فرهاد فدایی
دستاورد های مبارزه کارگران هفت تپه برای جنبش مدنی ایران


• امروز اگر اعتصاب هفت تپه پایان یافته، جا دارد با تمام توان از اعتصاب کارگران فولاد، تجمع های داشجویان، اعتراض های معلمان و دیگر اقشار جامعه در همه ابعاد و با تمام قدرت حمایت کرد. در چنین مبارزه ای رژیم ناچار است که کل نیرو هایش را در تمام کشور تقسیم کند و بر همین اساس ضعیف تر از قبل خواهد شد و توان مبارزان مدنی بیشتر ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۵ آذر ۱٣۹۷ -  ۶ دسامبر ۲۰۱٨


اعتصاب و اعتراض های کارگران در هفت تپه بار دیگر بعد از ۲٨ روز پایداری و مقاومت کارگران با برنامه ریزی های مشخص نهادهای امنیتی و مسوولان دولت روحانی در ظاهر رو به پایان گذاشت، هر چند هنوز اخبار متفاوتی از ادامه اعتصاب در بعضی از واحد ها در فضای مجازی منتشر می شود، ولی نکته قابل توجه در این است که در عمل همان پارامتر های قبل که منجر به اعتراض و اعتصاب کارگران در هفت تپه شد، همچنان ادامه دارد.
در رابطه با شرکت هفت تپه، در اصل آزموده ای را دوباره آزمودند، به مانند قرص مسکن که برای شخص مریض تجویز می شود، پولی در حساب شرکت هفت تپه واریز شد تا به قیمت شکنجه های جسمی و روانی بر اسماعیل بخشی، علی نجاتی و سپیده قلیان و دستگیری چند فعال صنفی کارگری دیگر و البته با پرداخت دوماه حقوق معوقه به کارگران و این بار با نمایش راه اندازی خط جدید تولید در کارخانه اعتصاب را خاموش و سکوت را حاکم کنند. غافل از این که ریشه بحران که در بتن ۴۰ ساله حاکمیت جمهوری اسلامی ایران است، همچنان در مجموعه ای از فساد سیستماتیک و مدیریتی فامیلی و ناکار آمد، به هزار و یک شکل و به پشتوانه برنامه های نئولیبرالی و قدرت باندهای مافیایی حکومت، باعث شده تا اساس اقتصاد بر تولید، خدمات و توزیع در ایران با بحران روبه رو گشته و به سرعت به سوی نابودی سوق پیدا کند، بنابراین چنین بحران عمیقی قابل درمان به دست عاملان بحران نیست و راه گریزی در این میان وجود ندارد.
آن چه دارای اهمیت است دستاورد های این اعتصاب و اعتراض کارگری در ایران است که مانند دری در تاریخ جنبش کارگری ایران درخشید و تاثیر گسترده ی آن بر جنبش مدنی و مطالبات مردم ایران انکار ناپذیر است.
با توجه به همه شاخصه های، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی موجود در حال حاضر اعتصاب کارگران هفت تپه و پایداری کارگران در این مدت توانست دو نقص اساسی در نبود " اتحاد و تمرکز" مبارزه صنفی را که همیشه بر جنبش مدنی ایران مشهود بود، بر طرف کند و در سایه این اعتراض های کارگری، اتحاد و تمرکز در ابعاد ملی با پشتیبانی بخش های بزرگی از مردم ایران از کارگران شکل گرفت.
چنین دست آوردی نتیجه ده ها سال مبارزه مردم ایران بود که اکنون به بار نشسته است.
برای اولین بار اعتصاب و پایداری کارگران در هفت تپه و فولاد اهواز باعث شد تا لایه های دیگر اجتماع به آن ها بپیوندند و این همان جوانه های اتحاد ملی در برابر حاکمیت اسلامی ایران است که اکنون به بار نشسته و می رود تا صحنه های اعجاب انگیز به مراتب بزرگتری از تاریخ تحول کشورمان را رقم زند.
مقاومت و اعتصاب‌ کارگران هفت تپه یک سنبل، یک پرچم و یک رزم مشترک بود ،که به همه اقشار جامعه نشان داد که راه گسترش مبارزه مدنی چگونه عملی می شود و به چه شکل می توان فردای آزادی و عدالت اجتماعی را در ایران بر اساس رزم مشترک امروز ساخت.
اعتراض کارگری هفت تپه، نقطه عطفی در مبارزه مدنی ایران است، که توانست از معلم، کارمند، دانشجو، و دیگراقشار جامعه را تا مرز بازار و حتی بازاریان را به حمایت وا دارد و تحولی کیفی در مبارزه کارگری در پناه حمایت گسترده مردمی را رقم زند.
دست آورد دیگر اعتراض های اخیر کارگری در این است که جبهه ی متحد مردمی جوانه های خود را آشکار کرده است، و مبارزان مدنی، کارگران و ... آموختند که چگونه می توان در کنار هم حتی با وجود اختلاف سلایق و تفکر های متفاوت مبارزه کرد و از چنین بستری قدرت مدنی را ارج نهاد و کیفیتی نوین از مبارزه بر علیه ظلم و بی داد را پایه گذاری کرد.
اکنون همه ما آموختیم که درد یک کارگر در اقصی نقاط ایران، درد همه ما ایرانیان است، کارگر و معلم، دانشجو و دیگر اعضای صنوف جدا از هم نیستند و همه ما در برابر بی عدالتی و برای آزادی دارای منافع مشترک هستیم و باید برای یک زندگی انسانی و معیشت همراه با رفاه در کنار هم مبارزه کنیم.
امروز اگر اعتصاب هفت تپه پایان یافته، جا دارد با تمام توان از اعتصاب کارگران فولاد، تجمع های داشجویان، اعتراض های معلمان و دیگر اقشار جامعه در همه ابعاد و با تمام قدرت حمایت کرد.
در چنین مبارزه ای رژیم ناچار است که کل نیرو هایش را در تمام کشور تقسیم کند و بر همین اساس ضعیف تر از قبل خواهد شد و توان مبارزان مدنی بیشتر.
اکنون تمام توان خود را بر گسترش بستر واحد در مبارزه برای آزادی و عدالت اجتماعی، علیه فساد مافیای حکومتی می توان متمرکز کرد.
در هر نقطه ایران هر ظلمی که از سوی حکومت تحمیل می شود، از همین امروز ساکت نخواهیم ماند و با تمام توان از حق و حقوق کارگران، دانشجویان، بازاریان، معلمان و دیگر اقشار جامعه در برابر حاکمیت فاسد سرمایه و شبکه مافیایی آن مبارزه خود را در بستری ملی پیوند و سازمان دهی خواهیم کرد.
جبهه مردمی ایران از لایه، لایه های جامعه ایران موجودیت یافته و گام های خود را روز به روز قوی تر از قبل در جهت تغییر شرایط موجود و ساختن ایرانی آباد و آزاد برپایه حقوق بشر، دمکراسی و عدالت اجتماعی بنیان خواهد نهاد.
اکنون جا دارد، این اتحاد را در همه ابعاد و در بستری به مراتب گسترده تر گسترش دهیم، برای تقویت و گسترش اتحاد ملی در مبارزه مدنی ایران جا دارد از فضای مجازی نهایت استفاده را کرد و با "تمرکز و اتحاد" در مبارزه رسانه ای توان خود را بیش از گذشته بیافزاییم.
اگر لایه هایی از اپوزیسیون هنوز در افکار سال ۵۷ باقی ماندند و توان شان تنها در حد بر دوش گرفتن پرچم خود بوده و هست، سرعت تحولات و تغییرات کمی و کیفی در مبارزه کارگران، معلمان و جامعه مدنی ایران آن چنان پر شتاب است که طولی نخواهد کشید تا از کنار آن ها بگذرند و فاصله ای غیر قابل جبران را ثبت خواهند کرد.
از این رو سرعت تغییر را باور کنیم و در عرصه های مختلف اتحاد های وسیع خود را در عرصه جمهوری خواهی، چپ و ملی سازمان دهیم.