در تنش رو به رشد بین ایران و آمریکا اروپا قدرتی ندارد
پاتریک کاکبورن، ترجمه: سامان
•
در درازمدت اروپاییها نیز خواهان تغییر رژیم در تهران هستند، هرچند با روشهای بیپروای ترامپ برای رسیدن به آن مخالفت می ورزند. با این اوصاف، سهولت تحقیرآمیزی که ترامپ بدان طریق از قرارداد عقب نشینی کرد، نشان میدهد که وی برای آن چه رهبران اتحادیه اروپا میگویند یا انجام میدهند تره هم خرد نمیکند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲۷ ارديبهشت ۱٣۹٨ -
۱۷ می ۲۰۱۹
طرفداران برگزیت در بریتانیا اتحادیه اروپا را به مثابه کرگدنی بسیار قدرتمند که انگلیس باید از چنگال آن بگریزد تقبیح و محکوم میکنند، درست همان طور که این تشکیلات با شکست خود ثابت میکند که چیزی بیش از یک قدرت درجه دوم جهانی نیست.
وضعیت واقعی اتحادیه اروپا-البته پس از آمریکا، روسیه و چین- فقط با ناتوانیاش نشان داده تا از ایران در برابر تحریمهای آمریکا به دنبال کنارهگیری از قرارداد هستهای ۲۰۱۵ (برجام) توسط ترامپ مراقبت نماید. یکسال پیش، آنجلا مرکل و امانوئل ماکرون بازدید تحقیرآمیزی از واشینگتن برای درخواست بیهوده از ترامپ و ماندن او در برجام داشتند، که رد شد.
از آن پس آمریکا با موفقیت فشار اقتصادی را بر ایران افزایش داده، صادرات نفتی آن را از ۵/۲ به ۳/۱ میلیون بشکه در روز کاهش داده است. بریتانیا، فرانسه و آلمان قول داده بودند وسیلهای مالی را برای دور زدن تحریمهای آمریکا فراهم نمایند، لیکن تلاشهای آنها سمبولیک بود. حسن روحانی رئیس جمهور ایران روز چهارشنبه اظهار داشت که اجرای برخی از بخشهای قرارداد هستهای را متوقف میکند مگر آن که اروپاییها وعدههای خود پیرامون فروش نفت و بانکها را عملی نمایند. همه اقرار دارند که ایران طبق وعدههایش عمل کرده ولی این دیگر کار خوبی نیست.
اینها آخرین حرکتها در عرصه پیچیده شطرنج سیاسی بین آمریکا و ایران است که از زمان سرنگونی شاه در سال ۱۹۷۹ میلادی ادامه یافته است. درگیری این است- و نه رو در رویی آمریکا –چین پیرامون تجارت، که اخیرا به طرز چشمگیری شدت گرفته- و به احتمال زیاد هر توازن قدرت جدید ایجاد شدهای در جهان در دوره ترامپ را تعریف خواهد کرد. این خیلی مهم است که-برخلاف اختلاف نظر آمریکا-چین- گزینهها امکان واقعی تغییر رژیم و جنگ را دربر میگیرند.
اروپاییها ثابت کردهاند هنگامی که نوبت قرارداد ایران میشود بازیگران حاشیهای باشند و هرگز احتمال آن نبوده که هنگام خروج آمریکا از برجام سرمایه سیاسی بیشتری صرف دفاع از آن نمایند. در درازمدت آنها نیز خواهان تغییر رژیم در تهران هستند، هرچند با روشهای بیپروای ترامپ برای رسیدن به آن مخالفت می ورزند. با این اوصاف، سهولت تحقیرآمیزی که ترامپ بدان طریق از قرارداد عقب نشینی کرد، نشان میدهد که وی برای آن چه رهبران اتحادیه اروپا میگویند یا انجام میدهند تره هم خرد نمیکند.
اروپاییان در درگیری فزاینده بین آمریکا و ایران تماشاچی خواهند بود. استعداد آمریکا وقتی موقع مهار و خفه کردن اقتصاد ایران باشد بسیار شگرف است. صادرات نفت ایران بر باد رفته، تورم به ۴۰ درصد رسیده و آی. ام. اف به طور کلی۶ درصد انقباض اقتصادی را پیشبینی مینماید. آمریکا میتواند بانکهایی را که با ایران معامله میکنند در هر جایی تنبیه و جریمه کند، از جمله کشورهایی که ایران در آنها به لحاظ سیاسی قوی است مانند عراق و لبنان.
تهران در برابر یورش آمریکا اقدامات متقابل اقتصادی موثر و متعددی، بجز انتظار تا پایان دوره ترامپ، ندارد، رعایت احتیاط برای ایران در گذشته کارکرد خوبی داشته است. پس از سال ۲۰۰۳ ایرانیان به طنز میگفتند که خدا باید با ما باشد چرا که آمریکا دو دشمن جدی در همسایگی ایران را سرنگون کرد-طالبان در افغانستان و صدام حسین در عراق.
بسیاری از رهبران ایران اطمینان دارند که مقابل هرچیزی بجز جنگ تمام عیار که ترامپ به سوی آنها پرتاب میکند می توانند دوام آورند. سوابق گذشته نشان می دهند که درست میگویند: در جنگ لبنان پس از اشغال اسرائیل در ۱۹۸۲، ایران به اوج رسید و به ایجاد حزبالله به عنوان قدرتمندترین نیروی سیاسی و نظامی منحصر به فرد در این کشور یاری رساند. به همین ترتیب، پس از اشغال عراق توسط آمریکا و انگلیس در سال ۲۰۰۳، ایران مسئله اشغال توسط این کشورها را تضعیف نمود و دولت تحت رهبری شیعه همبسته با علایق خود را در قدرت نگهداشت. در سوریه پس از سال ۲۰۱۱، پشتیبانی ایرانیان برای تحت کنترل نگهداشتن متحد خود یعنی بشار اسد حیاتی بود.
ایران در این درگیریها به خاطر اشتباهات مخالفانش بخشاً برنده بود، لیکن این موارد دو باره به طور ناگزیر اتفاق نخواهند افتاد. زیرا رسانهها و بسیاری از نهادهای سیاسی در واشینگتن و پایتختهای غربی بسیار به طرزی عصبی ضد ترامپ هستند، آنها غالبا تاثیر وابستگی خود به قدرت اقتصادی آمریکا را هم زمان با اجتناب از درگیری نظامی دست کم میگیرند. در پایان روز، خزانهداری آمریکا ابزار سیاست خارجی قدرتمندتری از پنتاگون با همه ناوهای هواپیمابر و بهپادهای آن است.
امکان دارد ترامپ همه مقالات کنفرانس را مطالعه نکند، لیکن اغلب غریزه بهتری از قورباغههای محافظهکار دولت خود در مورد واقعیات قدرت دارد که از جنگ عراق که در برانگیختن آن کمک کردند به میزان کمی آموختهاند.
مادام که ترامپ با تحریم ضربه وارد میآورد در موقعیتی قوی است، لیکن چنانچه بحران با ایران نظامی شود چشم انداز برای آمریکا کمتر قابل پیشبینی خواهد بود. نه تهران و نه واشینگتن جنگ نمیخواهند، اما این بدان معنی نیست که به آن دست نمییازند. درگیری در این بخش از منطقه خاورمیانه بویژه غیر قابل کنترل است چرا که بازیگران بسیار متعددی با منافع مختلف و متعارض وجود دارند.
این واگرایی کارتهای وحشی زیادی را تولید می کند: ترامپ از طرف عربستان سعودی و امارات پشتیبانی میشود، ولی این دولتهای نفتی یک سابقه عملیاتی ضعیف در سوریه و یمن داشتهاند.
ایرانیان به نوبه خود، در جایی که یاران شیعه اکثریت(عراق)، بزرگترین جامعه(لبنان) یا دولت در دست کنترل(سوریه) هستند موفقیتهایی داشتهاند. با توجه به آن که آنها رژیم مذهبی شیعه میباشند، همیشه برایشان دشوار است که نفوذشان را فراتر از مناطق اصلی شیعه گسترش دهند.
بنیامین نتانیاهو ی حمله برای شیطانی جلوه دادن ایران را رهبری کرده و آمریکا را ترغیب نموده تا آن را به عنوان منبع شرارت در خاورمیانه ببیند. لیکن سخنرانی خصمانه نتانیاهو علیه ایران در حرکت به سمت اقدام نظامی، به استثنای مقابله با مردم بیدفاع فلسطین در غزه و ساحل غربی تاکنون همراه با احتیاط بوده است.
یک خطر آن است که جنگ سرد یا گرم دائمی بین واشینگتن و تهران ابزاری جهت سایر درگیریهایی شود که ارتباط چندانی به آن ندارند. این مورد افزایش رقابت بین عربستان سعودی و ترکیه پیرامون رهبری جهان تسنن را شامل میشود. نقش مستقل ترکیه بواسطه قدرت آمریکا در منطقه مورد تهدید قرار میگیرد. این قضیه در مورد روسیه هم که از سال ۲۰۱۱ به عنوان یک قدرت جهانی با حمایت نظامی موفقاش از اسد در سوریه به بازسازی موقعیت خود پرداخته نیز اعتبار دارد.
ترامپ امیدوارست با اعمال فشار برای مذاکر به یک صلح کارتاژی* دست یابد-بالاخص اگر این امر پیش از انتخابات ریات جمهوری آینده آمریکا تحقق یابد مفید است- که در سایه آن ایران از قدرت منطقهای بودن دست بر میدارد. تغییر رژیم برای ترامپ دستاورد مطلوب و بهینه خواهد بود، لیکن احتمالا غیر قابل دسترسی است.
اگر ترامپ به جنگ اقتصادی بچسبد برای ایران دشوار خواهد بود که با او مقابله کند، لیکن در هر سناریوی دیگری موقعیت آمریکا آسیب پذیرتر میشود. لیست تلفات قابل توجهی از رهبران بریتانیایی و آمریکایی وجود دارد-سه نخست وزیر بریتانیا و سه رئیس جمهور آمریکا- که طی قرن گذشته در خاورمیانه آسیب جدی یا مرگبار سیاسی را متحمل شدهاند. ترامپ خیلی خوش شانس خواهد بود اگر بتواند از همان سرنوشت بگریزد.
* معاهدهای که حکومت رم در سال ۲۰۱ پیش از میلاد کارتاژ را به موقعیت یک دولت نوکر تنزل داد. هر معاهده بیرحمانهای که انقیاد کامل طرف شکست خورده را طلب میکند.
منبع اصلی: www.counterpunch.org
|