تبر تحریم امپریالیسم آمریکا، بسود تبهکاران آخوندی - بهنام چنگائی


اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۹ آبان ۱٣۹۷ -  ۱۰ نوامبر ۲۰۱٨


آیا در این حقیقت آشکار تردیدی وجوددارد که تبر تحریم های امپریالیسم آمریکا تاکنون جز بسود خویش، و تحکیم و تداوم استبدادمذهبی و به تبع آن، منشأ سرکوب هرچه بیشتر آزادی های مدنی، ستیز کور با درخواست برابرخواهی حقوق زن و مرد و حق آزادی پوشش، بستن دست و دهان دادخواهی های حقوقی ـ کارگری و بی پاسخی به جویندگان کار بیکار بکارنرفته است؟ همچنین ترفند تحریم قلدر جهان بیشتر از همه آیا برای تشویق و گشایش هرچه بیشتر اشکال "قاچاق ها" و رونق پرسود "بازار سیاهِ دوسویه" بکارنرفته است!؟ همزمان باید شفاف ساخت که بهره بری از این اهرم جنایت ضدبشری توسط آمریکا جز جنایت علیه بشریت تنگدست کار، گرسنگان بیکار و حقوق بگیران و زحمتکشان کم درآمد نبوده و به عقب نشینی و فشار به ولایت و مافیایش نیآنجامیده است. من برابریخواه و مدافع جدائی دین از دولت و پشتیبان آزادی عقیده و وجدان توامان هردو ساختار دینمداران و سرمایه سالاران انسان ستیز را محکوم کرده و تبانی تبهکارانه ی آنها علیه نان و کار و آزادی مردمانم را هرگز فراموش نخواهم کرد.

برای من استبداد فاسد ولائی و چپاولگرهای میلیاردی رهبر، ملاها و مکلاهای بی آبرویش بحد کافی رسواست. و همزمان برپایه تجربه های ویرانگر تحریم های تاکنونی، و برای بخش های بی نان و بیکار و بی یاور روشن شده و پی برده است که بکارگرفتن این تحریم ها توسط ژاندارم جهانی، آنهم علیه خودکامگی مذهبی که همگان بخوبی می دانند خود آمریکا (مادر زایش، تربیت و تدارکگر جهانی تک تک آنان از داعش شیعی تا سنی سلفی می باشد.) این تحریم ها جز اهرم مناسبی برای سرگردگی آمریکا و ترامپ و یاران غربی اش نیست. همچنین اهداف تحریم جز معطوف به به تبعیت درآوردن خودسران و گرفتن باج بیشتر از آنان نمی باشد. هماهنگ با آن یافتن هرچه بیشتر پوشش های قاچاق و دامن زدن به رونق بازارهای خرید و فروش سیاه دوسویه، و جاری شدن سودهای کلان میلیاردی بسوی دلال ها و لابی های کارتل ها و تراتست ها و سرانجام به جیب زدن سودهای گزاف دوجانبه ( دینکاران و سرمایه داران) معجزه ی این تحریم هاست. در این شاخ و سینه زدن های رهبر و قلدربازی های ترامپ بازنده اصلی جز همین ۹۹% های بیدادرس نبوده و نیستند. وگرنه این تحریم ها کک تنبان خودکامان مذهبی مالی نخواهندشد.
در این بازی بازارِ آزاد سرمایه ی لیبرال مرگبار که توسط مهره ی راسیست و فاشیست و میلیاردراش ترامپ علیه کارگران و مردم بجان آمده ما به پیش برده می شود از یکسو، و بی خیالی و آسودگی وجدان خامنه ای و بیت اش از دیگرسو هرآن به ویرانشدگی هستی کارگران، زحمتکشان، حقوق بگیران پانینی و میانی، بیکاران، گرسنگان و خانه خرابان کنارشهری بیشتر می افزاید در حالیکه خلافت خامنه ای، دولت ویران و دزدان ریز و درشت اش به یقین از تحریم های آسیبی نخورده و نخواهندخورد. تازه از آمریکا و غربی ها ممنوند که با تحریم مردم را در تنگناهای نان بخور و نمیر دچار و ویلان کرده اند. همچنین حاکمان از تحریم ها خوشحالند چراکه: می توانند با مردمفریبی های مذهبی توده های کارگران و زحمتکشان و حقوق بیگران را از ترس قحطی و مرگ بجانب همبستگی با خویش و مقاومت منفی بدرگاه ولائی بکشانند؛ تاهم مردم از خیزش سرنگونی ولایت منصرف شوند و هم مردم کار و زحمت باردیگر با پای خویش به کشتارگاه جنگ زرگری و رسوای "دین و سرمایه" دچار شده و "هشدار" که ای بسا اجازه دهند که خامنه ای و یا دین دولتی بچشمان ساده دلاشان خاک بپاشد.

زیراکه: آنها "سرمایه و دین" در یک هموندی پوشیده ولی ضروری باهم همراستایند و جهت نگهداری حیات انگلی خویش، تقویت منافع محلی، منطقه ای و جهانی، و مهمتر از همه بسود حافظه جبری و قهری تاریخ و نشان دادن توانائی حفظ بقای مشترک، آنها بایسته و ناچارند دست در دست هم کنند و می باید بخواهند که سازش کرده و مصلحتی متحدشوند و کنارهم بمانند و با ایجاد این ائتلاف در برابر نیروی معترض گرسنه، کارگر بیکار مظلوم و چپاولشده، بیکاران ناامید و بجان آمدگان سرخورده از فقر، با حیله گری های مرسوم مذهبی و با دادن وعده های پوچ بهشت و دمکراسی لیبرالی و درآمد بیشتر بتوانند بیش از گذشته های در برابر خواست انسانمداری، حق تشکل صنفی، استقلال سیاسی طبقاتی اقتصادی و داشتن حقوق برابر شهروندی و ایجاد حزب مستقل طبقه کارگران و کارمزدان فکری و خدماتی بایستند و به انباشت ثروت خود همچنان بیرحمانه و بقیمت مرگ و ویرانی زندگی توده ها بیفزایند. بی دلیل نیز نیست که امپریالیسم آمریکا و یارانش بخوبی از ستیز کار با سرمایه آگاهند و از دین همین رویاپردازی ها را نیازدارند و اینک نیز می خواهند با کوبیدن چماق تحریم بر سر توده های کارگران، گرسنگان، بیدادرسان و زحمتکشان را وادارسازند که در یک سیاست پنهان ولی همآهنگ با منافع این گردنه گیران آخوندی و جهانخواران سرمایه سالار به همراهی ناچارشوند.

( نابرابری انسان، در برابر انسان ستیزی دین و سرمایه )
در جوامع جهانی چنددست و نابرابر "نوع انسان" در دیدگاه "دین و سرمایه" چه در عمل و یا نظر هیچگاه دارای حقوق یکسان و ارزش برابر نبوده است؛ چه رسد به انسان های مفید کارمزد و توده های زحمتکش غارتشده و معترض که در سراسر گیتی و در برابر استبدادهای انگلان مذهبی دینی و چپاولگران بیدادگر سرمایه پیوسته ایستاده و بیشرمانه مورد تحقیر و تنبیه و سرکوب مرگبار هردو قرارداشته و دارند. وزهمینرو نوع بشر در فرآیند هستی ساز کنونی و آتی خود ناچار نیازمند به یافتن و ساختن ابزارهای برابرسازِ حقوق بشری و منافع مشترک انسانمداری برپایه خرد تاریخی و چالش اندیشه جمعی در برابر فردگرائی ها و قهرمان پرستی هاب بی هوده است تامگر بتواند "ارزش نوعی خود" را از تحقیر و ریای سران دین پناه و بهره کشی مشتی سرمایه سالاران خونخوار برهاند. و پشتوانه این دگرگونی لازم و حیاتی جز همبستگی فراملی و هموندی"مطلقا" طبقاتی نیست. وگرنه همیشه توسط ایندو و جیره خواران آنها فریبخورده، گمراه تر گشته و در میدان جاهخواهی این تبهکاران بنام خدا و فاشیسم مذهبی جان می گیرد، ناسیونالیسم و راسیسم برتریجو بجان نان و کار و آزادی قدمگرائی را بخورد می دهد و دمکراسی یکسویه سیاسی بی رنگ و خاصیت بورژوائی نیز برای بقای میلیتاریسمش ما را بجان هم خواهندانداخت.

ساختار سیاسی اقتصادی نظامی سرمایه با هرنام و همه گستردگی ها و رنگ و روهای فریبنده اش قرن هاست دیگر بسود انسان کارورزِ لهیده و خمیده کمر نبوده و نیست. اوی کارگر و زحمتکش در هرکجای این زمین اکنده به زور و چپاول و سرزنش و ریا که باشد، همچون همیشه ی تاریخ نادان، آسیب پذیر و ندار است و اینگونه هم بحساب می آِید و ناگزیر فرصت رهائی و آسودگی از چنگال جاهطلبان غارتگر سرمایه سالار و یا همت به بستن دکان ریاکاران دینمدار را از شدن فقروفاقه نیافته و اعتمادبخود و همسنگرانش نمی یابد. و به تبع آن بسیاری از توده ها هنوز از نقطه نظر فکری امکان رهائی از ستم بهره کشی ها، جستن از تنگدستی های روزافزون و نجات از زندان تنگناهای فراوان ساختارهای مذهبی و سرمایه سالاری را باورنداشته، و بخود طبقاتی شان که اکثریت مطلق اند ایمان لازم را ندارد. چراکه: تاکنون این دو( دین و سرمایه) با هزاران کلک و ترفند، و در طول تاریخ مانع این بیداری طبقاتی و تکیه بر توان شگرف اجتماعی داده اند. چرا؟ چون آنها مکمل ناگزیر هم بوده و از هرسمت بسوی شان بنگریم خواهیم دید که تلاش سران دینداران و سرمایه سالاران در نفس وجودی خود همیشه نیازمند به دشمن تراشی و یابی هستند، و آن نیز جز بر سر بدست آوردن قدرت و ثروت نبوده، وگرنه پا بمیدان اجتماعی نوع انسان بهره ده نمی گذاشته اند، مگر برای چپاول و تجاور و به بردگی کشاندن اسرای شان. شگفتا که هنوز نوع بشر بخاطر کمبود نان، دانش و یافتن امید به زندگی همچنان در کمینگاه ریاکاری ادیان پناهنده مانده، و از دیگرسو در کشتارگاه های جنگ و جنون سرمایه و ناسیونالیسم و مذهب گرفتار می باشد! در شرایطی که انسان زمیگیرشده در درگاه دین و سرمایه و ناسیونالیسم بدلیل نداری اش همیشه جنس بنجول بحساب آمده و می آید و از دید سران این هرزگان همیشه نیاز به کمک و هدایت خودبزرگ بینان دارد. بویژه اگر در ایران و آمریکا و دیگر کشورهای مشابه زاده شده باشد.

بدلایل روشن تاریخی این چند پدیده ی تمامیتخواه، مزاحم حرکت پیشرونده تاریخ، منکر استعداد و توان پیشرفت یکسان ملل، دشمن دوستی مسالمتجویانه جامعه مدرن جهانی، ترمز گذر از گذشته و جویش فردا، پویش و قطب بندی طبقاتی، و شکوفائی زندگی نوع بشرند. زیراکه این دو همتا " دین و سرمایه" و البته( در اشکال مختلف جهانی اش)، از آغاز پیدایش شان تا بامروز، هریک در نوع خود ادعای برتری داشته و هنوز دارند و عملا هم سران ادیان توانسته اند بدون کار مفید در تولید اجتماعی دومین سازمان کارفرمائی جهانی را تسخیرکرده و با همین اهرم ثروت و قدرت توانسته اند در کنار سرمایه سهم خود را از گلوی توده های کار و رنج بدزدند و همزمان راسیسم و فاشیسم و فناتیسم خاص خود را در آمیختگی با سرمایه بقیمت ناکامی و نادان سازی نیروی های تاریخساز کارگران پیوسته بکارگرفته و بخاطرش هم در سراسر جهان و در درون کشورهای شان برای جایگاه خویش"حق ویژه الهی یا سروری متمولی" بخواهند و می خواهند و هرجا هم ایستادگی در برابرشان بوده یا باشد، می دانیم که با ابزارهائی نادان سازی مذهبی و مقابله های قهری و نسل کشی های فله ای دست به هر جنایت ضدبشری که لازم باشد برده و می برند. کافی ست به جنگ های ۱۴۰۰ ساله مذهبی سران اسلام تا کنون از یکسو و تاریخ ۲۴۲ ساله ی سراسر خونین از آمپریالیسم آمریکا در بیرون از خاک خود با دخالتگری ها، لشگرکشی ها و سرکوب های خونین جهانی اش فکرکنیم که بیادبیاوریم که سران کاخ سفید نشسته با جنبش های مستقل رهائی بخش از ستم دین و بهره کشی سرمایه چه ها روانداشته اند. ما ایرانیان مستقل، آزاده، باورمند به اراده و انقلاب مردمی کارگری و متکی به توانائی خود و دوری و مقابله از دشمنان مذهبی و امپریالیستی مان تحریم آمریکا را محکوم کرده و با هردو سر سازگاری نداریم. در این برهه سرنوشت ساز ما نیروهای دمکرات، چپ و کمونیستِ متکی به توان طبقاتی مستقل کارگران و توده های زحمتکش چاره ای جز همصدائی و همبستگی مشترک با همراهان سرنگونیخواه نداشته و همزمان ناگزیر مبارزه افشاگرانه علیه همه تحریم ها، طرح ها و ترفندهای ضدبشری بساط آمریکای جنایتکار، صهیونیسم راسیست و فامیل سعودی و همه لابی های کاسه لیس شاهی و شیخی آنها هستیم.

بهنام چنگائی ۱۹ آبان ۱٣۹۷