خانه ی کلنگیِ مادری و این معاملات ملکی گردنه گیر


مارال سعید


• آی مردم! اگر می پذیرید که این خانه ی مادریِ همه ی ما، یعنی؛ مجموعه ی موزائیکهای اقوام ساکن ایران است،لازم و نیازمندیم بیندیشیم به آنچه مشیری با خون جگر میگفت: "دستهامان نرسیدست به هم". با رساندن دستهامان به هم، خواهیم توانست طرح سردری برای خانه ی مادری بیندازیم، و آنگاه بکوشیم تا این ننگ و سیاهی را که خود ببار آورده ایم از مام میهن بزدائیم و ایرانی دمکراتیک، صلحدوست و درخور فرهنگ ایرانی بسازیم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱ تير ۱٣۹٨ -  ۲۲ ژوئن ۲۰۱۹


در حالیکه پنجه های افریت ناامنی، بی فردائی و سفره های کوچک و کوچکتر، از هر سو بر گردن مردم ایران فشار می آورد. حاکمان جمهوری اسلامی به پیشباز جنگ رفته اند. در پنجشنبه ای که گذشت، سپاه پاسداران جمهوری اسلامی با زدن هواپیمای تجسسیِ بی سرنشین ایالات متحده، این سیگنال را به جهان مخابره کرد: اگر قرار است جنگ بشود، بهتر است امروز باشد تا فردا.

آنها از جمعبندی داده های میدانی و اوضاع وخیم اقتصادی، چشم انداز را هولناک تحلیل کرده اند. بر اساس این تحلیل ترجیج داده اند نگذارند جنگ موکول به روزی شود که دیگر آهی در بساط ندارند. اما تیم معاملات املاکِ حاکم بر ایالات متحده، آشنا به چنین معاملات، سعی دارد دو تاکتیک را همزمان پیش ببرد. ۱- با راه اندازی جنگِ اقتصادی – روانی حریف را خسته و ناتوان کند. ۲- با کشانیدن پرونده ی ماجرا به شورای امنیت سازمان ملل، هم حلقه ی دوستان دیرین به گرد خود را تنگ نماید و هم با کشانیدن آنها به صحنه، هزینه های احتمالی یک جنگ را برای خود کاهش دهد.

رسانه ها و تریبونهای تبلیغی نظام جمهوری اسلامی جمله گی سرمست از سرنگونی هواپیمای تجسسی ایالات متحده با بادی به غبغب، عظمت خود و خفّت آمریکا را به جشن نشسته اند، غافل از آنکه همین عملیات میتواند زمینه ساز محکومیتهای دیگر در سازمان ملل متحد گردد و شرایطی فراهم سازد تا از سوئی تحریمهای تعلیقی دوباره بازگردند و از دیگر سو صحنه برای عملیات نظامی فراهم آید.

همه ی آنها که دل در گرو مام میهن دارند به شکلهای مختلف به دست و پا افتاده اند تا بلکه بشود خانه ی مادری را بی آنکه سقف بر سر ساکنانش خراب شود، نجات دهند. جمله گی به این نتیجه رسیده اند که از درون ساختار پرتبعیض و تناقض جمهوری اسلامی که کلیه ی قوا را ملعبه ی دست یکنفر ساخته، نمی توان انتظار فرجی داشت. پس باید راه رهایی از این دوران سیاه را در عبور از این حاکمیت جُست. اما آن تجربه ی بزرگ، خونبار و دردناک که همچنان ادامه دارد به ما میگوید؛ نباید تمام فکر و ذکر ما نفی حاکمیت باشد! بیندیشیم به آنچه بزرگان می گفتند: هرگاه توانستید یک سردر بسازید، آنگاه خانه را خراب کنید!

آی مردم! اگر می پذیرید که این خانه ی مادریِ همه ی ما، یعنی؛ مجموعه ی موزائیکهای اقوام ساکن ایران است،لازم و نیازمندیم بیندیشیم به آنچه مشیری با خون جگر میگفت: "دستهامان نرسیدست به هم". با رساندن دستهامان به هم، خواهیم توانست طرح سردری برای خانه ی مادری بیندازیم، و آنگاه بکوشیم تا این ننگ و سیاهی را که خود ببار آورده ایم از مام میهن بزدائیم و ایرانی دمکراتیک، صلحدوست و درخور فرهنگ ایرانی بسازیم.

و اگر در سر می پرورانیم: "خرابی چو از حد بگذرد، آبادگردد". و به این سبب حتا آرزوی حمله ی نظامی ایالات متحده را داریم. باید نیک بدانیم که از دل هیچ جنگی یک نظام دمکراتیک بیرون نیامده و نخواهد آمد. و قیام گرسنگان و بی خانمانها، نتیجه اش تنها می تواند خرابی و ناامنی و استمرار دیکتاتوری باشد. آنها که دهانشان به سوی آسمان باز است، به خود و نیروی جمع باور ندارند. هیچ منجی نخواهد آمد. هرچه هست ما خودمانیم، ما خود ناجی خویشیم.

جای آنکه از آمریکا درخواست حمله ی نظامی کنیم، به خود باور کنیم، دست به دست هم دهیم و با همّت خود در راه حکومتی سکولار – دمکرات بکوشیم و از ایالات متحده بخواهیم تا پس از پیروزی بما در ساختن خانه ی مادریمان کمک کند.

* ویژه اخبار روز