از : آرمان شیرازی
عنوان : درین تاریک بی پایان, چراغی را نیازانیم...
دیدن نوشتار و چهره ی هم میهن گرامی, خانم رقیه دانشگری, پیدایی خورشید از پس ابر سیاه سالیان بود که روز را روشنایی ویژه ای بخشید... بامید آنکه این پیدایی نشانی از باهماد, دست کم بخشی از, چپ باشد که, هرچند دیر هنگام اما, دیگر همچون کوه یخهای زمستانی از جا کنده شده و به حرکت در آمده است.
انگیزه ی دوم من, پرداختن به یادداشت هم میهن عزیز, آقای سیامک رهگذر, بود که شماری از نکات ناساز و نابجا را در بر میگیرد. اگر فهرست وار بگویم:
* او عملکرد آمریکای کینزی سالهای ۱۹۴۰ را با آمریکای نئولیبرال کنونی یکی گرفته است؛
* با چشم بستن بر ویرانگری های آمریکا در کشورهای پر شمار (مانند ایران, شیلی, اندونزی... گرانادا, یوگوسلاوی, افغانستان, عراق) آن را از جایگاه یک متجاوز و غارتگر به مقام یک فرشته ی نجات بالا کشانده است؛
* تفاوت عظیم میان "فشار بیرونی (و) درونی" را نادیده گرفته میگوید چه توفیر دارد که "سرنگونی رژیم اسلامی... با کمک آمریکا باشد یا با دستان خود مردم ایران که توسط نیروهای خارجی حمایت بشوند"؛
* از یکسو بگونه ای نا مطمئن "نوشته (خانم دانشگری) را ... از همان نوشته جات سفارشی طرفداران اصلاح طلبی به حساب (آورده)" اما در چند جای دیگر با بکارگیری واژه ی "حتما" دیدگاه های فرضی را به خانم دانشگری نسبت داده و سپس نادرست بودن آنها را نشان داده است؛
* میگوید که "دنیا بایستی برای پایان دادن به جنایات گروه داعش در سوریه و عراق" دخالت میکرد اما از یاد میبرد که داعش, القاعده و مانندهایشان را آمریکا و همراهانش (اسرائیل, انگلیس, عربستان و...) پدید آوردند!
* خانم دانشگری را گرچه خشمگینانه اما با دمکرات منشی و اعتماد بخود در خور توجهی بعنوان یک "خام-خیال, ساده لوح و داری اشکال" محاکمه میکند!
بیگمان میتوان و باید با هم میهن عزیزمان, آقای رهگذر در اینکه حکومت اسلامی تبهکار و ویرانگر ست و در نتیجه باید از قدرت بزیر کشیده شود موافق بود. اما شایسته تر و بهتر می بود اگر او, برای دامن زدن به بحث دوستانه و خردمندانه, با دقت بیشتر و خشم کمتر به گفتگو می پرداخت.
٨۷۰۷۲ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۷
|