انتخابات آزاد آقای رفسنجانی


منیژه رهنما



اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱ ارديبهشت ۱٣٨۶ -  ۲۱ آوريل ۲۰۰۷


به گفته ایلنا هاشمی رفسنجانی در دیدار با دبیران احزاب عضو جنبش اعتدال گران در ٣۱ فروردین ٨۶ گفته است: "...نقش مردم در اداره حکومت روز به روز پررنگ‌‏تر می‌‏شود و باید با درک این موضوع جامعه را به سمت توسعه همه‌‏جانبه هدایت کنیم. مهمترین راه رسیدن به نظر مردم در اداره حکومت، انتخابات است و شکل‌‏گیری فضایی که مردم بتوانند آزادانه نظرات خود را بیان کنند، بدون حضور احزاب قوی و موثر امکان‌‏پذیر نیست".

البته آقای رفسنجانی صحبتی از حق حاکمیت مردم که توسط جمهوری اسلامی و حکومت ولی فقیه از آنان سلب شده است نمی کند ولی چه اتفاقی افتاده که فردی مانند او با آن سابقه تیره در کشتار و سرکوب مخالفین، امروز به فکر نقش مردم در اداره حکومت و شرکت آنان در انتخابات افتاده است؟

به این سوال وقتی میتوانیم بهتر پاسخ دهیم که بیاد آوریم سران و اغلب طرفداران جمهوری اسلامی و حکومت ولی فقیه، حتی اکثریت بخش اصلاح طلب آن، از "آزادی" و "آزادی احزاب" فقط آزادی گروه و حزب های "خودی" را درک می کنند. برای مثال آقای هادی قابل رئیس جبهه مشارکت منطقه قم به خبرنگار آفتاب در ٣۱ اردیبهشت ٨۵ گفته است: "ما بارها در انتخابات مختلف اشاره کرده ایم تمامی گروهها و احزاب و شخصیت‌های فعال سیاسی که فعالیت خود را در چارچوب نظام و قانون اساسی تعریف کرده اند و در عین حال ممکن است به حاکمیت منتقد باشند، باید دارای برخورداری از حق مشارکت در انتخابات و کاندیدا شدن و یا معرفی کاندیدا باشند". به عبارت دیگر این عده حق مشارکت در انتخابات و کاندیدا شدن برای مخالفین جمهوری اسلامی یعنی آنهائی که طرفدار جدائی دین از حکومتند قائل نیستند.

احزاب و گروه های طرفدار نظام که در کشور امکان فعالیت دارند آنچنان غرق تفکرات خودی و غیر خودی هستند که مخالفین به کنار، حتی از حق سایر گروه های درون رژیم نیز دفاعی نمی کنند. برای مثال وقتی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری، آقای موسوی لاری وزیر کشور دولت خاتمی متوجه شد که در دور اول انتخابات به نحو تعیین کننده ای علیه آقای کروبی تقلب شده است، چون معلوم شده بود که کاندیدای جبهه مشارکت آقای مصطفی معین رای کافی نیاورده است، با ابراز اینکه انتخابات اشکالاتی هم داشته، داستان را پایان داد و اقدام دیگری حداقل برای افشا تقلب در انتخابات نیز نکرد. خود آقای خاتمی هم از اظهاراتی که رژیم را بنحو موثری زیر سوال ببرد خودداری کرد و با گفتن اینکه در آینده اعلام میدارد چه تخلفاتی انجام شده است پرونده را بست. او هنوز هم روشن نکرده است که چه تخلفاتی صورت گرفته بود.

پیش شرط انتخابات آزاد، امکان فعالیت آزاد و علنی همه گروه های سیاسی و اجتماعی، صنفی، سندیکائی و احزاب است، کشور زندانی سیاسی نداشته باشد، مطبوعات آزاد باشند و مردم بتوانند بی بیم و هراس و بدور از هرگونه فشار، محدودیت و تبعیض، ابراز عقیده و فعالیت کنند، فرصت و دسترسی برابر تبلیغاتی برای همگان وجود داشته باشد و هر کس بتواند از هر حزب، سندیکا یا سازمانی که صلاح بداند پشتیبانی کند.

انتخابات آزاد به معنای آنست که مردم بتوانند با رای خود رژیم دلخواه خود را انتخاب کنند. انتخاباتی که بخواهد تنها نقش مردم را در "حکومت پر رنگ تر" کند، هرچند ممکن است در شرائطی مردم از آن نیز به عنوان وسیله ای برای پایان دادن به دیکتاتوری استفاده کنند، یک انتخابات آزاد نیست.

نظام جمهوری اسلامی بر اساس دخالت دین در حکومت استوار است و نتایج فاجعه بار این دخالت در همه امور مشاهده میشود. سران این نظام و حتی اصلاح طلبان آن نتوانسته اند تا کنون قدمی اساسی در راه حل مشکلات کشور بردارند و زندگی بر مردم هر روز سخت تر شده است. نظام دیکتاتوری بخوبی میداند که مشروعیتی ندارد و اکثریت مردم با آن مخالفند. به این جهت تحمل آرا آزاد مردم را نداشته و مبارزات معلمان، زنان، کارگران و دانشجویان، روزنامه نگاران و غیره برای احقاق حقوق خود و استقرار آزادی ها به شدت سرکوب میکند. آنهائی که در این شرائط بدون طرح خواست آزادی زندانیان سیاسی و احقاق حقوق این گروه های اجتماعی صحبت از آزادی انتخابات می کنند، در پی راهی برای دست یافتن به آزادی و حل مشکلات مردم نیستند بلکه میخواهند مشکلات شخص یا گروه خود را حل کنند.

منیژه رهنما
اول اردیبهشت ۱٣٨۶ برابر با ۲۱ آوریل ۲۰۰۷

manije.rahnama@gmail.com