نسل جوان - سعید یوسف

نظرات دیگران
  
    از : لیدا

عنوان : سلام جناب سعید/
۳



از عشق تا نفرت

لحظه ایکه اندیشه نکرده باشم ، نبود

از پاییز که بارد

می بارد

بر دو صندلی که یکی خالیست .



از جاده تا خانه

پرچین هائی که نشمرده باشم ،



از دروازه تا اتاق

پله ای که ندانم ، نبود .



به تیپائی در خانه را می گشایم

و دروازه های چوبین ِ امیدم لب بسته می ماند .



از پاییز که همچنان بارد

می بارد

از جاده تا خانه که فرو چرخد

می چرخد

از پله تا اتاق که فرو نشست

فرو می نشیند

از من تا تو

از دو صندلی که خالیست

و برگها

برگها

برگ ها ...

به تیپائی پاپپز را می گشایم :

دو آدمک برفی با دو چشمی از آفتاب غروب

------------------------------------------------------
تخیّل ِ شگرف محرومیت / مجموعه شعر / هادی آبرام
پخش / نشر چشمه /۱۳۶۹
٨۷۹۶٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱٣۹۷