در باره اعدام زینب سکانوند - حسن صالحی


اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱۱ مهر ۱٣۹۷ -  ٣ اکتبر ۲۰۱٨


سحرگاه سه‌شنبه ۱۰ مهر دست‌کم ۳ زندانی محبوس در زندان مرکزی ارومیه اعدام شدند که یکی از انها زینب سکاوند بود. زن جوان بیست و چهار ساله ای که متولد کردستان ایران و متهم به قتل شوهرش بود. اعدام جنایتکارانه زینب برآیند همه زشتی ها و پلیدهی های جمهوری اسلامی و دستگاه قضایی اش است.

اول اینکه زینب به هنگام بازداشت فقط هفده سال داشت و طبق قوانین بین المللی کودک محسوب می شد. اعدام کودکان در بسیاری از کشورهای دنیا که حتی اعدام مرسوم است، صورت نمی گیرد چرا که کنوانسیونهای بین‌المللی اعدام افراد کمتر از هجده سال را منع می کنند. اما جمهوری اسلامی یکبار دیگر نشان داد که جلاد کودکان است . در جمهوری اسلامی کودکان بی حقوق بدنیا می آیند و در صورتیکه متهم به قتل شوند بدون هیچ بی پشت و پناهی راهی مرگ می شوند.

دوم اینکه زینب مثل بسیاری از موارد دیگر از یک دادرسی عادلانه برخوردار نبود. او تنها در آخرین جلسه محاکمه به وکیل دسترسی پیدا کرد. اگر چه از پیش همه تصمیات توسط قضات جانی جمهوری اسلامی گرفته شده بود. بعلاوه اینکه او مورد ضرب و شتم مامورین قرار گرفت و زیر شکنجه مجبور به اعتراف شده بود.

سوم اینکه زینب یک زن بود. در پانزده سالگی با مردی ازدواج می کند تا به خیال خود از "سربار بودن" برای خانواده اش خلاص شود. نمی دانست که مشت و لگد و خشونت خانوادگی در انتظار اوست. کسی نمی خواهد به ظلمی که بر او رفت انگشت بگذارد. کسی نمی خواهد به قانونی که در ضدیت با وجود او بعنوان یک زن نوشته شده است اشاره ای بکند. همه در باره قتل سخن می گویند. قتلی که اگر مقتولش زن می بود قاتلش به احتمال زیاد اعدام نمی شد. قتلی که او در نامه ای از زندان را انکار کرده بود و فرد دیگری را بعنوان قاتل معرفی نمود.

و بالاخره او از اهالی کردستان ایران بود و بعد از دستگیری در سال نود در سال نود و هفت اعدام شد. جمهوری اسلامی او را هفت سال نگه داشت. گروگانی بود که در وقت مناسب برای انتقامجویی از مردم معترض کردستان او را به دار آویخت. جمهوری اسلامی یک حکومت تمام عیار فاشیستی و ضد مردم کردستان است.

اعدام زینب اما مثل همه اعدامهای ماههای اخیرنه باعث ترس که باعث نفرت و خشم مردم علیه جمهوری اسلامی می شود. جلوی قتل و آدمکشی جمهوری اسلامی را اما تنها با ابراز خشم و نفرت نمی توان گرفت. باید دستهایمان را به هم دهیم، متحد شویم، و یکصدا فریاد بزنیم نه به اعدام. زنده باد زندگی!