخت استادیوم خلیفه کار می‌کنند. [کارفرمایان] گذرنامه‌های آن‌ها را می‌گیرند و به‌این‌ترتیب آن‌ها نمی‌توانند کار و کشور را ترک کنند، در‌حالی‌که حقوق چندین ماه‌شان پرداخت نشده است و به گفته این سازمان، «از مهاجرانی که در حال ساخت استادیومی بسیار مدرن برای جام جهانی ۲۰۲۲ هستند، بهره‌کشی و سوء‌استفاده می‌شود، درحالی‌که فیفا از این کار سود بسیار زیادی می‌برد.» همه جنجال های پیرامون میزبانی جام جهانی قطر و نیز شایعاتی مبنی بر دریافت رشوه از این کشور از سوی فیفا، همگی گواه بر این مدعاست که مقصد جدید جام جهانی را اقتصاد و یافتن بازارهای جدید برای شرکت های بزرگ تعیین می‌کند.

پیش بینی های اقتصادی ممکن است برای میزبان فعلی جام جهانی نیز چندان خوشایند نباشد، بنا به اعلام رئیس اتاق بازرگانی دولت روسیه هزینه برگزاری جام جهانی ۶.۷ میلیارد دلار معادل ۳۹۰ میلیارد روبل خواهد بود. ۳۸ درصد از این مبلغ به بهبود، ساخت و بازسازی زیرساخت های ورزشی اختصاص یافته است و مابقی برای زیرساخت های شهری تخصیص یافته است. البته در این میان اقتصاددانان معتقدند که مسابقات جام جهانی فوتبال تاثیر کوتاه مدت بر اقتصاد میزبان روسیه خواهد داشت، اما روسیه با این وجود امیدوار است که میلیاردها دلاری که برای آماده سازی مسابقات هزینه کرده است به یک شکوفایی و بهبود اقتصادی منجر شود. این اقتصاددانان معتقدند که باتوجه به مدت زمان محدود جام جهانی و نیز اقتصاد وسیع ملی روسیه، اثرات بسیار کمی بر آن خواهد داشت. همچنین بانک مرکزی روسیه اعلام کرده است که جام جهانی فوتبال امسال خیلی کم به رشد و بهره وری اقتصادی این کشور کمک می‌کند، و حتی می‌تواند موجب افزایش تورم پ کوتاه مدت شود.

بار تورمی و رویای توسعه با برگزاری مسابقات

اگر تورم و رشد اقتصادی را دو شاخص کلیدی درباره وضعیت اقتصادی کشورها شمای کلی از وضعیت اقتصادی کشورهای میزبان به دست می‌دهد. نرخ تورم در سال ۲۰۰۴ و هنگامی که میزبانی این بازی ها را برعهده گرفت، بنا به اعلام صندوق بین اللملی پول ۱٫۴ درصد بوده است که این رقم با افزایش حدودونزدیک به ۳ درصد (۲٫۹ درصد) به رقم ۴٫۳ درصد در سال ۲۰۱۰ رسید و متعاقب آن به عدد ۵ در یک سال پس از جام جهانی رسیده است. برزیل نیز از زمان قبول میزبانی جام جهانی تا تاریخ برگزاری جام جهانی ۲٫۷ درصد افزایش تورم داشته است که شاید این امر را بتوان در شباهت این دو کشور به عنوان کشورهای در حال توسعه دانست. (البته ذکر این نکته ضروری است که قطعا عوامل موثری بسیاری در افزایش تورم و سایر تغییرات در شاخص های اقتصادی نقش دارد. براساس آمارهای تخمینی صندوق بین المللی پول درباره نرخ تورم، قطر نیز چنین امری را تجربه می‌کند. البته بانک مرکزی روسیه نیز اعلام کرده است که پس از بازی ها تورم اندکی افزایش می‌یابد.

با نگاهی به این آمارها می‌توان حدس زد که این رویدادهای عظیم بین المللی می‌توانند با بار تورمی همراه باشند و در نگاهی وسیع تر رشد اقتصادی نیز در کشورهای در حال توسعه ای مانند بزریل و آفریقای جنوبی روندی رو به کاهش داشته است. البته روسیه و قطر نیز از این قاعده مستثنی نیستند. البته از این نکته نباید چشم پوشی کرد که به احتمال زیاد در هنگام برگزاری و نیز پیش از آن آمادگی برای اجرای این رویداد بزرگ شغل های موقت و نیز صنعت گردشگری ممکن است کمی با رشد نسبی همراه باشد اما این امر حتمی نیست و قطعاً نیازمند مطالعات جامع علمی است.

سال ۲۰۰۷ پایان سیاست چرخشی و میزبانی کشورهای در حال توسعه

در کنار هزینه فایده ای که بسیاری از کشورها و در این میان کشورهای در حال توسعه با تمام قوای خود در پی آن هستند، در این باره تردیدهایی نیز وجود دارد. از سال ۲۰۰۸ بود که میزبانی رویدادی به بزرگی جام جهانی به کشورهای در حال توسعه واگذار شد. و البته یک سال پیش از آن بود که فیفا، فدراسیون جهانی فوتبال، سیاست میزبانی چرخشی برای جام جهانی که براساس آن در هر دوره نوبت میزبانی به یکی از قاره های جهان می‌رسید را نیز کنار گذاشت. این سیاست در همان حال که موجب می‌شود که امکان میزبانی برای همه کشورها فراهم شود, در عین حال این امکان را به وجود می‌آورد که بازارهای جدیدی نیز پیش روی شرکت های بزرگ باشد. با نگاهی کوتاه به شرایط اقتصاد جهانی و بروز بحران اقتصادی در سال ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ ، این تصمیم را با موشکافی و مداقه بیشتری می‌توان دریافت.

در این حالت شاید یکی از بهترین ها راهکارها یافتن بازارهای جدید و ادغام کشورهای در حال توسعه در آنها بود البته به احتمال زیاد عواید ناشی از این امر به جیب اقتصاد کشورها نمی‌رود. در حال حاضر، کشورهای در حال توسعه به عنوان مقصد جدید رویدادهای بزرگ محسوب می‌شوند و این رویدادها به عنوان گامی برای توسعه و بهبود توانمندی این کشورها تلقی می‌شود. اما آنچه در این بین و در هیاهوی پرزرق و برق میزبانی این رویدادها توسط کشورهای در حال توسعه و بازار در حال ظهور به چشم می‌خورد، هزینه های گزاف و نیز تأثیرات اقتصادی و اجتماعی پس از برگزاری رویدادهاست. میزبانی جام جهانی فوتبال در وهله اول نیازمند زیرساخت هایی است که اکثر کشورهایی در حال توسعه و به قولی بازارهای در حال ظهور، باید خود را به آن مجهز کنند. ساخت زمین های بازی منتاسب با استانداردهای روزی که آنها را فیفا اعلام می‌کند. تجهیزات حمل و نقل شهری و نیز زیرساخت های پخش و اطلاع رسانی رسانه ای بازی ها و غیره تنها بخشی ازاین موارد هستند.

در کنار این امر شرکت های بزرگ که اکثراً چندملیتی هستند کا ساخت ورزشگاه ها، حق پخش بازی ها, فروش محصولات و حتی تولید آنها را نیز برعهده دارند. بسیاری از کشورهای در حال توسعه با هدف توسعه اقتصادی، دستیابی به تصویر و برندی بهتر از کشورشان در عرصه بین المللی و نیز جذب گردشگر به اجرا و میزبانی بازی ها در کشورشان میل پیدا می‌کنند. از طرفی به دلیل اینکه فیفا بین میزبانی کشورهای در حال توسعه و کشورهای توسعه یافته تمایز عمده‌ای را قائل نمی‌شود، کشورها با حجم وسیعی از استانداردها و مقررات فیفا رو به رو می‌شوند که بسیاری از آنها در کشورشان وجود ندارد،، پس این کشورها باید خود را با مقررات سازگار و به زیرساخت های لازم تجهیز کنند و در این راستا به ناچار از خدمات شرکت های چندملیتی که در نهایت سود آنها در جیب ملت میزبان نمی‌رود و یا دریافت وام از سازمان های بین المللی که آنها را بیش از پیش بدهکار می‌کند؛ استفاده می‌کنند.

پس از پایان این جشن باشکوه آنچه برای کشور, به ویژه کشورهای در حال توسعه میزبان باقی می‌ماند، ورزشگاه های با کیفیت بالاست که البته در خوشبینانه ترین حالت در کشوری با پیشینه ورزشی باید از آن استفاده بسیار برده شود اما از دیگر سو هزینه بالای نگهداری یکی از مهم ترین مسائلی است که اگر با شرایط مدیریت بهینه در کشورها همراه نشود، رو به استهلاک خواهد گذاشت. علاوه بر این هزینه بالای نگهداری وسایل حمل و نقل یا ورزشگاه ها و دیگر موارد علاوه بر بودجه دولتی، نیازمند دریافت هزینه از استفاده کنندگان یعنی مردم نیز هست که اگر قشر وسیعی از مردم با درآمد متوسط نتوانند از این موارد به راحتی بهره مند شوند در نهایت آنچه رخ می‌دهد، ضرر و اتلاف منابع خواهد بود. در نهایت گویا این بازی های بیشتر در پی یافتن بازارهایی جدید آن هم در کشورهای در حال توسعه به منظور ادغام آنها در بازارهای جهانی هستند.

منابع:
گاردین
رویترز
روزنامه دنیای اقتصاد: بررسی تطبیقی آفریقای جنوبی و برزیل – میرله ده آرگو – استاد دانشگاه وسترن میشیگان
صندوق بین‌المللی پولی
رابطه متقابل گستره رسانه‌ای و منظر شهری در رویدادهای ورزشی بزرگ: پویایی قدرت برندینگ مکانی در جام جهانی فوتبال ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی – سمی‌کولامو ـ جانی ولتیناهو.