اداره شورایی!
آلترناتیو روشنی که کارگران مبارز درایران مطرح می‌کنند


عظیم هاشمی


• وقتی کارگران هفت تپه با شعار: "نان کار آزادی، اداره شورایی"، خیابانها را درمی نوردند گویای این است که نه تنها می‌دانند چه نمی‌خواهند بلکه از آن مهمتر اینکه با شعار اداره شورایی، آلترناتیو مشخص و طبقاتی خود را مطرح می‌کنند. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲۶ آبان ۱٣۹۷ -  ۱۷ نوامبر ۲۰۱٨


 
در سپهر مبارزات یک‌صد ساله جامعه ایران، استثمار شدگان همواره جایگاه ویژه ای داشته‌اند. این‌ها که در جامعه کالایی، بجز نیروی کارشان هیچ چیز دیگری برای فروش در بازار سرمایه ندارند بنا به ماهیت طبقاتی خود نه تنها نمی‌توانند خویشتن را از بطن مبارزه بر علیه شرایط دهشتناکی که همواره برآنها جاری است دور نگه ‌دارند بلکه همواره درصفوف مبارزات حضوری شورانگیز وتا پای جان از خود نشان داده‌اند.اما علیرغم جانفشانی های گسترده، تاریخ گویای این واقعیت است که حتا اگر مبارزات کارگران در برهه هایی از چنان گسترده گی برخوردار بوده است که سرمایه دارای را به عقب نشینی وادار کرده ولی طولی نکشیده است که شاهد یورش دوباره آن‌ها به طبقه کارگر بوده‌ایم. علل واقعی چنین وضعیتی وخصوصا تحمیل بی حقوقی مطلق 40 ساله اخیر براین طبقه که در سالهای 56 و57 به عنوان پایه‌های اصلی مبارزه برای بزیرکشیده شدن دستگاه سلطنتی بودند آیا بجز نبودن یک صف مستقل طبقاتی در مبارزات چیز دیگری بوده است؟

اکنون بنظر می‌رسد که استثمار شدگان در ایران در حال گذار به چنان موقعیتی هستند که می‌تواند برای یک بار هم که شده است مبارزات در مسیری قرار گیرد متفاوت از آن چیزی که در صد ساله اخیر شاهد آن بوده‌ایم.
اگر برآمد اعتراضات در دی ماه سال گذشته فاز جدیدی پیشا روی توده های جامعه قرارداد وتاثیر بلاواسطه آن، تقابل واقعی بخشهای وسیعی از مردم با همه جناحهای حکومتی بوده است اما می‌توان گفت تأثیرات دیگری نیز از خود برجای نهاده است. آن خیزش همگانی- بنا به هر دلیلی که براه افتاد- بیش از آنچه در آن مقطع انجام داد نمی‌توانست کاردیگری از پیش ببرد. البته در همان موقع نیز فقط کوته بینان می توانستند تصور کنند که جامعه‌ای که دست به چنین خروشی زده است آرام خواهد گرفت. سیر رویدا دهای مبارزاتی در ده ماهه اخیر نیزگواهی است بر اینکه جامعه تلاش می کند تا ضمن یافتن نقاط ضعف وقوت حرکت دی ماه، ناکارآمدی های آن را برطرف کند. بدین سبب اکنون فاز جدیدی پیشا روی مبارزات خود قرار داده است. این فاز جدید چیزی جز تشکل یابی شورایی نیست.
اکنون ما شاهد ایجاد تشکل شورایی توسط معلمین وبخشی از کارگران مراکز تولیدی هستیم. چه بسا چنین فازی به چنان مرحله‌ای از عمق وگستردگی ارتقاء یابد که در هیچکدام از قیام ها واعتراضات مختلف گذشته دیده نشده است. آن بستری که اکنون برای پر کشیدن این فاز فراهم گریده است نه تنها وضعیت شکننده رژیم بلکه از آن مهمتر نوعی از آگاهی طبقاتی استثمارشدگان است که در افت وخیزهای مبارزاتی مختلف خود با تمامی وجود به آن واقف گردیده اند.
واقعیت وجودی این تشکل های شورایی مستقل، تا همین جا توانسته است – هر چند تا حدودی -خطوط بطلانی بر سه جریان مختلف ترسیم نماید: اول برآن صدها انجمن و تشکلهایی که رژیم برای پیشبرد سرکوبگریهای خود در مراکز تولیدی ، فرهنگی واموزشی ساخته است، دوم بر آن جریانات سرمایه داری -از دلبستگان به احیاء نظام سلطنتی تا ناسیونال – اسلامی های مغضوب حکومت- که در صدد انکار هویت طبقاتی اعتراضات هستند و سوم آن طیف از احزاب وسازمانهایی که خود را چپ وحتا طرفدار حکومت شورایی تلقی میکنند اما تشکل یابی را همسنگ با وارد شدن به تشکیلات خویش وبا یک درجه تخفیف مشابه خویش قلمداد می کنند.
وقتی کارگران هفت تپه با شعار: "نان کار آزادی اداره شورایی"، خیابانها را درمی نوردند گویای این است که نه تنها می‌دانند چه نمی‌خواهند بلکه از آن مهمتر اینکه با شعار اداره شورایی، آلترناتیو مشخص و طبقاتی خودرا مطرح می‌کنند. بعید است این مبارزان استثمار شده‌ای که تشکل های شورایی را در دستور کاری خود قرار داده‌اند واساس حرکت مستقل طبقاتی را براین پایه استوار نموده اند به شورا همچون ابزار- دیدگاهی که عده ای حتا درطیف چپ به شورا دارند و درنوشته هایشان بازتاب دارد - بنگرند. وقتی   محلات یا خیابانهایی با شعار: اداره شورایی، به لرزه در می‌آید آیا بجز این است که در دیدگاه چنین   کارگران مبارزی شورا ارگان پایداری است که می بایستی اداره جامعه را بر عهده گیرد؟
بدون شک گذار کل طبقه کارگر به فاز مبارزات شورایی به راحتی میسر نیست اما همین آغازگری بخشهایی از طبقه کارگر در این زمینه می‌تواند الهام بخش بسیاری از کارگران مراکز تولیدی و نیز توده های مردم درسطح جامعه گردد. این جوانه هایی که اکنون نمودار شده است می‌تواند بارقه های امیدی گردد برای سایر هم طبقه ای ها تا ضمن شناخت بهتر و دستیابی به پتانسیل و هویت واقعی طبقاتی خویش، مبارزات خود را براساس چنین ارگان پایداری به پیش ببرند.
این طبقه با آلترناتیو مشخص خود -اداره شورایی جامعه – خواهد توانست ضمن حفظ و استحکام استقلال تشکیلاتی خود، خنثا گربرنامه های جریاناتی گردد که درصدند ازمبارزات آنان پلکانی برای دستیابی جریان خود به سمت قدرت سیاسی بسازند. با فراگیر شدن-اداره شورایی جامعه – این ارگان پایدار مبارزاتی علاوه بر اینکه طبقه کارگر درتقابل با رژیم سد محکمی ایجاد خواهد نمود، برای مبارزه ی تاریخی مردم درجهت رهایی از استبداد و استثمار چشم انداز تازه ای خواهد گشود.