زنده باد آزادی!
برای اسماعیل خویی عزیز و بزرگوار


سعید یوسف


• زنده بادا خوئی، آن کاو به هزاران شعرش
گفته با استادی: مرگ بر اسلامِ عزیز!

نرود کینه ی شیخ از دلت، این کینه مگر
هست مادرزادی؟! مرگ بر اسلامِ عزیز! ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ٣ ارديبهشت ۱٣۹٨ -  ۲٣ آوريل ۲۰۱۹


 برای اسماعیل خوئی عزیز و بزرگوار
(مردیم از بس شعار ندادیم! در ضمن «اسلام عزیز» گونه ی ویژه ای از اسلام است که به آن اسلام حکومتی نیز می گویند)



زنده باد آزادی! مرگ بر اسلامِ عزیز!
زنده بادا شادی! مرگ بر اسلامِ عزیز!

زنده باد آنکه نیازش به خدا نیست، چو هست
فکر او الحادی! مرگ بر اسلامِ عزیز!

زنده بادا خوئی، آن کاو به هزاران شعرش
گفته با استادی: مرگ بر اسلامِ عزیز!

نرود کینه ی شیخ از دلت، این کینه مگر
هست مادرزادی؟! مرگ بر اسلامِ عزیز!

وصف کن آن لبِ شیرین ز نو، ای جانِ خوئی!
تا کنم فرهادی! مرگ بر اسلامِ عزیز!

شعرِ شیرینِ تو کرده ست کنون بی رونق
حرفه ی قنّادی! مرگ بر اسلامِ عزیز!

هست یادت که ربودند سعید از من و تو
در شبِ دامادی! مرگ بر اسلامِ عزیز!

شیخ خوانده ست بسی درسِ فقاهت که شود
کارِ او جلّادی! مرگ بر اسلامِ عزیز!

با جنایت سرِ پا مانده درین چل ساله
یا که با شیّادی! مرگ بر اسلامِ عزیز!

نیست هیچ اش غم اگر سیل بیاید ببرد
ده هزار آبادی! مرگ بر اسلام عزیز!

فاجعه ست این که درآورد پدر جدِّ مرا
میهنِ اجدادی! مرگ بر اسلامِ عزیز!

شعرِ خوبی نشد این شعر و یقینا هست این
از بی استعدادی! مرگ بر اسلامِ عزیز!

بفرستید شما، هادی جان! اسماعیل!
نیروی امدادی! مرگ بر اسلامِ عزیز!

(پس ازین خواهشِ امدادم، چون برق رسید
این جواب از هادی – مرگ بر اسلامِ عزیز!):

«تف بر آن دین که درین جامعه بنیاد نهاد
رسم استبدادی! مرگ بر اسلامِ عزیز!»*



* بیت آخر افزوده ی هادی خرسندی عزیز است، و چه حسن ختامی بهتر از این. درود بر او.

(سعید یوسف)