حلبچه تعطیل
گزارشی از عدم ارائهی مجوز برگزاری مراسم یادمان شهدای حلبچه در دانشگاههای ایران
آسو صالح
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
٨ ارديبهشت ۱٣٨۶ -
۲٨ آوريل ۲۰۰۷
آنگاه که در فضای مسموم «مشروعیت بر پایه ارزشگذاری» تنفس می کنیم، دست و پا میزنیم ک به هر طریقی مشروعیت خود را از ارزشگذاریهای بیمورد کسب نماییم. اما وای به حال روزی که مشروعیت خود را از دست داده و این ارزشگذاریها نیز کارساز نباشند، آنوقت است که ارزشها، ضد ارزش میشوند.
در پروسهی طولانی تشکیل واژهی جنبش دانشجویی، «استقلال» و «اعتماد» دو ویژگی مهم آن بودهاند که باعث ایجاد مشروعیت در میان جامعه شده است. به همین دلیل عملکردها و فعالیتهای جنبش دانشجویی همواره مورد قبول عامه مردم بودهاند، زیرا بدون هیچ بهرهبرداری صورت گرفتهاند.
برگزاری همایشها و مراسمات، کنفرانسهای علمی، تجلیل از شخصیتها، جلسات نقد و... از اهم فعالیتهای جنبش دانشجویی و چه بسا به عنوان مهمترین خروجی آن محسوب میشوند. نقطهی شروع این جلسات جامعه و خواستها و وقایع موجود در آن میباشد. به همین دلیل مورد قبول جامعه روشنفکران بوده وبا دیدهی احترام به آن نگریسته میشود. این دید، همانگونه که گفته شد دو دلیل عمده دارد: متولی انجامدهندهی آن (جنبش دانشجویی) و نوع آن که از جامعه نشات گرفته است.حال اگر حاکمیت، برای کسب مشروعیت و با استفاده از ابزار خود (قدرت) این امکان را از جنبش دانشجویی گرفته و خود تولیت آن را بر عهده گیرد، یکی از عوامل اصلی ایجاد این دید محترمانه را از میان برده است، حال تا چه حد میتواند موثر باشد، به عوامل دیگری بستگی دارد.
اگر نگاهی به جنبش دانشجویی طی سالیان گذشته داشته باشیم، چندین مورد را مشاهده میکنیم که زمانی یکی از فعالیتهای سالانهی جنبش بودهاند، اما اینک ابزاری مشروعیتزا (!) برای قدرت و حاکمیت تبدیل شدهاند.
مراسم حلبچه در جنبش دانشجویی کردی دارای جایگاه ویژهای است، چه بسا خیلیها این مراسم را نقطه آغاز شکلگیری جنبش دانشجویی کردی میدانند. این مراسم به صورت سنتی سالانه، در اکثر دانشگاههای کشور و توسط دانشجویان کرد برگزار میشد. اما از چند سال گذشته در برخی از دانشگاههای کشور اجازهی برگزاری این مراسم به دانشجویان داده نمیشود و ارگانهایی چون بسیج، سپاه، بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس و... خود اقدام به برگزاری این مراسمها میکنند. سال ۱٣٨۴ فقط در دانشگاههای استان کردستان و شهر سنندج، ۴ درخواست برگزاری مراسم یادمان شهدای حلبچه از سوی دانشجویان دانشگاههای کردستان، علومپزشکی، آزاد و پیامنور تحویل این دانشگاهها شد، اما همگی رد و دانشجویان متقاضی تنها یک پاسخ را دریافت کردند و آن اینکه: «برخی ارگانهای دیگر مثل بسیج، سپاه، بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، استانداری و... خود متولی برگزاری این مراسم هستند، شما هم اگر مایلید میتوانید در آن شرکت کنید.»
در سال ۱٣٨۵ نیز این پروسه نه تنها در دانشگاههای استان کردستان، بلکه در بسیاری دانشگاههای دیگر تکرار و منجر به لغو مراسم یادمان شهدای حلبچه شد، در دانشگاههای همدان تنها ۱٨ ساعت قبل از برگزاری مراسم، لغو میشود، در دانشگاههای زنجان و تبریز تنها ۲۴ ساعت مانده به مراسم در حالی که هیچ امکاناتی فراهم نشده، مجوز صادر میشود تا عملا مراسمی برگزار نشود.
عدهای اینگونه برخوردها از سوی مسوولین را در ادامه فضای محدود به وجود آمده در دانشگاهها میدانند که گریبانگیر دانشجویان کرد نیز شده استو دکتر صلاحالدین خدیو، یکی از فعالین دانشجویی سالهای گذشته معتقد است که این فضا تداعی کنندهی فضای دههی ۶۰ است؛ به گفتهی خدیو: «بعد از روی کارآمدن دولت اصولگرا . بسته شدن بیش از پیش فضای مدنی، دانشگاهها هم که همواره درکانون جنبشها و حرکتهای دموکراتیک و آزادیخواهانه کشورمان قرار داشتهاند، با فشارهای جدیدی روبرو شدند. به طور مشخص نهادهای متولی آموزش عالی مانند وزارت علوم و وزارت بهداشت، راسا دستاندرکار اعمال و ایجاد فشار بر فعالیتهای دانشجویی شدهاند. در سالهای پایانی دولت خاتمی اگر چه فعالیت نهادهایی مانند دفتر تحکیم وحدت روز به روز محدودتر میشد، اما هنوز مجالی برای انتشار نشریات دانشجویی مستقل و فعالیتهای فوق برنامه و برگزاری مراسمات و سمینارها وجود داشت. اما در یک سالونیم اخیر شاهد محدودیتهای جدیدی هستیم که به نوعی تداعیگر فضای دانشجویی گذشته است. مانند مطرح شدن دوباره بحث گزینش و ستارهدار کردن دانشجویان و... روشن است که در این زمینه هرگونه بازگشتی به شرایط دهه ۶۰ به دلیل از میان رفتن زمینههای ذهنی و عینی آن دوران محکوم به شکست است. اما با اعمال اقتدارگرایانهی این سیاستها، هزینهی سنگینی بر دولت تحمیل میشود که به مصلحت هیچکس نیست». اما آریا حسینی؛ دبیر اتحادیه دموکراتیک دانشجویان کرد دانشگاههای ایران، موج جدید محدودیتهای ایجاد شده در دانشگاهها را باعث رادیکالیزه شدن فضای دانشگاه میداند و اظهار میکند: «بروز این امر خوشایند نیست و به نتایج مثبتی منجر نخواهد شد. زیرا در فضایی آرام و عقلانی است که مشکلات و مسایل قابل بررسی و حل خواهد بود. خوشبختانه در مقطع کنونی، جنبش دانشجویی کردی با اعتقاد و ارایه گفتمان عقلانیت و پرهیز از واکنشهای احساسی و با تاکید بر این مساله که گفتگو بهترین راهحل برای مشکلات است، از واکنشهای رادیکال و غیرعقلانی پرهیز میکند و میتوان آینده روشنی را برای آن متصور بود». دلیر اسکندری، دبیر هماهنگی شورای دبیران دانشگاه پیام نور، با نقد از سیاست دولت نهم آن را نشات گرفته از دیدگاهی دانست که در آن دانشجو و دانشگاه را نباید به خاطر خصلت جوان بودن و تفکر سنتی خام بودن او، دانشجوررا ضربهپذیرترین و ضعیفترین هدف در مقابل دشمنان داخلی و خارجی دانسته و اصل را بر مشکلساز بودن دانشجو و الت دست استکبار جهانی دانستن، است. اسکندری مشکلات به وجود آمده برا دانشجویان را مغایر با تمام اصول پذیرفته شده و حقوق بشر و حقوق فردی دانست و اظهار داشت: «هیچ سنخیتی با شعار اصلی دولت نهم، یعنی عدالت و مهرورزی ندارد».
اما به نظر میرسد دلایلی که برای محدود شدن فضا در دانشگاههای کشور و عدم ارایه ی مجوز برگزاری مراسمات و فشار بر دانشجویان وجود دارد، تا حدودی در مورد مراسم یادمان شهدای حلبچه کمرنگ بوده و دلایل دیگری مطرح شدند.آریا حسینی این امر را ناشی از وجود این دید امنیتی و بیاعتمادی میداند که طی سالهای گذشته میان دانشجویان کرد و مسوولین (حاکمیت) شکل گرفته که هنوز هم ادامه دارد. دبیر اتحادیه دموکراتیک دانشجویان کرد، واقعه حلبچه را به عنوان یکی از تراژدیهای تاریخ بشریت میداند که از جهاتی دیگر بسیار مظلوم واقع شد، چرا که سکوت جامعه جهانی، سازمان ملل، رسانهها و مجامع حقوق بشر در قبال این واقعه بسیار تاثر برانگیز و تلخ بود. به گفتهی حسینی، دانشجویان کرد با برگزاری مراسم و آیینهای ویژه پرده از این جنایت ضدبشری برداشته و اجازه ندادند این واقعه دردناک به فراموشی سپرده شود. وی تنها دلیل قابل قبول برای عدم ارایه مجوز برگزاری این مراسم طی سالیان اخیر و سال جاری را ناشی از وجود دید امنیتی میداند. صلاحالدین خدیو معتقد است که نفس این مساله حکایت از نوعی پس رفت و بازگشت به گذشته دارد که ریشهی آن به فلسفه سیاسی خاص دولت جدید و نگاهش به مقولاتی مانند دانشگاه برمیگردد. خدیو با اشاره به تاریخچهی برگزار مراسم یاد بود فاجعه حلبچه اظهار میدارد: نخستین مراسم یادبود فاجعه حلبچه در سال ۱٣۶٨ و در دانشگاه تهران برگزار شد و تا چند سال بعد هم سنت برگزاری مراسم حلبچه تنها به این دانشگاه محدود میشد. تا اینکه کمکم برگزاری این مراسم که در واقع به فستیوال سالیانه دانشجویان کرد تبدیل شده بود، در دانشگاههای تبریز، ارومیه و... مرسوم شد. اما نکتهی قابل توجه این است که تقریبا در سالهای منتهی به دوم خرداد، هماهنگی وتدارک اینگونه مراسمات از جانب دانشجویان کرد عراقی وابسته به پارت دموکرات انجام میگرفت که به علت نوع روابط آن زمان «پارتی» با جمهوری اسلامی، به نسبت دانشجویان کرد ایرانی، خودی محسوب میشدند. دانشجویان کرد عراقی با همکاری نهادهایی مانند انجمن اسلامی و بعضا نهادهای متولی در نیروهای مسلح، هدایت این مراسمها را بر عهده داشتند و دانشجویان کرد ایرانی به دلیل نگاه شدید امنیتی درآن سالها نقشهای حاشیهای را بر عهده داشتند. بعد از دوم خرداد ۱٣۷۶ از شدت این سختگیریها کاسته شد و مراسم یادبود حلبچه بدون مشکلی خاص در بیشتر مراکز دانشگاهی برگزار میشد. تصور نمیکنم که نهادهای غیردانشجویی، متول خوبی برای برگزاری اینگونه مراسمات باشند. چرا که نقطه قوت این یادبودها، دانشجویی بودن آنهاست و در صورت دولتی شدن آن، به راحتی به سرنوشت یادبودهای دیگری چون ۱٣ آبان و هفته وحدت تبدیل میشود که اکنون به مناسکی تشریفاتی و بیروح تبدیل شدهاند». دلیر اسکندری محدودیتهای ایجاد شده برای دانشجویان کرد در جریان مراسم یادمان شهدای حلبچه را ناشی از وجود سیاسی میداند که تغییر حکومت در عراق و پیشرفت روند دموکراتیزاسیون در آن کشور در اتخاذ این سیاست دخیل است. و با توجه به نقش موثر این حرکت در جنبش دانشجویی کردی و انسجام دانشجویان کرد، بخشی از دلایل ایجاد محدودیتها را به این امر مرتبط میداند. دکتر خدیو نیز که خود یکی از فعالین دانشجویی سالهای گذشته میباشند، نقش مراسم حلبچه را در جنبش دانشجویی کردی اینگونه بیان میکنند: «مراسم حلبچه برای دانشجویان کرد فقط یک یادبود یا مناسک حقوق بشری نیست، زیرا هنوز هم مهمترین نماد جنبش دانشجویی کردی به شمار میرود. هر چند که به تنهایی نقطه عزیمت آن نیست. اما گرفتن این نماد از جنبش دانشجویی کردی، ضربه سختی به آن وارد مینماید. تا چند سال قبل ۱٣ آبان نماد جنبش دانشجویی بعد از انقلاب بود، از سال ۱٣۷۰ که نهادهای حکومتی برای تملیک این نماد و خارج کردن آن از انحصار انجمنهای اسلامی دور خیز برداشتند، هر ساله شاهد تنشها و درگیریهای فزاینده در این روز و در محل سفارت سابق آمریکا بین موافقان و مخالفان بودیم. تا اینکه در پی تحولات سیاسی و گفتمانی سالهای اخیر، این نماد ارزش کاربردی و اعتبارآوریش را برای صاحبان اصلیش از دست داد و به جای آن شاهد احیای روز دانشجو در ۱۶ آذر بودیم که ارزش نمادین بیشتری پیدا کرد. در مورد حلبچه من فکر نمیکنم به این زودیها ارزش و کاربرد نمادینش را از دست ب دهد. برعکس دانشجویان کرد با ابتکار تازه باید در فکر پروبال دادن بیشتر به آن باشند. مانند تلاش برای تبدیل روز ۱۶ مارس به روز نسلکشی کردها در سطح بینالمللی و مقابله با تلاشهای احتمالی مربوط به انکار آن در آینده از طریق رسمیت دادن به آن در پارلمانهای خارجی مشابه کارهایی که ارمنیها در این زمینه انجام میدهند. وجود مراسم حلبچه به عنوان یک سنت ۱۷ ساله دانشجویی و فربه کردن آن از طریق اقدامات پیشگرفته، میتواند نقش مهمی در تقویت و تغذیه جنبش دانشجویی کردی داشته باشد.»
بارها از مسوولین شنیدهایم که وظیفهی دانشجو نیست که در برخی موارد دخالت کند و مثلا وظیفهی او چیز دیگری است. همین امر بهانهای برای عدم ارایهی مجوز یا لغو مراسم حلبچه در برخی دانشگاهها شده است، حسینی در اینباره معتقد است که: «وظیفه و علایق دانشجو را خود دانشجو تعیین میکند. تعیین تکلیف برای دانشجو و جنبش دانشجویی امر قابل قبولی نیست. این مساله که افرادی گروههایی قایل به محدودکردن دانشجو به چند حوزه مشخص و تعریف وظیفه برای جنبش دانشجویی هستند را باید در چارچوب اهداف و منابع این افراد و گروهها بررسی کرد.» دلیر اسکندری نیز اینگونه تعیین تکلیف کردنها برای دانشجو و جنبش دانشجویی را تنها نوعی بهانهتراشی و پاککردن صورت مساله از سوی مسوولین دانست. صلاحالدین خدیو نیز با دیدی نو اظهار میدارد: «از یک نظر حق باآنهاست، اما این را هم باید در نظر گرفت که در غیاب توسعه سیاسی و فقدان نهادهای مشروع و ریشهدار امر سیاست ماننداحزاب سیاسی واقعی و رسمی، نه فقط دانشجویان بلکه دیگر نیروهای اجتماعی مانند پزشکان، روحانیون، بازاریان و... هم سیاسی خواهند شد. یکی از دلایل کارکرد سیاسی پیدا کردن جنبش دانشجویی این امر و نیز ویژگیهای منحصر به فرد جنبش دانشجویی، مانند آرمانگرایی، جوانی، استقلال اقتصادی و.. . است». خبر رد تمام درخواستهای برگزاری مراسم حلبچه از سوی دانشگاههای استان کردستان باعث شد که سعی کنم با چند تن از مسوولین ای دانشگاهها مصاحبهای داشته باشیم، اما طبق معمول ایشان یا در ماموریت بودند، یا در جلسه و یا همچون رییس حراست دانشگاه کردستان فعالیتهای فرهنگی را در حیطهی کار خود نداسنته و از مصاحبه امتناع کردند (این در حالی است که در جلسات شورای فرهنگی، حراست دانشگاه یکی از اعضای جلسه است). اما سرانجام موفق شدم با فرزاد اسکندری، مدیرکل امور فرهنگی دانشگاه کردستان در مورد عدم ارایه مجوز مراسم حلبچه گپ کوتاهی داشته باشم، ایشان اظهار داشتند: به نظر من هیچگونه ایرادی ندارد که مثلا سپاه، بسیج، استانداری یا هر ارگان دیگری آن را برگزار نماید. مدیرکل امور فرهنگی دانشگاه کردستان ادامه داد: گویا امسال بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس قرار است که این مراسم را برگزار نماید، در این راستا جلساتی نیز با مسوولین دانشگاه داشتهاند. ایشان به نکتهای اشاره کردند که دلیل آریا حسینی برای عدم ارایه مجوز (دید امنیتی) را تایید می کرد؛ اسکندری گفت: من کملا موافقم مراسم برگزار شود اما باید آگاه باشیم که خدایی ناکرده از ما سر نزند که امنیت ملی کشور به خطر بیفتد و بحثهایی از تجزیهطلبی و استقلالخواهی مطرح شود. اسکندری در پایان گفت: امسال کمیسیون دانشجویی استان تصمیمگیری کرده است که مراسم حلبچه توسط بنیاد و حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس برگزار شد و دانشجویان دانشگاههای مختلف اگر برنامهای دارند، در آن شرکت نمایند.
واضح و مبرهن است که لغو همزمان و گستردهی مراسم یادمان شهدای حلبچه در دانشگاههای کشور امری اتفاقی نیست. مراسم حلبچه اگر نقطهی شروعی برای جنبش دانشجوی کردی بود، اما هیچگاه این جنبش در مراسم حلبچه خلاصه نمیشود. مهم این است که «جنبش- دانشجوی- کردی» وجود دارد و آیندهای روشن برای آن متصور است. دکتر خدیو در اینباره معتقد است: با وجود محدودیتهای فعلی، وضعیت جنبش دانشجوی کردی را بهتر از گذشته میبینیم. به دلیل نوپا بودن حرکت و عدم وجود تغییرات و تحولات سیاسی و گفتمانی قابل توجه، میتوان با کاریست نوعی الگوی پیشرفت خطی ادعا نمود که جنبش دانشجویی کردی بر شانههای ۱۷ ساله تجربه و فعالیت ایستاده است. برای نمونه تلاشهایی که در راستای انسجام و سازماندهی صورت گرفته که علیرغم ناقص بودن آن حداقل در آینده میتواند به عنوان یک تجربه مورد استفاده قرار گیرد. آینده جنبش دانشجویی کردی به پارامترهای ساختاری و انسانی متعددی بستگی دارد که روشن نبودن همه وجوه آنها، کار قضاوت را مشکل میسازد، اما با وجود موارد گفته شده، میتوان به آینده بهتری امیدوار بود.
|