عنوان : چنان گذ شت تا چنین بشود
و این همه ره آورد تسخر و خوار داشت و سپس سرکوبی و کشتار نیروهایی بود که راه پرهیز از بلعیده شدن جامعه در سیاه چاله ها ی اقتصاد انگلی را نشان می دادند. آنان را دزدان با چراغ ولایی آمده«مهدورالدم و مفسد فی الارض» خواندند تا خود آنچه را از ماترک دزدان قبلی ربوده بودند سرمایه یی کنند برای برپایی شرکت سهامی غارت و کشتار با مسِّولیت محدود. داستان سراسر حادثه ما که تا امروز در متن خفقان و خون ریزی اجتماعی به درازا کشیده از همان جا آغاز شد؛ البته با شراکت پادوهایی که ضمن کوبیدن و تحریف تاریخ و سرگذشت رزمندگان راه برپایی عدالت اجتماعی برای بازار درونی و بیرونی کرنش و دریوزگی و خوش رقصی می کردند.
٨۵۹۶۵ - تاریخ انتشار : ۱۹ مرداد ۱٣۹۷       

عنوان : این حکومت اقتصاد بازرگانی و بروی اسلامی را می فهمد!
جناب مالجو به خود زحمت داده‌اند ومقاله ای مدرن با نمودار های زیبایی که کاملا علمی بنظر میآیند را برای خروج از بحران تهیه کرده اند و با راهنمایی های در خور آن.
متاسفانه این خود خواهان بی اطلاع و دزد کار دزدی خود را هم در این برهه به پیش میبرند و این را تا آنجائیکه می توانند خواهند انجام داد تا قطره آخر نفت ،تا آخرین مولکول گاز و....
راه حل بحران بر چیدن بساط این جانیان است.
٨۵۹۴۶ - تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱٣۹۷       

عنوان : یک بررسی علمی، و طرح یک پرسش
کار آقای مالجو، یک بررسی علمی با ارزشی است که، در همین نوشته بطور مستند و مستدل و منطقی ارائه شده است. چکیده نظر او، در مورد « بحران کنترل ناپذیری اقتصاد ایران» در عبارات زیر، بخوبی بیان شده است :

« افزایش توان نقدینگی زائی نهاد های پولی در ایران، که نقدینگی خلق شده را، کمتر به سوی فعالیت های معطوف به تولید اقتصادی و عدالت اجتماعی، و بیشتر به سوی فعالیت های نامولد و تحکیم سازوبرگ های ایدئولوژیک دولت، هدایت می کرده اند، از مخرب ترین نیروهای محرکه ای بوده است که، تا جائی که به بازار پولی بر می گردد، اقتصاد ایران را به سوی بحران کنترل ناپذیری سوق داده اند.»

در سطور آخر نوشته، مالجو، اهداف پنجگانه ای را برای حل این بحران پیشنهاد می کند.
پرسشم اینست که آیا : تحقق حتا همین پیشنهاد های پنجگانه را، نه چیزی بیشتر، در «ساختار ایدئولوژیک-سیاسی موجود این حکومت» امکان پذیر می داند؟

و در آخر، یک تقاصا از آقای مالجو :
میدانم که بحث های علمی، در باره پدیده های مختلف ( طبیعی، تاریخی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و غیره)، که فاکتور های متغیر و ثابت مختلفی با هم در پیوند هستند، کار ساده ای نیست. در هر رشته علمی، مفاهیم و مقولاتی وجود دارندکه، بکار گیری آنها اجتناب ناپذیر است. اما، اگر می خواهیم نوشته ها و مقالاتمان، فقط به یک محیط «اکادمیک» محدود نماند، و طیف هر چه وسیعتری از «مردم» را در بر بگیرد، تا بتواند «تاثیر اجتماعی» داشته باشد، آنگاه، «زبان و ادبیات» بکار رفته در آنها، از اهمیت زیادی برخوردار است. احتمال می دهم (فقط احتمال) که خواننده نوشته های آقای مالجو، در خواندن نوشته های او، با این مشکل روبرو می شوند که، زبان و ادبیات نوشته ها ( و نه مفاهیم و مقولات علمی که بکار گیری آنها اجتناب ناپذیر است) سخت، نامانوس، پر از تکرر، و بگونه ای است که باصطلاح معروف «حوصله را سر می برد» و توان زیادی را طلب می کند تا خواندن نوشته را بپایان رساند.
حیفم آمد، که صمن تحسین کارهای علمی مالجو، تقاضای بکار گیری «زبان و ادبیات» ساده تری را از او نداشته باشم.
٨۵۹۴۲ - تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱٣۹۷