محمد خاتمی، از ممنوع التصویری تا دغدغه فروپاشی "نظام"


ب. دیدار


• محمد خاتمی بر اساس دستور مقامات قضایی ممنوع التصویر است اما به نظر می رسد هر زمان اعتراضات مردمی اوج می گیرد، جریان اصلاح طلبان مماشات طلب وارد صحنه می شود و بدون توجه به معضلات موجود که ریشه در حاکمیت فاسد دارد ضمن دفاع بی رنگ از خواسته های مردم، با ایجاد فضای هراس افکنی و القای فروپاشی، خواستار حفظ رژیم کنونی می شود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۴ مرداد ۱٣۹۷ -  ۵ اوت ۲۰۱٨


به گزارش اعتمادآنلاین، سیدمحمد خاتمی در دیدار نمایندگان ادوار مجلس، تلاش رئیس جمهوری آمریکا برای مذاکره مستقیم را تحمیل خواسته خود و تخریب جایگاه ایران در خاورمیانه ارزیابی کرده و با اشاره به جنگ روانی گسترده در فضای مجازی گفت: "در حال حاضر همه به نحوی ناراضی هستیم و اعتراض داریم، اما عده‌ای با استفاده از شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی با ایجاد جنگ روانی، سعی دارند به ایرانیان، به‌ویژه نسل جوان ایرانی القا کنند که کار تمام است و شاهدیم که بیشترین تلاش آنها هم تخریب اصلاح‌طلبان است، چرا که می‌دانند تا اصلاحات زنده است جایی برای براندازی نیست. در داخل هم افراد و جریاناتی که مترصد گرفتن انتقام و حذف اصلاح طلبان هستند لبه دیگر قیچی حذف را بر روی جریان اصلاحات قرار داده‌اند."

سیدمحمد خاتمی با تأکید بر این که «مشکلات اقتصادی ما ریشه‌های تاریخی دارد که اشکالات ساختاری و عملکردی هم بر آن افزوده است» اظهار کرد: این مشکلات را باید جدی بگیریم چون واقعاً امنیت و آرامش زندگی مردم را از میان برده است و بخش‌های بسیار گسترده‌ای از مردم امروز از مشکلات نفس‌گیر اقتصادی به‌تنگ آمده‌اند. با وجود تمام اقدامات دولت آقای روحانی، وضعیت اقتصادی در جامعه ما وخیم‌ و بحرانی‌ است. تهدیدها به براندازی بی‌نقاب‌تر؛ و عده‌ای هم از نارضایتی‌های مردم برای براندازی جمهوری اسلامی استفاده می‌کنند که مجموعه این عوامل سبب بروز نوعی بی‌اعتمادی میان مردم نسبت به یکدیگر و نسبت به حاکمیت و حکومت شده است. تداوم این بی‌اعتمادی امید را از میان خواهد برد و در نبود امید، هر چه امکانات داشته باشید، نخواهید توانست از آن بهره بگیرید. وی در جایی دیگر افزود: "ایران از ابتدای انقلاب تا به امروز انواع مشکلات را تجربه کرده، اما هرگز با بی‌اعتمادی گسترده مواجه نبوده‌ایم و اعتماد مردم و مسوولان به هم کارساز بود، وگرنه در جنگ نمی توانستیم دوام بیاوریم. این اعتماد امروز لطمه دیده و باید چاره‌ای اندیشید و در این مقطع نقش اصلاح‌طلبان کلیدی است و باید با ایثار و فداکاری و برای پیشرفت مردم و کشور و حل مشکلات از هیچ کوششی فروگذار نکنند."

خاتمی در ادامه گفت: "یکی از القائات خطرناک این است که نظام جمهوری اسلامی در حال فروپاشی است. این یک جنگ روانی است و نظام فرو نمی‌پاشد، زیرا علاوه بر ابزارهای مختلفی که برای حفظ خود دارد، همچنان در میان بخش‌های قابل توجهی از جامعه پایگاه دارد. مطالبه بخش‌های بسیار بزرگتری از جامعه نیز همچنان انقلاب، شورش و فروپاشی نیست، بلکه زندگی امن و برخوردار و آرام است و اگرچه ممکن است اعتقادی به جمهوری اسلامی هم نداشته باشند، اما خواهان آرامش و امنیت و برخورداری هستند." سیدمحمد خاتمی تأکید کرد: "اصلاح طلبان خواستار سربلندی ایران و ایرانی هستند و به لحاظ اعتقادی و تحلیلی خود را در کنار جمهوری اسلامی و مدافع آن می دانند. مطمئن باشید با دامن زدن به اعتراضات و تضعیف حکومت، هرج و مرج ایجاد خواهد شد و از دل آن دیکتاتوری گسترده ضدمردمی بیرون خواهد آمد که ممکن است به تجزیه کشور بیانجامد. این طور نیست که با ایجاد هرج و مرج به امید رفتن جمهوری اسلامی همه مشکلات حل شود. اقدامات بیرونی، زنگ خطر تجزیه ایران و از میان رفتن عظمت ایرانی را به صدا درآورده است. "رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد: "در عین دفاع از جمهوری اسلامی، قویاً معتقدیم نظام هم باید اصلاح‌پذیر باشد و نمی شود بر مشکلات ساختاری، سیاستی و عملکردی پافشاری کرد و تن به هیچ اصلاحی نداد. ناامیدی از اصلاح پذیری نظام سبب مشکلات جدی و جبران ناپذیری خواهد شد. هر امر بشری باید اصلاح پذیر باشد؛ حتی خود اصلاحات هم باید اصلاح‌پذیر باشد و نظام جمهوری اسلامی باید بپذیرد که برخی رفتارها و سیاست‌ها و ساختارهایش را اصلاح کند و این را با کمک همه مردم و علاقمندان به ایران و اسلام و امنیت و آرامش و رفاه جامعه فارغ از گرایش و سلیقه آنان انجام دهد."
سیدمحمد خاتمی، بی اعتمادی، گسست اجتماعی و کاهش امید به آینده را مهم ترین خطر برای جامعه دانست و با تأکید بر لزوم ایجاد امید در جامعه، راهکارهایی برای برون رفت از وضعیت کنونی ارائه کرد. خاتمی خواستار ایجاد فضای باز و آزاد سیاسی، محدود کردن دایره غیرخودی، برداشتن حصر، اعلام عفو عمومی، شنیدن صدای اعتراض مردم و جز اینها شد.

نکته قابل تامل اینکه محمد خاتمی بر اساس دستور مقامات قضایی ممنوع التصویر است و رسانه های داخلی برای انعکاس نظرات وی با محدودیت مواجه هستند. به نظر می رسد که هر زمان اعتراضات مردمی اوج می گیرد، جریان اصلاح طلبان مماشات طلب وارد صحنه می شوند و بدون توجه به معضلات موجود که ریشه در حاکمیت فاسد دارد ضمن دفاع بی رنگ از خواسته های مردم، با ایجاد فضای هراس افکنی و القای فروپاشی، خواستار حفظ رژیم کنونی می شوند. محمد خاتمی در دوران ٨ ساله ریاست جمهوری خویش، فرصت طلایی داشت تا تمامی مواردی که امروز مطرح می کند را بدون فروپاشی ادعایی، به مورد اجرا بگذارد. مماشات و بی توجهی به خواسته های قشرهای اجتماعی و بخصوص سکوت در برابر سیاست های سرکوب گرانه، دوران ریاست جمهوری را بدون دستاوردهای تعیین کننده به پایان رساند. خاتمی در حالی از حاکمیت فاسد و دولت روحانی دفاع می کند که در زمینه های اقتصادی، فلاکت گسترده دامن اکثریتی عظیم از مردم را فراگرفته است. در زمینه سیاسی محدودیت برای دانشجویان، زنان و کارگران با حدت و شدت سابق همچنان ادامه دارد. علیرغم وعده های پوچ حسن روحانی، نه تنها حصر موسوی، کروبی و زهرا رهنورد به پایان نرسید بلکه خود وی با محدودیت های تقریبا مشابه روبرو گردیده است. محمد خاتمی همگام با سرکوب گران حاکم، فرماندهان سپاه و نیروهای امنیتی، اعتراضات کاملا مردمی را به خارج از کشور و شبکه های اجتماعی نسبت می دهد و لولوی فروپاشی را دوباره برجسته کرده است. محمد خاتمی چنانچه دغدغه فروپاشی میهن عزیز ما ایران را دارد به جای دفاع تمام قد از حاکمیت سرکوب گر و ضد مردمی، همگام با میلیون ها نفر از مردم زحمتکش میهن، به دفاع از خواسته های آنان بپردازد. محمد خاتمی و همفکرانش در حالی از فروپاشی احتمالی ایران در صورتی که رژیم جمهوری اسلامی سقوط کند، سخن می گوید که حاضر نیست قبول کند، فروپاشی از مدت ها پیش به وقوع پیوسته است. افزایش بیکاری فروپاشی است. گسترش حاشیه نشینی فروپاشی است. بحران آب فروپاشی است. نوسانات ارزی فروپاشی است. تعطیل مراکز تولیدی فروپاشی است. ورشکستگی سیستم بانکی فروپاشی است. اعدام، دستگیری و شکنجه بهترین فرزندان مردم، فروپاشی است. جالب اینکه محمد خاتمی تقاضای عفو زندانیان سیاسی را می کند. آقای خاتمی بهتر بود اعاده حیثیت و آزادی بدون قید و شرط زندانیان سیاسی را می کرد. به نظر می رسد دغدغه خاتمی و نحله فکری وابسته به او، حفظ رژیمی است که دست اندرکاران اصلی آن، از زمره جنایت کاران بزرگ تاریخ معاصر میهن مان می باشند. آقای خاتمی در جایی از اظهارات خویش، اعتراضات به حق مردم را انتقام گیری و حذف اصلاح طلبان قلمداد کرده است. آقای خاتمی نمی خواهد بپذیرد، زندگی روزمره مردم در ایران با چالش های جدی مواجه گردیده است. بسیاری از مردم در ایران از حداقل امکانات برای یک زندگی اولیه نیز محروم شده اند و اتفاقا در صدد انتقام جویی از اصلاح طلبان نیستند بلکه برعکس خیزش های اخیر بر خلاف تحلیل آقای خاتمی، کلیت رژیم را هدف قرار داده است چون به این نتیجه رسیده اند که ادامه این حاکمیت عمیقا فاسد، آینده ای روشن برای آنها و فرزندانشان را به همراه ندارد. جالب تر اینکه محمد خاتمی تلاش رئیس جمهوری آمریکا برای مذاکره مستقیم را تحمیل خواسته خود و تخریب جایگاه ایران در خاورمیانه ارزیابی کرده است. چنانچه این ادعای خاتمی را قبول کنیم این سوال به وجود می آید که پس زمزمه های مذاکره با آمریکا در داخل ایران را چگونه می توان توجیه کرد؟ آقای خاتمی کافی است تا نگاهی به اظهارات نمایندگان فکری حاکمیت در ایران و حتی در خارج از کشور بیاندازد تا متوجه شود که اشتیاق و تمایل برای مذاکره با آمریکا اتفاقا از طرف نحله های داخلی بسیار فراتر از دولت حاکم بر آمریکا می باشد. چنانچه محمد خاتمی این نوع مذاکره را نوعی تحمیل از طرف دولت آمریکا قلمداد می کند، توصیه می شود در درجه اول سیاست های سرزنش آمیز خود را معطوف به کسانی بکند که بیشترین قرابت فکری را با وی دارند. چون آنها هستند که بخصوص در چند روز گذشته خواستار مذاکره هستند. اصلاح طلبان و از جمله محمد خاتمی در بزنگاه های گوناگون با خاک پاشیدن به چشم مردم در صدد برمی آیند با نصیحت کردن به حاکمیت و ولی فقیه حاکم و ارائه پیشنهاداتی، جایگاه قبلا لرزان خود را دوباره مستحکم بکنند اما در عمل حتی به مواردی هم که ادعا می کنند باعث استحکام پیوند بین مردم و جامعه خواهد شد، وقعی نمی نهند. در اینجا ذکر یک مورد، این ادعای خاتمی و همفکرانش را در بوته آزماش قرار می دهد. عبدالفتاح سلطانی پس از سال ها زندان به اتهام های پوچ و واهی و بدون هیچ مرخصی، تنها پس از مرگ نابهنگام دختر جوانش، اجازه مرخصی یافت. بنا بر اعلام های رسمی، روز دوشنبه ۱۵ مرداد، مراسم خاکسپاری و سپس مراسم ترحیم را در روزهای آینده خواهیم داشت. اگر محمد خاتمی و نحله فکری همراهش به صحبت هایی که می کند وفادار است، باید در مراسم فردا شرکت کند و یا لااقل با حضور در خانواده سلطانی، به حمایت و دلجویی بپردازد. آقای خاتمی و همفکرانش باید به این نتیجه برسند که راه برون رفت از فروپاشی احتمالی، بسیار روشن و آسان است. به شرطی که دید حاکم بر این نحله فکری به جای دفاع از حاکمیت ضد مردمی، معطوف به حمایت از مردم و خواسته ای آنان باشد. به نظر می رسد ممنوع التصویری و ممنوع البیانی محمد خاتمی شامل دفاع از حاکمیت نمی شود.