کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز در قامت رهبری جامعه - رحمان حسین زاده


اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۶ آذر ۱٣۹۷ -  ۲۷ نوامبر ۲۰۱٨


اعتصاب واعتراضات شکوهمند و کوبنده کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز تاکنون صفحه درخشان و فراموش نشدنی در جنبش کارگری ایران به ثبت رسانده است. تحول بزرگ و نوینی را به تاریخ جنبش کارگری افزوده است. این تحول عبارتست از این واقعیت که کارگران و جنبش کارگری در قامت رهبری جامعه قد علم کرده و در این راستا خیز برمیدارند. پیشروان کارگری و کمونیستهای درس گرفته از انقلاب ۵۷ بارها و بارها بر این مساله تاکید کرده ایم که "این بار نوبت کارگران" است. همین دو ماه قبل در کنفرانس استکهلم نیروهای چپ و کمونیست پیام "این بار نوبت کارگران است" اعلام شد. مضمون و منظورازچنین تاکید و فراخوانی چیست؟ منظوربه سادگی اینست، که این بار رهبری تحول انقلابی و انقلاب آتی ایران را طبقه کارگر و جنبش کارگری به عهده دارد. به این معنا انقلاب در چشم انداز، انقلاب کارگری برای برای ساقط کردن کلیت بورژوازی و استقرار نظم سوسیالیستی، متکی به حاکمیت شورایی است. اگر بپرسند، کارگران چگونه در این مسیر گام برمیدارند؟، آنگاه پاسخم اینست به نمونه تحرک اعتصابی و اعتراضی دو هفته اخیر کارگران فولاد اهواز و نیشکر هفت تپه و نقش رهبران و فعالین هوشیار و متعهد آن نگاه کنید و ببینید که چگونه قدم به قدم آگاهانه به عنوان رهبران جامعه ابراز وجود میکنند.

کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز چه کردند؟
در این دو هفته صفوف اعتصابی و اعتراضی خود را وسیعا متحد و متشکل کردند و قدرت و نیروی اجتماعی خود را به میدان کشیدند. نه تنها خواسته های فوری و آتی دو مرکز کارگری خود، بلکه خواسته های عاجل کل جنبش کارگری را به پرچم مبارزاتی تبدیل کرده و به این ترتیب به صدای رسای کل جنبش کارگری تبدیل شدند. مستقیما کارفرما و دولت سرمایه را در کنار هم زیر ضرب فشار و اعتراض خود گرفته و مورد تعرض قرار دادند. بر سازمان شورایی مراکز کار و اداره شورایی جامعه تاکید کردند. اعتصاب و اعتراضشان به صحن جامعه و مرکز شهرهای شوش و اهواز کشیدند. توده مردم را در آن شریک کردند و به مساله کل جامعه تبدیل کردند. خانواده های کارگری به عنوان بخش در هم تنیده محیط های کارگری نقش مهمی ایفا کردند. نقش پرشور زنان و سخنرانیهای آتشین آنها انرژی دیگری را به این جنبش بخشید. در سطح سراسرایران، حمایتهای جدی دیگر بخشهای کارگری و جنبشهای اعتراضی رادیکال و مردم معترض به مبارزه شان را جلب کردند. به نقطه امید جنبش کارگری و دیگر جنبشهای اعتراضی حق طلبانه در کل کشور تبدیل شدند. رهبران آگاه و جسور این دو مرکزکارگری مداوما در صف مقدم، این مبارزه را هدایت و به افکار عمومی جهان و ایران معرفی کردند. با استفاده موثر از میدیای اجتماعی، صدای تحرک اعتراضی این دو مرکزرا جهانی کردند، به مهمترین رویداد سیاسی و اعتراضی دو هفته اخیر تبدیلش کردند. به عنوان رهبران آگاه کل جنبش اعتراضی توده کارگر و مردم به میدان آمده و حمایت جلب کردند.اینها الگوهای رهبری کارگر در سطح جامعه را به دست میدهد.
واقعه مهمتر بعد از دستگیری رهبران و فعالین اصلی این مبارزات شورانگیز، کماکان اعتصاب و اعتراضات این دو مرکز کارگری با قدرت و توان بالا ادامه ادامه دارد. واقعیتی که ریشه در خودآگاهی و سازمانیافتگی به وجود آمده و حضوروسیعتر فعالین موثری دارد که توانستند، استمرار این مبارزه پرشور را تضمین کنند. زیر تداوم فشار اعتراضات کوبنده، تا این لحظه همه دستگیر شدگان، منهای چهره شاخص اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه ، اسماعیل بخشی و خبرنگار جسور سپیده قلیان آزاد شده اند. تردیدی نیست فشار و توطئه نگران کننده به ویژه علیه اسماعیل بخشی در جریان است. به همین دلیل همین روزها، با تشدید اعتراضات چه در نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز، چه در سطح ایران و در سطح بین المللی باید کاری کرد، اسماعیل بخشی و سپیده قلیان هم آزاد شوند. فشار اعتراضی پایین بیاید، توطئه های نگران کننده را علیه آنها اجرا خواهند کرد. این خطر را باید جدی گرفت و نباید گذاشت این اتفاق بیفتد. اکنون آزادی اسماعیل بخشی و سپیده قلیان را باید به خواست اول و محوری ادامه مبارزه تبدیل کرد.در این رابطه هیچ درجه از سهل انگاری جایز نیست.   
در خاتمه و به عنوان نتیجه گیری، اعتصاب و اعتراضات قدرتمند در فولاد اهواز و نیشکر هفت تپه به محور تحولی بزرگ در جنبش کارگری و جنبش توده ای رادیکال در ایران تبدیل شده است. نشان داد جنبش کارگری ورهبران جسور آن میتوانند در راس جنبش اعتراض توده ای علیه وضع موجود و حاکمیت موجود قرار گیرند. این مبارزات شکوهمند تاکنون عقب نشینی هایی را به دولت وسرمایه داران تحمیل کرده است. گسترش حمایتهای موثر به ویژه در داخل و مشخصا از جانب مراکز کلیدی کارگری مثل نفت و پتروشیمی ها فازهای مختلف عسلویه و ..... و در خارج کشورسازماندهی آکسیونهای اعتراضی و گسترش جلب حمایت سازمانهای کارگری و مدافع حقوق انسان لازمه تضمین پیشروی این مبارزات است. از همه مهمتر خلاقیت و ابتکارات رهبران و فعالین پیشرو و اتحاد و همبستگی کارگران این دو مرکز کارگری تضمین کننده تحقق خواسته های برحق آنها و پیروزی این مبارزات بیاد ماندنی است.