بهاریه
سروده ای از ژیلا مساعد
•
بهار
چکه می کند
از انگشت سبابه ی ابری قدیمی
حیاط من
در انگشتانه ی زنی بی چهره
پر از طراوت و نَََََم می شود
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲۹ اسفند ۱٣٨۵ -
۲۰ مارس ۲۰۰۷
بهار
چکه می کند
از انگشت سبابه ی ابری قدیمی
حیاط من
در انگشتانه ی زنی بی چهره
پر از طراوت و نَََََم می شود
من سرگردانم
فروردینم
روانم
سیمرغم
که کوه خود را
گم کرده ام
چای تلخ را
در کدام چای خانه ی فلکی
نوشیدم؟
نردبام خوابیده را
دوباره رو به آفتاب
به دیوار خالی از نقش
تکیه می دهم
و بالا می ر وم.
ژیلا مساعد مارش ۲۰۰۷
|