ناکارآمدی اوپک
ژان پیر سرنی، ترجمه: شهباز نخعی


• سازمانی بدون آینده. بین تحریم های دولت آمریکا و پادرهوایی عربستان سعودی درپی قتل جمال خاشقجی، عرصه بین المللی نفت آرام آرام خود را با ظهور سه ابرقدرت آماده می نماید که از این پس برای پرهیز از تکرار کابوس جنگ قیمت ها هماهنگ می شوند. واشنگتن، مسکو و ریاض دیگر واقعا نیازی به اوپک ندارند. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ٨ دی ۱٣۹۷ -  ۲۹ دسامبر ۲۰۱٨



 
پس از دوروز گفتگوهای پرتنش، ٢٥ کشور تولیدکننده نفت، که ١٤ کشور عضو «سازمان کشورهای صادرکننده نفت» (OPEC) و ١١ کشور عضو گروهی تحت هدایت روسیه بودند موفق به انجام توافقی شدند که نشریه رسمی الجزایر آن را «نجات بخش» تلقی کرد. برمبنای این توافق، از اول ژانویه ٢٠١٩ سقف تولید ١.٢ میلیون بشکه در روز کاهش می یابد. از این کاهش، ٨٠٠ هزار بشکه سهم کشورهای عضو اوپک و ٤٠٠ هزار بشکه دیگر به عهده روسیه و کشورهای تحت هدایت آن است. این کاهش معادل ١ درصد تولید جهانی است و با کاهش تصمیم گرفته شده در دسامبر ٢٠١٦ که ١.٨ میلیون بشکه بود و موجب افزایش قیمت نفت شد فاصله زیاد دارد. این کاهش از انتظار کسانی که امیدوار بودند تولید به میزان ١.٥ میلیون بشکه در روز کاهش یابد نیز کمتر بود. با این حال، روز جمعه ٧ دسامبر بازار از این کاهش تولید استقبال کرد و بهای نفت ٥ درصد افزایش یافت اگرچه در هفته پس از آن این افزایش تعدیل شد و در دوشنبه ١٠ دسامبر ١ دلار از بهای آن کاسته شد.

پرسشی که مطرح می شود این است که آیا این توافق درسال آینده اجرا می شود؟ در میان خود اعضای اوپک، از هم اکنون کشورهایی هستند که از کاهش تولید معاف شده اند. ونزوئلا و ایران، که به درجات مختلف تحت تحریم آمریکا قرار گرفته اند، از جمله این کشورها هستند. تهران یک روز تمام مبارزه کرد تا از شمول کاهش تولید معاف شود. پس از آن نوبت به کشورهایی رسید که به دلیل «موقعیت» از کاهش تولید معاف شدند، مانند لیبی که درگیر نزاع شبه نظامیان برای کنترل پایانه های نفتی است. سرانجام هم قطر بود که رسما خود را از اوپک، که از بدو تاسیس در سال ١٩٦٠ عضو آن بود، بیرون کشید. دلیلی که برای این خروج عنوان شد این بود که این شیخ نشین یک تولیدکننده گاز است و دیگر نفت صادر نمی کند. درواقع، دوحه درحال کشمکش آشکار با عربستان سعودی است و بیم از آن دارد که در درگیری دیگری بین کنگره ایالات متحده ، که در اشتیاق مجازات «بدجنس هایی» است که در این انحصار نفتی حضوردارند هم گرفتار شود. قطر با خروج از اوپک به دیگر تولیدکنندگان کوچک عضو این سازمان پیام می دهد که آنها نیز می توانند برای پرهیز از دردسر آن را ترک کنند.

ازدست دادن تاییدشده نفوذ

توافق درمورد سهم بندی میزان کاهش تولید جریان دارد. عربستان سعودی دستکم ٤٠ درصد آن را متقبل می شود و روسیه و عراق هم به ترتیب ١٥ و ١٠ درصد را عهده دار می شوند و یک سوم بقیه هم بین اعضای دیگر تقسیم می شود. آلکساندر نوواک، وزیر نیروی روسیه اعلام کرده که برای اجرای کاهش ١٨٠هزار بشکه ای در روز، ماه ها زمان لازم است و در ماه ژانویه با یک کاهش ٥٠ هزار بشکه ای آغاز خواهد شد. بغداد که شدیدا دستخوش اغتشاش سیاسی است و بین واشنگتن و تهران در منگنه قرارگرفته از هیچ چیز اطمینان ندارد. بدیهی است که اجرای تدریجی چندماهه توافق اثر آن بر بازارهای نفت لندن و نیویورک را تضمین نمی کند.

توافق پشت توافق، اوپک درحال ازدست دادن جایگاه خود درعرصه نفت است. تفاوت بسیاری با سال ١٩٧٣ وجود دارد که شاه ایران، از کاخ نیاوران با یک حرکت همایونی بهای نفت را ٥ برابر کرد و دنیا را در نخستین بحران بزرگ پس از جنگ جهانی دوم فروبرد، یا سال های آغازین دهه ١٩٨٠ که با استفاده از هرج و مرج ناشی از انقلاب آیت الله خمینی و جنگ ایران – عراق قیمت ها بار دیگر سر به آسمان کشید، یا بازهم پس از سال ٢٠٠٣ که سقوط رژیم بعثی عراق و بعد تحریم ها علیه تهران باعث افزایش قیمت نفت به بشکه ای بیش از ١٠٠ دلار درمدت چندسال شد.

آخرین کوشش اوپک برای به دست آوردن قدرت درسال ٢٠١٤ رخ داد. با اِعمال نفوذ علی النعیمی وزیر نیروی عربستان سعودی تصمیم گرفته شد که قیمت نفت بدون مداخله یا حمایت اوپک تعیین شود. هدف این بود که تولیدکنندگان کوچک و جدید آمریکایی نفت میان سنگی (شیست) قدرت یابند. قیمت هربشکه نفت به کمتر از ٤٠ دلار رسید و سرمایه گذاری های آمریکایی درعرصه سوخت دچار سقوط آزاد شد و درسال ٢٠١٥، ٢٥ درصد و درسال ٢٠١٦ باز ٢٥ درصد دیگر کاهش یافت. پادشاه، وزیر و سیاست در عربستان سعودی عوض شد و این کشور – به ویژه توسط مسکو – در دسامبر ٢٠١٦ مجاب شد که میزان تولید را کاهش دهد و این سیاست موثر واقع شد. افزایش بهای نفت چشمگیر بود: در نوامبر ٢٠١٦ قیمت هر بشکه به ٤٥ دلار (٣٥.١٦ یورو) در ژانویه ٢٠١٨ به ٧٠ دلار (٦١.٥٤ یورو) شد و تا ٨٠ دلار (٧٠.٣٣ یورو) و بیشتر نیز رسید و سپس در نوامبر ٢٠١٨ کاهشی چشمگیر یافت.

هنگامی که مخازن نفت لبریز است

در گردهمایی شش ماهه کشورهای نفت خیز در ماه ژوئن گذشته، روسیه و عربستان سعودی از افزایش بهای نفت دچار هراس شدند: خوشبین ترین تحلیل گران پیش بینی می کردند که قیمت هربشکه نفت به ١٠٠ دلار (٨٧.٩١ یورو) در پایان سال برسد. تولید ونزوئلا و آنگولا به شدت کاهش یافت، رییس جمهوری دونالد ترامپ مجازات هایی شدید علیه مشتریان – به ویژه آسیایی – ایران (٣.٦ میلیون بشکه درروز) وضع کرد. افزایش خیلی شدید قیمت نفت به نفع هیچ یک از طرفین نبود. در ماه اکتبر، اوج میزان تولید، روسیه و عربستان رویهم تولید خود را بیش از یک میلیون بشکه در روز افزایش دادند. اشتباه محاسبه یا خوش خدمتی سیاسی؟ ذخیره نفت در همه جا افزایش یافت و موجب تعیین بهایی واحد درسراسر دنیا برای آن شد و سپس راه برای ١٩٣ دولت عضو سازمان ملل متحد باز شد که آن را با وضع مالیات بیشتر یا با پرداخت یارانه کمتر کنند. نفت در همه جا جاری بود و قیمت آن ظرف دوماه ٢٠ درصد کاهش یافت، تا جایی که واشنگتن دست به ارفاق نسبت به تهران زد: دوسوم از مشتریان آن تا ماه آوریل ٢٠١٩ از جریمه و مجازات معاف شدند و بندر چابهار نیز که در منتهی الیه جنوب شرقی جمهوری اسلامی واقع است، به گفته آمریکا برای آن که تامین سوخت آسیای مرکزی، که مقر دهها هزار سرباز آمریکایی است دچار مشکل نشود، مشمول معافیت شد.

به یمن فراوانی نفت میان سنگی (شیست)، افزایش تولید آمریکا نیز ادامه یافت. در ماه نوامبر، برای نخستین بار پس از ٤٥ سال، بنابر گزارش هفتگی «اطلاعات انرژی دولتی» (EIA) روز پنجشنبه ٦ دسامبر منتشر شد، میزان صادرات نفت آمریکا بر واردات آن فزونی یافت. در ماه اکتبر، آمریکا با تولید ١٣ میلیون بشکه نفت در روز، به بزرگ ترین تولیدکننده نفت جهان تبدیل شد و بر روسیه (١٢ میلیون بشکه در روز) و عربستان سعودی (١٠.٧ میلون بشکه در روز) پیشی گرفت. منشاء این افزایش تولید حوزه نفتی (٢٠٠ هزار کیلومتر مربعی) غرب تکزاس در جنوب شرقی نیومکزیکو بود که ٤٥ درصد از تولید آمریکا را تشکیل می داد درحال که میزان تولید این حوزه درسال ٢٠٠٨ تقریبا صفر بود. بنابر اعلام «آژانس بین المللی انرژی» (IEA) که مرکز آن در پاریس است، تولید نفت آمریکا در کمتر از ١٠ سال دوبرابر می شود و می تواند به تنهایی با افزایش مورد انتظار مصرف و تقاضای جهانی مقابله کند.

بازی سه جانبه

به این ترتیب، می توان نزدیکی مسکو و ریاض، به رغم اختلافات درمورد سوریه، ایران یا یمن را بهتر درک کرد. ازاین پس بازی سه جانبه است، سه ابر تولید کننده که باهم ٤٠ درصد از تقاضای جهانی نفت را تامین می کنند و بی تردید این میزان در آینده افزایش می یابد. این یک مسابقه ٢ دربرابر ١ نیست بلکه کوشش برای دستیابی به توافقی درمورد قیمتی است که به زیان هیچ یک از این سه نباشد. این قیمت می باید حدود ٦٠ دلار (٥٧.١٥ یورو) مورد نظر ولادیمیر پوتین باشد که تنها کسی است که دراین مورد اظهار نظر کرده است. هریک از این سه نقاط قوت و ضعف خود را دارد و نفعش دراین است که به توافقی حداقلی پایبند باشد که جلوی یک جنگ قیمت زیانبار برای همه را بگیرد.

با آن که دونالد ترامپ بیش از هرچیز دیگر علاقمند به پایین نگهداشتن قیمت نفت به خاطر حفظ آرای انتخاباتی است، صنعت نفت آمریکا نیاز به قیمتی «مناسب» دارد که پاسخگوی هزینه های تولید باشد. با آن که هزینه تولید نفت در آمریکا در سه سال گذشته کاهش بسیار یافته، هنوز سه تا پنج برابر بیش از عربستان سعودی است. یک موسسه مطالعاتی آمریکایی به نام گروه انرژی آراس محاسبه کرده که برای آن که بهره برداری از یک چاه نفت ١٠ درصد سود داشته باشد، قیمت مناسب ٣٦ دلار (٣١.٦٥ یورو) برای حوزه نفتی تکزاس- نیومکزیکو و در حوزه ای دیگر به نام باکن ٤٥ دلار (٣٩.٥٧ یورو) است. در مجموع، با آن که هزینه های ثابت و اجاره زمین ها می تواند خیلی گزاف باشد، صنعت نفت میان سنگی به قیمتی که بین ٥٠ تا ٦٥ دلار در نوسان باشد نیاز دارد. همچنین، فشار بانک ها رانیز می باید به حساب آورد که می خواهند بازپرداخت وام هایشان سریع تر از گذشته باشد و نیز سرمایه گذارانی که افزایش سرمایه های متعددی را تقبل کرده اند نیز انتظار دارند که سرانجام سرمایه گذاری شان به سوددهی برسد.

روسیه از قیمت خیلی بالای بهای نفت که تعادل مالی اش را بهم زند بیم دارد. دراین صورت، خزانه داری باید به مصرف کنندگان روس یارانه بپردازد و این کاری پرهزینه و زیانبار برای اقتصاد عمومی است. به علاوه، مسکو درصدد است اقتصاد خود را متنوع کند. روسیه هم اکنون یک ابرقدرت درعرصه تولید غلات و دومین تولیدکننده تسلیحات در جهان است و این امر مستلزم آن است که قیمت که بهای روبل درصورت افزایش بهای نفت خیلی بالا نرود. و سرانجام، نقش روسیه به عنوان یک کشور تولید کننده گاز است که سال به سال در بازار آن جای پای خود را محکم تر می کند؛ تولید و صادرات گاز افزایش می یابد درحالی که درمورد نفت چنین نیست.

عربستان سعودی، حلقه ضعیف زنجیر

عربستان سعودی امروز حلقه ضعیف سه کشور است. قیمت های کنونی با نیازهای آن (٧٠ تا ٨٠ دلار – ٦١.٥٥ و ٧٠.٣٤ یورو) فاصله دارد و برایش مشکلات بودجه ای ایجاد می کند. اما، نقطه ضعف آن بیشتر دیپلوماتیک و ناشی از دخالت ولیعهد محمد بن سلمان در قتل جمال خاشقجی است. بقای سیاسی او وابسته به آخرین حمایت های خارجی رئیس جمهوری ترامپ است که به زحمت می تواند مستندات آشکار را انکار کند. ریاض می کوشد این آخرین مدافع خود را نرنجاند و ریک پری وزیر نیروی آمریکا کمی پس از کنفرانس ژنو به عربستان سعودی رفت تا پیامدهای این موضوع را هماهنگ کند. زمستان امسال دنیا کمبود نفت نخواهد داشت، بازار بیش از حد ذخیره دارد و اگر وضعیت اقتصاد بین المللی رو به رکود بیشتر نرود، وضعیت تثبیت شده خواهد بود. باید در انتظار ٦ آوریل، که تاریخ ازسرگیری مجازات های آمریکا برای مشتریان نفت ایران است و پیامدهای ماجرای خاشقجی ماند.
منبع: orientxxi.info