بمب استعفای مشقی اما ویرانگر ظریف! - نجف (کاوه) مهدی پور


اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۹ اسفند ۱٣۹۷ -  ۲٨ فوريه ۲۰۱۹


وزیر خارجه بیش فعال جمهوری اسلامی ایران مضاف بر ظرفیتهای ذاتی و اکتسابی، به یمن مذاکرات چند ساله هسته ای ایران با کشورهای ۱+۵ و سفرهای بی شمار به مراکز مهم جهان که منجر به تولد نوزاد ناقص الخلقه برجام گردید، رفته رفته به چهره ای سرشناس و پخته در گستره دیپلماسی دنیا بدل شد؛ لذا در ظاهر به نظر می رسید که وزن، قدرت و حجم این دیپلمات به حدی رسیده است که در صورت لبریز شدن و انفجار، ایران و جهان را بلرزاند! همین موضوع در ابعاد شخصیتی، به خودشیفتگی ظریف انجامید؛ در بعد داخلی او را در حد یک دیپلمات دست نیافتنی معرفی کرد و در رنکینگ جهانی، جایگاه اول تاریخ دیپلماسی ایران را به خود اختصاص داد و نگارنده جدای از انتقاداتی که بر کارنامه او دارد، هیچگاه توانمندی و هنر و ظرافت های او را در دفاع از منافع ملی و رفتار دیپلماتیک و عملکردهای تحسین برانگیزش کتمان نخواهد کرد!
مع الوصف، ماجرای استعفای ناگهانی دکتر محمد جواد ظریف در عرصه منطقه ای و جهانی سر و صدایی به اندازه یک بمب مشقی ایجاد کرد؛ هرچند که این استعفاء در سیاست داخلی ایران به مثابه انفجار یک بمب واقعی بود که ترکش های آن بر پیکر نظام و کشور فرود آمد!
انفجار این بمب مشقی ساعتی که ثانیه های آن با دیدار بشار اسد و آقای خامنه ای تنظیم شده بود، دنیای سیاست و به ویژه جهان دیپلماسی را به لرزه درآورد! از ارتعاشاتی که در اتحادیه اروپا، آمریکا و ژاپن به وجود آورد تا طوفانی که در خاورمیانه ایجاد نمود گرفته و تا سونامی ای که در ایران ایجاد کرد، همه و همه جز ضرر و آبروریزی و بازی باخت- باخت، حاصلی نداشت!
در واقع ظریف بیش از حد تصور رهبری و روحانی، زیرک و سیاستمدار است. ظریف از یک سو، با استعفای ناگهانی و بدموقع (از دید حاکمیت) رشته های رهبری را پنبه کرد و خبر دیدار بشار اسد با آقای خامنه ای را به یک خبر معمولی تنزل داد و از سویی دیگر دست آقای روحانی و دولتش را در نزد رهبری رو کرد! ظریف در یک جمله حاکی از احساسات و بدون اینکه نامی از روحانی بیاورد، گفت که در دولت به من می گویند: "چرا نظرات خودت را با رهبری در میان میگذاری"!؟ (تقریبا با این مضمون) در واقع او با استعفایش هم با روحانی تسویه کرد و هم با رهبری؛ اما اتفاقا هم رهبری و هم روحانی (علیرغم ذکاوتی که از آنان سراغ داریم) ناشیانه از ظریف دلجویی کردند و او را با خواهش و تمنا به وزارت برگرداندند! دو واقعیت وجود دارد؛ یا اینکه آنان نمی خواهند کینه شخصی خود را نسبت به ضربه محکم ظریف تقاص کنند و مصالح کشور را بر مصالح شخصی ترجیح داده اند (که این گزینه باز با شناختی که ما از این شخصیت ها داریم بعید به نظر می رسد) و یا هرکدام برای او برنامه ی خاص دارند و او را به وزارت برگردانده اند تا در وقت مناسبی او را ضایع سازند، مانند جریان دکتر احمدی نژاد و دکتر متکی که رییس جمهور، آقای متکی را در حین ماموریت و سفر خارجی برکنار کرد و جهان سیاست را انگشت به دهان نمود! باید منتظر گذشت زمان بیشتری نشست!

نجف (کاوه) مهدی پور، روزنامه نگار، منتقد و تحلیلگر مسایل سیاسی و روابط بین الملل