قربانگاه شعر


مجید نفیسی


• در آخرین روزهای هزاره
از هزار پله بالا رفتم
در را گشودم
و ترا دیدم که بر سکوی شعر
از همسرت می‌گفتی ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۱ مرداد ۱٣۹۷ -  ۲ اوت ۲۰۱٨


 
به روایت وِندی

شعر ما را بهم‌آورد
و دست تو را در دست من گذاشت.

در آخرین روزهای هزاره
از هزار پله بالا رفتم
در را گشودم
و ترا دیدم که بر سکوی شعر
از همسرت می‌گفتی
که در میدانِ تیر به خاک افتاد
بی آن که اندام تو
او را بپوشاند.

بر خود لرزیدم و دانستم
که به قربانگاه خود پا‌گذاشته‌ام.

       بیست‌و‌یکم ژوئیه دوهزار‌و‌هژده