بای بای آمریکا - هِلو چاینا
چین: امپراطوری آینده جهان


خسرو ثابت قدم


• چین در حالِ حاضر در حالِ «توسعه توأم با تثبیت» است. یعنی در حالی که مدام در حالِ توسعه است، می داند که هنوز کاملاً استوار نشده است - چون این توسعه، که در واقع تازه در ۲۰ سالِ اخیر صورت گرفته است، هنوز "بسیار جوان" است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۵ مرداد ۱٣۹۷ -  ۱۶ اوت ۲۰۱٨



در 14.8.2018، «دونالد ترامپ»، رئیسِ جمهورِ آمریکا، بودجه نظامیِ کشور را تصویب کرد: 716 میلیارد دلار. و همزمان - بدونِ آنکه نامی از روسیه ببرد - از «حضورِ نظامیِ چین در فضا» هشدار داد (1).
بنابراین نخستین رقیبِ نظامیِ آمریکا، روسیه نیست. سالهاست که نیست. رقیبِ نظامیِ آمریکا چین است. و این در حالی ست که هر 3 کشور در حالِ تأسیسِ «ارتشِ فضائی» هستند (همان منبعِ 1). هسته اولیه تفکرِ «استفاده از فضا برای مقاصدِ نظامی» در زمانِ ریاستِ جمهوریِ «رونالد ریگان» در دهه 80 میلادی پایه گذاری شده بود و آنزمان «جنگِ ستارگان» خوانده می شد (همنام با سریالِ تلویزیونی «جنگِ ستارگان»).   

716 میلیارد دلار یعنی روزی 2 میلیارد دلار. بودجه نظامیِ چین اما یک سومِ این مبلغ است: 228 میلیارد در سالِ 2017 (2). البته چین نیز برای سالِ 2018 بودجه نظامیِ خود را 6.5 درصد افزایش داده است (3)، اما هنوز به نیمی از بودجه آمریکا نیز نمی رسد.
بنابراین چین هنوز توانائیِ جانشینیِ آمریکا را بعنوانِ امپراطوریِ جهانی ندارد. هنوز ندارد؛ اما در آینده چطور؟

با ظهورِ آمریکا، امپراطوریِ «بریتانیای کبیر» کم کم رو به افول نهاد. از بعد از جنگِ جهانیِ دوم به اینطرف، «امپراطوریِ جهانی» آمریکا بود (و هست)؛ امپراطوریِ آینده اما چین خواهد بود. لااقل همه شواهد گویای این تغییر است.

آمریکا با 11 ناوِ هواپیمابر (در مقابلِ چین با 1 عدد، روسیه 1 عدد، هند 2 عدد) (4) هنوز در مقامِ اولِ برتریِ نظامی ست. نگاهی کوتاه به لیستِ جنگهای آمریکا (82 مورد) (5)، نگاهی به لیستِ پایگاه های نظامیِ آمریکا بروی نقشه جهان (حدودِ 761 پایگاه) (6)، یا نگاهی به نحوه عملکردِ «هالیوود»، همگی بروشنی نشان می دهد که آمریکا هنوز امپراطوریِ اولِ جهان است. نیز تمایلِ علنیِ آمریکا به «تنظیمِ نظمِ جهانی» - از «دریای جنوبیِ چین» گرفته تا سوریه - نشان می دهد که آمریکا هنوز امپراطوریِ اولِ جهان است.

تاریخ اما، امپراطوریِ مادام العمر نمی شناسد. چنین است که ظاهراً زمانِ تعویضِ مقام فرا رسیده است. تعویض از «عمو سام» به «پاندای بزرگ».

چین نه راهِ نظامی را پیشه کرده است و نه «هالیوود» را به خدمت گرفته است. راهِ اقتصادی کم هزینه تر، کم تلفات تر، و مُدرن تر است. شاید هم زمانِ جنگهای بزرگ بسر رسیده باشد. شاید.

چین در حالِ حاضر در حالِ «توسعه توأم با تثبیت» است. یعنی در حالی که مدام در حالِ توسعه است، می داند که هنوز کاملاً استوار نشده است - چون این توسعه، که در واقع تازه در ٢٠ سالِ اخیر صورت گرفته است، هنوز "بسیار جوان" است.

چین پرجمعیت ترین کشورِ زمین است: 5 برابرِ آمریکا (7). جمعیتِ آنرا در سالِ 2032 میلادی حدودِ 1.5 میلیارد تخمین می زنند (8). در اکتبرِ 2015 دولتِ چین پایانِ سیاستِ «تک بچه ای» را اعلام کرد. سیاستی که در سالِ 1979/1980 اتخاذ و اعلام شده بود. بنابراین می توان حدس زد که چین خود را آماده "حکومتِ جهانی" می کند.

چین در سراسرِ جهان مشغولِ خریدنِ زمین است: از «کونگو» گرفته تا «ایسلند». این خرید به ابعادی رسیده است که منجر به تیترهایی نظیرِ «چین زمین می خرد، فرانسه نگران است» یا «چین آلمان را می خرد» در رسانه های اروپائی شده است (9). کانالهای تلویزیونی در آلمان تقریباً روزی نیست که مستندی در باره چین نداشته باشند. اغلبِ این مستندها یا چین را «دُزد و کُپی بردار» نشان می دهند و یا «کشورِ فقرا و گرسنگان». که در واقع هردو هم درست است. منتهی انتقاد از سوی کشوری که در آن هم برده داری موجود است و هم فقر روزبروز در حالِ گسترشِ نجومی ست (یعنی آلمان)، چندان سازنده و قابلِ باور نخواهد بود.

چین در حالِ «احیای جاده ابریشم» است (2017) (10). این پروژه قرار است که تبادلاتِ اقتصادی را تسهیل و تسریع کند. برای این پروژه ٩٠٠ میلیارد دلار در نظر گرفته شده است و بیش از ١٠٠ کشور در آن دخیل خواهند بود (900 میلیارد یعنی بیش از آنچه آمریکا در بحرانِ اقتصادیِ سالهای 2008/2009 به بانکهای خود تزریق کرد).

نیروگاه ها، شبکه های انتقالِ انرژی های گاز و مایع (شاه لوله/ پایپ لاین)، شاهراه ها، شبکه های خط آهن، فرودگاه ها، و بنادر، همه از اقلام و اجزای این پروژه هستند. بنگلادش، پاکستان، نپال و سریلانکا از جمله فقیرترین ممالکِ آسیا هستند که در چهارچوبِ این پروژه طرفِ قرارداد خواهند بود. در همین راستا قابلِ ذکر است که هند ظاهراً چندان دلِ خوشی از این جاده جدیدِ ابریشم ندارد - برعکسِ روسیه. قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و بلاروس هم طرفِ قرار دادند، اما روسیه ظاهراً از این بابت نگرانی ئی ندارد. «پوتین» دعوتِ چین را پذیرفته بود و در کنفرانسِ سالِ 2017 شرکت کرده بود؛ هند اما نرفته بود. آلمان هم شرکتِ خود را در «سطحِ وزیر» نگاه داشته بود (یکی از بازندگانِ اصلیِ جاده ابریشم آلمان خواهد بود).

جالب برخی از پروژه های جانبیِ جاده جدیدِ ابریشم است:
شرکتِ دولتیِ (China State Construction Engineering Corporation) در حالِ ساختِ مسجدی بینظیر در «الجزیره» (پایتختِ الجزایر) است: مناره هائی به ارتفاعِ 265 متر، مساحتی بالغ بر 374000 مترِ مربع، ظرفیتی حدودِ 35000 نفر، مخارج 1 میلیارد اویرو (11).

همین شرکت در مصر، در حالِ ساختنِ شهری ست که قرار است بلندترین آسمانخراش های آفریقا را داشته باشد. چین در این پروژه تنها «کننده» نیست بلکه سهیم است (12).

در موردِ آلمان، چین علاوه بر خریدِ شرکت های به اصطلاح متوسط، تا کنون 2 مرتبه تلاش کرده است تا بندرِ هامبورگ را یا بالکل بِخَرد، یا لااقل در بخش های کلیدیِ آن سرمایه گذاری کند (13). هر دو بار حکومتِ آلمان مداخله کرده و چنین قراردادی را ممنوع کرده است (در حالی که آلمان سالهاست با شعارِ «عدمِ مداخله حکومت در بازارِ آزاد» گوشِ همه را کر کرده است و برده داری و فقر را به جامعه برگردانده است).

همین 1 ماه پیش نیز (ماهِ جولای 2018) حکومتِ آلمان رسماً معاملاتِ چین در شبکه برقِ آلمان را ممنوع کرد (14).

چین بزرگترین بندرِ دریایی «سریلانکا» (Hambantota) را برای 99 سال رَهن کرده است. البته در اِزایش بخشِ قابلِ توجه ای از بدهکاری های این کشور را بخشیده است (15). قرار است که این بندر چیزی شبیه «دُبی» یا «سنگاپور» بشود، یا حتی جای آنها را بگیرد. جالب اینجاست که سهمِ چین در سودِ آتیِ این بندر 85 درصد خواهد بود و سهمِ سریلانکا 15 درصد. کارگرانی نیز که در حالِ ساختِ این بندر هستند عُمدتاً چینی اند و نه بومی. بنابراین این پروژه عظیم تا کنون نقشِ مثبتی در اقتصادِ سریلانکا نداشته است.

برنامه چین در - و برای - آمریکای جنوبی از پروژه های ذکر شده در بالا هم بزرگتر و بیشتر است. شرکتِ چینی (Hong Kong Nicaragua Canal Development) قرار است تا سالِ 2020 اقیانوسِ آتلانتیک و پاسیفیک را در جنوبِ نیکاراگوئه به هم وصل کند: «کانالِ نیکاراگوئه» (16). یعنی کانالی مشابه «کانالِ پاناما». علاوه بر دلائلِ ژئوپلیتیک، ساختِ این کانال یک دلیلِ کاملاً غیرِسیاسی هم دارد: «کانالِ پاناما» برای کشتی های آینده کوچک است. کشتی های مُدلِ جدید همین امروز هم برای عبور از «کانالِ پاناما» دچارِ سختی هستند.

طبیعتاً نمونه های ذکر شده در بالا فقط یک «دستچین» بود و «تمامی» وسعت و ابعادِ پروژه جاده ابریشم را منعکس نمی کند. اما همین دستچینِ کوتاه جایگاه و اهدافِ چین را به اندازه کافی بازگو می کند.

چین در راهِ امپراطوری شدن، به اصطلاحِ ما ایرانیان «یک بد شانسی» آورده است: زمان.
اگر در گذشته می صرفید که امپریالیست یا امپراطور بود، امروزه - چنانچه به گفته مرحومِ «استِفِن هآوکینگ» اعتقاد داشته باشیم - دیگر نمی صرفد. «هآوکینگ» در آخرین ماه های حیاتش بروشنی و بدرستی یادآور شده بود: «اگر انسان به همین شکل پیش برود، صد سال بیشتر بروی کره زمین نخواهد بود».


توضیحات و منابع:

1)
www.wienerzeitung.at

2)
www.bild.de

3)
www.spiegel.de

4)
www.spiegel.de

www.zeit.de

de.wikipedia.org

www.spiegel.de

5) این رقم می تواند متغیر باشد؛ بسته به آنکه چه چیز را «جنگ» یا «کودتا» یا «مداخله نظامی» یا «حمله یکباره» یا «کمکِ نظامی» و غیره بنامیم و بدانیم.
de.wikipedia.org

“Kriegerische Auseinandersetzungen ziehen sich wie ein roter Faden durch die Geschichte der Vereinigten Staaten von Amerika”
(„Die Kriege der USA. Chronik einer aggressiven Nation“ - Sabine Busse/ Nicole Schley - ISBN 3720524744)

6) این رقم می تواند متغیر باشد؛ بسته به آنکه چه چیز را «پایگاهِ نظامی»، «انبار»، «سازمانِ لُجستیک» و غیره بنامیم و بدانیم.
www.diercke.de

de.wikipedia.org

7)
de.statista.com

8)
www.asien-daten.de

9)
www.handelsblatt.com

info.arte.tv

www.sueddeutsche.de

10)
www.spiegel.de

11)
www.welt.de

12)
www.spiegel.de

13)
www.handelsblatt.com

14)
www.welt.de

15)
www.daserste.de

16)
www.nzz.ch