تاریخ روابط ناجوانمردانهی آمریکا با ایران
سرهنگ دَنی سورسِن - برگردان: لقمان تدین نژاد
•
در حال حاضر خوشبختانه خطر جنگ در خلیج فارس بر طرف شده است هرچند که معلوم نیست فردا چه پیش خواهد آمد. همین چند هفته پیش بود که راست یا دروغ شایع شد که جان بولتون عضو نامتعادل شورای امنیت ملی دستوری به پنتاگون ابلاغ کرده است مبنی بر اعزام ۱۲۰۰۰۰ سرباز به خاورمیانه. جان بولتون علاقهی خاصی دارد که هر رژیمی را که دم دستش میآید ساقط کند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۱۷ خرداد ۱٣۹٨ -
۷ ژوئن ۲۰۱۹
در حال حاضر خوشبختانه خطر جنگ در خلیج فارس بر طرف شده است هرچند که معلوم نیست فردا چه پیش خواهد آمد. همین چند هفته پیش بود که راست یا دروغ شایع شد که جان بولتون عضو نامتعادل شورای امنیت ملی دستوری به پنتاگون ابلاغ کرده است مبنی بر اعزام ۱۲۰۰۰۰ سرباز به خاورمیانه. جان بولتون علاقهی خاصی دارد که هر رژیمی را که دم دستش میآید ساقط کند. این آماده سازیها و تهدیدها داشت بر أساس گزارشهای گنگ و بیاساسی صورت میگرفت که ایران را متهم میکرد که گویا قصد حمله به سربازان آمریکایی در منطقه را داشته است. کار نئوکانها، که هیچوقت از کارهای گذشتهی خود احساس ندامت نمیکنند، همیشه اینست که اطلاعات غلط بدهند، طرح یک جنگ تازه را بریزند، کسی باشند که اولین تیر را شلیک میکنند، و در دل مردم تخم ترس بکارند. همین شانزده سال پیش بود که عین همین فیلم را در مورد عراق به نمایش گذاشتند. بگذریم که ترفندشان نتایج مطلوب ببار نیاورد و سربازان آمریکایی هنوز که هنوز است آنجا هستند و معلوم نیست کی خلاص خواهند شد.
اگر مظنون هستید که خبر تهدیدات ایران ساختگی بوده در واقع درست حدس زدهاید زیرا تهدیداتی که به ایران نسبت داده میشود عموماً مشکوک و ساختگی و غلوآمیز از آب در میآیند. البته تردیدی نیست که ایران هم مثل هر کشور دیگر گناهان خودش را دارد و از جمله نباید جریان گروگان گیریِ دیپلوماتهای آمریکایی و حمایت آن از حزبالله و حماس را فراموش کرد که اتفاقاً هردو متخصص عملیات انتحاری بشمار میآیند.
با اینحال وقتی که مسئلهی حیاتییی مثل جنگ در میان میآید بد نیست اگر آدم یک قدم عقب بگذارد، خونسردی خودش را حفظ کند و خودش را بقول معروف بگذارد جای طرف مقابل. یک نگاه منصفانه به تاریخ طوفانیِ روابط میان ایران و آمریکا نشان میدهد که در واقع عموماً این واشنگتن و متحدان غربیِ آن بودهاند که در أمور منطقه دخالت کرده و نقش مهاجم و متجاوز را بازی کردهاند.
اجازه بدهید از سال ۱۹۴۱ شروع کنیم. در دورهی جنگ دوم جهانی، ایران با اینکه بیطرفیِ خود را در جنگ اعلام کرده بود اما همین انگلستان و روسیه بودند که ایران را اشغال کردند که ذخایر نفتیِ آنرا برای خود محفوظ نگاه داشته باشند. بعد هم در سال ۱۹۵۳ به محضی که محمد مصدق به خود جرأت داد که نفت ایران را ملّی کند باز همین سازمان سیا در هماهنگی با اِم-آی-سیکس CIA MI۶ بود که او را سرنگون کرد و بجای او دیکتاتوری بر سر کار آورد که کشور را بیست و شش سال با مشت آهنین اداره کرد. این هم از ادعاهای آمریکا که خودش را «مشعلدار آزادی» جا میزند!
بعد هم در سال ۱۹۸۰ که عراق با قصد نابودیِ ایران به آن کشور حمله کرد این ایالات متحدهی آمریکا بود که آشکارا از او پشتیبانی کرد. آمریکا در تمام طول جنگ اطلاعات نظامی و عکسهای هواییِ بدست آمده از ماهوارههای خود را به ارتش عراق میرساند و بیش از یک میلیارد دلار کمک مالی به بغداد رساند.
از بازیهای تاریخ یکی اینست که پرزیدنت ریگان در آن زمان همین دونالد رامزفلد Donald Rumsfeld معروف را برای ملاقات و هماهنگی با صدام به عراق گسیل داشت که هنوز عکس ملاقات و دست تکان دادنهای آنها در اینترنت موجود است. صدام در طول جنگ و حمله به ستونهای ارتش ایران تقریباً بدون استثنا از سلاحهای شیمیایی استفاده میکرد و امروزه دیگر بی هیچ تردیدی ثابت شده است که اطلاعات ماهوارهییِ آمریکا از مواضع سربازان ایرانی، عراقیها را قادر میساخت که حملات ضد اخلاقی، ضد انسانی، و غیر قانونیِ خود در استفاده از سلاحهای شیمیایی را هرچه بهتر و موثرتر و کشندهتر تنظیم کنند. حالا خودتان را بگذارید جای ایران: یک اَبَر قدرت که در گذشته یک حکومت دموکراتیک را سرنگون کرده است، این بار دارد از تجاوزگری پشتیبانی میکند که قصد نابودی جمهوری اسلامی را دارد.
در طول جنگ هشت سالهی ایران و عراق که به کشتار حدود یک میلیون انجامید نیروی دریاییِ آمریکا به یک جنگ اعلام نشده با ایران مشغول بود. در جنگهای دریاییِ آمریکا با ایران که به «جنگ نفتکشها Tanker War» معروف شده بود آمریکا بار دیگر آشکارا به کمک عراق شتافت و کشتیهای کویتی را زیر پرچم خود همراهی میکرد و در نهایت هم کشتیهای جنگی ایران را اکثراً غرق کرد. یکی از ناوهای جنگیِ آمریکا در روزهای پایانی جنگ هم یک هواپیمای مسافری را هدف قرار داده و ۲۹۰ نفر غیر نظامی را به قتل رساند. سرهنگ راجرز Rogers فرمانده ناو جنگی در آن زمان ادعا کرد که گویا هواپیما را با یک جت جنگی اشتباه گرفته است در حالیکه تمام شواهد نشان میداد که هواپیما دارد در حریم فضاییِ ایران پرواز میکند.
در چرخش نهاییِ «کارد کشی» های دیپلوماتیک آمریکا، جورج بوشِ پدر George H.W. Bush (معاون رئیس جمهور)، در جریان یک گفت و گوی انتخاباتی از عذر خواهی در مورد هدف قرار دادن و سقوط هواپیمای مسافری ایران به شدت سر باز زد و در کمال سنگدلی اعلام کرد، «من هرگز از سوی ایالات متحده از کسی عذرخواهی نمیکنم - جزئیات جریان به من مربوط نیست. من از آن نوع آدم هایی نیستم که از طرف آمریکا از کسی عذرخواهی کنم.»
و اما سرهنگ راجرز... او درست برای همین موشک زدن به هواپیمای مسافربری «مدال لیاقت Legion of Merit» دریافت کرد و از او بخاطر «عملکرد برجسته و نشان دادن لیاقت استثنایی در راه انجام وظیفه» قدردانی شد. و اینها همه به رغم این حقیقت بود که ناو جنگی وین-سِنس USS Vincennes در حال مانور در آبهای ایران بود وقتی که ۲۹۰ ایرانی را به قتل میرساند.
بعد از حمله به برجهای نیویورک هم که ایران به هیچ وجه در آن دستی نداشت بوشِ پسر ایران را با عراق و کره شمالی در یک «محور شیطانی» همکاسه ساخت. تا سال ۲۰۰۳ نیروهای آمریکایی ایران را از شرق (أفغانستان) و غرب (عراق) مورد محاصره و زیر تهدید گرفته بودند و نئوکانها در تمام مدت برای یک جنگ جدید و یک تغییر رژیم دیگر بیتابی نشان میدادند. در آن روزها عبارت «این روزها همه میخواهند بروند بغداد اما هدف مردان واقعی تهران است Everyone wants to go to Baghdad. Real men want to go to Tehran» شعار روز بود. با توجه به همین تاریخ است که میفهمیم چرا ایران از میلیشیای عراقی حمایت میکرد و چرا میخواست آمریکا را در باتلاق عراق درگیر نگاه دارد - برای اینکه آنها هدف بعدی بشمار میآمدند.
البته تاریخ عملکردهای ناجوانمردانهی آمریکا دلیل تبرئهی ایران از گناهان خود نمیشود اما از سوی دیگر جنبههای کمتر آشکار، و پیچیدگیهای رابطهی دشوار دو کشور را بارز میسازد. فراموش نکنیم که امروز هم این آمریکاست که بر ایران تحریم وارد میآورد، آنرا با پایگاههای نظامی خود محاصره کرده است، و هر روز حضور خود در آبهای ساحلیِ آنرا به رخ میکشد. پس از این مختصر و با توجه به تاریخ زشت برخوردهای آمریکا با ایران مشکل میتوان با ایران همدردی نشان نداد و با این منطق راحتتر میتوان درک کرد که چرا یک ایرانیِ عادی امریکا را یک متجاوز تلقی میکند که خود، عین حقیقت است.
دَنی سیورسن Danny Sjursen افسر بازنشستهی ارتش است که نوشتههای او بطور مرتب در سایت «ضد جنگ Antiwar.com» ظاهر میشود. او برای لوس آنجلس تایمز، ناسیون، هاف پست، سالن، تروثدیگ، و تام دیس-پَچ مینویسد (LA Times, The Nation, Huff Post, The Hill, Salon, Truthdig, Tom Dispatch) او در جنگهای عراق و أفغانستان شرکت داشته و سپس در آکادمی نظامیِ وِست-پوینت West Point تاریخ تدریس کرده است. او خاطرات و نقد خود از جنگ عراق را در کتاب «سواریِ أرواح در عراق Ghostriders of Baghdad: Soldiers, Civilians, and the Myth of the Surge» ثبت کرده است.
|