موج جدید دستگیری و سرکوب های وسیع در اهواز


• دو سال بعد از راهپیمایی صلح آمیز عرب های اهوازی در تاریخ ۱۵ آپریل ۲۰۰۵ که بر اثر سرکوب حکومت ایران به انتفاضه انجامید، موج جدیدی از بازداشت ها در اهواز از تاریخ ۶ مارس ۲۰۰۷ آغاز شده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ٣۰ فروردين ۱٣٨۶ -  ۱۹ آوريل ۲۰۰۷


دو سال بعد از راهپیمایی صلح آمیز عرب های اهوازی در تاریخ ۱۵ آپریل ۲۰۰۵ که بر اثر سرکوب حکومت ایران به انتفاضه انجامید، موج جدیدی از بازداشت ها در اهواز از تاریخ ۶ مارس ۲۰۰۷ آغاز شده است.
دستگیری ها زمانی آغاز شد که عرب های اهوازی در حومه شهر حمیدیه و در سالروز ولادت پیامبر اسلام، برای شعرخوانی، که از سنت های دیرین عربی است، جمع شده بودند. نیروهای نظامی، بسیج و نیروهای امنیتی ایران به جمعیت حمله کرده و بیش از ۲٣۰ را دستگیر نمودند. دستگیری به سبک حکومت ایران به معنای کتک زدن و آثار کبودی بر بدن و خونریزی و بردن به جای نامعلوم برای بازجویی و شکنجه های بیشتر است.
هجوم نیروهای ایرانی در حالی صورت گرفت که عده ای در حال تهیه غذا بودند، جوانان در حال بازی فوتبال و همه گی لباس های سنتی عربی "دشداشه" و "کوفیه" پوشیده بودند. این فقط یک گردهمایی صلح آمیز فرهنگی سنتی بود.
نیروهای امنیتی با انگیزه و منشی نژاد پرستانه و خشونت بار، لباس های عربی را پاره کردند و جوانان را لخت و نیمه لخت ساختند. سپس آنها را به محلی نامعلوم در شهر حمیدیه بردند.
خانواده هایی که در مورد پسران و برادران و شوهرانشان نگران بودند، آن شب را تا صبح برای شنیدن خبری در مورد عزیزانشان، بیدار ماندند. آنها باید چهار روز دیگر تا روز دوشنبه صبر می کردند تا خبر اینکه ٨۰ نفر به بند ۲ زندان سپیدار و ۱۵۰ نفر به زندان مخوف کارون فرستاده شده اند را، بشنوند.
در میان کسانی که بازداشت شدند پسرهایی تا سن ۱۲ سال وجود دارد. خبرهایی منتشر شد که دادگاه انقلاب برای کفالت ۴۰ ملیون تومان وثیقه می خواهد. که این برای مردم فقیر حمیدیه، که اکثز بازداشت شدگان از ان منطقه هستند، مبلغ زیادی است. قاضی به انها گفته است که اگر این وثیقه را تهیه نکنید، قاضی مجبور است منتظر دستورات تهران بماند. این خبرها برای خانواده های بازداشت شدگان بسیار نگران کننده می باشد.
در سال های اخیر بسیاری درخواست ها درمورد افتتاح مرکز های فرهنگی و ادبی عربی، توسط حکومت ایران رد شده است، اگر چه مرکزهای فرهنگی غیر عربی بسیاری، توسط غیرعرب های مهاجر ایجاد شده است و حکومت به آنها مجوز داده است. چنین مرکزهایی با هدف قتل فرهنگ عربی و فارسیزاسیون بیشتر منطقه ایجاد شده اند.
عرب های اهوازی می پرسند چگونه حکومت ایران می تواند به غیرعرب های مهاجر مانند لرهای بختیاری اجازه ممارست فرهنگی خودشان را بدهد ولی ساکنین اصلی اهواز نمی توانند فرهنگ خود را ممارست کنند؟
چرا مهاجران می توانند مراکز فرهنگی خود را در قلب شهر اهواز ایجاد کنند ولی عرب های اهوازی حتی در حومه شهر هم نمی توانند گردهمایی فرهنگی داشته باشند؟ آیا این پاک سازی فرهنگی نیست؟
این اولین باری نیست که حکومت ایران به مراکز فرهنگی و ادبی عربی در اهواز حمله می کند. در سال ۱۹٨۱- ۱۹٨۰، و فقط چند زمانی از انقلاب ۵۷ گذشته، احمد مدنی ژنرال ایرانی، با چراغ سبز تهران به مرکز فرهنگی عربی در محمره حمله کرد. هجوم چند روزه ارتش ایران به مرکز فرهنگی و با استفاده از تکنیک های ارتش آرژانتین، که عرب های اهوازی را زنده در گونی گذاشته و در رودخانه پرت کردند، هزاران کشته بر جای گذاشت.
در اهواز فعالیت های رسانه ای ممنوع است، هیچ مطبوعات عربی اجازه انتشار ندارد، دیش های ماهواره ممنوع و جمع اوری شده و فعالان سیاسی بازداشت می شوند. مظلومیت اهوازی ها از مظلوم ترین صداهای جهان است. اقتصاد جهانی از نفت و گازی که در سرزمین هایشان واقع شده استفاده می برد، بیش از %۹۰ بودجه ایران از اهواز می آید ولی عرب های اهوازی فقط فقیرتر و فقیرتر می شوند، هم از نظر حقوق و هم از نظر اقتصادی.   
با نگاه به دستگیری های اخیر و وقایع ٨٣ سال گذشته، در می یابیم که عرب های اهوازی از حقوق سیاسی و فرهنگی برخوردار نیستند. این هجوم اخیر به گردهمایی صلح آمیز فرهنگی در حومه شهر حمیدیه، به خوبی نشان می دهد که در آنجا چه می گذرد. در واقع عرب های اهوازی بومیانی هستند که حقوقی ندارند.
فقط چند ماه پیش ۱۰ نفر عرب اهوازی به اتهام همکاری با کشورهای خارجی و مشارکت در بمب گذاری، طی دادگاهی غیر عادلانه و درحالی که به وکیل دسترسی نداشتند، به اعدام محکوم شدند. علی رغم درخواست جامعه جهانی در مورد لغو اعدام ۱۰ عرب اهوازی و درخواست محاکمه مجدد آنها در یک دادگاه عادلانه، حکومت ایران با نادیده گرفتن همه درخواست ها و اعتراضات، آنها را اعدام کرد.

گزارش از رضا وشاحی