گپی خودمانی در مورد انقلاب ۵۷ - امید بهرنگ

نظرات دیگران
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : چهل سال قبلی ها چرا چل بودند
بعضی ها شجاعانه و مبتکرانه با فرضیات و مولفه های چهل سال بعد به داوری عملکرد گروه های درگیر انقلاب چهل سال قبل می روند وحتی دیگرانی را محاکمه می کنند که باید گفت روش آنان باعث شاخ در آوردن می شود.
اگر با بن مایه فکری آقای بهرنگ -که ریشه در نگرشی طبقاتی دارد-در همین دوران یک انقلابی رخ دهد بیگمان چهل سال بعدی ها خواهند گفت این چهل سال قبلی ها چقدر پَ په و خِنگ بودند که اجازه دادند یک انقلاب طبقاتی شکل بگیرد تا ما چهل سال بعدی ها به این روز بیفتیم، مگر آنها نمی دانستند پیروان یک طبقه خاص وقتی حاکم شوند بقیه طبقات را قبول ندارند و...
هر کجاش را بگیری یک جای دیگرش آب در می آورد نمی دانیم با این جماعت تحلیل گر چکار کنیم
٨٨۵۲۱ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣۹۷       

    از : مانی فرزانه

عنوان : نوعی تفکر !
«کهنه کار» گرامی ، ناراحت نشوید سعی کنیم به این دوستان نویسنده نشان دهیم که در شیوه ی بحث و گفتگو و جای جای حرفهایشان علامت سئوال های گُنده وجود دارد که نشان از سطحی بودن برداشت های آنها می باشد.
مثلا در همان «پانویسی » منایع و توضیحات نگارنده همان «توضیح » اول را می توان بحث کرد :
منابع و توضیحات:
[ ۱ – متأسفانه در مورد قیام ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، ارزیابی ها غلو آمیزی در جنبش چپ موجود است که واقعیت ندارد. برای آشنایی با اینکه واقعاً در ۲۲ بهمن چه گذشت به کتاب "پرده قلمکار انقلاب ایران و پرونده قتل یک ملت" - اثر ژاله احمدی، ۱۳۹۶ رجوع شود. با خواندن این تحقیق مستند و زنده، خواننده در می یابد که ابعاد درگیری نظامی در آن روز چه در تهران و به ویژه اغلب شهرستانها بسیار محدود بوده است. به دلیل سازشی که میان دار و دسته خمینی با امپریالیستها و سران ارتش صورت گرفته بود. پیشاپیش اغلب پادگانهای تهران از نیروی نظامی تخلیه شده بودند و مقاومت چندانی از سوی ارتش صورت نگرفت. درگیری های محدود و مصادره سلاحهای برخی پادگانها که علیرغم میل و فرمان خمینی صورت گرفت، بهیچوجه نشانه درهم شکستن ارتش به عنوان ستون فقرات دولت ارتجاعی نبود. عملاً این "قیام" وسیله ای شد برای القای حس پیروزی به مردم، امری که غیر واقعی بود. به نظر می رسد امپریالیستها توانستند با اتخاذ این روش یعنی "حس پیروزی قلابی دادن به مردم " بسیاری از خیزشهای مردمی را سر بزنگاه های تاریخی خنثی و دولت های وابسته به خویش را حفظ کنند. برکناری حسنی مبارک و "پیروزی" انقلاب مصر آخرین نمونه آن است. ]پایان نقل قول
بحث: جوهر فکری نویسنده ی محترم این است که چون حکومت دیکتاتوری محمدرضا شاه با تانکهایش نتوانست حمام خون راه بیاندازد پس در ایران انقلاب نشده. البته در باره ی چند و چون انقلاب ها و انقلاب ایران بسیار می توان نوشت.
نویسنده برای اینکه حرف خود را«ثابت » کند سقوط حکومت پادشاهی و تمام ارکان آن را با بر کناری حسنی مبارک مقایسه می کند که بر خلاف نظر نویسنده منجر به سقوط طبقات حاکمه مصر نشد و ارتش مصر بر خلاف ارتش شاهنشاهی که یکی ازلایه های گردن کلفت بورژوائی با مقرری دائمی میلیارد دلاری از آمریکا که بعداز شکست در جنگ شش روزه در یافت می کند . تبدیل به با نفوذ ترین قشر بورژوائی مصر شده و بهمین دلیل ارتش مصر در درگیری های اولیه کنار کشید تا بهتر بتواند از ثروتهای خود در مقابل اخوان المسلمین و تظاهر کنندگان دفاع کند. ارتش ایران چنان موقعیتی نداشت ..ارتش مصر دست نخورده باقی ماند و مقتدر تر از حسنی مبارک به حکومت ادامه داد.در ایران چنین نبود و نیست. طبقات حاکمه ای جدید با ایدئولوژی متفاوت حاکم شدند نه تنها طبقه حاکمه ی رژیم گذشته را بزیر کشیدند پدر مردم و اقشار میانی که در انقلاب شرکت کرده بودند را در آوردند و سرکوب کردند و حکومتی به سود عقب مانده ترین لایه های اجتماعی تشکیل دادند. در مصر فقط اخوان المسلمین و بعضی نیروها سرکوب شدند نه طبقه ی حاکمه دوران ۳۰ ساله ی حسنی مبارک.
نویسنده نه انقلاب ایران را فهمیده و نه برکناری حسنی مبارک را.
٨٨۵۲۰ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣۹۷       

    از : کهنه کار

عنوان : بیچاره جنبش کمونیستی
هر کس از خونه قهر میکنه تندی قلم کاغذ دستش میگیره و اولین کاری که میکنه یه اسم جدید روی جنبش میگذاره. جنبش نوین کمونیستی!!!
خوب این نوینیها چه گلی به سر مردم زدند؟
٨٨۵۱۰ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣۹۷