تپش های برهنه


شهلا بهاردوست


• امروز صدایت
با خیال ِ وسوسه های نسیم
روی موجها می غلتد
خانه ام لبریز، خودم لبریز ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۴ فروردين ۱٣٨۶ -  ۲۴ مارس ۲۰۰۷


دلتنگی ها، انتظارها
دلهره های بی تاب
وای ی ی دهان!
گرم می شود واژه
داغ می شود زبان
وای ی ی لبها!
لرزش ِ دستها، پاها
روی هم ها، لای هم ها
عریانی این همه تپش
چگونه به رختخوابش می بریم؟

امروز صدایت
با خیال ِ وسوسه های نسیم
روی موجها می غلتد
خانه ام لبریز، خودم لبریز
باغچه ام زیرِ لذّت، نفس زیرِ نفس
پرستندگان یکی اینجا، یکی آنجا
لب به آب، دندان به هندوانه
دهانم خشک، تنم داغ
ریخته ام روی بالش
با نفسی جا مانده
بو می کشم
بوی ِ اتفّاق
بوی ِ شنبه
بوی عیدی
بوی ِ شیرین ِ بهار
باور نمی کنم
چشمهایم! لهجه ندارم
زبانم! زود یاد می گیرم
دستانم! چه لذیذ است
باور نمی کنم
صدای خنده ام، در آغوشت
صدای بغضم، پشت قدمهایت
صدایت!
چه نرم نفسهایت
باور نمی کنم
تپشهای برهنه را، چگونه ترمز می کنند؟
سرعتِ نور را، چگونه محاسبه می کنند؟


هامبورگ، ۲۲ مارس ۲۰۰۷
از مجموعهء تپش های برهنه
www.bahardoost.de