در ضرورت برگزاری منظم شورای عمومی برای شوراهای صنفی دانشجویی


لیلا حسین زاده


• چگونه شورای صنفی که هیچ پشتوانه ی اجرایی ندارد و صرفاً مسئولیتش در سطح «مشورت» تعریف شده می تواند مطالبات را نمایندگی کند؟ چگونه شوراهای صنفی می توانند در مقابل بسیاری از مسائل دانشگاه که در حیطه ی اختیارات دانشگاه نیست و طبق معمول راساً از وزارت علوم دستور آن رسیده، مقاومت کنند یا صدای کسانی را که حیات دانشجوییشان متاثر از این دستورات است به آمرین بالادستیِ خارج از دانشگاه ها برسانند؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۹ آذر ۱٣۹۷ -  ۲۰ دسامبر ۲۰۱٨




نهاد شورای صنفی چنانچه آیین نامه ی از بالا تنظیم شده و دستوری وزارت علوم از آن توقع دارد، بناست بعنوان بخشی از بدنه ی بروکراتیک دانشگاه به عنوان «بازوی نظارتی و مشورتی» مسئولین در قبال برخی مسائل دانشجویان عمل کند. طبق همان آیین نامه قرار است اعضای شورای صنفی نمایندگان مطالبات دانشجویان باشند. ولی چگونه شورای صنفی که هیچ پشتوانه ی اجرایی ندارد و صرفاً مسئولیتش در سطح «مشورت» تعریف شده می تواند مطالبات را نمایندگی کند؟ چگونه تعداد محدود اعضای شورا بدون ارتباط مستمر با عموم دانشجویان تضمین می کنند که نمایندگان آنها هستند؟ چگونه شوراهای صنفی می توانند در مقابل بسیاری از مسائل دانشگاه که در حیطه ی اختیارات دانشگاه نیست و طبق معمول راساً از وزارت علوم دستور آن رسیده، مقاومت کنند یا صدای کسانی را که حیات دانشجوییشان متاثر از این دستورات است به آمرین بالادستیِ خارج از دانشگاه ها برسانند؟ گویا همه چیز طبق آیین نامه و سازوکارهای سیاست گذاری طوری تنظیم شده که شورای صنفی دانشجویی به یک زائده ی بی خاصیت نظم بروکراتیک دانشگاه بدل شود. اما دانشجویان و اعضای شورای صنفی نباید عاملیت خود را محدود به خواست آیین نامه ها و سازوکارها کنند. شوراهای صنفی دانشجویی دانشگاه های کشور که اعضای آن و رای دهندگان از عموم دانشجویان هستند و از تشکل های دموکراتیکِ درون دانشگاه محسوب می شوند در سالهای گذشته بر وجه دیگر ماهیت خود یعنی «نمایندگی مطالبات دانشجویان» و مسولیت پذیری در این حوزه پای فشرده اند. در همین راستا طی سال های گذشته اقداماتی انجام داده اند که شوراها را از بی خاصیتی مورد توقع مسولین بیرون بیاورند. شکل گیری «اتحادیه ی شوراهای صنفی کشوری» یکی از مهم ترین این اقدامات است. شوراهای صنفی در سطح کشور از طریق اتحاد، طرح مطالبه و اقدام هماهنگ در سالهای گذشته توانسته اند بیرون از جزئیت دانشگاهی و در سطح وزارت، مطالبات دانشجویان را پیگیری کنند. همچنین غالبا با حمایت خود از اعتراضات به حق دانشجویان بر مسئولیت خود در دفاع از مطالبات دانشجویان باقی مانده اند. بدین ترتیب اگر آیین نامه ی شوراهای صنفی در تعریف ماهیت این نهاد متناقض عمل کرده، دانشجویان مسئول و پیگیر با عاملیت خود سعی در رفع این تناقض ها به نفع مطالبات دانشجویان داشته اند. اما همچنان مسایلی چه آیین نامه ای و چه عرفی وجود دارد که می تواند بر وجه دموکراتیک و پایبندی شوراها به مطالبات عموم دانشجویان لطمه بزند. شوراهای صنفی اگر در ارتباط مداوم با عموم دانشجویان نباشند امکان انفصال و انشقاق شورا از بدنه ی دانشجویی وجود دارد. این عدم ارتباط می تواند عواقبی داشته باشد، از جمله آن که شورای صنفی دانشجویی را (اگر عاملیت و مسئولیت پذیری خود اعضایش نباشد) به «نمایندگانی» بدل کند که از محیط دانشجویی و مسئولیت های خود دور خواهند ماند. اگر ما شورای صنفی را نه آنچنان که بالادستی ها می خواهند، یعنی بخشی از بروکراسی عام دانشگاه، بلکه نهادی دانشجویی، دموکراتیک و پیگیر منافع محروم ترین دانشجویان، می خواهیم باید و باید چنین ظرفیت هایی را در شورا فعال کنیم. مساله ی « برگزاری شورای عمومی منظم» از این منظر است که اهمیت می یابد. «شورای عمومی» که در برخی تشکل ها نیز هریک به شیوه ای و گاهی با نام «مجمع عمومی» وجود دارد به گردهمایی همه ی کسانی که می توانند به شورای صنفی رای دهند و از آن مطالبه کنند ارجاع دارد که در این نهاد همه ی دانشجویان را در بر میگیرد. بنابراین شورای عمومی نوعی گردهمایی است که شورای صنفی با عموم دانشجویان شکل می دهد و هرکسی از دانشجویان که بخواهد می تواند در آن وارد شود و صحبت کند. چرا نام «شورای عمومی» را به جای «مجمع عمومی» بر آن می گذاریم؟ به این دلیل که شورا بدون سلسله مراتب، مبتنی بر توافق همگانی و متکی بر رای و نظر برابر همه افراد حاضر عمل می کند. بنابراین وقتی ما از شورای عمومی سخن می گوییم به نوعی گردهمایی عمومی دانشجویی ارجاع داریم که طی آن اعضای شورای صنفی نه به عنوان «نمایندگان» دانشجویان بلکه به عنوان «مسئولین پیگیری» مطالبات و مسایل دانشجویان و حافظ منافع محروم ترین اقشار در دانشگاه ایفای نقش می کنند. (دقت کنید از آنجایی بر منافع محروم ترین اقشار تاکید می کنیم که منظور ما از دموکراسی نه تعریف اصحاب قدرت بلکه «حفظ منافع و آزادی گروه هایی پیش از این اقلیتی ترین و محروم ترین» می دانیم. تشکیل منظم «شورای عمومی» به حل چندین معضل در فعالیت صنفی دانشجویی کمک می کند. نخست آنکه شورای صنفی را به صورت مداوم در ارتباط با بدنه و عموم دانشجویان قرار می دهد و از انشقاق بروکراتیک جلوگیری می کند. دوم آنکه فضای فعالیت صنفی در یک محیط دانشگاهی مبتنی بر هم اندیشی جمعی و عمومی پیش می رود که به دموکراتیک تر کردن فعالیت صنفی کمک می کند و اجازهی فکر کردن به مسایل دانشگاه به صورت جمعی تر را می دهد. همچنین تشکیل جلسات شورای عمومی به طور منظم امکانی فراهم می آورد تا عموم دانشجویان در معرض پیگیری مطالبات صنفی قرار گیرند. بعلاوه فعالیت های صنفی در مسیری منسجم قرار میگیرد و مدام با تغییر شورا به انشقاق کشیده نمی شود، به این معنا که با تغییر یک شورا، مسولین نمی توانند توافقات انجام شده (مثلا کیفیت غذا یا سنوات را در نظر بگیرید) با یک شورا را در قبال شورای بعدی نادیده بگیرند و فعالیت صنفی مجبور به نوعی درجا زدن شود، چرا که گردهمایی مداوم حافظه ی جمعی در قبال مسایل ایجاد می کند و به انسجام خط پیشروی فعالیت می انجامد. در شورای عمومی امکان حرف زدن و طرح بحث برای همه ی دانشجویان فراهم میشود و بدین ترتیب افرادی طبق سازوکارهای ناخودآگاهی که فعالیت را به گعده گونگی می کشانند از مسیر فعالیت حذف نمیشوند. از همه مهم تر آنکه وجود شورای عمومی فعال، پشتوانه ی اجرایی مستحکمی برای شوراهای صنفی فراهم می کند، چرا که در برطرف شدن انشقاق نهادی میان شورا و عموم دانشجویان، هم شوراها در پیگیری مصرانه منافع دانشجویان ثابت قدم تر می شوند و هم فضای دانشجویی برای حمایت از شورا به اشکال مختلف حالت آماده باش خواهد داشت. شورای عمومی منظم و مداوم همچنین کمک می کند تا دانشجویان برای اقناع یکدیگر به ریشه یابی مسایل بپردازند و بنابراین امکان آگاهی بخشی، اطلاع رسانی و فعال سازی وجه «اندیشگانی» فعالیت دانشجویی تسریع خواهد شد. ضمناً باید توجه داشت تشکیل شورای عمومی به معنای ایجاد فضایی برای نقد، بازخواست و حتی توبیخ اعضای شورای صنفی است و این امر از پرت افتادگی احتمالی اعضای یک شورا از منافع دانشجویان جلوگیری می کند.

لازم به ذکر است تشکیل شورای عمومی به عنوان یک سنت در برخی دانشکده های دانشگاه ها در حال حاضر صورت می پذیرد. دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه از نمونه های بارز برای تشکیل شوراهای عمومی هستند، اما در این دانشکده ها نیز شورای عمومی به صورت منسجم و مرتب با خط پیشروی مشخص تشکیل نشده است، بلکه معمولا در بزنگاه هایی فراخوان شورای عمومی داده شده است، که در همین سطح نیز تا حدی به فعال تر شدن فضای دانشجویی کمک کرده است.

در پایان برای آن که نشان دهم شوراهای دانشجویی چه پتانسیل هایی می توانند داشته باشند و امروز تا چه حد سازوکارهای بالادستی، سعی در اخته سازی پتانسیل های شوراها دارند به نمونه ای از شوراهای دانشجویی در تاریخ معاصر همین کشور ارجاع می دهم؛ آنچه در ادامه می آید بخشی از خاطره ی یکی از دانشجویان دانشکده هنرهای دراماتیک دانشگاه تهران در سال ۵۸ است که در خلال به معضل خوردن دانشجویان با یکی از اساتید و در ادامه صدور بیانیه ی توهین آمیز از جانب برخی اساتید این دانشکده و برخورد شورای دانشجویان، ذکر می شود: « قضیه بالا گرفت و کار به مداخله ی شورای دانشجویی کشید، شورای دانشجویی یک مجمع عمومی مقدماتی برگزار کرد و در آن مجمع دانشجویان به این نتیجه رسیدند که این اعلامیه، اعلامیه ی توهین رسمی و علنی به دانشجویان است. به هرحال قرار شد این اساتید به مجمع عمومی شورای دانشجویی فراخوانده شوند و درمورد این اعلامیه توضیح دهند. این جلسه در آمفی تئاتر دانشکده هنرهای دراماتیک در آبسردار برگزار شد. بچه ها در انتهای جلسه اعلام کردند این اساتید هم باید توضیح دهند و هم عذرخواهی کنند وگرنه با آنها مقابله خواهد شد [...] نتیجه این شد که دانشجویان اعلام کردند اگر این اساتید عذرخواهی نکنند و امضای خودشان را از پای اعلامیه پس نگیرند شورای دانشجویی موظف است آنان را اخراج کند. [...] تصمیم مجمع عمومی شورای دانشجویان ضمانت اجرایی داشت، کما اینکه اجرا شد. یعنی فردا دیگر آن پنج استاد در دانشکده نبودند و حکم اخراجشان توسط رییس دانشکده بنا بر حکم شورای دانشجویی امضا شد. در واقع با توجه به نیرویی که شورا از بدنه دانشجویی می گرفت اداره دانشکده توسط شورای دانشجویی انجام می شد. مثلا علاوه بر آنچه الان گفتم سالن آمفی تئاتر دانشکده را هم خود دانشجویان ساخته بودند و هم خودشان آن را اداره می کردند». (تاریخ مفقوده ی شوراهای ۵۷ منجنیق)

آنچه با فاصله ی ۴۰ سال از ما رخ داده و امروز برای ما بسیار شگفت انگیز می نماید، چیزی نیست جز پشتوانه ی اجرایی کاملِ شوراهای دانشجویی متکی بر «شورای عمومی». آنچه با به اصطلاح انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها تماماً سرکوب شد و پس از آن، تصمیمات برای دانشگاه به بیرون از خود آن محیط واگذار شد.

ذکر این تاریخ صرفا به جهت تاکید بر ظرفیت های شوراها و ممکن بودن بالفعل کردن این ظرفیت هاست. اما آنچه اکنون ما از آن سخن می گوییم بسیار قبل تر از این سطح و صرفاً تاکید بر تشکیل منظم و منسجم شوراهای عمومی است که دلایل آن برشمرده شد. این شوراها می توانند با فراخوان شوراهای صنفی هر دانشکده یا واحد دانشگاهی هر دو هفته یک بار یا ماهی یک بار یا ... مقتضی شرایط همان محیط شکل بگیرند. دستورالعمل جلسات می تواند متکی بر توافقی قبلی اعلام شود یا در خود جلسه مسائلی برای بحث مورد توافق قرار گیرند و سطح مباحث می تواند از ایرادات جزئی رفاهی صنفی تا بحث درمورد سطح کلان آموزشی را در برگیرد. ضمنا تشکیل این جلسات شورای عمومی، درست است که در آیین نامه به صورت دستوری مطرح نشده اما هیچ مغایرتی نیز با آیین نامه شوراهای صنفی ندارد و این شوراها می توانند به صورت درون-نهادی شورای عمومی خود را تشکیل دهند. اگر تشکیل اتحادیه شوراهای صنفی کشوری گامی اساسی در جهت افزایش قدرت و کنشگری شوراهای صنفی بود، سنت شدن «برگزاری منظم شوراهای عمومی» گامی دیگر در جهت قدرت گرفتن فعالیت صنفی و دموکراتیزه شدن این فعالیت خواهد بود.

منبع : هفته نامه سرو دانشگاه زنجان