نگاهی به مواضع برخی نیروهای اپوزیسیون - سهراب ایرانی


اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱۶ آبان ۱٣۹۷ -  ۷ نوامبر ۲۰۱٨


در این نوشتار سعی خواهیم کرد به بررسی بعضی از مواضع اعلام شده ی نیروهای اپوزیسیون پرداخته و امیدوار باشیم که پاسخ صریح و شفاف مخاطبین ما در روند سیاست گذاری نیروهای چپ و دموکرات تاثیر گذار باشد.

نیروهای بر انداز
در رابطه با این نیروها در این نوشتار با آن بخش از نیروهای برانداز که با دفاع از تحریم علیه مردم و حمایت نیروهای خارجی برای بر اندازی دل بسته اند، بحثی نخواهیم داشت. در رابطه با نیروهایی که با هدف براندازی بدون حمایت و دخالت نیروهای خارجی و بدون دفاع از تحریم ها به دنبال اهداف خود هستند در مورد مواضع دوستانی که چندی پیش در اطلاعیه ای اعلام داشتند از براندازی بدون دخالت نیروهای خارجی استقبال میکنند و همچنین دوستان راه کارگر نکاتی را مورد بررسی قرار می دهیم، دوستانی که براندازی بدون دخالت خارجی را طرح کردند در اطلاعیه خود (نقل به مضمون) این گونه موضع گیری داشتند که ضمن تشریح اوضاع جاری کشور و نقد ناکارآمدیهای سیاست نیروهای حامی مشروط مشارکت در انتخابات در توازن قوای کشور، از تحولات و خیزش مردمی اخیر استقبال کرده و طبق معمول با کوبیدن بر طبل استدلال طلائی دیدید ما گفتیم این گونه مطرح نمودند که جنبشها و اعتراضات موجود و در شرف گسترش هرچه بیشتر نشان از صحت نظرات این عزیزان میباشد این دوستان اما در همین اطلاعیه با واقع بینی اشاره میکنند که خروج یک جانبه ی آمریکا از برجام به فلاکت بیشتر مردم انجامیده و نیروهای درون توازن قوای حاکمیت که با رویکرد متفاوت در ارتباط با منافع و بقای خود در مورد مسائل داخلی و خارجی در چنین حالتی از اختلافات خود کاسته و در سرکوب جنبشهای اعتراضی متحدانه تر عمل خواهند کرد به نظر میرسد پاشنه ی آشیل نظرات این دوستان در همین رابطه آشکار میگردد، سئوال از این دوستان این است اگر قرارداد برجام (با همه ی نظراتی که هم ما هم شما عزیزان در رابطه با سیاست های نادرست و ضدملی هسته ای داشته و داریم) میتوانسته تا حدی از فلاکت بیشتر مردم بکاهد و اگر رقابت ها و سیاست های متفاوت و حتی متضاد نیروهای درون توازن قوای کشور (علیرغم آنکه نهایتا هردو گرایش عمدتا برای استمرار بقای خود و نه منافع ملی تلاش کرده و می کنند) می توانسته تا حدودی از یکپارچه شدن حاکمیت و هم سو شدن آنان در سرکوب مردم بکاهد چرا شما عزیزان در آن لحظه ی سیاسی و در نبود آلترناتیو که بخش هایی از نیروهای سیاسی چپ و دموکرات ملی و مذهبی از تاکتیک حمایت مشروط از برخی گرایشات حمایت کرده و به آن عمل نمودند آنان را وابسته خائن سازشکار و ... می نامیدید، دوستان راه کارگر نیز بعد از پایان کنگره اخیر خود (کنگره مارکس) اطلاعیه ای صادر کردند، این اطلاعیه (نقل به مضمون) مسائل را اینگونه طرح نموده است که اوضاع سیاسی کشور در وضعیت انقلابی بوده زمینه برای رسیدن به آرمانهای ما فراهم میباشد این اوضاع نشان دهنده ی صحت نظرات و برنامه ها تحلیل های ما بوده است این عزیزان در بخشی از این بیانیه میفرمایند البته آلترناتیو چپ در کشور وجود ندارد ما امیدواریم که جوانان نسل جدید چپ ایران بتونند این آلترناتیو را به وجود آوردند و اشاره میکنند ابا توجه به نبود آلترناتیو در شرایط حساس کنونی احتمال به انحراف رفتن جنبش مردم نیز موجود است. سئوال ما از این عزیزان این است که دوستان محترم شما که با صداقت و شجاعت عدم وجود آلترناتیو را با گوشت و پوست لمس میکنید آیا حاضرید در صورت به انحراف در غلطیدن جنبش مردم به سهم خود مسئولیت این به خطا رفتن را بپذیرید؟ در این رابطه بخشی از دوستان به نام هواداران اکثریت (در دفاع از سوسیالیسم) در نوشته ای از اپوزیسیون هم سو با نظرات خود درخواست ارائه برنامه ی آلترناتیو می نمایند،به نظر ما دوست گرامی شهاب برهان در نوشته ی اخیر خود در مورد بررسی نظرلت نیروهای اپوزیسیون چپ پاسخ این دوستان را تا حدود زیادی داده اند، ما فکر میکنیم مهمترین علت عدم وجود آلترناتیو چپ دموکرات در ایران در وهله ی اول سرکوب و انحصار طلبی و سیاست های ضدمردمی و ضدملی کل حاکمیت بوده اما مهمترین علت در رابطه با خود نیروهای چپ و دموکرات به نگاه آنان به سیاست ورزی باز میگردد تجربه ی خونبار مبارزات نیروهای چپ و دموکرات ایران هنوز به بسیاری از ما نیاموخته که سیاست ورزی را به جای آنکه از آرمان گرایی به سمت واقع گرایی پیگیری کنیم، می بایست از واقعیت ها به سمت آرمان ها پیگیر سیاست و برنامه ها ی خود باشیم، در این رابطه خوشبختانه بخش مهمی از نیروهای چپ و دموکرات در داخل و خارج از سال ها پیش که نقطه ی عطف آن دوم خرداد ٧٦ بوده راهبرد های سیاسی خود را برای رسیدن به برنامه های آرمانی خویش بر اساس حرکت از واقعیت ها به سمت آرمان ها بنا نهاده اند. علی رغم آنکه این گرایشات نیز در سیاست ورزی خود در گذشته از چپ و راست زدن های غیرمتعارف در امان نبوده در روند سیاسی مبارزات مردم ایران به نسبت دیگر نیروهای مبارز تاثیرات بسیار ملموس تر و مهمتری بر جای گذارده است، صد البته در متد و مضمون سیاست های این گونه گرایشات نیز کاستی های فراوانی وجود داشته و دارد به نظر ما مباحثی که اخیرا در بین نیروهای سیاسی که خواهان تحولات ساختاری برای گذار به دموکراسی هستند در مورد مسائل تحول خواهی و اصلاحات ساختاری در جریان است بسیار ضروری و مفید بوده است و پیگیری این مباحث توسط نیروهای اتحاد جمهوری خواهان، گروه های هم سو حزب چپ ایران طیف های مختلف در سایت میهن، زیتون و خصوصا دوستانی مانند بهروز خلیق، علی کشتگر، احمد پورمندی، رضا علیجانی، بهزاد کریمی و ... از مهمترین وظایف نیروهای چپ و دموکرات میباشد پیشنهاد اکید ما به این طیف ازدوستان این است. همچنان با تاکید فراوان سیاست ورزی و تحولات سیاسی کشور را باید به صورت روند مورد ارزیابی قرار داد. از این دوستان تقاضا داریم با بررسی مواضع نیروهای اپوزیسیون از مشروطیت تا انقلاب بهمن خصوصا روند سیاست ورزی در ایران را بعد از دهه خونین ٦٠ و فاجعه ملی کشتار ٦٧ به صورت منطقی و منصفانه نقد کرده و با استفاده از همه ی تجارب به تبیین راهبرد سیاسی مورد نیاز   مرحله کنونی جنبش مردم ایران اقدام بنمایند.

٢ نکته ی پایانی
نکته اول، بهزاد کریمی عزیز اخیرا در نوشته ای در مورد سخنرانی اخیر روحانی مطرح کرده اند که اگر تاکتیک حمایت از روحانی در گذشته تاکتیک درستی بود در شرایط فعلی نباید همچنان از آن تاکتیک حمایت کرد، سوالی که مطرح می شود این است که آیا بهزاد عزیز پذیرفته اند که مواضع ایشان در ارتباط با عدم حمایت از آن تاکتیک در آن لحظه سیاسی تحول یافته است؟
نکته دوم، آن بخش از دوستان که معتقدند تا زمانی که آلترناتیو مورد نیاز این مرحله از جنبش و منافع ملی شکل نگرفته باید از حذف همه اصلاح طلبان حمایت کرد باید بپذیرند که در صورت شکست و به انحراف رفتن مبارزات مردم پاسخگو باشند.
فشار به اصلاح طلبان برای تبیین راهبرد برای تحول خواهی و اصلاحات ساختاری و افشا و طرد اصلاح طلبان زرد و فرصت طلب از مهمترین وظایف نیروهای چپ و دموکرات در شرایط کنونی می باشد.