حقوق ما مردم در سفارت آلمان - فریبرز رئیس دانا

نظرات دیگران
  
    از : ایران ایلخانی.

عنوان : به فریبرز رئیس دانا،جهت اطلاع.
دیروز متوجه شدم که سایت رادیو زمانه،بحث تکراری مصیبت ویزا گرفتن ساکنین ایران را اکران نموده است و ضمن بحث به لینک مصیبت ویزا گرفتن شما اشاره کرده است،کلیک کردم روی لینک اخبار روز و در بخش نظرات متوجه شدم که بعد از یکماه پاسخی برنظرات وارده نوشته اید و آخر بحث از من به عنوان دوستی نام برده اید و پرسش کرده اید که کدام جزیی بود.مایل* حرف نزنم.
امروز وظیفه خود می دانم که اولا عذر تقصیر* نکرده کنم،دوما به عرض جنابعالی برسانم که من قصد جسارت نداشتم و آنچه از سوی ذهن و زبان و قلمم ثبت و سند خورد،همانی است که شما بعد از یکماه درپاسخ به کاربران نوشته اید:«اما بار دیگر اگر خواستند بیایم ویزا را بفرستند دم منزلم یا کاری در همین حد» آری این درستترین کاری است که باید قبل از مراجعه به سفارت انجام می دادید که ندادید و قدر خود را ندانستید.

از ایران ایلخانی گفتن بود که گفت:نویسنده رادیو زمانه،گزارش تکراری خود را با این پرسش ذهنی «پاسداری از کرامت شهروندان بر عهده کیست؟» شروع می کند و پاسخی عینی به پرسش خود نمی دهد و آنچه ارائه می کند سند مستندی است بر این ادعا که ساکنین ایران در هر لباس و مقامی که باشند،رعایایی هستند که فاقد کرامت انسانیند،بنابراین بحث کرامت شهروندی محلی از اعراب ندارد؛چرا که کرامت اگر کرامت باشد و شهروند اگر شهروند باشد،نیازی به پاسداری ندارند،مگر اینکه بپذیریم که کرامت شهروندان،همچون طفلی صغیر و یتیم محتاج تیمار است؛که با این حساب دیگر جای شکوه و گلایه و پرسشی نمی ماند که چرا سفارت‌خانه‌های خارجی،با رعایای نظام حاکم بر ایران همان می کنند که حاکمینش می کنند.

*نوشته اید«مایل حرف نزنم»احتمالا منظورتان مایلید بوده است که «ی و د» آن از قلم افتاده است
*من در هر بحثی که شرکت میکنم حداقل تا هفته بعد پیگیر شنیدن نظرات و پاسخگویی به سوالات هستم؛منتهی فکر نمی کردم که شما بعد از یکماه پاسخی بگذارید و سوالی طرح کنید،بنابراین تاخیرم را بپذیرید.
سربلند باشید و خوش.
۹۰۶۹۲ - تاریخ انتشار : ۶ مرداد ۱٣۹٨       

    از : فریبرز رئیس دانا

عنوان : بدهکار شدم
من خواستم سیستم فاسد و بی ادبانه و زور گویانه ی موجود در سفارت آلمان را باز گو کنم. این تجربه ی هزاران ایرانی دیگر استو به آقای کامیار بر خورده که منت این جسارت دستگاه سفارت را باز کرده ام. گویا برای ایشان جنبه حیثیتی دارد. نه آقا آن خانم تصادفا حالش بد نبود او راه می رود و به همه میپرد. نیستی ایران و نمی خواهی بپذیری که کشور رویا هایت این گند های مفسدانه را دارد. ایشان پندم می دهد که می رفتی پول را می دادی.عمری علیه فساد و زور مبارزه کرده ام حالا بیایم برای ورود به سرزمین رویاهای ان آقا ، که نزدیک بیست بار هم دیده امش پا روی اصول خودم بگذارم. ببینم شما اگر گیر بیفتی و از شما فلان چیز را بخواهند می دهی؟ شاید. ما اهلش نیستیم. حق من بود که ویزا بگیرم ندادند والسلام. ضمنا دعوت نامه ی من از دانشگاه آزاد برلین بود و این دعوت نامه را ارائه کردم. ممنوع الخروجی ما راهم به ما نمی گویند . باید بروی آنجا خرج کنی و چمدان کشی کنی و در آخرین لحظه از هواپیما پیاده ات کنند. سرم آمده است که می گویم. کی بود گفت مت زود رنجم؟ نه من فقط اصولی دارم. اینجا با مردممان صب.ری . مدارا و مماشاتمان خیلی بالا است. حالا دیگر از دولت مطلوبتان شکایتی نمی کنم تا زودرنجی محسوب نشود. حوصله اش را هم ندارم. به گند کشیده اند خودشان را افشاگری بهتراست. اما بار دیگر اگر خواستند بیایم ویزا را بفرستند دم منزلم یا کاری در همین حد. دوستی گفت به مسایل جزئی پرداخته ام. کدام جزئی بود. مایل حرف نزنم.
٨۹۶٣۴ - تاریخ انتشار : ٨ ارديبهشت ۱٣۹٨       

    از : ایران ایلخانی.

عنوان : به پیروز،سپاس و توضیح مرا بپذیرید و آن کنید که باید.
من هر آنچه در خور گفتن بود،گفتم و نوشتم،منتهی شما حسب معمول آن کردید که نباید.
نوشتی که کسی نپرسیده است که "عمو خرت به چند؟"!
از نظر من طرح این پرسش از اساس محلی از اعراب ندارد،چرا که اولا بسیار توهین آمیز است،دوما طرح چنین پرسشی دامنه مناقشه را گسترش می دهد و راهگشا نیست،
سوما درخواست چنین سوالی از هر سمت و سو که بنگری،حاکی از آنست که متاقضی در تور حس ننه من غریبم گیر کرده است و به لحاظ منطقی درک مطلب نکرده است.
عزیز دیده و ندید‌ه،چرا حس میکنی که مورد هجمه آریایهای نژاد پرست واقع شدی؟
من که به شخصه خصومتی با شما نداشته و ندارم و نخواهم داشت و اگرم هم بخواهم،توان آن را ندارم،حرف و حدیثی اگرم است با رای و نظر شماست؛حداکثری که نگاه کنیم،داریم در فضا مجازی پینگ پنگ ذهنی بازی می کنیم،شما سرویس می زنید و من پاسخ می دهم،درست سرویس کنید،پاسخ درست می گیرید،توی اوت بزنید،بازی از جریان می افتد،بنابراین ناگفته پیداست که در چنین وضعیتی نه تنها شما،بلکه همه حق دارند که به اسب شاه, بگویند:«یابو» منتهی اگر کسی چند و چون کرد و جویای مستندات شد که دلائل حکم خود را عیان کنید،بنی بشری حق ندارد که تفسیر به رای بکند که دهان بندان است،چرا که خود را مضحکه عام و خاص می کند؛با این حساب بهتر آنست که رشد نشان دهید و خودتان را به در و دیوار انکار نکوبید و صریح و شفاف از گاف تعمیم* خود عذرخواهی کنید.
*آلمانی های نژاد پرست بعضا که گاف تعمیم می دهند،فورا با یک متاسفم و معذرت خواهی صریح،سر و ته گندی را که زده اند هم می آورند.
پ.ن.
منظور از کلمه "بیهودگی/ همان بیهوده گویی" بود که شما با هوشیاری آن را تصحیح کردید،سپاسگزارم.
من طرز گفتار و کردار متصدی فرودگاه را به استرس کاری توجیه نکردم،آنچه من از آن به عنوان«استرس شغلی ‌یک نفر» یاد کردم،کپی رایت از کنایه ای بود که شما به کامیار مفید زدید« دفاع جانانه از "خانمی" "که شاید دچار استرس شغلی است"
من ایرانی و آریایی نیستم،ایرانی و آریایی گوهر عشقی است که آبروی فقر و قناعت نمی برد.
در صورت لزوم نقد و نظر و ابهام و سوالتان را شفاف و صریح بیان کنید،بقدر فهم و درک و بضاعت خویش پاسخگو بوده و خواهم بود.
سربلندی شما سرخوشی من است.
٨۹۲۴۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣۹٨       

    از : کامیار مفید

عنوان : به سرکار خانم ایران ایلخانی محترم!
یا میتوانید به گزارش دوم سایت پیک ایران در این مورد توجه کنید که در خاتمه آدرس لینک میگذارم با این نوشته من در آنجا زیر گزارش:
"برتولت برشت متفکر بزرگ آلمانی جمله زیبائی دارد. Erst kommt das Fressen dann die Moral. که اشاره به همین سیاست دوگانه برخی سیاستمداران اپورتونیست آلمانی دارد که منافع اقتصادی شان مهمتر از حقوق بشر در کشورهای طرف مقابل معامله شان است. بجای قطع رابطه با رژیم تروریستی ملاها پیام تبریک میفرستد که خوب میکنید دیکتاتور هستید و توی سر زنان ایرانی میزنید. انتقاد شورای مرکزی یهودیان آلمان به این اشتاین مایر که امروز در اکثر رسانه ها پخش شد و مایه ننگش شد بسیار بجاست و درست میباشد. چونکه حداقل میتوانست در پیامش به رژیم ملائی هشدار دهد که به رعایت حقوق بشر اقدام کند و به آزادی دگراندیشان احترام بگذارد ولی سکوت نابخشودنی کرد."
آدرس لینک گزارش:
https://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=۱۷۷۲۰۸
٨۹۲۴۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣۹٨       

    از : کامیار مفید

عنوان : به سرکار خانم ایران ایلخانی محترم!
از من سند میخواهید که دروغ یا راست میگم؟ ولی باکی نیست آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است؟ ابتدا توضیح کوتاه بدهم که در آن سایت با نام کاربری" بیداری ایرانی" گاهگداری چیزی مینویسم یا مینوشتم! توجه کنید به قسمت نظرات در پائین گزارش و زیر همین نام کاربری نظرم و آدرس هم آمده و بار دیگر برای شما آدرسش را میگذارم تا اگر خواستید به زبان آلمانی یا انگلیسی یا فرانسوی و غیره برای رئیس جمهور آلمان حتما پیامی از بابت گستاخی اش که به رژیم اسلام تروریستی ایران تبریک گفت بفرستید! البته جناب رئیس از عصبانیت ایرانیها خوب خبر دارد!
آدرس لینک گزارش:
https://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=۱۷۷۰۸۱

آدرس تماس با رئیس جمهور آلمان:
Bundespräsidialamt Spreeweg ۱ ۱۰۵۵۷ Berlin Telefon: +۴۹ (۰)۳۰ ۲۰۰۰-۰ Fax: +۴۹ (۰)۳۰ ۱۸۱۰۲۰۰-۱۹۹۹ E-Mail: [email protected]

مورد دوم که به شیوه برخورد کلامی شما ربط دارد به نظرم اگر کمی باروت یا ساچمه سلاحتان را کم کنید به جو خودمانی و دوستانه در سایت اخبار روز کمک میکنید و به نظرم محل تبادل نظر و بحثها را با میدان جنگ و نبرد نباید اشتباه گرفت!

به جناب پیروز! دوبار جوابتان را ارسال کردم بدلایلی برایم مجهول منتشر نشدند! حالا اینقدر دلخور نشوید و خوش باشید!
٨۹۲۴٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣۹٨       

    از : ایران ایلخانی.

عنوان : به کامیار مفید،شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد.
ضمن سپاسگزاری از تعریف و تمجید و توضیحات کاملتان،لازم است دو نکته را به عرض جنابعالی برسانم.
۱-من لینک نامه اعتراضی و آدرس کنتاک با رئیس جمهور آلمان را در سایت پیک ایران پیدا نکردم،در صورت امکان لینک مورد نظر را برایم بفرستید.

۲-از شما انتظار می رود که با ارجاع به متن،فکت مستندی درباره «ادبیات هرچند کمی خشن»ارائه دهید و نقد و نظرتان را با صراحت تمام بیان کنید.

پیشاپیش از شما قدردانی می نمایم.
٨۹۲٣۵ - تاریخ انتشار : ۱۰ فروردين ۱٣۹٨       

    از : peerooz

عنوان : "چه بگویم, هیچ". م.ا.ث.
مدت ها فکر کردم که اگر کسی در تائید گفته جناب رییس دانا از تجربه خود سخن گفته و با توضیحات مکرر در مکرر بگوید که منظور او "همه" نبوده اند, چرا باید چنان مورد توبیخ همگان قرار گیرد و ذکر واقعه بیست سال! پیش نشانه "کهولت سنی"! شده و " آلمانی ها با فرهنگ ترین مردم" گردند و "پرگوئی" من "بیهودگی/ بیهوده گویی؟" باشد و توهین و تحقیر - از طرز گفتار و کردار یک فرد - به استرس کار توجیه شود؟ و هیچ کس نگوید "عمو خرت به چند؟"!

نمیدانم. ولی با و یا بی "کهولت سنی" میدانیم که در جریان جنگ بین الملل دوم در آلمان دوستی چنان پیش رفتیم که همگی "آریایی" شدیم - و برای بعضی ها هنوز هم هستیم - و گرنه چرا اگر کسی با دلیل و یا بی دلیل به اسب شاه, یابو بگوید باید مورد چنین حملاتی قرار گیرد؟ "دهان بندان"؟, نمیدانم.
٨۹۲٣۰ - تاریخ انتشار : ۱۰ فروردين ۱٣۹٨       

    از : کامیار مفید

عنوان : به سرکار خانم ایران ایلخانی محترم!
با تحسین به قدرت فارسی نویسی نفیستان و ادبیات هرچند کمی خشن ولی شیوا!
خدمتتان عرض شود که به محض اطلاع من از ارسال پیام تبریک رئیس جمهور آلمان فرانک اشتاین مایر که متاسفانه از حزب سوسیال دمکرات ما هم است به مناسبت چهل سالگی رژیم جنایتکار ملایان ایران شخصا بسیار خشمگین و عصبانی شدم و نه تنها خودم نامه اعتراضی با لحنی شدید برایش فرستادم و او را به ریاکاری متهم کردم بلکه آدرس کنتاکت با او را در سایت پیک ایران هم گذاشتم که سندش هست و از دیگر کاربران ایرانی هم خواستم که به آدرسش به هر زبانی هم شده نامه اعتراضی بفرستند که بیجا کرد برای یک رژیم تروریستی اسلامی تبریکنامه میفرستد. در جوابش میگوید که فقط میخواسته آداب و رسوم دیپلماسی را رعایت کند و معتقد است که رژیم ایران را نباید بیشتر ایزوله یا منزوی کرد و راه دیالوگ انتقادی با رژیم را باید حفظ کرد. البته رویش نمیشود بگوید بخاطر حفظ منافع اقتصاد آلمان. جناب اشتاین مایر از گروه سیاستمداران معروف به هانوفر کنکشن است با لابیگری پروفسور سمیعی معروف جراح مغز و اعصاب و رئیس کلینک پزشکی شهر هانوفر همانکسی که آخوند شاهرودی جنایتکار را برای معالجه به آلمان آورده بود ولی با اعتراض ایرانیان مقیم آلمان درمانش ناتمام ماند و از آلمان یواشکی فرارش دادند و چند وقت پیش هم به درک واصل شد. این جناب پرفسور ایرانی که رابطه حسنه با رژیم دزد و فاسد ملایان دارد حلقه دوستی امثال اشتاین مایر و برخی دیگر در سیاست آلمان با رژیم اسلامی تبهکار است. من و شما اعتراض هم بکنیم امثال این اپورتونیست اشتاین مایر میگوید من سوگند خوردم که حافظ منافع آلمان باشم نه مردم ایران که حق هم دارد. خانم ایلخانی در ضمن انتقادات شدیدی نه تنها از جانب گروههای ایرانی چپ و غیره به رئیس جمهور آلمان شد بلکه رسانه های آلمانی همگی او را بابت اینکارش چرا به یک رژیم دیکتاتوری ضد حقوق بشر تبریک گفت اعتراضات شدیدی کردند که حسابی آبرویش رفت و ماسک ریاکارانه اش افتاد و به محبوبیتش صدمه زد. وزیر امور خارجه آلمان هایکو ماس هم همین زبان دیپلماسی مشابه اشتاین مایر را دارد و سر و ته یک کرباسند. شخصا بعنوان سوسیال دمکرات عضویت این آقایان را در حزبمان ننگ و شرم میدانم که همین عوامفریبها چند وقت پیش به همین رژیمی ملائی جنایتکار که تبریک گفتند انتقاد کردند به نقض حقوق بشر در ایران و خواستار آزادی شیرزن مبارز نسرین ستوده وکیل زندانی و اسیر شده میشوند. دوروئی و ریاکاری در مرزهای سیاسی ایران ختم نمیشود در همه جا گسترده است وقتیکه پای منافع یکسری در میان باشد.ممنون از توجه شما!
٨۹۲۲٣ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱٣۹٨       

    از : ایران ایلخانی.

عنوان : آن کس است اهل بشارت که اشارت داند.
به فریبرز رئیس دانا،حقوق کجا و ما کجا و مردم کجا و سفارت آلمان کجا.
در اینکه سفارت آلمان لانه فساد است،شکی نیست،منتهی وقتی شما قدر خود را نمی دانید؛وقتی طبقه غارت شده آلمانی در میان زباله ها دنبال بطری ۲۵ سنتی می گردند؛ وقتی رئیس جمهور دولت آلمان به طور مکتوب سالگرد ۴ دهه قتل و غارت و تجاوز را بانیان و حامیان آن تبریک می گوید و چپ های مجلس نشین سکوت می کنند،دیگر جایی برای شکوه و گلایه نمی ماند،واقعا حیف شما نیست که خود را درگیر مسائل پیش افتاده ای از این دست می کنید؟!

به پیروز،میدانم پذیرش گاف تعمیم سخت است.
نوشتی که جدال جناب مفید آدم را مجبور به پرگویی میکند؛قبلا برات نوشتم که پرگویی ایرادی ندارد،ایراد از بیهودگی است.
من مسئله شما را اینگونه فرموله می کنم و در می گذرم.
متصدی فرودگاه به هرعلتی «بخوانید خودخواهی» خواسته معقول شما را اجابت نکرده است،شما هم سالها رنج این برخورد غیرمنطقی را در ضمیر ناخودآگاه تان حمل نموده اید،حالا ‌در مواجه با مقاله رئیس دانا،فرصت را غنیمت شمرده اید و عمل فردی متصدی را به جمع تعمیم داده اید تا از رنج چندین ساله خود بکاهید،پس ناگفته پیداست که نسبت به تذکر کامیار مفید،موضع احساسی بگیرید و پای بر خرده شیشه های لیوان شکسته بکوبید.
شما که گز نکرده پاره کرده اید و بخاطر خودخواهی و نفهمی و استرس شغلی یک نفر،ملتی را از احترام خود محروم ساخته اید،پس به او هم حق بدهید که به شما و ملتی که طعم ۴ دهه قتل و غارت آشکار و تجاوز را چشیده اند خم به ابرو نیاورده اند،توجه ای نکند و بی احترامی هم بکند.

به کامیار مفید.
اگر به لحاظ نظری و عملی خود را ایرانی می دانید و اعتقاد دارید که حکومت حاکم بر ایران فاشیسم اسلامی است،قبول زحمت بفرمائید طرح شکایتی کنید و از وزارت امور خارجه آلمان بخواهید که بررسی و تحقیق کند که شخص رئیس جمهور بر اساس کدام فاکتورهای مبتنی بر اصول دمکراسی و داده های حقوق بشری،به بانیان عاملین و حامیان ۴ دهه قتل و غارت و تجاوز تبریک گفته است.
پیشاپیش سپاسم را بپذیرید.

به لیثی حبیبی - م. تلنگر، روا نَبود که بحث را شخصی نکنیم.
مرا شریک غم و درد و مصبیت خود بدانید که “قدر چمن را بلبل افسرده می داند و غم داغ برادر را برادر کشته می داند.
قلمتان که جگر سوز است،پس خود حدیث درد و مصیبت تان را قلمی کنید که از قدیم گفته اند:کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.
برقرار باشید و خوش.
٨۹۲۱۹ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱٣۹٨       

    از : کامیار مفید

عنوان : به جناب لیثی حبیبی - م. تلنگر
هموطن گرامی درود بر شما! از آنجائیکه با مشکلات شما طبق شرحهای طولانی که در زیر مقاله ای منتشر شده در سایت پیک ایران آوردید با جزئیاتش کاملا خوب آشنا هستم به شما کاملا حق میدهم که تلخکام باشید از وقایع ناهنجاری که برایتان رخ داده! به نظرم هیچ چیزی تلخ تر از بیعدالتی نیست خصوصا اگر آدمی دستش به جائی نرسد تا بتواند از خودش دفاع کند و حقش را بگیرد! اگر بگوئید که مقیم کدام شهر آلمان هستید شاید بشود دوست و آشنائی ایرانی یا آلمانی در نزدیک تان پیدا کرد که به یاری تان بشتابد؟ خصوصا مینویسید که زبان آلمانی تان پرفکت نیست و مشکل بتوانید به تنهائی از عهده یک درگیری حقوقی یا قضائی برآید! وقت من هم محدود است و اگر در حد توانائی از طریق کمک دوستان دیگر میسر باشد حتما با شما از طریق ایمیل تماس میگیرم ولی ابتدا باید دید کسی از دوستان در نزدیکی محل اقامت شما پیدا میشود یا نه؟
من شخصا به (Rechtsstaatlichkeit; و das Sozialstaatsprinzip) آلمان باور دارم طبق تجاربی که شخصا هم داشتم در یک درگیری حقوقی که حتی با نوشتن یک نامه به پرزیدنت دادگاه بنابر درخواستم حتی بدون داشتن وکیل مدافع یک قاضی آلمانی ( مشکوک؟) مسئول پرونده عوض شد! اگر اسناد و مدارک اثباتی و شواهد شما محکم باشند نه فقط در حد حرف و ادعا! مطمئن باشید کمتر قاضی پیدا میشود در آلمان که ابتدا نگاه بکند شما خارجی هستید یا نه چونکه کار خود قاضی را یک کنترلچی بالای سرش هم زیر نظر دارد و میتواند بررسی کند که خطا کرد یا نه! موفق باشید!
٨۹۲۱٨ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱٣۹٨       

    از : peerooz

عنوان : تصحیح و پوزش,
در سایت اخبار روز که اعداد را فقط به شکل فارسی آن ها منتشر میکند, برای دسترسی به لینک های داده شده همیشه باید اعداد فارسی را به شکل لاتین تبدیل نمود و من سهوا مطلب را وارونه پیشنهاد کردم.
٨۹۲۱۰ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱٣۹٨       

    از : نادر شرقی

عنوان : سفر استاد رئیس دانا به آلمان
با درود فراوا ن به استاد فریبرز دانا ، با شادباش نوروزی
از اینکه ایشان نتوانسته اندبا وجود دعوتنامه به آلمان تشریف بیاورند، متاسفیم . حتما گروه کثیری از اهل ادب و دانش ، خواستار گفت و شنود با ایشان هستند. بگدریم ، چون سخن استاد از حافظ و گوته بوده ،در این مورد هم فالی از حافظ از اینترنت گرفتیم که این بار فال ظاهز شد:
یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد؟
.....
....
و بیت آخر :
حافظ اسرار الهی کس نمیداند خموش
از که میپرسی که دور روزگاران را چه شد.
امیدواریم که بتوانیم به سیل زدگان وطن و سیلی خوردگان جهان یاری رسانیم .

شاد و سرفراز بمانید
٨۹۲۰۹ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱٣۹٨       

    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : با سلام به فریبرز رئیس دانا و بر همه سلام
با پیروز عزیز و کامیار مفید عزیز موافق نیستم. مبنای سخنم همان کهن داستان فیل است در مکانی تاریک. ای کاش من هزار بار خودکار می خواستم و هر هزار بار به من نمی دادند و چندین فحش و پرخاش نیز می شنیدم و تمام. ای کاش! ای کاش داستان فقط همین بود و بس.
چرا با پیروز موافق نیستم؟
زیرا جنگ را مردم پایه ریزی نمی کنند؛ گرچه قربانی شده می جنگند؛ بلکه مردم را سازمان می دهند برای جنگیدن. من که هفدهمین سال است در آلمان زیر شکنجه های روانی شبانه روزی به سر می برم؛ مردم منظم و سخت کوش آلمان را با فرهنگ ترین مردمی دیده ام که تا به حال می شناسم. گاه در گذر از خیابانی شعری از دل و سر بر زبان آید و زمزمه می کنم، لب که می جنبد، آلمانی ای که از روبرو می آید به من سلام می کند؛ بار ها پیش آمده؛ زیرا فکر می کند، به هر دلیلی بهش سلام کرده ام؛ پس جواب می گوید. حتمن مردمان با فرهنگ دیگری نیز در جهان هستند که من نمی شناسم؛ ولی آلمانی ها را با فرهنگ ترین مردم دیده ام؛ چنانکه مردم بیلاروس را خوشدل ترین و مهربان ترین مردم جهان دیده ام. در هر دو کشور رنج بسیار برده ام؛ اما این دلیل نمی شود که نیکی ها را نبینم.

با جناب کامیار مفید موافق نیستم؛ زیرا ایشان مردم بسیار منظم، با فرهنگ و سخت کوش آلمان را با دست اندر کاران قدرت در این سر زمین یکی می گیرد. من در بیلاروس هم ناحقی فروان دیده ام؛ ولی آنچه اینجا دیده ام، داستان غم زندگی من در بیلاروس را بکلی به حاشیه برده؛ زیرا آن ستم ها در برابر آنچه اینجا بر سرم آمده، حتا سر سوزنی نیز نیست. زمانی در روسیه ی سفید با تلاش شخصی خود به همراه بچه های بیلاروسی وارد دانشگاهِ پزشکی شدم؛ ولی بلایی اینجا سرم آورده اند که در بمباران شبانه روزی شکنجه های روانی به سر می برم چنان که آشکارا دارند می گویند خرد و خمیرت می کنیم. در نتیجه متأسفانه نتوانسته ام، زبان را در آن حدی بیاموزم که بتوانم بطور شخصی نامه پراکنی کنم؛ پس از راه قانون وارد شده ام و دوبار وکیل گرفته ام؛ و هر دوبار وکیل را متوقف ساخته اند.
اهل کتابم؛ جنایاتی در این کشور بر سرم و نزدیکانم آورده اند که در هیچ کتابی نخوانده و از نظر نوع جنایات و طول آن در تاریخ نوین بشری(از زمانی که قانون و پارلمان به رسمیت شناخته شده) بی نمونه است چنان، که اگر کس دیگری برای من تعریف می کرد، می گفتم، مگر می شود؟!
جناب کامیار مفید عزیز، داستان اندوه عظیم زندگی من در هزارن برگ هم نگنجد؛ پس اگر براستی مایل به روشنگری هستید، تماس بگیرید تا برایتان بنویسم از آن دست که مو بر تن سیخ می کند. از نظر مالی امکان سفر به ایالات دیگر را ندارم؛ اگر می توانید تشریف بیاورید و از نزدیک زندگی مرا ببینید «تا سیه روی شود هر که در او غش باشد!» اهل دورغ و دغلی نیستم؛ و آن را شیوه ی ناکسان و ناجوانمردان می دانم؛ پس هرچه می گویم را برایتان به اثبات می رسانم.

و اما در مورد برخورد جناب رئیس دانا، باید بگویم که به نظرم درست ترین برخورد را کرده اند؛ یعنی با اینکه بیمار است، ولی از جان مایه گذاشته و بجای به نعل و میخ زدن به سود خود، آمده و موضوع را با همگان در میان گذاشته، با این دانایی، که می توانسته یواشکی مثل خیلی ها کارش را فقط به سود خود، پیش بَرَد؛ که نبرده؛ و این زیباست؛ این همان است که داستایوسکی می گوید، جهان را نجات می دهد. او اینک نه فقط از فریبرز رئیس دانا، بلکه از همه ی زحمتکشان، دانایان و دانشیان رنجدیده دفاع کرده و این آشکار گویی، و برای همگان حق جویی، را همه نتوانند. دریافت این نکته خود ژرف بینی عمیق می خواهد و تاریخدانی، و این را فر ی بُورز(تالشی - بورز فر ایزدی، بلندای فر ایزدی، در تاریخ نماید، تا نه فقط برای خود ره بگشاید؛ دریافت این مفهوم خود مقوله ای ست ویژه که در این اندک و بیش نگنجد.

جناب کامیار مفید عزیز، و جناب فریبرز رئیس دانا، بیایید با هم سه نفری + هر کسی که دوست دارد در این روشنگری شرکت کند، خلافکاری ها را بکاویم آنگونه که در واقع دفاع از حیثیت مردم شریف، بسیار با فرهنگ و سخت کوش آلمان نیز باشد.
شما عزیزان و هر کسی که دوست دارد، تماس بگیرید تا برایتان ثابت نمایم که آنچه بر سرم که مهمان رسمی بوده ام در این کشور، نیرو های خاص قدرت و زور آورده اند، هرگز هیچ کسی با مردمان جهان نکرده - اشاره ام به نو جنایات است؛ بله جنایات و نه یک جنایت، و طول آن ها(بیش از شانزده سال) است.
کامیار مفید عزیز، گر فقط حرف نمی زنی، گر مرد رهی، بیا نامه ای هم برای من و نزدیکانم به ارگان هایی که فکر می کنی رسیدگی می کنند بنویس. تا در همراهی با شما و دفاع از حیثیت همین کشور آبادان و مردم با فرهنگ آن و قانون، آنگونه بگویم که جهان بلرزد.
گر مرد رهی، «این گوی و این میدان»
[email protected]
٨۹۲۰۵ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱٣۹٨       

    از : peerooz

عنوان : کوبا و آلمان
ادامه,
جدال جناب مفید آدم را مجبور به پرگویی میکند.
در زمان فوت فیدل کاسترو مقالات زیادی نوشته شد و در یکی از آنها که متاسفانه به آن دسترسی ندارم بانوی مجردی از کشور مرفهی در آمریکای لاتین به کوبا مهاجرت کرده بود. دلیل آنرا پرسیدند گفت با تمام مضیقه ای که در کوبا تحمل میکند خیالش راحت است که اگر شب سر به زمین گذارده و صبح دیگر بیدار نشود کسی هست که از دختر خرد سال او نگهداری کند. و این اوضاع کشوری فقیر و بدون منابع طبیعی در محاصره و حمله سیاسی - اقتصادی - اجتماعی - نظامی وو ابدی میباشد.

در مقایسه در سال ۲۰۱۵ میزان فقر در کشور مرفه آلمان ۱۵/۷ در صد جمعیت بود و احتمالا امروز وضع بهتری ندارد.

https://borgenproject.org/top-۱۰-facts-about-poverty-in-germany/
برای دسترسی به مقاله اعداد لاتین باید به فارسی تبدیل شود.
٨۹۲۰٣ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱٣۹٨       

    از : peerooz

عنوان : با عرض کمال معذرت "باز هالو را مترجم لازم است". شهریار.
جناب مفید,
اگر بگویند دیگ سیاه است دلیل آن نیست که سه پایه سفید است. و ".....انداختن دو بمب اتمی در هیروشیما و ناکازاکی ژاپن...." جزو همان آتشی ست که آلمانی ها روشن کردند و بسیار بیشتر از آن.

بسیار متأسفم که مجبورم بیتی از زنده یاد شهریار را در اینجا بیاورم که "باز هالو را مترجم لازم است". من در اولین کامنتم نوشتم "....و این پایان احترام من به آلمانیها بود. میدانم, علی دشتی میگوید شخصی در سفر به مشهد از دامغان میگذشت و در ورود و خروج دید که دو دامغانی که او ملاقات کرده بود هردو دندان طلا داشتند و او نتیجه گرفت که همه دامغانی ها دندان طلایی هستند.". یعنی نتیجه گیری آن شخص غلط بود و نتیجه گیری من هم غلط است و از نژاد پرست بودن یک نفر نمیتوان نتیجه گرفت که همه آلمانی ها نژاد پرستند. ولی وقوع دو جنگ بین المللی و کوره های آدم سوزی گواه آنست که این خانم در آلمان هم مسلکان زیادی داشت و احتمالا هنوز هم دارد. و جهت تفهیم آن به شما, بعدا تکرار کردم که داستان علی دشتی و دامغانی ها از فرط وضوح احتیاج به تفسیر نداشت و ندارد. امید که احتیاج به تفسیر بیشتر نباشد.

داشتن احترام نسبی ست. به عنوان نمونه احترام من به کوبائی ها, شهروندان کشور بسیار کوچکی که شصت سال در برابر قوی ترین امپراتوری خونخوار جهان مقاومت کرده و میکنند قابل مقایسه با بسیاری از کشور های دیگر نیست. به امید دنیای بهتر.
٨۹۲۰۲ - تاریخ انتشار : ٨ فروردين ۱٣۹٨       

    از : کامیار مفید

عنوان : چند جمله برای جناب پیروز!
اگر این متلک گوئی های جنابعالی که گویا از آنطریق بنوعی ارضاء میشوید تبدیل به یک اعتیاد دائمی برای شما نشود جای امیدواری هنوز هست که کمی در بیان برخی چیزها قبلا تعقل و اندیشه لازمه را بکنید و نظرتان را بعدا برای سایت اخبار روز ارسال کنید! با آوردن اتفاقی بگفته خودتان بیست سال پیش در فرودگاهی در آلمان میخواستید القاء بکنید که همه آلمانیها هنوز راسیست هستند! در حالیکه در آمریکای جنابعالی بدترین نوع راسیسم نسبت به سیاهپوتان جلوی چشمتان هست ولی نمیخواهید آنرا ببینید از رئیس جمهور راسیست آمریکا گرفته تا گروههای کوکلوس کلان (Ku-Klux-Klan) و غیره! همچی از آلمانها گویا نفرت دارید بخاطر تاریخ گذشته با کوره های آدم سوزی شان ولی اگر حافظه تاریخی داشته باشید هنوز آمریکای جنابعالی تنها کشوریست که با انداختن دو بمب اتمی در هیروشیما و ناکازاکی ژاپن یکی از جنایتکارترین کشور وحشی دنیاست با قتل عام میلیونها نفر! برای شما لیست بیاورم تا از همه جنایات آمریکا فقط طی پنجاه سال اخیر خبردار شوید؟ گویا در جریان هم نیستید که باراک اوباما گفت که سعی اش آنست از آمریکا کشوری نمونه مثل آلمان بسازد! فکر میکنید چرا برای او و میلیونها آمریکائی دیگر آلمان بعنوان مدل و الگوی یک کشور ایده آل میباشد؟ البته هر کشوری در کنار یکسری مزایا یکسری معایب هم دارد! ولی شنیدن از یک ایرانی مقیم آمریکا مثل جنابعالی که ارزشهای یک کشوری مثل آلمان را زیر سوال ببرد که برای مردمش نباید احترام گذاشت جزو همان حرفهای نسنجیده شماست که درکش را ندارید مقایسه بکنید که کشوری که هفتاد سال پیش بعد از جنگ جهانی دوم با خاک یکسان شده بود چند سالیست مقام اول در خیلی از زمینه ها را دارد از مقام اول صادرات در جهان گرفته تا اختراعات علمی و دانشی و غیره با اینکه حتی قطره ای نفت ثروت یا منابع طبیعی دیگر داشته باشد مثل ایران خودمان! فکر میکنید این توانائی و قدرت بازسازی آلمانها در چه چیزشان نهفته است؟ لطف کنید اگر از چیزی اطلاع کافی ندارید مجبور نیستید حتما نظری بدهید! در ضمن سند مالکیت آلمان را هم به اسم من نزدند و هر وقت جنابعالی "آمریکائی" شدید بعدا بمن بگوئید که "آلمانی شده"! با کهولت سنی شما انتظار میرود دیگر دست از برخوردهای سطحی و پائین بردارید و به موضوعات مطرح شده کمی روشنفکرانه برخورد کنید اگر که خمیر مایه اش را دارید وگرنه بهتر است که آدمی سکوت بکند یا بقول شاعر:" تا مرد سخن نگفته باشد-- عیب و هنرش نهفته باشد!
در ضمن اگر جناب رئیس دانا ممنوع الخروج نباشند(معمولا لیستی در فروگاهها هست بپرسند!) با ارائه دعوتنامه از آلمان شانس بالائی دارند برای گرفتن ویزای آلمان!
مورد اعتراضشان را هم میتوانند حتی به انگلیسی یا فرانسه در فرمی آماده به آدرس کنتاکت زیر از طریق ایمیل بفرستند تا رسیدگی یا پیگیری شود!
https://www.auswaertiges-amt.de/de/newsroom/buergerservice-faq-kontakt/kontaktformular-node
٨۹۱۹۹ - تاریخ انتشار : ٨ فروردين ۱٣۹٨       

    از : Hadi Shahab

عنوان : این وظیفه حزب چپ آلمان است که جلوی این واسطه گری و دلال بازی بی مورد را با شکایت به وزارت امور خارجه و یا داگاه بگیرند.
آقای رییس دانا محترم ,

من فکر میکنم که یک شرکتی در ایران به نام وی ای پی تقاضای ویزای افراد را بک سفارت آلمان ارسال میکنه و راهی برای مردم غیراز این راه نمیگذاره غیر قانونی است .

من فکر میکنم که شما هم این مسله را و هم برخورد ناشایست کارمند سفارت را به حزب چپ آلمان باید گزارش بدهید.

این وظیفه حزب چپ آلمان است که جلوی این واسطه گری و دلال بازی بی مورد را با شکایت به وزارت امور خارجه و یا دادگاه بگیرد.

با احترام

هادی شهاب
٨۹۱٨۶ - تاریخ انتشار : ۷ فروردين ۱٣۹٨       

    از : peerooz

عنوان : "باکم از ترکان تیر انداز نیست".
رفتار فرد به نظر من "نژاد پرستی" آلمانی - با سابقه آنها - قابل درک است. و باز به علی دشتی و دامغانی ها ارجاع میدهم که محتاج تفسیر نبود و نیست. از گفته های یک "آلمانی شده" نیز کم کم آشکار میشود که چگونه چنین رفتاری توجیه میشود. مگر جز داشتن لهجه, چقدر "انگلیسی درست" لازم است که مثلا بگویی Will you let me borrow your pen for a few seconds و طرف مثلا نفهمد؟.

میفرمایند "ایرانی مثل شما اگر سازنده بود امروز در کشورش فاشیسم اسلامی حکومت نمیکرد."!!! و "اشتباهی که جناب رئیس دانا کرد پول را میداد و قبض یا رسیدش را میگرفت و بعد به آلمان که آمد به میزبانی که از او دعوت کرده بود میخواست این قضیه پولدهی در سفارت برای وی. آی .پی. را دنبال بکنند".

گویی جناب رییس دانای "اقتصاد دان مارکسیست... [که] دعوتنامه اش از یک حزب چپ آلمان ,خودش باعث خراب شدن کار میشود با توجه به سوابق منفی این حزب در آلمان!", مشغولیات دیگری ندارد که بخواهد به چنین اقدامی دست بزند,
در حالی که جناب مفید "حاضرند با نوشتن شکایت نامه ای به وزارت امور خارجه آلمان این موضوع حتما بررسی و تحقیق شود شاید که مسئولین بالائی از عملکرد کارمندان معمولی زیر دستشان خبر نداشته باشند".

ایشان ظاهرا به تنهایی و نه با کمک ما, ترتیب "فاشیسم جمهوری اسلامی " را داده و پس از دفاع جانانه از "خانمی" "که شاید دچار استرس شغلی است", اکنون در پی اصلاح وزارت امور خارجه آلمان میباشند که پر دیگری به کلاه افتخارات خود بزنند. ما که بخیل نیستیم. بترکد چشم حسود و بیگانه.

کد ارسالی هم "اسرق" آمد که معنی اسرق در لغت‌نامه دهخدا
اسرق . [ اَ رَ ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از سارق . دزدتر. دزدنده تر. سارق تر." میباشد. الله اعلم.
٨۹۱٨۵ - تاریخ انتشار : ۷ فروردين ۱٣۹٨       

    از : کامیار مفید

عنوان : به جناب پیروز
اگر اشتباه نکنم جناب پیروز هم از آندست ایرانیانیست که همیشه طلبکارند و توقعات زیادی دارند حتی اگر در جائی و کشوری مهمان باشند. خودتان میگوئید که آن خانم کارمند در فرودگاه هر روز با هزاران نفر برخورد و سرکار دارد که میتوانید پی به استرس شغلش ببرید و نمیتواند همیشه خوش رفتار باشد تا قلب شما را بدست بیاورد. اگر انگلیسی درست صحبت میکردید حتما متوجه میشد که چه میخواهید. در ضمن از کی تا حالا بخاطر رفتار غلط یک نفر کل مردم آن کشور را به اتهام راسیستی زیر سوال میبرند و قابل احترام نمیدانند؟ به تاریخ و عملکرد آلمانها در گذشته و حال باورکنید بهتر از شمای آمریکانشین اطلاع دارم و نیازی به معلمی شما نیست. میگن کل یا کچل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی. ایرانی مثل شما اگر سازنده بود امروز در کشورش فاشیسم اسلامی حکومت نمیکرد.فرهنگ طلبکاری را بگذارید کنار! سخن معروف جان. اف. کندی را شنیدید چه گفته در این رابطه؟ جناب پیروز من وکیل مدافع ملت آلمان و کشورش هم نیستم!!!
در ضمن اگر دوستان جناب رئیس دانا مقیم آلمان این موضوع پول اضافی مطرح شده در سفارت آلمان را با شکایتی پیگیری نمیکنند حاضرم با نوشتن شکایت نامه ای به وزارت امور خارجه آلمان این موضوع حتما بررسی و تحقیق شود شاید که مسئولین بالائی از عملکرد کارمندان معمولی زیر دستشان خبر نداشته باشند؟ کنترل اگر نباشد راه چاپیدن باز میماند. با آرزوی سلامت برای جناب رئیس دانای محترم.
٨۹۱٨۱ - تاریخ انتشار : ۷ فروردين ۱٣۹٨       

    از : prreooz

عنوان : "مد احسان میشمارند این گروه تنگ چشم, چین ابرویی اگر در کار سائل میکنند"؟ صائب
بازهم ادامه,
هرچه فکر میکنم دلیل دفاع جناب مفید از مامور یک فرودگاه بین الملی که روزانه هرزاران نفر بصورت ترانزیت از آن عبور میکنند - در بیست سال پیش - را نمیفهمم و توجیه رفتار تحقیر آمیز بعضی از این ماموران با این "اشغال ها " که میخواهند میکروب آمریکایی را به مامور منتقل کنند. جناب مفید, درک رفتار تحقیر آمیز احتیاج به مکالمه ندارد.
٨۹۱۷٨ - تاریخ انتشار : ۷ فروردين ۱٣۹٨       

    از : peerooz

عنوان : العاقل تکفیه الإشاره؟
ادامه,
فکر نمیکردم لازم بود بگویم با همسرم مجبور شدیم چندین ساعت در فرودگاه فرانکفورت منتظر پرواز بوده و زبان آلمانی نمیدانستیم و با انگلیسی شکسته بسته خود - که ایشان مسلما زبان انگلیسی را در سمت کارمند یک فرودگاه بین الملی به خوبی می دانست - لاس بزنیم که "ساعت چند است؟"!! کله آدم از این فرمایشات سوت میکشد.
٨۹۱۷۷ - تاریخ انتشار : ۷ فروردين ۱٣۹٨       

    از : peerooz

عنوان : باید به آلمانی ها گفت "سر من لایق کلاه تو نیست - بر سر "کامیار" خود بگذار".
من گمان میبردم که حوصله تنگ من اجازه خواندن مقالات و کامنت های طولانی را نمیدهد. جناب مفید روی بنده را سفید کردند که حتی حوصله خواندن کامنت کوتاه من و قصه علی دشتی و دامغانی ها را ندارند که گفتم "میدانم,......".

جناب مفید, احتیاج به گفتن نبود که در صد سال گذشته آلمانی ها دو بار بزرگترین جنگ در تاریخ بشریت را براه انداختند و مردم را زنده زنده در کوره های آدم سوزی افکندند. فکر کردم فرهیخته ای چون شما این را میداند. و با "شاید" نمیشود زندگی کرد; شاید اگر خمینی نبود ...وووو.
٨۹۱۷۶ - تاریخ انتشار : ۷ فروردين ۱٣۹٨       

    از : کامیار مفید

عنوان : زودرنجی جناب رئیس دانا؟
جناب پیروز را ببینید که ملاکش در ارزیابی فرهنگ و آداب و معاشرت یک ملت بسیار سطحی است! چونکه حالا یک خانم آلمانی در فرودگاه خودکارش را بهش نداد دلیلی میشود که دیگر برای همه آلمانیها احترامی قائل نشود و مینویسد:"این پایان احترام من به آلمانیها بود." پایان احترام به همه آلمانیها؟
به آلمانی میگن:„Man darf nicht alle in einen Topf werfen“ (
we must avoid putting everything under the same umbrella ) در ضمن با رد و بدل شدن خودکار بیگانه فکر نمیکردید که باکتریها که اغلب از طریق دستان سرایت میشود و ممکنه بیماری منتقل بشود؟ آدم باسواد همیشه یک خودکار همراهش هست! شاید آن خانم فکر میکرد میخواهید او را از این طریق Anmachen کنید؟ یکی از شیوه های قدیمی است مثل ساعت پرسیدن!
دلخوری جناب رئیس دانا را میشود فهمید شاید که انتظار داشت برای شخص ایشان فرش قرمز پهن میکردند؟ شاید آن خانم کارمند روز بدی داشت یا شناختی از ایشان نداشت که یک اقتصاد دان مارکسیست است و دعوتنامه اش از یک حزب چپ آلمان خودش باعث خراب شدن کار میشود با توجه به سوابق منفی این حزب در آلمان! از یک اقتصاد دان بایستی بعید باشد که نداند ۱۵۰ یورو شاید بابت هزینه کاری؟ وضع شده به کارمندان آنهم کشوری مثل آلمان که در اجرای قوانین اداری در دنیا نمونه و بی نظیر هستند و حتی گرفتن هدیه بالای ده یورو قانوناً بعنوان رشوه حساب میشود و باعث اخراج کارمند میشود تهمت ناروا میزند که رشوه خواری راه انداختند که برمیگردد به فرهنگ رشوه خواری خود ایرانیان در وهله اول! ۱۵۰ یورو ارزشی ندارد که یک کارمند آنهم آلمانی خودش را خلافکار بکند و از دست دادن شغلش را ریسک بکند! اشتباهی که جناب رئیس دانا کرد پول را میداد و قبض یا رسیدش را میگرفت و بعد به آلمان که آمد به میزبانی که از او دعوت کرده بود میخواست این قضیه پولدهی در سفارت برای وی. آی .پی. را دنبال بکنند و مطمئناً اگر جرم آن کارمند ثابت میشد از کار اخراجش میکردند!!!! آیا این شیوه بهتری برای مبارزه با فساد مالی یا رشوه خواری نبود؟ البته ایشان عاقلتر هستند! این فقط یک ایده یا پیشنهاد از من میباشد شاید برای دفعه بعد؟
٨۹۱۷٣ - تاریخ انتشار : ۶ فروردين ۱٣۹٨       

    از : peerooz

عنوان : "گفت حافظ برو و نکته به عاقل مفروش".
گرچه فروختن نکته به عاقل سفاهت است, من عرض خود میبرم و به ایشان عرض میکنم که حرص, جزو طبیعت بشر است که متاسفانه زعمای کومونیسم آنرا نادیده گرفته و قانونی برا ی فرشتگان وضع کرده اند.

اما در باره آلمانیها, سالها پیش در سفر به تهران در فرودگاه فرانکفورت از "خانمی" از مامورین فرودگاه که مشغول نوشتن بود تقاضا کردم که قلم خود را یک لحظه به من بدهد که چیزی ضروری را یاد داشت کنم. ایشان - احتمالا به خاطر لهجه من - با خونسردی فرمودند که متاسف اند, و این پایان احترام من به آلمانیها بود.

میدانم, علی دشتی میگوید شخصی در سفر به مشهد از دامغان میگذشت و در ورود و خروج دید که دو دامغانی که او ملاقات کرده بود هردو دندان طلا داشتند و او نتیجه گرفت که همه دامغانی ها دندان طلایی هستند. ولی بهر حال "بر و بحر فراخ است و آدمی بسیار". اگر چاره باشد, احتیاج به امتحان نیست.
٨۹۱۶۹ - تاریخ انتشار : ۶ فروردين ۱٣۹٨