چهل سال از آزادی هزار زندانی سیاسی گذشت - یداله بلدی


اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ٣۰ مهر ۱٣۹۷ -  ۲۲ اکتبر ۲۰۱٨


روز سوم آبان سال ۱٣۵۷ درتاریخ مبارزات سیاسی ایران، روزی تاریخی وفراموش ناشدنی است ،زیرا در این روز، یکهزار زندانی سیاسی، براثر مبارزات یکپارچه مردم، آزادشده وبه آغوش خانواده ها ومردم باز گشتند.
در آستانه انقلاب ، درمیان شعارهایی که مطالبات وخواسته های، مردم را در بر میگرفت، یکی از اصلی ترین وفراگیرترین این شعارها، آزادی زندانیان سیاسی بود، درسالهای اولیه دهه ۵۰ بعلت اینکه عده ای اززندانیان سیاسی، پس از آزادی به جنبش چریکی پیوسته بودند، ساواک ازسال ۵۲تا۵۴زندانیانی را که موعد زندانی آنان بسرآمده بود، همچنلن در زندان نگهمیداشت ، اما پس از خیزش مردم برای آزادی وایجاد فضای نسبتا باز، وورود نمایندگان صلیب سرخ به زندانها، رژیم عقب نشینی را آغاز وزندانیان موسوم به ملی کش را آزاد کرد، اما سوم آبان ۵۷ نقطه عطفی در تاریخ زندان وزندانیان سیاسی بود، دراین روز یکهزار زندانی سیاسی، آزاد شدند، اما در آن شب باشکوه وغرور آفرین، قابل پیش بینی نبود ، که در اینده ای نه چندان دور، روزهای تاریک، رنجبار وخفقان آور، نه تنها در انتطار زندانیان سیاسی آزادشده، بلکه در اتنطار مردم بپا خاسته ایران است.
زندانیان از ٣ زندان قصر، قزل حصار واوین آزاد شدند، در آن شب شکوهمند، نقطه اوج وزیبایی،در ان هنگام بود که زندانیان صفر قهرمانی، قدیمیترین زندانی را برسر دست گرفتند وسرود ازادی سردادند، در محوطه بیرون زندان قزل حصار، خانواده ها، دوستان وآشنایان بیصبرانه وبا شور وشعف در انتطار در آغوش کشیدن, عزیزانشان بودند، به هنگام خروج زندانیان از در اصلی زندان، استقبال کنندگان زندانیان مذهبی با صلوات از زندانیان استقبال میکردند ومستقبلین چپ گرایان با شعار عزیزانشان را در آغوش میکشیدند، این نوع برخورد دوگانه میتوانست بعنوان نمونه ای از وجود تفاوت دیدگاهها بین مذهبیها وچپگرایان در جامعه باشد
اکنون ۴۰ سال از سوم آبان ۵۷ که مردم با اتحاد وهمبستگی در زندانها را بروی فرزندان خود گشودند میگذرد، اما دریغا آزادی وعدالت که خواسته وآرزوی زندانیان ومردم بود نه تنهابرآورده نشد ، بلکه نطام جمهوری اسلامی، خودکامگی ، ستم وشقاوت را درجامعه نهادینه کردوزندان ،اعدام وشکنجه ابعاد گسترده تری یافت عملکرد جمهوری اسلامی در سالهای اولیه انقلاب نشانگر این واقعیت رنجبار بود، که مردم میهن ما فقط مدت کوتاهی بهار آزادی را تجربه کردندوآرمانهای بیش از ۹۰درصدزندانیان بثمر نرسید
اما تلاش زندانیان تحت هرشرایطی درداخل وخارج از کشور برای آزادی وعدالت درسازمانها واحزاب سیاسی همچنان ادامه دارد، عده ای از اینان برسر دار رفتندویا سالهای متمادی زندان وشکنجه های هولناک این این نطام را تحمل کردند ویا ناچار راهی تبعید شدند
صفر قهرمانی بعنوان شاخصترین وقدیمترین زندانی سیاسی که سازمانهای حقوق بشر، سالها خواستار آزادی اوبودند، پس از ٣۲ سال از زندان آزاد شد ،روزنامه ها که در آن زمان آزاد بوند، گزارشهای مشروحی از خاطرات اورا درج کردند، صفرخان یکبار بمدت کوتاهی دستگیرشد ودر سال ٨۱ درتهران درگذشت، از دیگر زندانیان که سالهای طولانی را درزندان گذراندند، افسران حزب توده بودند که بعداز ۲۵ سال اززندان آزادشدند امادر سال ۶۱ مجددا دستگیر شده وباقرزاده، کی منش وحجری درسال ۶۷ اعدام شدند، رضاشلتوکی درزندان درگذشت ومحمدعلی عمویی پس از۱۲ سال از زندان ازاد شد
یکی از دردناکترینرویدادها، سرنوشت شکراله پاک نژاد عضو برجسته گروه فلسطین است که در زیر شکنجه مقا.مت جانانه ای از خود نشان داده بود، شرح شکنجه های اعمال شده برایشان ومتن دفاعیات اودردادگاه به بیرون از زندان فرستاده شد وتاثیر زیادی برروحیه مبارزه جویی ، فعالین سیاسی در آن سالها یرجای نهاد، پاکنژاد پس از ده سال اززندان آزادشد، اما قشریون وانحصار طلبان اورا به زادگاهش دزفول راه ندادند، این انحصار طلبان که درطی ده سال زندان وشکنجه شدن پاک نژاد هیچگونه فعالیتی برعلیه رژیم نداشتند مانع از ورود او به زادگاهش شدند، اما این انسان مبارز، پیگیرانه به فعالیتش برای آزادی ادامه داد وعاقبت درسال ۶٣ دستگیر واعذام شد.
مشهورترین زندانی کرد، کاک غنی بلوریان بود که پیس از ۲۰ سال اززندان آزادشد، کاک غنی پس از یک دوره فعایت درکردستان ، ناچارراهی تبعید شد وکتاب ۵۰ سال خاطرات خودرا منتشر کرد ودر سال ٨۹ درآلمان در گذشت ودر طی یک مراسم رسمی با حصور مسعود بارزانی ودیگررهبران اقلیم دکردستان در اربیل بخاک سپرده شد، از دیگر زندانیان کرد فواد مصطفی سلطانی،طیب روح الهی،حامد طاهری، جمال رحیم زاده وخلیل بلوریان در مبارزه بارژیم جان باختند.
درشب سوم ابان که هرخانواده چشم براه عزیزانش بود ، خاندان اعظمی لرستانی درانتطار رهایی دهها نفر زن ومرد این خاندان بودند، از زندانیان این خاندان که صداقت شان بی حد وحصر بودواز مقاومترین زندانیان بودند ، فریدون اعظمی ، توکل اسدیان، هبت اله معینی وجمشید سهپوند در مبارزه بانظام جمهوری اسلامی بجوخه های اعدام سپرده شندند، مادر فریدون ، این سالارزن آزاده درهردو نظام از هرگونه   فداکاری برای فرزندان وخاندانش فرو گذاری نکرد، آوازه فداکاریهای دایه سلطنت مانند اشترانکوه ماندگار خواهد ماند، از دیگر خانواده ها میتوان از خانواده محجوبی شامل دوخواهر ویک برادر نام برد، از سه برادران مختاری که در سوم آبان آزاد شدند، سیامک درخیابان بدست پاسداران جان باخت ودوبرادر دیکر ناچار راهی دیار تبعید شدند مادر مختاری ها نیز اززمره مادران فداکار بود، برادران صبوری نیز در سال ۶۰ در مبارزه با رژیم جان باختند، از دیگر زندانیان آزاد شده فاطمه سعیدی مشهور به رفیق مادروهمسرش قلیج شایگان شام اسبی بودند وهنگامی اززندان آزادشدند که فرزندانشان نادر وناصر وارژنگ توسط ساواک کشته شده بودند در حالیکه ناصر وارژنگ هنوز نوجوان بودند، بهنگام اعلام خبرکشته شدن ناصر وارژنگ از بلندگوی زندان ، پدرشان بیهوش شد وبرزمین افتاد، جوانترین زندانی آزادشده فرشاذ سپهری نام داشت که در ۱۶ سالگی از زندان آزاد شد ودر ۱۹ سالگی دربرابر آتش تیر قلب پرمهرش از حرکت باز ایستاد ومانند چهار برادرش جاودانه شد.
از گروه پر آوازه گلسرخی ، دانشیان، عباس سماکار طیفور بطحایی ورضا علامه زاده از یورش رژیم جان بدر بردند ودرخارج از کشور به فعالیتهای سیاسی وفرهنگی خود ادامه میدهند، از آثار رضا علامه زاده از فیلمهای جنایت مقدس ومهمانان هتل آستوریاوچند فیلم مستند دیگر میتوان نام برد، طیفور بطحایی نیز فیلمی از زندگی مردم کردستان بتام نان وآزادی تهیه کرد وکتابی هم بنام از کردساتن تا کرسان نوشته است، عباس سماکار نیز در کتابی بنام می یک شورشی هستم چگونگی شکل گیری گروه وخاطرات زندان را شرح داده است وشرایط روزهای اعتصاب غذای ٨۶ روزه را باتفاق زنده یاد یحیی رحیم باز گو کرده است.
از سه نفر اززندانیان که بیش از دوسال در زیر شکنجه وباز جویی بوند ، زنده یاد یحیی رحیمی، این مبارز خستگی نا پذیر که بخاطر اعتصاب غذای طولانی دچار بیماری شده بود درسال ۶۰ دستگیر واعدام شد، هوشنگ عیسی بیگلو چهره مقاوم ومحبوب زندان ، که یکبار در سال ۵٨ ربوده شده بودو تاسرحد مرک اورا کتک زده بودند در روز ژانویه سال ۲۰۱۵ بازندگی وداع کرد. غلامرصا اشترانی معلم آگاه وبرجسته بروجردی که اکثریت مبارزین بروجردی مانند گروه ارمان خلق وبرادران خرم آبادی شاگردان اوبوند ، مدت کوتاهی پس از آزادی براثر صدماتی که هنگام شکنجه برسزش وارد شده بود درگذشت..
از هواداران مجاهدین خلق که درسوم آبان آزادشدند عده زیادی در مبارزه با ژیم جان باختند، اولین جان باخته محمد رضا طلوع شریفی نام داشت که دراوایل فروردین ۵٨ ترورشد، علی حاج فتحعلی ، محمد اسماعیلی وداوودسهیل درسال ۶۰ در قزوین اعدام شدند، مرتضی مثنی ودوبرادرش ، یداله آبهشت ، نامور صفایی وجوادزنجیره فروش دررشت نیز در سال ۶۰ اعدام شدند، دادستان انقلاب قزوین ورشت درسال ۶۰ خود یکی از زندانیان آزادشده سوم آبان بود که سالها بعد در اثر اختلاف با بعضی مقامات خودکشی کرد، شهاب راسخ دهکردی ، سیاوش سیفی ، محمد ضابطی، مصطفسی موسوی، عزت اشتری، حسین جنتی فرزند آیت اله جنتی ،ومحمد رضا راطبی، اصغر محکمی، محمدرشا سعادتی، ابوذر ورداسبی، رحیم حاج سید جوادی،حسین معین فر، ومرتصی احمدی ،شعبانعلی اردکانی از زندانیان آزادشده سوم آبان و هوادار مجاهدین بودند که بانحای گوناگون در مبارزه با رژیم جان باختند.
ازمیان زندانیان چپگرای آزادشده سوم آبان، زنده یادان فرج اله سعیدی ، غلام ابراهیم زاده ، علیرضا شکوهی،رستم بهمنی، انوشیروان لطفی، ، اصغر فرج خواه ، بیژن چهرازی، محمد علی پرتوی، علی مهدیزاده ولوجردی، عبداله افسری، محسن دماوندی، یوسف آلیاری، قزل ایاغ، مهرداد پاکزاد چنگیز احمدی، برادران خسرو شاهی، ، مسعودشماعی، عبدالمجید روشنفکر، ، علیرضا تشید، رضا قریشی، علی ماهباز، بهروز سلیمانی، ، منصور اسکندری. درمبارزه باجمهوری اسلامی ، جان باختند
دراعدامهای فاجعه ملی سال ۶۷ زنده یادان هبت معینی، حسین قاسم نژاد، زین العابدین کاظمی، ، گاگیک آوانسیان، هدایت اله معلم، حمید رضا عصمتی، آصف رزم دیده ، صابر محمدزاده، کسری اکبری کردستانی، ، مهدی حسنی پاک، اکبر صادقی بناب وبهروز غیاثوندنیز در بیدادگاهی چند دقیقه ای برسر آرمانشان ایستادند وجان باختند.
نحوه دستگیری و اعدام دونفر اززندانیان شایددرتاریخ اعدامهای سیاسی بی نظیر باشد ، رشید حسنی فرزند ملا حسنی طبق اعتراف خود ملاحسنی مخفیگاه اورابه سپاه لو داده بود، ومحمود طریق الاسلام که توسط مادرش که درجه اجتهاد داشت به نیروهای امنیتی سپرده شد.
یاد محمد علی زابلی را باید گرامی داشت که در تب وتاب دستگیریها درسال ۶۰ براثر نارسایی کلیه دریکی از بیمارستانهای تهران درگذشت.
از محمد رصا زمانی که کتاب فروشی اش ، در اواخردهه ۴۰ واوایل دهه ۵۰پاتوق دانشجویان چپ بود نیز باید یاد کرد که اکنون درخانه سالمندان درسوید زندگی میکند، زنده یاد هوشنگ عیسی بیگلو مرتبا از فنلاند به سوید میرفت واورا ملاقات میکرد.
چهارنفر از زندانیان آزادشده به نامهای هادی غبرایی، عزت آقاپور، کیومرث قلی زاده وسیاوش بیرنوند وتنها زندانی کلیمی ناصر هارونی براثر نصادف در گذشتند یادشان گرامی. واصفر بی نیازان نیز در کشور سوید براثر بیماری درگذشت
درمیان هزار زندانی ازادشده فقط ده درصد آنان خواهان حاکمیت جمهوری اسلامی بودند که شاخص ترین انان، هاشمی رفسنجانی ، عزت شاهی وحسین شریعتمداری بودند ، بقیه زندانیان شاخص مذهبی مانند منتظری ، لاهوتی، حجتی کرمانی بهزاد نبوی وحتی طالقانی مغضوب رژیم خود کامه قرار گرفتند.

درمیان آزاد شدگان سوم آبان آثاری در خاطرات زندان وجود دارد ، زنده یاد ویدا حاجبی تبریزی دوجلد کتاب از خاطرات زندان زنان بنام داد وبیدادگرد آوری کرده است   ، زنده یاد علی اشرف درویشیان نیز در رمان سالهای ابری بخشی را به خاطرات زندان اختصاص داده است، ، عباس مظاهری درکتاب شکوفه های انار خاطرات خودرا از زندان باز گو کرده است، نقی حمیدیان نیز دردوجلد کتاب با نام سفر با بالهای آرزو نحوه شکل گیری ورویدادها ی جنبش فدایی وبازجوییهای بنیانگزاران فدایی ومقاومت آنها را برشته تحریر در آورده.
زندانیان ازادشده سال ۵۷ که درسالهای میانی دهه ۴۰ واوایل دهه ۵۰برای کسب آزادی وعدالت اجتماعی بپاحاستندو با نطام خودکامه شاه بمبارزه پرداختند هنوز هم درراه آرمانهای انسانی شان تلاش میکنند. .با زندانبان هایمان در یک وجه مشترک بودیم نه برای آنها ونه برای ما قابل پیش بینی نبود که بزودی وضعیت دگرگون خواهد شد هرچند ما امید وار بودیم اما آنها توقع تغییر نداشتند از اینرو همچنان به رویه خشن خود ادامه میدادند، سرهنگ زمانی وسروان ژیان پناه اعدام شدند، ژیان پناه بدین علت اعدام شد که بیکی از زندانیان اهانت جنسی کرده بود آن زندانی نیز دوسال بعد بجوخه اعدام سپرده شد ژیان پناه توسط خلخالی واحمدی بوسیله گیلانی اعدام شدند،صارمی وشعله ور ونعیمی بزندان محکوم شدند ، اما پس از مدت کوتاهی آزادشدند نظری ونامیان واحمدلو ومیربلوچ وعبدی از درجه داران نیز بزندان محکوم شدند که پس از مدتی آزاد شدند ، سرکار مرادی معروف که دراواخر زندان با زندانیان دوست شده بود مدت کوتاهی در زندان بود وآزاد شد ، سروان مظلومی که مذهبی بود نیز همچنان در سمت خود باقی ماند، سرتیپ محرری رییس زندان قصر باتفاق هژبر یزدانی که در آن زمان زندانی بود به امریکا گریختند
هدف از این نوشته فقط یا د آوری روزی افتخار آفرین برای مردم میهنمان بود که فرزندان خودرا از بند خودکامگان رهایی بخشیدند وگوشه ای از تاریخ مبارزات کشورمان را رقم .
یاد برهمبندان برخاک افتاده مان را گرامی میداریم وبا آرزوی اینکه باردیگر   وبرای اخرین بار درزندانها بدست توانای مردم گشوده شود وفرزندان مردم بآغوش خانواده ها بازگردند .
بدیهیست این نوشته دارای نواقصی است امیدوارم رفقا آنرا کامل کنند،

یداله بلدی